پرش به محتوا

امام حسن مجتبی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵۵۸: خط ۵۵۸:


نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت، شرایط زمانی [[حضرت امام حسن مجتبی]] {{ع}} می‌باشد؛ زیرا ایشان زمانی زمام امور را به دست گرفت که با جاه‌طلبی‌ها و دنیاگرایی‌های بعضی از [[صحابه]]، سه [[جنگ]] خانمان‌سوز بر [[جامعه اسلامی]] و [[حکومت]] نوپای [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تحمیل]] شد که نتیجه آنها صدها کشته و بی‌سرپرست شدن [[زنان]] و [[کودکان]] و [[سرپرستی]] این [[خانواده‌ها]] به عهده [[حاکم اسلامی]] بود؛ وقتی شخصی چون [[معاویه بن ابی‌سفیان]] [[خلیفه]] باشد، که به هیچ چیز جز مطامع [[دنیایی]] [[فکر]] نمی‌کند، باید [[امام]] [[راستین]] [[جامعه]] و [[جانشین]] [[حقیقی]] [[رسول خدا]] {{صل}} برای [[رفع گرفتاری]] [[مردم]] [[جامعه]] بکوشد؛ به این [[دلیل]]، [[سرپرستی]] خانواده‌های بی‌سرپرست به عهده [[امام زمان]] که [[حضرت امام حسن مجتبی]] {{ع}} بود، افتاد و عده‌ای به قصد [[تخریب]] [[شخصیت]] این [[شخصیت]] [[کریم]] کار [[انسانی]] و [[اسلامی]] [[امام حسن]] را با تعابیر آن‌چنانی به سخره گرفتند تا به [[زعم]] خود، مانع خدمت‌رسانی به محرومان و [[مستضعفان]] شوند<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۱۴۸-۱۵۰ و [[حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۴۰۶-۴۰۷.</ref>.
نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت، شرایط زمانی [[حضرت امام حسن مجتبی]] {{ع}} می‌باشد؛ زیرا ایشان زمانی زمام امور را به دست گرفت که با جاه‌طلبی‌ها و دنیاگرایی‌های بعضی از [[صحابه]]، سه [[جنگ]] خانمان‌سوز بر [[جامعه اسلامی]] و [[حکومت]] نوپای [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تحمیل]] شد که نتیجه آنها صدها کشته و بی‌سرپرست شدن [[زنان]] و [[کودکان]] و [[سرپرستی]] این [[خانواده‌ها]] به عهده [[حاکم اسلامی]] بود؛ وقتی شخصی چون [[معاویه بن ابی‌سفیان]] [[خلیفه]] باشد، که به هیچ چیز جز مطامع [[دنیایی]] [[فکر]] نمی‌کند، باید [[امام]] [[راستین]] [[جامعه]] و [[جانشین]] [[حقیقی]] [[رسول خدا]] {{صل}} برای [[رفع گرفتاری]] [[مردم]] [[جامعه]] بکوشد؛ به این [[دلیل]]، [[سرپرستی]] خانواده‌های بی‌سرپرست به عهده [[امام زمان]] که [[حضرت امام حسن مجتبی]] {{ع}} بود، افتاد و عده‌ای به قصد [[تخریب]] [[شخصیت]] این [[شخصیت]] [[کریم]] کار [[انسانی]] و [[اسلامی]] [[امام حسن]] را با تعابیر آن‌چنانی به سخره گرفتند تا به [[زعم]] خود، مانع خدمت‌رسانی به محرومان و [[مستضعفان]] شوند<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۱۴۸-۱۵۰ و [[حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۴۰۶-۴۰۷.</ref>.
==[[جایگاه امام حسن]] [[مجتبی]] از نگاه معاصران‌==
# جابر از [[رسول اکرم]]{{صل}} [[روایت]] کرده که فرمود: [[خداوند]]، من و علی را در [[عرش]] به صورت دو [[نور]] آفرید و دو هزار سال قبل از [[آفرینش آدم]] ذات مقدسش را [[تسبیح]] و [[تقدیس]] می‌کردیم، وقتی خداوند [[آدم]] را آفرید ما را در صلب وی قرار داد و سپس از صلبی [[پاک]] به رحمی پاک انتقال داده تا در صلب ابراهیم جای داد، آن‌گاه از صلب ابراهیم به صلبی پاک و رحمی پاک منتقل کرد تا در صلب [[عبد المطلب]] مقرر داشت، سپس آن نور در صلب عبد المطلب جدا گشت دو سوم آن در صلب عبدالله و یک سوم آن در صلب [[ابو طالب]] قرار گرفت، پس از آن، نوری از من و علی در [[فاطمه]] گرد آمد و بدین‌ترتیب، حسن و حسین دو نور از نور [[پروردگار]] جهانیان‌اند<ref>نزهة المجالس، ج۲، ص۲۰۶.</ref>.
