خروج سید حسنی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
برچسب: خنثیسازی |
(←مقدمه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==واژهشناسی لغوی== | |||
از مشهور ترین تعبیرها برای انقلاب جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} «قیام» است. این واژه به معنای «ایستادن».<ref> لسان العرب، ج۵، ص۳۴۵؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۵۳۱.</ref> و در اصطلاح عبارت از: نهضت جهانی حضرت مهدی{{ع}} در برابر ستمگران، برای برپایی قسط و عدل در سراسر کره زمین است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۲.]</ref>. | |||
==قیام سید حسنی در منابع== | |||
خروج و قیام فردی به نام حسنی، یکی از نشانههای مشهور دربارۀ ظهور به شمار میرود؛ اما احادیثی که دربارۀ آن وجود دارد، از نظر سند یا منبع، اشکال دارند و تنها روایت صحیح آن در روضۀ کافی است که آن هم از نظر محتوا قابل قبول نیست<ref>دانشنامه امام مهدی ج۷ ص:۴۳۹.</ref>. | |||
در این حدیث، از [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ فَرَج سؤال شد و ایشان فرمود: وقتی فرزندان عبّاس با هم اختلاف کنند و سلطنت آنان سست شود، شامی و یمانی ظهور میکنند و حسنی به حرکت درمیآید و صاحب الأمر از مدینه به مکه میآید... و از خداوند اجازۀ ظهور میطلبد. آن گاه برخی از موالی او این خبر را برای حسنی میبرند و او بر خروج، پیشدستی میکند؛ اما اهل مکه، او را میکُشند و سرش را برای شامی میفرستند. در این زمان، صاحب الأمر آشکار میشود و مردم با او بیعت میکنند <ref>روضة الکافی: ص۲۲۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۰.]</ref>. | |||
اگر چه ممکن است که از نظر سند، بر این حدیث، اشکالی وارد نباشد، ولی در آن از اختلاف بنی عباس سخن گفته شده که مجموع حدیث را با مشکل رو به رو میکند و عبارت هم به گونهای نیست که بتوان گفت مقصود امام، فاصلهای طولانی بین اختلاف بنی عباس و ظهور حسنی است. از طرفی، تصور برگشت حکومت عباسیان یا تشکیل حکومتی به نام آنان در [[آخر الزمان]] بر هیچ دلیل و قرینۀ درستی استوار نیست. اشکال دوم، ابهاماتی است که در این حدیث به چشم میخورد. این که مهدی پس از آمدن از مدینه به مکّه، تازه اجازۀ ظهور بخواهد و این که حسنی در برابر مهدی برای قیام، پیشدستی کند، مطالبی قابل تأمل است. کشته شدن حسنی به دست اهل مکه و فرستادن سر او برای شامی هم مطلبی است که در احادیث دیگر وجود ندارد. ضمن این که به نظر میرسد که فرستادن سر مقتول، مربوط به تاریخ صدر اسلام است، نه آخر الزمان که ارتباط به گونۀ دیگری تصویر شده است. احادیث دیگری نیز دربارۀ سیّد حسنی و قیام او وجود دارند که آنها نیز معمولاً با اشکالات محتوایی مواجهاند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۰.]</ref>. | |||
این پیشینه دربارۀ احادیث مربوط به حسنی و مهمتر از این، ضعف منبع و سند و متن این احادیث، چنین نتیجه میدهد که قیام حسنی قبل از ظهور، چیزی نیست که بتوان به شیؤۀ علمی، آن را اثبات کرد. بنابراین، شاید بتوان گفت که مقصود از سید حسنی در تنها روایت معتبری که بدان اشاره شده، همان نفس زکیه است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۱.]</ref>. | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
خط ۱۴: | خط ۲۵: | ||
