پرش به محتوا

میراث امام کاظم: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۸۵۹ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۱۲:۳۰
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
[[خداوند]] [[مؤمن]] را به [[روحی]] از جانب خود [[یاری]] کرده است. هرگاه مؤمن [[احسان]] کند و [[پرهیزگاری]] در پیش گیرد، آن [[روح]] نزدش حضور یابد و چون دست به گناهی بیالاید و از حد درگذرد، آن روح از وی دور شود. آن روح همراه مؤمن است، پس هرگاه احسانی کند، روح از [[خوشحالی]] به اهتزار (رقص) درآید و چون کاری بد از او سر زند، روح در خاک فرو رود. پس ای [[بندگان خدا]]، نعمت‌های حضرتش را با [[اصلاح خود]] [[پاس]] دارید تا یقین شما فزونی گیرد و سودی پر بها به دست آورید.
[[خداوند]] [[مؤمن]] را به [[روحی]] از جانب خود [[یاری]] کرده است. هرگاه مؤمن [[احسان]] کند و [[پرهیزگاری]] در پیش گیرد، آن [[روح]] نزدش حضور یابد و چون دست به گناهی بیالاید و از حد درگذرد، آن روح از وی دور شود. آن روح همراه مؤمن است، پس هرگاه احسانی کند، روح از [[خوشحالی]] به اهتزار (رقص) درآید و چون کاری بد از او سر زند، روح در خاک فرو رود. پس ای [[بندگان خدا]]، نعمت‌های حضرتش را با [[اصلاح خود]] [[پاس]] دارید تا یقین شما فزونی گیرد و سودی پر بها به دست آورید.
خدای [[رحمت]] کند بنده‌ای را که چون آهنگ [[کار نیک]] کند، آن را به انجام رساند و چون [[عزم]] کار بد کند از آن باز ایستد. آن‌گاه فرمود: ما با [[فرمانبرداری از خدا]] و کار برای رضای‌ حضرتش آن [[روح]] را [[تأیید]] و [[یاری]] می‌کنیم»<ref>اصول کافى، ج۲، ص۲۶۸.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|سید منذر حکیم،سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۹ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۹، ص ۳۱۸.</ref>
خدای [[رحمت]] کند بنده‌ای را که چون آهنگ [[کار نیک]] کند، آن را به انجام رساند و چون [[عزم]] کار بد کند از آن باز ایستد. آن‌گاه فرمود: ما با [[فرمانبرداری از خدا]] و کار برای رضای‌ حضرتش آن [[روح]] را [[تأیید]] و [[یاری]] می‌کنیم»<ref>اصول کافى، ج۲، ص۲۶۸.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|سید منذر حکیم،سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۹ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۹، ص ۳۱۸.</ref>
==نگاه داشتن زبان در بیان [[امام کاظم]]{{ع}}‌==
۱. «[[عثمان بن عیسی]]» از [[ابو الحسن]]{{ع}} نقل کرده است که فرمود: {{متن حدیث|إِنْ كَانَ فِي يَدِكَ هَذِهِ شَيْ‌ءٌ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تَعْلَمَ هَذِهِ فَافْعَلْ}}؛
اگر در این دستت چیزی داری و بتوانی آن را از دست دیگرت پنهان کنی، پس چنان کن.
عثمان بن عیسی می‌گوید: عده‌ای که در آنجا بودند از پراکندن و [[آشکار کردن]] سخن‌ها و رازها [[گفت‌وگو]] به میان آوردند، [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|احْفَظْ لِسَانَكَ تَعِزَّ، وَ لَا تُمَكِّنِ النَّاسَ مِنْ قِيَادِ رَقَبَتِكَ فَتَذِلَّ}}؛
افسار زبان خویش محکم گیر تا عزیز شوی و با آشکار کردن [[راز]] خود گریبان خود را به دست [[مردم]] مده که [[خوار]] می‌شوی»<ref>اصول کافى، ج۲، ص۲۲۵.</ref>.
همو می‌گوید: «نزد ابو الحسن{{ع}} بودم کسی به او گفت: مرا سفارشی کن.
امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|احْفَظْ لِسَانَكَ تَعِزَّ، وَ لَا تُمَكِّنِ النَّاسَ مِنْ قِيَادِكَ فَتَذِلَّ رَقَبَتُكَ}}؛
افسار زبان خویش محکم گیر تا عزیز شوی و با آشکار کردن راز خود گریبان خود را به مردم مده که خوار می‌شوی»<ref>اصول کافى، ج۲، ص۱۱۳.</ref>.
۲. «موسی بن اسماعیل بن موسی به جعفر{{ع}}» از پدرش از پدرانش از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل می‌کند که فرمود: {{متن حدیث|رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً قَالَ خَيْراً فَغَنِمَ، أَوْ سَكَتَ عَنْ سُوءٍ فَسَلِمَ}}<ref>بحار الانوار، ج۷۱، ص۲۹۳.</ref>؛
[[خدا]] [[رحمت]] کند کسی را که سخنی [[نیکو]] گفت و [[سود]] کرد یا از گفتن بد خموش شد و [[جان]] به [[سلامت]] برد.
