پرش به محتوا

آیا شیعه مهدویت را نظریه‌ای مرکب از وجود امام دوازدهم و مهدی موعود بودن او می‌داند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (حذف پیوند از عنوان منبع‌شناسی جامع مهدویت توسط ربات)
 
(۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]  
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]  
| موضوع فرعی        = آیا [[شیعه]] [[مهدویت]] را نظریه‌ای مرکب از [[وجود امام دوازدهم]] و [[مهدی موعود]] بودن او می‌داند؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[مهدویت در اسلام]] / [[مهدویت از دیدگاه مذاهب اسلامی]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت کبری]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی    = [[آثار انتظار]]
| تعداد پاسخ = ۱
| مدخل وابسته    = ؟
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      =  
 
}}
}}
'''آیا [[شیعه]] [[مهدویت]] را نظریه‌ای مرکب از [[وجود امام دوازدهم]] و [[مهدی موعود]] بودن او می‌داند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''آیا [[شیعه]] [[مهدویت]] را نظریه‌ای مرکب از [[وجود امام دوازدهم]] و [[مهدی موعود]] بودن او می‌داند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|راست|[[سید نذیر حسنی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«برخی ادعا کرده‌اند نظریه [[مهدویت]] [[شیعه]] [[دوازده امامی]]، نظریه‌ای مرکب است که از دو بخش تشکیل شده و میان این دو بخش فاصله زمانی زیادی وجود داشته است و چنین [[استدلال]] می‌کنند که: نظریه [[مهدویت]] از دیدگاه [[شیعیان]] [[دوازده امامی]]، نظریه‌ای مرکب و تشکیل شده از دو جزء است: ۱. وجود [[امام مهدی|امام دوازدهم]]؛ ۲. اینکه او [[امام مهدی|مهدی موعود]] {{ع}} است، ... اما با بررسی و [[پژوهش]] تاریخی دقیق و عمیق در [[تاریخ]] به وجود آمدن این نظریه، روشن می‌شود که فاصله زمانی زیادی میان این دو بخش از نظریه [[مهدویت]] وجود دارد<ref>تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری إلی ولایة الفقیه، ص ۱۷۷.</ref>.
 
نمی‌دانیم او چگونه نام این کار را [[پژوهش]] و بررسی دقیق و عمیق می‌گذارد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد، این در حالی است که [[پیامبر]] {{صل}} در [[احادیث]] خود، این دو جزء را از هم جدا نکرده است.
 
[[شیخ صدوق]] می‌گوید: [[پیامبر]] {{صل}} پس از آنکه [[علی]] و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] {{ع}} را [[امام]] پس از خود تعیین کرد، فرمود: و نه نفر از [[فرزندان]] [[حسین]]، نهمین نفر آنها [[قائم]] [[امت]] من است، او [[زمین]] را آن‌گونه که سرشار از [[ستم]] و [[بیداد]] شده است، آکنده از داد و [[عدالت]] و [[انصاف]] می‌کند<ref>کمال الدین، ص ۲۴۵، باب ۲۴.</ref>. خواننده با اندک تأملی در این [[حدیث]] و ده‌ها [[حدیث]] دیگر در این موضوع به سادگی می‌تواند به اصل نبود جدایی میان این دو بخش از نظریه [[مهدویت]]، یعنی [[مهدی موعود]] {{ع}} و اینکه ایشان نهمین [[فرزند]] از [[فرزندان]] [[امام حسین]] {{ع}} و [[دوازدهمین امام]] از [[خاندان]] [[پیامبر]] {{صل}} هستند، برسد.
 
