پرش به محتوا

خطبه حضرت زهرا برای زنان مدینه: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۱۲: خط ۱۲:


== خطابه حضرت زهرا برای زنان مدینه ==
== خطابه حضرت زهرا برای زنان مدینه ==
[[سوید بن غفله]] می‌گوید: آن‌گاه که فاطمه زهرا {{س}} [[بیمار]] شد و در همان بیماری [[دنیا]] را [[وداع]] گفت، جمعی از زنان [[مهاجر]] و انصار برای عیادت [[حضرت]] نزد آن مخدّره شرفیاب شدند و بدو عرضه داشتند: دخت رسول خدا {{صل}}! امروز حالتان چطور است؟ زهرای مرضیه {{س}} [[خدا]] را [[سپاس]] گفت و بر [[پدر]] بزرگوارش [[درود]] فرستاد و آن‌گاه فرمود:
[[سوید بن غفله]] می‌گوید: آن‌گاه که فاطمه زهرا {{س}} [[بیمار]] شد و در همان بیماری [[دنیا]] را وداع گفت، جمعی از زنان [[مهاجر]] و انصار برای عیادت حضرت نزد آن مخدّره شرفیاب شدند و بدو عرضه داشتند: دخت رسول خدا {{صل}}! امروز حالتان چطور است؟ زهرای مرضیه {{س}} [[خدا]] را [[سپاس]] گفت و بر پدر بزرگوارش [[درود]] فرستاد و آن‌گاه فرمود:
# {{متن حدیث|أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لِدُنْيَاكُنَّ قَالِيَةً لِرِجَالِكُنَّ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ سَئِمْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ اللَّعِبِ بَعْدَ الْجِدِّ وَ قَرْعِ الصَّفَاةِ وَ صَدْعِ الْقَنَاةِ وَ خَتْلِ الْآرَاءِ وَ زَلَلِ الْأَهْوَاءِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ فِي الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ‌}} «به [[خدا]] [[سوگند]]! در حالی صبح کردم که از دنیای شما متنفّر، مردانتان را [[دشمن]] می‌شمارم و از آنها بیزارم، آنان را آزمودم و دور افکندم و در بوته [[آزمایش]] قرار دادم و متنفّر شدم، چقدر [[زشت]] و [[ناپسند]] است شکسته شدن شمشیرها و [[سکوت]] در برابر دشمن و به [[شوخی]] گرفتن [[سرنوشت]] [[مسلمانان]] و انجام کارهای بی‌حاصل و [[تسلیم]] در برابر دشمن و [[فساد]] و [[تباهی]] [[عقیده]] و [[آرمان]] و [[گمراهی]] [[افکار]] و [[اندیشه]] و [[لغزش]] [[اراده‌ها]]، آنان چه [[اعمال]] ناپسندی پیش از خود برای [[آخرت]] فرستادند که خدا بر آنها [[خشم]] گرفت و در [[عذاب الهی]] [[جاودانه]] خواهند بود».
# {{متن حدیث|أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لِدُنْيَاكُنَّ قَالِيَةً لِرِجَالِكُنَّ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ سَئِمْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ اللَّعِبِ بَعْدَ الْجِدِّ وَ قَرْعِ الصَّفَاةِ وَ صَدْعِ الْقَنَاةِ وَ خَتْلِ الْآرَاءِ وَ زَلَلِ الْأَهْوَاءِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ فِي الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ‌}} «به [[خدا]] [[سوگند]]! در حالی صبح کردم که از دنیای شما متنفّر، مردانتان را [[دشمن]] می‌شمارم و از آنها بیزارم، آنان را آزمودم و دور افکندم و در بوته [[آزمایش]] قرار دادم و متنفّر شدم، چقدر [[زشت]] و [[ناپسند]] است شکسته شدن شمشیرها و [[سکوت]] در برابر دشمن و به [[شوخی]] گرفتن [[سرنوشت]] [[مسلمانان]] و انجام کارهای بی‌حاصل و [[تسلیم]] در برابر دشمن و [[فساد]] و [[تباهی]] [[عقیده]] و [[آرمان]] و [[گمراهی]] [[افکار]] و [[اندیشه]] و [[لغزش]] [[اراده‌ها]]، آنان چه [[اعمال]] ناپسندی پیش از خود برای [[آخرت]] فرستادند که خدا بر آنها [[خشم]] گرفت و در [[عذاب الهی]] [[جاودانه]] خواهند بود».
# {{متن حدیث|لَا جَرَمَ [وَ اللهِ‌] لَقَدْ قَلَّدْتُهْم رِبْقَتَهَا وَ حَمَّلْتُهُمْ أَوْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَيْهِمْ غَارَاتِهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ‌}} «چون این‌گونه دیدم، [[مسئولیت]] آن را به گردنشان افکندم و بار سنگین [[گناه]] آن را بر دوش آنان و ره‌آورد هجومش را بر عهده آنها نهادم».
# {{متن حدیث|لَا جَرَمَ [وَ اللهِ‌] لَقَدْ قَلَّدْتُهْم رِبْقَتَهَا وَ حَمَّلْتُهُمْ أَوْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَيْهِمْ غَارَاتِهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ‌}} «چون این‌گونه دیدم، [[مسئولیت]] آن را به گردنشان افکندم و بار سنگین [[گناه]] آن را بر دوش آنان و ره‌آورد هجومش را بر عهده آنها نهادم».
خط ۲۲: خط ۲۲:
# {{متن حدیث|ثُمَّ طِيبُوا (بعد ذلک) عَنْ أَنْفُسِكُمْ أَنْفُساً وَ اطْمَئِنُّوا لِلْفِتْنَةِ جَأْشاً وَ أَبْشِرُوا بِسَيْفٍ صَارِمٍ وَ هَرْجٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِينَ يَدَعُ فَيْئَكُمْ زَهِيداً وَ زَرْعَكُمْ حَصِيداً فَيَا حَسْرَتَى لَكُمْ وَ أَنَّى بِكُمْ وَ قَدْ عُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ {{متن قرآن|أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ}}<ref>«آیا می‌توانیم شما را به (قبول) آن وا داریم در حالی که شما آن را ناپسند می‌دارید؟» سوره هود، آیه ۲۸.</ref>}} «بروید و از این پس به دنیای خود [[دل]] خوش کنید و از آن [[راضی]] و [[خرسند]] باشید، ولی برای [[آزمون]] و [[فتنه]] پراضطرابی که در انتظار شماست، خویشتن را مهیا سازید، به شمشیرهای برنده و [[سلطه]] [[تجاوزگران]] [[ستمکار]] و خونخوار، و [[هرج]] و مرجی گسترده و [[حکومت]] مستبدانه [[ستمگران]]، که ثروت‌های شما را بر باد و [[جمعیت]] شما را درو می‌کند، شادمان باشید! [[تأسف]] بر شما! چگونه [[امید]] [[نجات]] و [[رهایی]] دارید، با اینکه [[حقیقت]] بر شما پوشیده مانده و از واقعیت‌ها بی‌خبرید؟ آیا ممکن است ما شما را با [[کراهت]] مجبور به [[پذیرش حق]] کنیم؟».
# {{متن حدیث|ثُمَّ طِيبُوا (بعد ذلک) عَنْ أَنْفُسِكُمْ أَنْفُساً وَ اطْمَئِنُّوا لِلْفِتْنَةِ جَأْشاً وَ أَبْشِرُوا بِسَيْفٍ صَارِمٍ وَ هَرْجٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِينَ يَدَعُ فَيْئَكُمْ زَهِيداً وَ زَرْعَكُمْ حَصِيداً فَيَا حَسْرَتَى لَكُمْ وَ أَنَّى بِكُمْ وَ قَدْ عُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ {{متن قرآن|أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ}}<ref>«آیا می‌توانیم شما را به (قبول) آن وا داریم در حالی که شما آن را ناپسند می‌دارید؟» سوره هود، آیه ۲۸.</ref>}} «بروید و از این پس به دنیای خود [[دل]] خوش کنید و از آن [[راضی]] و [[خرسند]] باشید، ولی برای [[آزمون]] و [[فتنه]] پراضطرابی که در انتظار شماست، خویشتن را مهیا سازید، به شمشیرهای برنده و [[سلطه]] [[تجاوزگران]] [[ستمکار]] و خونخوار، و [[هرج]] و مرجی گسترده و [[حکومت]] مستبدانه [[ستمگران]]، که ثروت‌های شما را بر باد و [[جمعیت]] شما را درو می‌کند، شادمان باشید! [[تأسف]] بر شما! چگونه [[امید]] [[نجات]] و [[رهایی]] دارید، با اینکه [[حقیقت]] بر شما پوشیده مانده و از واقعیت‌ها بی‌خبرید؟ آیا ممکن است ما شما را با [[کراهت]] مجبور به [[پذیرش حق]] کنیم؟».