# معاویه به مجلسیان خویش گفته بود: به نظر شما آن‌که از ناحیه پدر و مادر و مادربزرگ و پدربزرگ و عمو و عمه و دایی و خاله، از همه [[برتر]] است کیست؟ گفتند: [[امیر المؤمنین]] بهتر می‌داند. معاویه دست [[حسن بن علی]]{{ع}} را گرفت و گفت: وی، از همه برتر است؛ چراکه پدرش [[علی ابن ابی طالب]]، مادرش فاطمه [[دخت پیامبر]]، پدربزرگ و جدش [[رسول خدا]]، مادربزرگش [[خدیجه]]، عمویش جعفر، عمه‌اش دختر ابو طالب، دایی‌اش [[قاسم بن محمد]] و خاله‌اش [[زینب]] دختر [[نبی اکرم]]{{صل}} است<ref>عقد الفرید، ج۳، ص۲۸۳.</ref>.
# معاویه جای دیگر نیز در برابر [[عمرو عاص]] و [[مروان حکم]] و [[زیاد بن ابیه]] که به نیای خود [[فخر]] و [[مباهات]] فراوان می‌کردند، به این [[واقعیت]] اعتراف کرد و برای اینکه بینی آنها را به خاک بمالد، [[امام حسن بن علی]] را حاضر کرد و [[امام]]{{ع}} بر سخنان ناروای آنها در مورد [[بنی هاشم]] خط بطلان کشید. وقتی از مجلس بیرون رفت، معاویه گفت: مگر می‌سزد بر کسی که جدش [[رسول خدا]]، [[سرور]] اولین و آخرین و مادرش [[فاطمه]] [[بانوی بانوان]] جهانیان است، [[فخر]] و [[مباهات]] کنم؟ و سپس به حاضران گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! اگر [[مردم]] [[شام]] از این ماجرا [[آگاه]] شوند، روزگارمان سیاه است..<ref>المحاسن و الاضداد، ص۹۰، چاپ مصر ۱۳۲۴ه.</ref>.
# روزی [[مقدام]] بر معاویه وارد شد، معاویه بدو گفت: خبر داری [[حسن بن علی]] از [[دنیا]] رفته؟ مقدام با شنیدن این جمله، کلمه [[استرجاع]] ({{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>) بر زبان آورد. معاویه پرسید: آیا تو فقدان حسن بن علی را [[مصیبت]] می‌دانی؟ مقدام در پاسخ گفت: چرا مصیبت ندانم در صورتی که [[رسول خدا]]{{صل}} او را در [[کودکی]] روی زانوی خود می‌نشاند و می‌فرمود: {{متن حدیث|هَذَا مِنِّي وَ حُسَيْنٌ مِنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا}}<ref>مسند احمد، ج۴، ص۱۳۲، چاپ مصر ۱۳۱۳ه</ref>؛ حسن از من است و حسین از علی‌
# [[عبد الله بن عمر]] در پاسخ به [[پرسش]] [[مردم عراق]] گفت: شگفتا! عراقیان می‌پرسند اگر شخصی در [[حال]] [[احرام]] مگسی بکشد چه حکمی دارد؟ در صورتی که هم‌اینان فرزند دخت [[نبی اکرم]]{{صل}} ([[امام حسین]]) را به [[شهادت]] رساندند با آن‌که رسول خدا{{صل}} فرموده بود: {{متن حدیث|هُمَا رَيْحَانَتَايَ مِنَ الدُّنْيَا}}<ref>صحیح بخاری، ج۲، ص۱۸۸.</ref>؛ (یا) {{متن حدیث|رَيْحَانَتَايَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ}}<ref>سنن ترمذی، ص۵۳۹.</ref>؛ این دو (حسن و حسین{{عم}}) دو گل خشبوی من از [این‌] دنیایند یا [اینکه فرمود:] دو گل خشبوی من از این [[امت]] هستند.
# [[ابو هریره]] همواره می‌گفت: هرگاه [[امام حسن]]{{ع}} را دیدم اشکم جاری شد؛ زیرا با چشم خود دیدم [[رسول اکرم]]{{صل}} دهانش را بر دهان حسن قرار می‌داد و سه بار می‌فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أُحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ وَ أَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُ}}<ref>مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر، ج۷، ص۱۰، چاپ دار الفکر ۱۴۰۵ه.</ref>؛ خدایا! من او (حسن) را دوست دارم تو نیز او و دوستدارانش را [[دوست]] بدار. ابو هریره می‌افزاید: از آن [[زمان]] که دیدم [[رسول خدا]]{{صل}} با حسن چنین [[رفتاری]] کرد، همواره بدو علاقه‌مندم<ref>نور الابصار، ص۱۷۱.</ref>.
