نام اصلی امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | [[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | ||
::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::: | :::::*«نام اصلى حضرت، "[[محمد]]" است. نامى که [[پیامبر خاتم|پيامبر اکرم]] {{صل}} براى ايشان گذارده و فرمود: "مهدى از فرزندان من است. اسم او اسم من و کنيه او کنيه من است"<ref>کمال الدين، ج ۲، ص ۲۸۶</ref>. در اينکه آيا مىتوان به نام اصلى حضرت، یعنى "محمد" تصريح کرد يا نه، در ميان علماى [[شيعه]] اختلافنظر است. و اما ياد کردن نام شريف معهود آن حضرت بر چندگونه متصوّر است: | ||
:::::#یاد کردن آن در کتابها، که در جايز بودنش ترديد نيست، زيرا دلايل منع، شامل آن نمىشود و نيز شيوه علماى صالح و عامل از زمان کلينى تاکنون بر اين بوده که نام آن حضرت را در کتابهاى خود ذکر کردهاند؛ بدون اينکه کسى بر آنان اعتراض نمايد. | :::::#یاد کردن آن در کتابها، که در جايز بودنش ترديد نيست، زيرا دلايل منع، شامل آن نمىشود و نيز شيوه علماى صالح و عامل از زمان کلينى تاکنون بر اين بوده که نام آن حضرت را در کتابهاى خود ذکر کردهاند؛ بدون اينکه کسى بر آنان اعتراض نمايد. | ||
:::::#یاد کردن نام آن حضرت با اشاره و کنايه، مانند اينکه گفته شود: اسم او، اسم [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} است، و کنيهاش، کنيه آن حضرت مىباشد؛ اين نيز جايز است، به همان دلايلى که در گونه اول گذشت. به اضافه روايات متعدّدى از طرق [[شيعه]] و [[سنى]] از [[پیامبر خاتم|پيامبر اسلام]] {{صل}} که در آنها تصريح فرموده است: "مهدى از فرزندان من است. نام او نام من و کنيهاش کنيه من مىباشد"<ref>همان. </ref>. گفتنى است که جايز بودن در اين دو مورد مذکور، به غير حال ترس اختصاص دارد، زيرا ترس از جمله عناوين عارضى است که مايه حرام شدن هر جايزى مىگردد. | :::::#یاد کردن نام آن حضرت با اشاره و کنايه، مانند اينکه گفته شود: اسم او، اسم [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} است، و کنيهاش، کنيه آن حضرت مىباشد؛ اين نيز جايز است، به همان دلايلى که در گونه اول گذشت. به اضافه روايات متعدّدى از طرق [[شيعه]] و [[سنى]] از [[پیامبر خاتم|پيامبر اسلام]] {{صل}} که در آنها تصريح فرموده است: "مهدى از فرزندان من است. نام او نام من و کنيهاش کنيه من مىباشد"<ref>همان. </ref>. گفتنى است که جايز بودن در اين دو مورد مذکور، به غير حال ترس اختصاص دارد، زيرا ترس از جمله عناوين عارضى است که مايه حرام شدن هر جايزى مىگردد. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
::::::عدهاى مىگويند: منظور از حرمت بردن اسم صريح امام، در مورد تقيّه است. زيرا رواياتى داريم که به جهت جايز دانستن ذکر نام آن امام، در مقابل روايات حرمت قرار دارند، و تنها راه جمع بين روايات حرمت و جواز همين است. و دلايل ديگرى هم مىآورند که منطقى مىنمايد. | ::::::عدهاى مىگويند: منظور از حرمت بردن اسم صريح امام، در مورد تقيّه است. زيرا رواياتى داريم که به جهت جايز دانستن ذکر نام آن امام، در مقابل روايات حرمت قرار دارند، و تنها راه جمع بين روايات حرمت و جواز همين است. و دلايل ديگرى هم مىآورند که منطقى مىنمايد. | ||
