پرش به محتوا

آیه اکمال دین از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۷: خط ۷۷:


==بررسی دیدگاه‌های [[اهل سنت]]==
==بررسی دیدگاه‌های [[اهل سنت]]==
[[اهل تسنن]] برخلاف [[شیعه]] درباره [[تفسیر]] این [[آیه]] (همانند [[تفسیر آیات]] دیگر در امر [[ولایت]]) همداستان نیستند. دیدگاه آنان پیرامون دو امر اساسی در این آیه، یعنی مراد از روزی که [[آیه اکمال]] نازل شده و نیز حادثه‌ای که در این باره رخ داده و موجب [[نزول آیه]] گشته و در پی آن مسایلی گوناگون را رقم زده، متفاوت می‌باشد که بدین شرح است:
[[اهل تسنن]] برخلاف [[شیعه]] درباره [[تفسیر]] این [[آیه]] (همانند [[تفسیر آیات]] دیگر در امر [[ولایت]]) همداستان نیستند. دیدگاه آنان پیرامون دو امر اساسی در این آیه، یعنی مراد از روزی که [[آیه اکمال]] نازل شده و نیز حادثه‌ای که در این باره رخ داده و موجب نزول آیه گشته و در پی آن مسایلی گوناگون را رقم زده، متفاوت می‌باشد که بدین شرح است:


'''تعیین «الیوم» در آیه اکمال''': [[جمهور]] اهل سنت بر این باورند که نزول آیه مذکور در [[روز عرفه]] و در [[حجة الوداع]] است و سایر [[روایات]] در این باره را [[ضعیف]] می‌پندارند، اما در [[کشف]] مراد [[خدای متعال]] از «الیوم» دو نظر متفاوت دارند:
'''تعیین «الیوم» در آیه اکمال''': جمهور اهل سنت بر این باورند که نزول آیه مذکور در [[روز عرفه]] و در [[حجة الوداع]] است و سایر [[روایات]] در این باره را [[ضعیف]] می‌پندارند، اما در [[کشف]] مراد [[خدای متعال]] از «الیوم» دو نظر متفاوت دارند:
#مراد از «الیوم» در این آیه [[روز]] خاص و مشخصی نیست، بلکه دوره‌ای از [[زمان]] است که زمان قبل و بعد از [[نزول]] یا تنها زمان پس از نزول آیه را در بر می‌گیرد؛ مانند اینکه می‌گوییم: «دیروز [[جوان]] بودم و امروز پیر شده‌ام». این قول را بزرگانی همچون [[ابن جریر طبری]]<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۹۴.</ref>، [[فخر رازی]]<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۱، ص۱۰۸.</ref>، [[زمخشری]]<ref>زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۰۴- ۶۰۵.</ref>، [[بیضاوی]]<ref>بیضاوی، انوارالتنزیل، ج۱، ص۲۵۵.</ref>، و [[آلوسی]]<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۸۹-۹۰.</ref> مطرح کرده‌اند و ابن عطیه اندلسی<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۴.</ref> به صورت احتمال بیان نموده است.
#مراد از «الیوم» در این آیه [[روز]] خاص و مشخصی نیست، بلکه دوره‌ای از [[زمان]] است که زمان قبل و بعد از [[نزول]] یا تنها زمان پس از نزول آیه را در بر می‌گیرد؛ مانند اینکه می‌گوییم: «دیروز [[جوان]] بودم و امروز پیر شده‌ام». این قول را بزرگانی همچون [[ابن جریر طبری]]<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۹۴.</ref>، [[فخر رازی]]<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۱، ص۱۰۸.</ref>، [[زمخشری]]<ref>زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۰۴- ۶۰۵.</ref>، [[بیضاوی]]<ref>بیضاوی، انوارالتنزیل، ج۱، ص۲۵۵.</ref>، و [[آلوسی]]<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۸۹-۹۰.</ref> مطرح کرده‌اند و ابن عطیه اندلسی<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۴.</ref> به صورت احتمال بیان نموده است.
#مقصود از «الیوم» با وقت نزول آیه یکی است؛ یعنی تنها همان روز عرفه که (بنا به قول جمهور اهل سنت) روز نزول آیه بوده، مراد خداست. ابن عطیه اندلسی<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۲، ص۱۵۳ - ۱۵۴.</ref> به این قول [[گرایش]] دارد و فخر رازی<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۱، ص۱۰۸.</ref>، بیضاوی<ref>بیضاوی، انوار التنزیل، ج۱، ص۲۵۵.</ref> و آلوسی<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۸۹-۹۰.</ref> نیز آن را به عنوان احتمال ذکر کرده‌اند.
#مقصود از «الیوم» با وقت نزول آیه یکی است؛ یعنی تنها همان روز عرفه که (بنا به قول جمهور اهل سنت) روز نزول آیه بوده، مراد خداست. ابن عطیه اندلسی<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۲، ص۱۵۳ - ۱۵۴.</ref> به این قول [[گرایش]] دارد و فخر رازی<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۱، ص۱۰۸.</ref>، بیضاوی<ref>بیضاوی، انوار التنزیل، ج۱، ص۲۵۵.</ref> و آلوسی<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۸۹-۹۰.</ref> نیز آن را به عنوان احتمال ذکر کرده‌اند.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:


این دیدگاه مبتنی بر روایتی از [[ابن عباس]] است که در آن می‌گوید:
این دیدگاه مبتنی بر روایتی از [[ابن عباس]] است که در آن می‌گوید:
{{عربی|أخبر الله... أنه قد أكمل لهم الإيمان فلا يحتاجون إلى زيادة أبدا و قد أتمه الله -عزّ ذكره - فلا ينقضه أبدا...}}؛ همانا [[خداوند]] خبر داد که [[ایمان]] [دین] را برای آنان کامل کرده و نیازی به افزایش ندارند و آن [[[نعمت]]] را تمام کرده و هرگز ناقص نخواهد کرد»<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>.
{{عربی|أخبر الله... أنه قد أكمل لهم الإيمان فلا يحتاجون إلى زيادة أبدا و قد أتمه الله -عزّ ذكره - فلا ينقضه أبدا...}}؛ همانا [[خداوند]] خبر داد که [[ایمان]] [دین] را برای آنان کامل کرده و نیازی به افزایش ندارند و آن [[نعمت]] را تمام کرده و هرگز ناقص نخواهد کرد»<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>.
شبیه به این [[روایت]] از سدی نقل شده که با صراحت می‌گوید:
شبیه به این [[روایت]] از سدی نقل شده که با صراحت می‌گوید:
{{عربی|هذا نزل يوم عرفة فلم ينزل بعدها حلال و لا حرام...}}؛ «این [[آیه]] در [[روز عرفه]] نازل شد و پس از آن هیچ [[حلال]] و حرامی دیگر نازل نشد».
{{عربی|هذا نزل يوم عرفة فلم ينزل بعدها حلال و لا حرام...}}؛ «این [[آیه]] در [[روز عرفه]] نازل شد و پس از آن هیچ [[حلال]] و حرامی دیگر نازل نشد».
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
اقوال دیگر نیز در این میان مطرح شده که مورد اعتنای [[اهل سنت]] قرار نگرفته است؛ مانند قول [[حسن بصری]] که می‌گوید: «مراد از اکمال دین، تمام شدن [[زمان]] [[رسالت]] [[نبی مکرم]] خداست»<ref>ر.ک: جصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۱۳۹۲.</ref>. شاید [[قرطبی]] به این اشکال که می‌گوید: آیا پیش از [[نزول]] این [[آیه]] [[دین ناقص]] بوده است؟ با [[الهام]] از این [[کلام]]، چنین پاسخ می‌دهد: «هر نقصی، [[عیب]] نیست مانند نقصان ماه، یا [[نماز]] مسافر یا نقصان ایام حمل و ایام عمر در این آیه که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ...}}<ref>«و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه‌ای، آنگاه شما را جفت‌هایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینه‌ای باردار نمی‌گردد و نمی‌زاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمی‌گردد و از عمر کسی کم نمی‌شود مگر که در کتابی آمده است» سوره فاطر، آیه ۱۱.</ref> نقصان در این موارد را نمی‌توان به [[حساب]] [[عیب]] آنها گذاشت؛ به همین ترتیب اگر تا پیش از [[نزول آیه]] بتوان از [[نقصان دین]] سخن گفت، نقصی بر [[دین]] نخواهد بود»<ref>قرطبی، تفسیر قرطبی، ج۶، ص۶۳.</ref>.
اقوال دیگر نیز در این میان مطرح شده که مورد اعتنای [[اهل سنت]] قرار نگرفته است؛ مانند قول [[حسن بصری]] که می‌گوید: «مراد از اکمال دین، تمام شدن [[زمان]] [[رسالت]] [[نبی مکرم]] خداست»<ref>ر.ک: جصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۱۳۹۲.</ref>. شاید [[قرطبی]] به این اشکال که می‌گوید: آیا پیش از [[نزول]] این [[آیه]] [[دین ناقص]] بوده است؟ با [[الهام]] از این [[کلام]]، چنین پاسخ می‌دهد: «هر نقصی، [[عیب]] نیست مانند نقصان ماه، یا [[نماز]] مسافر یا نقصان ایام حمل و ایام عمر در این آیه که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ...}}<ref>«و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه‌ای، آنگاه شما را جفت‌هایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینه‌ای باردار نمی‌گردد و نمی‌زاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمی‌گردد و از عمر کسی کم نمی‌شود مگر که در کتابی آمده است» سوره فاطر، آیه ۱۱.</ref> نقصان در این موارد را نمی‌توان به [[حساب]] [[عیب]] آنها گذاشت؛ به همین ترتیب اگر تا پیش از [[نزول آیه]] بتوان از [[نقصان دین]] سخن گفت، نقصی بر [[دین]] نخواهد بود»<ref>قرطبی، تفسیر قرطبی، ج۶، ص۶۳.</ref>.