[[نعمانی]] در [[کتاب الغیبة]] می‌گوید: [[پیامبر]] {{صل}} خطاب به [[علی]] {{ع}} فرمود: ای [[علی]]! [[امامان]] راشد و [[مهتدی]] و [[معصوم]] از [[فرزندان]] تو هستند، یازده [[امام]] ... آخرین آنها، هم‌نام من است، او خروج می‌کند و [[زمین]] را همان‌گونه که سرشار از [[ستم]] و بیدادشده، آکنده از داد و [[عدالت]] و [[انصاف]] می‌کند. مردان، گروه‌گروه به سوی او می‌آیند و [[ثروت]] به سوی او ریزان می‌شود<ref>الغیبة، نعمانی، صص ۹۲- ۹۳، حدیث ۲۳.</ref>.
 
[[شیخ مفید]]، [[کلینی]]، [[شیخ صدوق]]، [[نعمانی]] و مسعودی روایت‌های زیادی از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده‌اند که در هیچ‌یک از آنها، موضوع جدایی این دو موضوع به چشم نمی‌خورد، علاوه بر این، منابع [[اهل سنت]] نیز مانند منابع [[شیعی]]، این دو را از هم جدا نمی‌دانند. القندوزی الحنفی از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده است که ایشان فرمود: من سرور [[پیامبر]]انم و [[علی]] [[سید]] وصیان است و [[اوصیاء]] پس از من دوازده نفرند که [[علی]] نخستین و [[مهدی]] آخرین آنها است<ref>ینابیع المودة، ج ۳، صص ۲۹۵- ۲۹۶، باب ۷۸، حدیث ۳.</ref>.
 
جوینی هم به [[نقل]] از [[عبد الله]] بن [[عباس]] از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده است که ایشان فرمود: خلیفه‌ها و [[اوصیاء]] و [[حجت‌های خداوند]] بر بندگانش، پس از من، دوازده نفرند، نخستین آنها برادرم است و آخرین آنها هم پسرم است. گفته شد، ای [[پیامبر]]، برادرت کیست؟ فرمود: [[علی بن ابی طالب]]<ref>فرائد السبطین، ج ۲، ص ۳۱۲، حدیث ۵۶۲.</ref>.
 
علاوه بر این، [[احادیث]] شریف دیگری وجود دارد که میان [[ایمان]] به [[امام دوازدهم]] و اینکه ایشان [[مهدی موعود]] {{ع}} هستند، جدایی قائل نشده‌اند، هرچند که برخی این دو را جدا از هم دانسته‌اند.
 
لازم به ذکر است که علاوه بر [[احادیث]] [[پیامبر]] {{صل}} که این دو بخش را یکی دانسته‌اند، [[امامان]] دیگر نیز در [[احادیث]] مربوط به [[حضرت مهدی]] {{ع}} این دو بخش از این نظریه را جدا از هم ندانسته‌اند. [[شیخ صدوق]] از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که ایشان فرمود: نهمین [[فرزند]] تو ای [[حسین]]، همان [[قائم]] به [[حق]]، چیره‌گرداننده [[دین]] ([[اسلام]]) و گسترنده [[عدالت]] و داد است<ref>کمال الدین، ص ۲۸۷، باب ۲۶، حدیث ۱۶.</ref>. [[فاطمه]] {{س}} دختر و [[نور]] چشم [[پیامبر]] {{صل}} نیز قائل به جدایی‌ناپذیر بودن این دو بخش‌ از نظریه بوده است. [[جابر]] با [[نقل]] [[حدیث]] اللوح می‌گوید: نزد [[فاطمه]] {{س}} رفتم. او در آن حال نام اوصیایی که از فرزندانش هستند، پیش خود داشت، ایشان دوازده نام را برشمرد و آخرین آن [[اوصیاء]]، [[قائم]] {{ع}} بود<ref>الغیبة، طوسی، ص ۹۲، الکافی، ج ۱، ص ۵۹۸، باب ۱۲۶.</ref>.
 
