پرش به محتوا

صلح حدیبیه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
#این پیمان‌نامه، به [[نبی اکرم]]{{صل}} [[فرصت]] داد تا با [[پادشاهان]] و سران کشورهای خارج از [[جزیرة العرب]] مکاتبه کند و آنان را به [[اسلام]] فراخواند و به عنوان گامی در جهت انتقال اسلام به خارج از منطقه [[جزیرة العرب]]، برای [[جنگ موته]] آماده شود.
#این پیمان‌نامه، به [[نبی اکرم]]{{صل}} [[فرصت]] داد تا با [[پادشاهان]] و سران کشورهای خارج از [[جزیرة العرب]] مکاتبه کند و آنان را به [[اسلام]] فراخواند و به عنوان گامی در جهت انتقال اسلام به خارج از منطقه [[جزیرة العرب]]، برای [[جنگ موته]] آماده شود.
#این [[صلح]]، زمینه را در مراحل بعدی برای [[فتح مکه]]- که مهم‌ترین مرکز و [[دژ]] [[بت‌پرستی]] در آن [[روزگار]] به‌شمار می‌آمد- مهیا ساخت.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۱]] ص ۲۱۸.</ref>
#این [[صلح]]، زمینه را در مراحل بعدی برای [[فتح مکه]]- که مهم‌ترین مرکز و [[دژ]] [[بت‌پرستی]] در آن [[روزگار]] به‌شمار می‌آمد- مهیا ساخت.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۱]] ص ۲۱۸.</ref>
==[[صلح حدیبیه]]==
شش سال از [[اخراج]] [[پیامبر]] از [[سرزمین وحی]] می‌گذشت و [[نظام اسلامی]] دوران بالندگی و [[قدرت]] خود را [[تجربه]] می‌کرد که پیامبر در سفری مذهبی - [[سیاسی]]، برای [[زیارت]] [[خانه خدا]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] رفت. خانه خدا همچنان در [[اسارت]] [[کافران]] [[قریش]] بود و این [[حرکت]] پیامبر، خطری برای [[قریشیان]] به شمار می‌رفت. آنان از ورود [[مسلمانان]] به مکه جلوگیری کردند، ولی حاضر شدند با پیامبر [[قرارداد صلح]] ده ساله [[امضا]] کنند.
ظاهر مفاد این [[صلح‌نامه]] برای مسلمانان خوشایند نبود؛ زیرا امتیازهایی را به [[مشرکان]] می‌بخشید، ولی پیامبر با وجود [[منش]] همیشگی خویش که به نظر [[اصحاب]] در [[جنگ‌ها]] و [[قراردادها]] توجه می‌کرد، این بار به دلیل [[مصلحت]] بزرگی که در پس این [[قرارداد]] بود، بدون جلب نظر [[یاران]] خویش، آن را امضا کرد. [[تاریخ‌نگاران]] از این ماجرا این گونه یاد کرده‌اند: «این [[صلح]] تمام نشد، مگر پس از [[اعتراض]] بسیاری از مسلمانان. آنها به پیامبر مراجعه کرده و می‌خواستند که با این شروط، صلح را قبول نکند. مخصوصا عمر و چند نفر دیگر همواره معترض بودند»<ref>احمد زینی دحلان، السیره النبویه، ج۲، ص۱۸۳.</ref>.
جالب اینجاست که [[قرآن]] از صلح حدیبیه با عنوان «[[فتح مبین]]؛ [[پیروزی]] روشن»<ref>{{متن قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا}} «بی‌گمان ما به تو پیروزی آشکاری دادیم» سوره فتح، آیه ۱.</ref> یاد می‌کند. [[صلح نامه]] [[حدیبیه]]، نشان‌دهنده صلح‌دوستی پیامبر است. آن حضرت حاضر شد همه دشمنی‌های مشرکان را برای دست‌یابی به آرامشی [[پایدار]] نادیده بگیرد و هجده سال [[دشمنی]] و [[کینه‌توزی]] آنان را فراموش کند تا به هم [[زیستی]] [[مسالمت‌آمیز]] با کافران دست یابد. [[دلاور]] [[مرد]] [[سپاه اسلام]]، علی{{ع}} نیز که [[شاگرد]] [[مکتب]] [[نبوی]] بود، به [[فرماندهان]] خود سفارش می‌کرد صلح را از [[دشمن]] بپذیرید و می‌فرمود:
من صلح را تا زمانی که مایه وهن و [[سستی]] [[اسلام]] نباشد، کارسازتر از [[جنگ]] یافته‌ام<ref>عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۶، ص۲۴۴.</ref>.
[[آیه]] ۶۱ [[سوره انفال]] به مسلمانان [[فرمان]] می‌دهد:
اگر دشمن پیشنهاد [[صلح]] داد، شما بپذیرید<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}} «و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. اگرچه [[دشمن]] در تقاضای خود صادق نباشد یا این که [[آتش‌بس]] برای مقطعی کوتاه باشد. [[مسلمانان]] باید بدون قید و شرط آن را بپذیرند.
[[حق تعالی]] در [[آیه]] ۶۲ همین [[سوره]] می‌فرماید:
اگر بخواهند با پذیرش و درخواست صلح، شما را [[فریب]] دهند، [[خدا]] برای شما کفایت می‌کند<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ}} «و اگر بخواهند تو را فریب دهند بی‌گمان خداوند تو را بسنده است؛ هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد» سوره انفال، آیه ۶۲.</ref>.<ref>[[مهدی غلامی|غلامی، مهدی]]، [[سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم]]، ص ۱۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۹۸۵

ویرایش