'''تبیین [[اتمام نعمت]]''': [[اهل سنت]] در تبیین اتمام نعمت نیز نظری یکسان ارائه نکرده‌اند. اساس اقوال آنان در این زمینه را می‌توان در دو قول خلاصه کرد: قول اول که طرفدار فراوان دارد، اتمام نعمت را در تحلیل رابطه [[مؤمنان]] با [[مشرکان]] می‌داند و می‌گوید: اتمام نعمت با [[فتح مکه]] و ورود [[مسلمانان]] به [[مکه]] در کمال [[امنیت]] و نیز با ویرانی آثار [[جاهلیت]] و [[غلبه]] بر آنان بود که موجب شد هیچ یک از مشرکان در صفوف مؤمنان در [[مراسم حج]] حاضر نشوند. [[ابن جریر طبری]] با پذیرش همین دیدگاه می‌نویسد:
'''تبیین اتمام نعمت''': [[اهل سنت]] در تبیین اتمام نعمت نیز نظری یکسان ارائه نکرده‌اند. اساس اقوال آنان در این زمینه را می‌توان در دو قول خلاصه کرد: قول اول که طرفدار فراوان دارد، اتمام نعمت را در تحلیل رابطه [[مؤمنان]] با [[مشرکان]] می‌داند و می‌گوید: اتمام نعمت با [[فتح مکه]] و ورود [[مسلمانان]] به [[مکه]] در کمال [[امنیت]] و نیز با ویرانی آثار [[جاهلیت]] و [[غلبه]] بر آنان بود که موجب شد هیچ یک از مشرکان در صفوف مؤمنان در [[مراسم حج]] حاضر نشوند. [[ابن جریر طبری]] با پذیرش همین دیدگاه می‌نویسد:
{{عربی|أتممت نعمتي أيها المؤمنون بإظهاركم على عدوي و عدوكم من المشركين و نفيي إياهم عن بلادهم و قطعي طمعهم من رجوعكم وعودكم إلى ما كنتم عليه من الشرك}}<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>؛ «ای مؤمنان، نعمتم را بر شما با غلبه‌تان بر [[دشمنان]] خود و شما، از مشرکان و طرد آنان از شهرهایشان و نیز قطع امیدشان از اینکه به [[شرک]] و به آیینی که بود باز گردید، تمام کردم».
{{عربی|أتممت نعمتي أيها المؤمنون بإظهاركم على عدوي و عدوكم من المشركين و نفيي إياهم عن بلادهم و قطعي طمعهم من رجوعكم وعودكم إلى ما كنتم عليه من الشرك}}<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>؛ «ای مؤمنان، نعمتم را بر شما با غلبه‌تان بر [[دشمنان]] خود و شما، از مشرکان و طرد آنان از شهرهایشان و نیز قطع امیدشان از اینکه به [[شرک]] و به آیینی که بود باز گردید، تمام کردم».
سپس [[ابن جریر]] [[روایت]] از [[ابن عباس]] نقل می‌کند که گفته است.
سپس [[ابن جریر]] [[روایت]] از [[ابن عباس]] نقل می‌کند که گفته است.
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
مضمون این روایت از [[قتاده]]، [[شعبی]] و عامر نیز نقل شده است<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>. قول مذکور را [[بغوی]]<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>، [[واحدی نیشابوری]]<ref>واحدی نیشابوری، الوسط، ج۲، ص۱۵۴.</ref>، [[زمخشری]]<ref>زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref> (به عنوان نخستین احتمال) [[قرطبی]]<ref>قرطبی، تفسیر قرطبی، ج۶، ص۶۲.</ref>، [[بیضاوی]]<ref>بیضاوی، انوار التنزیل، ج۱، ص۲۵۵.</ref> (به عنوان احتمال) و [[آلوسی]]<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۹۱.</ref> پذیرفته‌اند.
مضمون این روایت از [[قتاده]]، [[شعبی]] و عامر نیز نقل شده است<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>. قول مذکور را [[بغوی]]<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>، [[واحدی نیشابوری]]<ref>واحدی نیشابوری، الوسط، ج۲، ص۱۵۴.</ref>، [[زمخشری]]<ref>زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref> (به عنوان نخستین احتمال) [[قرطبی]]<ref>قرطبی، تفسیر قرطبی، ج۶، ص۶۲.</ref>، [[بیضاوی]]<ref>بیضاوی، انوار التنزیل، ج۱، ص۲۵۵.</ref> (به عنوان احتمال) و [[آلوسی]]<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۹۱.</ref> پذیرفته‌اند.