[[امام حسن]] {{ع}} نیز از نبود جدایی میان این دو بخش سخن گفته و فرموده است: آن، [[نهمین فرزند برادرم حسین]]، [[فرزند]] سرور کنیزان است که [[خداوند]] [[عمر]] او را در زمان غیبتش طولانی می‌گرداند<ref>کمال الدین، ص ۲۹۷، باب ۲۹، حدیث ۲.</ref>.
 
[[امام حسین]] {{ع}} نیز در این مورد فرموده است: نزد جدم، [[پیامبر]] {{صل}} رفتم. ایشان مرا بر پای خود نشاند و به من فرمود: ای [[حسین]]، [[خداوند]] از [[نسل]] و صلب تو نه [[امام]] برگزیده است و نهمین آنها قائمشان است و همه آنها در [[مقام]] و [[مرتبت]] و [[فضل]] و [[دانش]]، در درگاه [[خداوند]] یکسان هستند<ref>ینابیع المودة، ج ۳، ص ۳۹۵، باب ۹۴، حدیث ۴۵.</ref>.
 
ایشان همچنین می‌فرمایند: [[دوازده نفر]] [[هدایت‌گر]] از ماست، نخستین آنها [[علی بن ابی طالب]] و آخرین آنها، نهمین فرزند من است که [[قائم]] به [[حق]] است ... او غیبتی دارد که در [[زمان غیبت]] ایشان، گروه‌هایی [[مرتد]] می‌شوند و از [[دین]] برمی‌گردند<ref>کمال الدین، ص ۲۹۸، باب ۳۰، حدیث ۳.</ref>.
 
[[امام زین العابدین]] {{ع}} هم می‌فرماید: [[خداوند]] بلندمرتبه و بزرگ، [[محمد]] و [[علی]] و یازده [[امام]] (دیگر) را از [[نور]] [[عظمت]] خویش آفریده است ... سپس فرمود: [[غیبت]]، خاص ولی [[خداوند]] عز و جل است که دوازدهمین [[وصی]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[دوازدهمین امام]] پس از ایشان است<ref>همان منبع، صص ۲۹۹ ۳۰۰، باب ۳۱، حدیث ۱.</ref>.
 
[[امام باقر]] {{ع}} نیز در مورد یکی بودن این دو بخش و جدایی نداشتن آنها، این‌گونه‌ فرموده است: نه [[امام]] پس از [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} خواهد بود و نهمین آنها، [[قائم]] آنها است<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۹۹، باب ۱۲۶، حدیث ۱۵.</ref>.
 
ایشان همچنین فرموده‌اند: دوازده [[محدث]] از ما است، هفتمین نفر پس از من، فرزندم [[قائم]] است<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۹۶، حدیث ۲۸.</ref>.


[[امام کاظم]] {{ع}} فرموده‌اند: هنگامی که پنجمین [[فرزند]] از [[فرزندان]] هفتمین ([[امام]]) در بین شما نباشد، [[خدا]] را! در دین‌هایتان [بسیار مواظب [[دین]] خود باشید]، [[آگاه]] باشید که شما را از آن دور و جدا نکنند، زیرا [[صاحب]] این امر، ناگزیر غیبتی دارد<ref>همان منبع، ص ۱۵۴، حدیث ۱۱.</ref>.