::::::در اين رابطه عالم بزرگ [[تشيع]]، [[على بن عيسى اربلى]] مىگويد: فتواى من اين است که منع تلفظ به نام مهدى {{ع}} از روى تقيّه بوده است، ولى اکنون اشکال ندارد. <ref>کشف الغمّه، ج ۲، ص ۵۲۰. </ref> همانگونه که محدث کبير شيخ [[حر عاملى]] در وسايل الشيعه اختيار کرده است. پس ذکر نام شريف [[حضرت مهدى]] {{ع}} که عبارت از امام محمد فرزند [[امام عسکری|امام حسن عسکرى]] {{عم}} مىباشد، در امثال زمان ما که تقيه لازم نيست، جايز است. <ref>يکصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان {{ع}}، عليرضا رجالى تهرانى، ص ۶۶</ref> البته با توجّه به فتواى علماى بزرگى به حرمت مسأله، جاى احتياط است و اصولاً از مسائل فقهى و اجتهادى محل اختلاف مىباشد»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۰۱.</ref>. | ::::::در اين رابطه عالم بزرگ [[تشيع]]، [[على بن عيسى اربلى]] مىگويد: فتواى من اين است که منع تلفظ به نام مهدى {{ع}} از روى تقيّه بوده است، ولى اکنون اشکال ندارد. <ref>کشف الغمّه، ج ۲، ص ۵۲۰. </ref> همانگونه که محدث کبير شيخ [[حر عاملى]] در وسايل الشيعه اختيار کرده است. پس ذکر نام شريف [[حضرت مهدى]] {{ع}} که عبارت از امام محمد فرزند [[امام عسکری|امام حسن عسکرى]] {{عم}} مىباشد، در امثال زمان ما که تقيه لازم نيست، جايز است. <ref>يکصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان {{ع}}، عليرضا رجالى تهرانى، ص ۶۶</ref> البته با توجّه به فتواى علماى بزرگى به حرمت مسأله، جاى احتياط است و اصولاً از مسائل فقهى و اجتهادى محل اختلاف مىباشد»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۰۱.</ref>. | ||
:::::*«در کتاب "نجم الثاقب" اسامى [[حضرت مهدى]] {{ع}} چنین آمده است: [[محمد]]، [[احمد]]، [[مهدى]]، [[اصل]]، [[اوقیدمو]] (در تورات)، [[ایزدشناس]] و [[ایزدنشان]] (در نزد مجوس)، [[ایستاده]] (در کتاب شاکمونى)، [[بقیة الله]]، [[بهرام]]، [[بنده یزدان]] (در کتاب ایستاع)، [[پرویز]] (در کتاب برزین)، [[برهان الله]]، [[جعفر]]، [[جمعه]]، [[حاشر]] (در صحف ابراهیم)، [[خجسته]] (در کتاب کندر)، [[خسرو]] (در کتاب خسرو مجوس)، [[خداشناس]]، [[راهنما]]، [[زندافریس]] (در کتاب ماریاقین)، [[سروش ایزد]] (در کتاب زمزم زردشت)، [[شماطیل]] (در کتاب ارماتش)، [[صمصام]] [[الاکبر]] (در کتاب کندرال)، عصر، غیب، [[فردوس الاکبر]]، [[فیروز]] (در کتاب فرنگان)، [[فرخنده]] (در کتاب اشعیاى نبى)، [[فیذموا]] (در تورات)، [[قاطع]]، [[کلمة الحق]]، [[کیقباد دوم]] (در نزد مجوس)، [[کوکمأ]] (در کتاب بختا)، [[لندیطارا]] (در کتاب هزارنامه هند)، [[لسان الصدق]]، [[ماشع]] (در تورات عبریه)، [[مهمید الاخر]] (در انجیل)، [[مسیح الزمان]] (در کتاب فرنگیان)، [[میزان الحق]] (در کتاب آژى)، [[صالح]]، [[منصور]]، [[عبدالله]]، [[مومل]]، [[منان]]، [[نور آل محمد]] {{عم}}، [[نجم]]، و [[هوهل]] (در تورات)<ref>نجم الثاقب، باب دوّم. </ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۰۴.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}} | {{جمع شدن|۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}} |