قول دوم [[اتمام نعمت]] را بر مدار [[اکمال دین]] و [[شریعت اسلام]] می‌شناسد و [[تحریم]] خبایث یاد شده در این [[آیه]] را، جزء [[دین کامل]] و [[نعمت]] تمام شده می‌داند. زمخشری در این باره می‌نویسد:
قول دوم اتمام نعمت را بر مدار [[اکمال دین]] و [[شریعت اسلام]] می‌شناسد و [[تحریم]] خبایث یاد شده در این [[آیه]] را، جزء [[دین کامل]] و [[نعمت]] تمام شده می‌داند. زمخشری در این باره می‌نویسد:
{{عربی|أتممت نعمتي عليكم بإكمال أمر الدين و الشرايع... لأنه لا نعمة أتم من نعمة الإسلام... و لان تحريم هذه الخبائث من جملة الدين الكامل و النعمة التامة و الإسلام المنعوت بالرضا دون غيره من الملل}}؛ بر شما نعمتم را با کامل ساختن امر [[دین]] و [[شریعت]] تمام کردم؛ زیرا نعمتی تمام‌تر از نعمت [[اسلام]] نیست و تحریم [[پلیدی‌ها]] [از خوردنی‌های در [[آیه اکمال]]] نیز از جمله دین کامل و نعمت تمام شده و اسلام موصوف به رضای [[حق تعالی]] در میان سایر دین‌هاست»<ref>زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref>.
{{عربی|أتممت نعمتي عليكم بإكمال أمر الدين و الشرايع... لأنه لا نعمة أتم من نعمة الإسلام... و لان تحريم هذه الخبائث من جملة الدين الكامل و النعمة التامة و الإسلام المنعوت بالرضا دون غيره من الملل}}؛ بر شما نعمتم را با کامل ساختن امر [[دین]] و [[شریعت]] تمام کردم؛ زیرا نعمتی تمام‌تر از نعمت [[اسلام]] نیست و تحریم [[پلیدی‌ها]] [از خوردنی‌های در [[آیه اکمال]]] نیز از جمله دین کامل و نعمت تمام شده و اسلام موصوف به رضای [[حق تعالی]] در میان سایر دین‌هاست»<ref>زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref>.
بیضاوی نیز (به عنوان نخستین احتمال) می‌نویسد:
بیضاوی نیز (به عنوان نخستین احتمال) می‌نویسد:
۱۱۳٬۱۶۰

ویرایش