#وقتی [[مروان حکم]] سرسخت‌ترین [[دشمنان امام حسین]]{{ع}} در [[تشییع پیکر]] [[پاک]] [[امام مجتبی]]{{ع}} و حمل جنازه‌اش شرکت جست [[امام حسین]]{{ع}} با [[شگفتی]] به او فرمود: «تو که دلش را [[خون]] کردی چگونه جنازه‌اش را حمل می‌کنی؟» در پاسخ گفت: آن کارها را در [[حق]] کسی روا داشتم که [[صبر]] و بردباری‌اش با [[کوه‌ها]] [[برابری]] می‌کرد<ref>تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۹۸.</ref>.
#ابو الأسود دئلی درباره امام مجتبی می‌گوید: وی شخصیتی پیراسته بود و میان [[عرب]] از برجسته‌ترین [[دودمان]] و [[بخشنده‌ترین]] [[خاندان]] به‌شمار آمده و از سرشتی پاک برخوردار بود<ref>حیاة الامام الحسن، ج۲، ص۲۴۷.</ref>.
# [[عمرو بن اسحاق]] می‌گوید: [[حسن بن علی]] تنها کسی است که هرگاه با من آغاز سخن کند دوست دارم همواره سخن بگوید و ساکت نماند و هیچ‌گاه نشنیدم وی کلمه ناسزایی بر زبان آورد<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۳۵۸.</ref>.
# [[عبد الله بن زبیر]] گفته است: به [[خدا]] [[سوگند]]! [[زنان]]، نظیر حسن بن علی{{ع}} را در [[شکوه]] و [[وقار]] و [[مقام]] و [[منزلت]] والا، نزاده‌اند<ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۷.</ref>.
#وقتی برادرش [[محمد حنفیه]] بر سر قبرش ایستاد تا در سوگش سخن بگوید، اظهار داشت: (برادرم حسن!) همان‌گونه که در [[زندگی]] موجب [[عزّت]] و [[سربلندی]] ما بودی، با شهادتت پشت ما را شکستی، بهترین [[روحی]] بودی که [[کفن]] تو آن را دربر گرفت و بهترین کفن، کفنی بود که پیکر عزیزت را در خود جای داد، چرا از چنین عظمتی برخوردار نباشی در صورتی که تو طریق [[هدایت]] رهپویان و پیشوای [[تقواپیشگان]] و چهارمین درّ گرانمایه [[اصحاب]] کسایی؟ ای [[ابو محمد]]! [[خداوند]] تو را در جوار [[رحمت]] خویش قرار دهد، دست [[قدرت الهی]] به تو غذای [[تقوا]] خوراند و از پستان [[ایمان]] شیر نوشیدی و در پرتو [[مکتب اسلام]] پرورش یافته و در زندگی و پس از [[مرگ]]، پاک و پیراسته بودی‌ هرچند دلهایمان در فراق و جدایی‌ات اندوهبار است<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۷.</ref>.
# ابا عبدالله الحسین{{ع}} در کنار [[مرقد مطهر]] [[برادر]] اظهار داشت: {{متن حدیث|رحمك الله أبا محمد! إن كنت لتباصر الحق مظانه، وتؤثر الله عند التداحض فى مواطن التقية بحسن الروية، وتستشف جليل معاظم الدنيا بعين لها حاقرة، وتفيض عليها يدا طاهرة الأطراف، نقية الأسرة، وتردع بادرة غرب أعدائك بأيسر المؤنة عليك، ولا غرو فأنت ابن سلالة النبوة، ورضيع لبان الحكمة، فإلى روح وريحان، وجنة ونعيم، أعظم الله لنا ولكم الأجر عليه، ووهب لنا ولكم حسن الأسى عنه}}<ref>حیاة الامام الحسن، ج۲، ص۴۴۰.</ref>؛ ای [[ابو محمد]]! [[رحمت]] و [[درود خدا]] بر تو باد. این تو بودی که [[حقیقت]] را دیدی و [[شناختی]] و در برابر باطل‌گرایان با [[رفتاری]] نکو و مبارزه‌ای پنهانی [[راه خدا]] را برگزیدی. [[دنیا]] و زیبایی‌ها و ناگواری‌هایش را به دیده [[تحقیر]] نگریستی و با دستی [[پاک]] و خاندانی پیراسته در دنیا [[زیستی]] و از آن گذشتی و بر فریبکاری‌ها و خیانت‌های دشمنانت به آسانی دست رد نهادی و پاسخ گفتی و این مایه [[شگفتی]] نیست؛ زیرا تو از [[دودمان]] رسالتی و از پستان [[حکمت]] شیر نوشیده و اکنون به سوی [[روح]] و ریحان و [[بهشت]] پر از [[نعمت الهی]] پرکشیده‌ای [[خدای متعال]] [[پاداش]] تو و ما را در این [[مصیبت]] جانکاه بزرگ دارد و به ما [[صبر]] و [[بردباری]] [[عنایت]] فرماید.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۳۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۲۳۷

ویرایش