خانواده در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←خانواده در زمان پهلوی
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
از سوی دیگر، در نگاه امام خمینی [[وظیفه]] [[حکومت اسلامی]] در قبال [[مردم]] جامعه که خانواده، اصلیترین نهاد آن است، [[تأمین رفاه]] و [[آسایش]]،<ref>امام خیمنی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱؛ ۶/۴۶۴ و ۷/۴۰۱.</ref> از بینبردن [[فقر]] و [[نابسامانی]] آنان<ref>امام خیمنی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۵/۱۵۵، ۴۴۸.</ref> و تلاش برای [[حل مشکلات]] خانوادهها، ازجمله مشکل [[مسکن]] آنان است.<ref>امام خیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۹۷؛ ۱۷/۳۰۲ و ۱۸/۵۲۶.</ref> ایشان با تأکید بر این نکته که خانواده مبنای جامعه است و در صورت [[تزلزل]] خانواده، کل جامعه متزلزل خواهد شد، آسانبودن شرایط [[ازدواج]] و مشکل بودن شرایط [[طلاق]] را از عوامل تأثیرگذار در [[تحکیم خانواده]] میدانست و به دقت در رعایت آن سفارش میکرد.<ref>امام خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۰۷–۱۰۸ و ۲۱/۴۸۵–۴۸۶.</ref> طبق اصل ۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، [[خانواده]]، واحد بنیادین و کانون اصلی [[رشد]] و تعالی انسان است که همه [[قوانین]] و مقررات باید در جهت سهولت تشکیل آن، پاسداری از [[قداست]] آن و [[استواری]] روابط اعضا بر پایه [[اخلاق]] و حقوق اسلامی باشد<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>. | از سوی دیگر، در نگاه امام خمینی [[وظیفه]] [[حکومت اسلامی]] در قبال [[مردم]] جامعه که خانواده، اصلیترین نهاد آن است، [[تأمین رفاه]] و [[آسایش]]،<ref>امام خیمنی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱؛ ۶/۴۶۴ و ۷/۴۰۱.</ref> از بینبردن [[فقر]] و [[نابسامانی]] آنان<ref>امام خیمنی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۵/۱۵۵، ۴۴۸.</ref> و تلاش برای [[حل مشکلات]] خانوادهها، ازجمله مشکل [[مسکن]] آنان است.<ref>امام خیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۹۷؛ ۱۷/۳۰۲ و ۱۸/۵۲۶.</ref> ایشان با تأکید بر این نکته که خانواده مبنای جامعه است و در صورت [[تزلزل]] خانواده، کل جامعه متزلزل خواهد شد، آسانبودن شرایط [[ازدواج]] و مشکل بودن شرایط [[طلاق]] را از عوامل تأثیرگذار در [[تحکیم خانواده]] میدانست و به دقت در رعایت آن سفارش میکرد.<ref>امام خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۰۷–۱۰۸ و ۲۱/۴۸۵–۴۸۶.</ref> طبق اصل ۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، [[خانواده]]، واحد بنیادین و کانون اصلی [[رشد]] و تعالی انسان است که همه [[قوانین]] و مقررات باید در جهت سهولت تشکیل آن، پاسداری از [[قداست]] آن و [[استواری]] روابط اعضا بر پایه [[اخلاق]] و حقوق اسلامی باشد<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>. | ||
== [[نظام]] [[خانواده]] و حقوق زن == | |||
[[اسلام]] درباره روابط و حقوق خانوادگی [[زن]] و [[مرد]] [[فلسفه]] خاصی دارد و با آنچه پیش از اسلام میگذشته، مغایرت دارد و با آنچه در [[جهان]] امروز میگذرد نیز مطابقت ندارد. اسلام برای [[زن]] و مرد در همه موارد یک نوع [[حقوق]] و یک نوع [[وظیفه]] و یک نوع [[مجازات]] قائل نشده است؛ پارهای از حقوق و [[تکالیف]] و [[مجازاتها]] را برای مرد مناسبتر دانسته و پارهای از آنها را برای زن و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر، وضع نامشابهی در نظر گرفته است. | |||
زن و مرد به دلیل اینکه در جهات بسیاری مشابه یکدیگر نیستند، جهان برای آنها یک [[جور]] نیست، [[خلقت]] و [[طبیعت]] آنها را یکنواخت نخواسته است، از نظر اسلام نیز از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازاتها وضع مشابهی ندارند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۳۶.</ref>. | |||
برخی میگویند اسلام [[دین]] مردان است و زن را [[انسان]] تمام عیار ندانسته و برای او [[حقوقی]] که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است. اینها میگویند اگر اسلام زن را انسان تمام عیار میدانست، [[تعدد زوجات]] را تجویز نمیکرد؛ [[ریاست]] خانواده را به شوهر نمیداد؛ [[ارث]] زن را مساوی با نصف ارث مرد نمیکرد؛ برای زن به نام «مهر» قیمت قائل نمیشد؛ به زن [[استقلال اقتصادی]] و [[اجتماعی]] میداد و او را جیرهخوار و واجبالنفقة مرد قرار نمیداد؛ اینها میرساند که اسلام نسبت به زن نظر تحقیرآمیزی دارد و او را وسیله و مقدمه برای مرد میداند. میگویند اسلام با اینکه [[دین]] [[مساوات]] است و [[اصل مساوات]] را در جاهای دیگر رعایت کرده، در مورد زن رعایت نکرده است. وضع این [[مقررات]] دلیل بر آن است که اسلام برای مردان امتیاز [[حقوقی]] و ترجیح حقوقی قائل شده است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۲۸.</ref>. | |||
قطعاً [[اسلام]] [[حقوق]] یکجور و یکنواختی برای [[زن]] و مرد قائل نشده است، ولی در عین حال هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به [[زنان]] قائل نشده است. [[اصل مساوات]] [[انسانها]] را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با [[تساوی حقوق]] [[زن]] و [[مرد]] مخالف نیست با تشابه حقوق آنها مخالف است<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۳۰.</ref>. | |||
کلمه [[تساوی]] و [[مساوات]] چون مفهوم [[برابری]] و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است جنبۀ «[[تقدس]]» پیدا کردهاند، [[جاذبه]] دارند، [[احترام]] شنونده را جلب میکنند، به ویژه اگر با کلمۀ «حقوق» توأم گردند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۲۹.</ref>. تساوی حقوق ترکیب قشنگ و مقدسی است که هر [[وجدان]] و [[فطرت]] [[پاکی]] در مقابل آن [[خاضع]] میشود، اما نمیدانیم چرا کار ما - که روزی [[پرچمدار]] [[علم]] و [[فلسفه]] و [[منطق]] در [[جهان]] بودهایم - باید به آنجا بکشد که دیگران بخواهند نظریههای خود را در باب تشابه [[حقوق زن]] و مرد، با نام [[مقدس]] «تساوی حقوق» به ما [[تحمیل]] کنند! آنچه مسلم است این است که اسلام در همهجا برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نکرده، همچنان که در همه موارد برای آنها [[تکالیف]] و مجازاتهای مشابهی نیز وضع نکرده است. اما آیا مجموع حقوقی که برای زن قرار داده [[ارزش]] کمتری از آنچه برای مردان قرارداده دارد؟ البته خیر<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۱۲۹ و ۱۳۰.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|اسلامشناسی]] ص۵۷.</ref> | |||
==[[خانواده]] در [[زمان]] پهلوی == | ==[[خانواده]] در [[زمان]] پهلوی == |