[[سوید بن غفله]] می‌گوید: [[زنان]] [[مهاجر]] و [[انصار]]، سخنان آتشین دخت [[نبیّ اکرم]] {{صل}} را برای مردانشان بازگو کردند و در پی آن گروهی از سران مهاجر و انصار حضور آن مخدره شرفیاب شده و در [[مقام]] پوزش‌خواهی برآمدند و عرضه داشتند: ای [[بانوی بانوان]]! اگر [[ابو الحسن]] (علی {{ع}}) مسأله [[بیعت]] را پیش از آن‌که ما [[پیمان]] و بیعتی را با کسی برقرار کنیم، به ما پیشنهاد کرده بود، هرگز به سراغ دیگران نمی‌رفتیم. [[فاطمه]] {{س}} پاسخ داد: از من دور شوید! عذرهای شما پذیرفته نیست و پس از این همه تقصیر، چه عذری برایتان باقی می‌ماند<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۳]]،، ص۲۳۹.</ref>.
[[سوید بن غفله]] می‌گوید: [[زنان]] [[مهاجر]] و [[انصار]]، سخنان آتشین دخت [[نبیّ اکرم]] {{صل}} را برای مردانشان بازگو کردند و در پی آن گروهی از سران مهاجر و انصار حضور آن مخدره شرفیاب شده و در [[مقام]] پوزش‌خواهی برآمدند و عرضه داشتند: ای [[بانوی بانوان]]! اگر [[ابو الحسن]] (علی {{ع}}) مسأله [[بیعت]] را پیش از آن‌که ما [[پیمان]] و بیعتی را با کسی برقرار کنیم، به ما پیشنهاد کرده بود، هرگز به سراغ دیگران نمی‌رفتیم. [[فاطمه]] {{س}} پاسخ داد: از من دور شوید! عذرهای شما پذیرفته نیست و پس از این همه تقصیر، چه عذری برایتان باقی می‌ماند<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۳]]، ص۲۳۹.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۴۴۳

ویرایش