*[[نعمانی]] نیز مینویسد: [[یعقوب]] سراج گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ پس فرمود: آنگاه که فرزندان عباس به اختلاف پردازند و حکومت ایشان سست شود. راوی حدیث یاد شده را عینا ذکر کرده تا رسیده است به ذکر جنگ افزارها و افزوده است: تا اینکه بر فراز مکه فرود آید و شمشیر را از نیامش بیرون میکشد، و زره را میپوشد و پرچم و برد را باز میکند. عمامه را به سر میگذارد و عصا را به دست میگیرد و از خداوند سبحانه و تعالی درباره ظهورش اجازه میخواهد. یکی از خادمان آن حضرت از آن موضوع آگاه میشود و نزد حسنی آمده او را از خبر آگاه میکند. حسنی در خروج، بر آن حضرت پیشدستی میکند؛ پس مردم مکه بر او شوریده و او را به قتل میرسانند و سرش را به نزد شامی میفرستند. در این هنگام، صاحب این امر ظهور میکند و مردم با او بیعت کرده، از او پیروی میکنند<ref> نعمانی، الغیبة، باب ۱۴، ح ۴۳؛ با اندک تفاوتی، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۲۴، ح ۲۸۵</ref>. | *[[نعمانی]] نیز مینویسد: [[یعقوب]] سراج گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ پس فرمود: آنگاه که فرزندان عباس به اختلاف پردازند و حکومت ایشان سست شود. راوی حدیث یاد شده را عینا ذکر کرده تا رسیده است به ذکر جنگ افزارها و افزوده است: تا اینکه بر فراز مکه فرود آید و شمشیر را از نیامش بیرون میکشد، و زره را میپوشد و پرچم و برد را باز میکند. عمامه را به سر میگذارد و عصا را به دست میگیرد و از خداوند سبحانه و تعالی درباره ظهورش اجازه میخواهد. یکی از خادمان آن حضرت از آن موضوع آگاه میشود و نزد حسنی آمده او را از خبر آگاه میکند. حسنی در خروج، بر آن حضرت پیشدستی میکند؛ پس مردم مکه بر او شوریده و او را به قتل میرسانند و سرش را به نزد شامی میفرستند. در این هنگام، صاحب این امر ظهور میکند و مردم با او بیعت کرده، از او پیروی میکنند<ref> نعمانی، الغیبة، باب ۱۴، ح ۴۳؛ با اندک تفاوتی، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۲۴، ح ۲۸۵</ref>. | ||
*برخی، از این دو روایت استفاده کردهاند که "سید حسنی" همان [[نفس زکیه]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۲۰۷ - ۲۰۸.</ref>. | *برخی، از این دو روایت استفاده کردهاند که "سید حسنی" همان [[نفس زکیه]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۲۰۷ - ۲۰۸.</ref>. | ||
==مقدمه== | |||
*گفته شده است، از نشانههای ظهور خروج سید حسنی از طرف دیلم است. درباره شخصیت وی، در روایات سخنی نیامده است، ولی روایاتی که سخن از خروج و کشته شدن او دارد تا حدودی به معرفی او پرداخته است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: حسنی، آن جوانمرد خوشرویی که از طرف دیلم خروج میکند و با بیان فصیح فریاد میزند: ای آل احمد! اجابت کنید دردمند پریشانحال را و آنکه از پیرامون ضریح "شاید مراد کعبه باشد" ندا میکند؛ پس گنجینههای الهی در طالقان او را اجابت میکنند. آنها گنجهایی از طلا و نقره نیستند؛ بلکه مردانیاند همانند قطعههای آهن. بر اسبهای چابک سوار شده و حربههایی به دست میگیرند. پیوسته ستمگران را میکشند، تا اینکه وارد کوفه میشوند؛ در حالی که بیشتر جاهای زمین از لوث وجود بیدینان پاک گشته، سید حسنی آنجا را محل اقامت خود قرار میدهد. آنگاه خبر ظهور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به سید حسنی و اصحابش میرسد. اصحاب به او میگویند: ای فرزند [[پیغمبر]]! این کیست که در قلمرو ما فرود آمده است؟ میگوید: برویم ببینیم او کیست. در صورتی که به خدا قسم سید حسنی میداند او [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} است و بدین سبب این سخن را میگوید که به یارانش آن حضرت را بشناساند. پس سید حسنی بیرون میآید تا اینکه به [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} میرسد. آنگاه میگوید: اگر تو [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} [[آل محمد]]{{صل}} هستی، پس عصای جدّت [[پیامبر]] و انگشتر و جامه و زره آن حضرت کجا است؟ عمامه "سحاب"، اسب، شتر، قاطر، الاغ و اسب اصیل [[رسول خدا]] و مصحف [[امام علی|امیر مؤمنان]] کجا است؟. آن حضرت تمام اینها را به او نشان میدهد. آنگاه عصای [[پیامبر]] را میگیرد و در سنگ سختی میکارد؛ بیدرنگ برگ میدهد. منظورش از این کار آن است که بزرگواری و فضیلت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را به اصحاب خود بنمایاند، تا با آن حضرت بیعت کنند. سید حسنی گوید: «اللّه اکبر! ای فرزند [[پیغمبر]]! دستت را بده تا با شما بیعت کنیم. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} دستش را دراز میکند و سید حسنی و اصحابش بیعت میکنند<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۵</ref>. | |||
*[[امام صادق]]{{ع}} فرجام کار وی را اینگونه فرموده است: ... و آنگاه که سید حسنی خروج خود را آغاز میکند، اهل مکه بر او هجوم آورده، او را به قتل میرسانند و سر او را بریده، برای شامی میفرستند. در این هنگام، صاحب الامر ظهور خواهد کرد<ref> {{عربی|اندازه=120%|" فَيَبْتَدِرُ الْحَسَنِيُ إِلَى الْخُرُوجِ فَيَثِبُ عَلَيْهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَيَقْتُلُونَهُ وَ يَبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِيِ فَيَظْهَرُ عِنْدَ ذَلِكَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۲۴، ح ۲۸۵</ref>. | |||
*[[نعمانی]] نیز مینویسد: [[یعقوب]] سراج گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ پس فرمود: آنگاه که فرزندان عباس به اختلاف پردازند و حکومت ایشان سست شود. راوی حدیث یاد شده را عینا ذکر کرده تا رسیده است به ذکر جنگ افزارها و افزوده است: تا اینکه بر فراز مکه فرود آید و شمشیر را از نیامش بیرون میکشد، و زره را میپوشد و پرچم و برد را باز میکند. عمامه را به سر میگذارد و عصا را به دست میگیرد و از خداوند سبحانه و تعالی درباره ظهورش اجازه میخواهد. یکی از خادمان آن حضرت از آن موضوع آگاه میشود و نزد حسنی آمده او را از خبر آگاه میکند. حسنی در خروج، بر آن حضرت پیشدستی میکند؛ پس مردم مکه بر او شوریده و او را به قتل میرسانند و سرش را به نزد شامی میفرستند. در این هنگام، صاحب این امر ظهور میکند و مردم با او بیعت کرده، از او پیروی میکنند<ref> نعمانی، الغیبة، باب ۱۴، ح ۴۳؛ با اندک تفاوتی، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۲۴، ح ۲۸۵</ref>. | |||
*برخی، از این دو روایت استفاده کردهاند که "سید حسنی" همان [[نفس زکیه]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۲۰۷ - ۲۰۸.</ref>. | |||
==سید حسنی در موعودنامه== | ==سید حسنی در موعودنامه== | ||
*خروج سید حسنی از نشانههایی است که در آستانه ظهور [[حضرت مهدی]] {{ع}} رخ میدهد. خروج سید حسنی با یارانش برای یاری آن حضرت است. "سید حسنی" جوان خوشصورتی است که از طرف دیلم و قزوین خروج میکند و با صدای بلند فریاد میزند که به فریاد [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} برسید که از شما یاری میطلبد. | *خروج سید حسنی از نشانههایی است که در آستانه ظهور [[حضرت مهدی]] {{ع}} رخ میدهد. خروج سید حسنی با یارانش برای یاری آن حضرت است. "سید حسنی" جوان خوشصورتی است که از طرف دیلم و قزوین خروج میکند و با صدای بلند فریاد میزند که به فریاد [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} برسید که از شما یاری میطلبد. |