== پاسخ نخست==
با این اوصاف، [[امامان]] [[اهل بیت]] {{عم}} همگی قائل به جدا نبودن مسئله [[امام دوازدهم]] و اینکه ایشان [[مهدی]] [[موعود منتظر]] {{ع}} هستند، می‌باشند. [[شیخ صدوق]] احادیثی که [[امام دوازدهم]] را همان غایب [[منتظر]] و [[موعود]] دانسته‌اند، در فصلی خاص، جمع کرده است و در آن فصل، ۳۷ (سی و هفت) [[حدیث]] در مورد این [[حقیقت]] و از طرق مختلف، از [[پیامبر]] {{صل}}؛ نوزده [[حدیث]] از [[امام علی]] {{ع}}؛ یک [[حدیث]] ([[حدیث]] اللوح) از [[حضرت فاطمه]] {{س}}؛ دو [[حدیث]] از [[امام حسن]] {{ع}}؛ پنج [[حدیث]] از [[امام حسین]] {{ع}}؛ نه [[حدیث]] از [[امام سجاد]] {{ع}}؛ هفده [[حدیث]] از [[امام باقر]] {{ع}}؛ پنجاه و هفت [[حدیث]] از [[امام صادق]] {{ع}}؛ شش [[حدیث]] از [[امام موسی کاظم]] {{ع}}؛ هفت [[حدیث]] از [[امام رضا]] {{ع}}؛ سه [[حدیث]] از [[امام جواد]] {{ع}}؛ ده [[حدیث]] از [[امام هادی]] {{ع}} و پنج [[حدیث]] از [[امام عسکری]] {{ع}} [[نقل]] کرده است و این‌گونه، تنها [[شیخ صدوق]]، صد و هفتاد و هفت [[حدیث]] را که بیانگر جدایی‌ناپذیر بودن این دو بخش از نظریه می‌باشد، [[نقل]] کرده است»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۹۱.</ref>.
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«برخی ادعا کرده‌اند نظریه [[مهدویت]] [[شیعه]] دوازده امامی، نظریه‌ای مرکب است که از دو بخش تشکیل شده و میان این دو بخش فاصله زمانی زیادی وجود داشته است و چنین استدلال می‌کنند که: نظریه مهدویت از دیدگاه [[شیعیان]] دوازده امامی، نظریه‌ای مرکب و تشکیل شده از دو جزء است: ۱. وجود [[امام مهدی|امام دوازدهم]]؛ ۲. اینکه او [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} است، ... اما با بررسی و پژوهش تاریخی دقیق و عمیق در تاریخ به وجود آمدن این نظریه، روشن می‌شود که فاصله زمانی زیادی میان این دو بخش از نظریه مهدویت وجود دارد<ref>تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری إلی ولایة الفقیه، ص ۱۷۷.</ref>.
::::::نمی‌دانیم او چگونه نام این کار را پژوهش و بررسی دقیق و عمیق می‌گذارد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد، این در حالی است که [[پیامبر]] {{صل}} در احادیث خود، این دو جزء را از هم جدا نکرده است.
::::::[[شیخ صدوق]] می‌گوید: [[پیامبر]] {{صل}} پس از آنکه علی و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] {{ع}} را امام پس از خود تعیین کرد، فرمود: و نه نفر از فرزندان حسین، نهمین نفر آنها قائم امت من است، او زمین را آن‌گونه که سرشار از ستم و بیداد شده است، آکنده از داد و [[عدالت]] و انصاف می‌کند<ref>کمال الدین، ص ۲۴۵، باب ۲۴.</ref>. خواننده با اندک تأملی در این حدیث و ده‌ها حدیث دیگر در این موضوع به سادگی می‌تواند به اصل نبود جدایی میان این دو بخش از نظریه [[مهدویت]]، یعنی مهدی موعود {{ع}} و اینکه ایشان نهمین فرزند از فرزندان [[امام حسین]] {{ع}} و دوازدهمین امام از خاندان [[پیامبر]] {{صل}} هستند، برسد.