۳. نیز «موسی بن اسماعیل» از پدرش از پدرانش نقل می‌کند که پیامبر اکرم{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|الرَّجُلُ الصَّالِحُ يَجِي‌ءُ بِخَبَرٍ صَالِحٍ وَ الرَّجُلُ السَّوْءُ يَجِي‌ءُ بِخَبَرٍ سَوْءٍ}}<ref>بحار الانوار، ج۷۱، ص۲۹۳.</ref>؛
«[[مرد]] [[صالح]]، خبر نیکو (گفته‌های [[پسندیده]]) آورد و مرد بد، خبر بد (سخن [[فتنه‌انگیز]]) دهد».
۴. «[[ابان]]» از «یحیی الأزرق» نقل کرده است که: «ابو الحسن{{ع}} به من فرمود:
مَنْ ذَكَرَ رَجُلًا مِنْ خَلْفِهِ بِمَا هُوَ فِيهِ مِمَّا عَرَفَهُ النَّاسُ لَمْ يَغْتَبْهُ، وَ مَنْ ذَكَرَهُ مِنْ خَلْفِهِ بِمَا هُوَ فِيهِ مِمَّا لَا يَعْرِفُهُ النَّاسُ اغْتَابَهُ، وَ مَنْ ذَكَرَهُ بِمَا لَيْسَ فِيهِ فَقَدْ بَهَتَهُ}}<ref>اصول کافى، ج۲، ص۳۵۸.</ref>؛
هرکس در نبود کسی چیزی از او بگوید که در او هست و [[مردم]] آن را می‌دانند، او را [[غیبت]] نکرده است و اگر چیزی از او بگوید که در او هست، اما مردم آن را نمی‌دانند، او را غیبت کرده است، اما اگر چیزی از او بگوید که در او نیست به [[یقین]] بر او [[تهمت]] زده است».
۵. «[[عبدالمؤمن انصاری]]» می‌گوید: «بر [[موسی بن جعفر]]{{ع}} وارد شدم و «[[محمد بن عبداللّه جعفری]]» را نزد حضرت دیدم. به او لبخند زدم. [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَ تُحِبُّهُ؟}}؛ آیا او را [[دوست]] می‌داری؟
گفتم: آری و او را تنها به جهت شما دوست می‌دارم.
امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|هُوَ أَخُوكَ وَ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأُمَّهِ وَ لِأَبِيهِ، وَ إِنْ لَمْ يَلِدْهُ أَبُوهُ.
مَلْعُونٌ مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ، مَلْعُونٌ مَنْ غَشَّ أَخَاهُ، مَلْعُونٌ مَنْ لَمْ يَنْصَحْ أَخَاهُ، مَلْعُونٌ مَنِ اغْتَابَ أَخَاهُ}}؛
او [[برادر]] توست و [[مؤمن]] برادر پدری و [[مادری]] مؤمن است هرچند آن دو او را نزاده باشند.
کسی که به برادر خود بدگمان باشد و او را متهم کند [[ملعون]] است. کسی که برادر خود را [[فریب]] دهد و با او [[نیرنگ]] کند ملعون است. کسی که [[خیرخواه]] برادر خود نباشد ملعون است. کسی که‌ برادر خود را غیبت کند ملعون است. آن‌گاه فرمود: [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است:
{{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الْغِيبَةَ، فَإِنَّهَا إِدَامُ كِلَابِ النَّارِ}}؛ «از غیبت بپرهیز که غیبت، [[خوراک]] سگان [[دوزخ]] است»<ref>التهذیب، ج۶، ص۱۷۵.</ref>.
۶. «[[عبدالله بن عبدالرحمن]]» از [[ابو الحسن]]{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} نقل می‌کند که فرمود: {{متن حدیث|ارْكَبُوا وَ ارْمُوا وَ إِنْ تَرْمُوا أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ تَرْكَبُوا}}؛
اسب‌سواری کنید و تیر بیندازید و بدانید اگر [[تیراندازی]] کنید برای من خوشایندتر است از اینکه سوارکاری کنید.
سپس فرمود: {{متن حدیث|كُلُّ أَمْرٍ لِلْمُؤْمِنِ بَاطِلٌ إِلَّا فِي ثَلَاثٍ: فِي تَأْدِيبِهِ الْفَرَسَ، وَ رَمْيِهِ عَنْ قَوْسِهِ، وَ مُلَاعَبَتِهِ امْرَأَتَهُ، فَإِنَّهُنَّ حَقٌّ. إِنَّ اللَّهَ لَيُدْخِلُ بِالسَّهْمِ الْوَاحِدِ الثَّلَاثَةَ الْجَنَّةَ: عَامِلَ الْخَشَبِ، وَ الْمُقَوِّيَ بِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَ الرَّامِيَ بِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛
هر کاری جز مسائل اصلی زندگی‌ که از [[مؤمن]] سر زند [[بیهوده]] است، مگر سه کار: [[تربیت]] اسب، [[تیراندازی]] و [[شوخی]] و [[بازی]] با [[همسر]]،؛ چراکه اینها حقی است که بر مؤمن بایسته است‌. [[خداوند]] با یک تیر ی که در [[راه خدا]] از چله کمان رها شود سه کس را وارد [[بهشت]] می‌کند: آن‌که چوب تیر را فراهم آورده، آن‌که در راه خدا تیر را در [[اختیار]] [[جنگجو]] ی در راه خدا گذارده و آن‌که در راه خدا تیر را رها کند»<ref>التهذیب، ج۶، ص۱۷۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|سید منذر حکیم،سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۹ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۹، ص ۳۲۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۸۵۷

ویرایش