::::::نعمانی در کتاب الغیبة می‌گوید: [[پیامبر]] {{صل}} خطاب به علی {{ع}} فرمود: ای علی! امامان راشد و مهتدی و معصوم از فرزندان تو هستند، یازده امام ... آخرین آنها، هم‌نام من است، او خروج می‌کند و زمین را همان‌گونه که سرشار از ستم و بیدادشده، آکنده از داد و عدالت و انصاف می‌کند. مردان، گروه‌گروه به سوی او می‌آیند و ثروت به سوی او ریزان می‌شود<ref>الغیبة، نعمانی، صص ۹۲- ۹۳، حدیث ۲۳.</ref>.
::::::[[شیخ مفید]]، [[کلینی]]، [[شیخ صدوق]]، [[نعمانی]] و مسعودی روایت‌های زیادی از [[پیامبر]] {{صل}} نقل کرده‌اند که در هیچ‌یک از آنها، موضوع جدایی این دو موضوع به چشم نمی‌خورد، علاوه بر این، منابع اهل سنت نیز مانند منابع شیعی، این دو را از هم جدا نمی‌دانند. القندوزی الحنفی از [[پیامبر]] {{صل}} نقل کرده است که ایشان فرمود: من سرور [[پیامبر]]انم و علی سید وصیان است و اوصیاء پس از من دوازده نفرند که علی نخستین و مهدی آخرین آنها است<ref>ینابیع المودة، ج ۳، صص ۲۹۵- ۲۹۶، باب ۷۸، حدیث ۳.</ref>.
::::::جوینی هم به نقل از عبد الله بن عباس از [[پیامبر]] {{صل}} نقل کرده است که ایشان فرمود: خلیفه‌ها و اوصیاء و حجت‌های خداوند بر بندگانش، پس از من، دوازده نفرند، نخستین آنها برادرم است و آخرین آنها هم پسرم است. گفته شد، ای [[پیامبر]]، برادرت کیست؟ فرمود: علی بن ابی طالب<ref>فرائد السبطین، ج ۲، ص ۳۱۲، حدیث ۵۶۲.</ref>.
::::::علاوه بر این، احادیث شریف دیگری وجود دارد که میان ایمان به امام دوازدهم و اینکه ایشان مهدی موعود {{ع}} هستند، جدایی قائل نشده‌اند، هرچند که برخی این دو را جدا از هم دانسته‌اند.
::::::لازم به ذکر است که علاوه بر احادیث [[پیامبر]] {{صل}} که این دو بخش را یکی دانسته‌اند، [[امامان]] دیگر نیز در احادیث مربوط به [[حضرت مهدی]] {{ع}} این دو بخش از این نظریه را جدا از هم ندانسته‌اند. [[شیخ صدوق]] از [[امام علی]] {{ع}} نقل می‌کند که ایشان فرمود: نهمین فرزند تو ای حسین، همان قائم به حق، چیره‌گرداننده دین (اسلام) و گسترنده عدالت و داد است<ref>کمال الدین، ص ۲۸۷، باب ۲۶، حدیث ۱۶.</ref>. فاطمه {{س}} دختر و نور چشم [[پیامبر]] {{صل}} نیز قائل به جدایی‌ناپذیر بودن این دو بخش‌ از نظریه بوده است. جابر با نقل حدیث اللوح می‌گوید: نزد فاطمه {{س}} رفتم. او در آن حال نام اوصیایی که از فرزندانش هستند، پیش خود داشت، ایشان دوازده نام را برشمرد و آخرین آن اوصیاء، قائم {{ع}} بود<ref>الغیبة، طوسی، ص ۹۲، الکافی، ج ۱، ص ۵۹۸، باب ۱۲۶.</ref>.
::::::[[امام حسن]] {{ع}} نیز از نبود جدایی میان این دو بخش سخن گفته و فرموده است: آن، نهمین فرزند برادرم حسین، فرزند سرور کنیزان است که خداوند عمر او را در زمان غیبتش طولانی می‌گرداند<ref>کمال الدین، ص ۲۹۷، باب ۲۹، حدیث ۲.</ref>.
::::::[[امام حسین]] {{ع}} نیز در این مورد فرموده است: نزد جدم، [[پیامبر]] {{صل}} رفتم. ایشان مرا بر پای خود نشاند و به من فرمود: ای حسین، خداوند از نسل و صلب تو نه امام برگزیده است و نهمین آنها قائمشان است و همه آنها در مقام و مرتبت و فضل و دانش، در درگاه خداوند یکسان هستند<ref>ینابیع المودة، ج ۳، ص ۳۹۵، باب ۹۴، حدیث ۴۵.</ref>.
::::::ایشان همچنین می‌فرمایند: دوازده نفر هدایت‌گر از ماست، نخستین آنها [[علی بن ابی طالب]] و آخرین آنها، نهمین فرزند من است که قائم به حق است ... او غیبتی دارد که در زمان غیبت ایشان، گروه‌هایی مرتد می‌شوند و از دین برمی‌گردند<ref>کمال الدین، ص ۲۹۸، باب ۳۰، حدیث ۳.</ref>.
::::::[[امام زین العابدین]] {{ع}} هم می‌فرماید: خداوند بلندمرتبه و بزرگ، محمد و علی و یازده امام (دیگر) را از نور عظمت خویش آفریده است ... سپس فرمود: غیبت، خاص ولی خداوند عز و جل است که دوازدهمین وصی [[پیامبر]] {{صل}} و دوازدهمین امام پس از ایشان است<ref>همان منبع، صص ۲۹۹ ۳۰۰، باب ۳۱، حدیث ۱.</ref>.
::::::[[امام باقر]] {{ع}} نیز در مورد یکی بودن این دو بخش و جدایی نداشتن آنها، این‌گونه‌ فرموده است: نه امام پس از [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} خواهد بود و نهمین آنها، قائم آنها است<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۹۹، باب ۱۲۶، حدیث ۱۵.</ref>.
::::::ایشان همچنین فرموده‌اند: دوازده محدث از ما است، هفتمین نفر پس از من، فرزندم قائم است<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۹۶، حدیث ۲۸.</ref>.
::::::[[امام کاظم]] {{ع}} فرموده‌اند: هنگامی که پنجمین فرزند از فرزندان هفتمین (امام) در بین شما نباشد، خدا را! در دین‌هایتان [بسیار مواظب دین خود باشید]، آگاه باشید که شما را از آن دور و جدا نکنند، زیرا صاحب این امر، ناگزیر غیبتی دارد<ref>همان منبع، ص ۱۵۴، حدیث ۱۱.</ref>.
::::::با این اوصاف، [[امامان]] [[اهل بیت]] {{عم}} همگی قائل به جدا نبودن مسئله امام دوازدهم و اینکه ایشان مهدی موعود منتظر {{ع}} هستند، می‌باشند. [[شیخ صدوق]] احادیثی که امام دوازدهم را همان غایب منتظر و موعود دانسته‌اند، در فصلی خاص، جمع کرده است و در آن فصل، ۳۷ (سی و هفت) حدیث در مورد این حقیقت و از طرق مختلف، از [[پیامبر]] {{صل}}؛ نوزده حدیث از [[امام علی]] {{ع}}؛ یک حدیث (حدیث اللوح) از [[حضرت فاطمه]] {{س}}؛ دو حدیث از [[امام حسن]] {{ع}}؛ پنج حدیث از [[امام حسین]] {{ع}}؛ نه حدیث از [[امام سجاد]] {{ع}}؛ هفده حدیث از [[امام باقر]] {{ع}}؛ پنجاه و هفت حدیث از [[امام صادق]] {{ع}}؛ شش حدیث از [[امام موسی کاظم]] {{ع}}؛ هفت حدیث از [[امام رضا]] {{ع}}؛ سه حدیث از [[امام جواد]] {{ع}}؛ ده حدیث از [[امام هادی]] {{ع}} و پنج حدیث از [[امام عسکری]] {{ع}} نقل کرده است و این‌گونه، تنها [[شیخ صدوق]]، صد و هفتاد و هفت حدیث را که بیانگر جدایی‌ناپذیر بودن این دو بخش از نظریه می‌باشد، نقل کرده است»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۹۱.</ref>.


==پرسش‌های وابسته==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان مهدویت از دیدگاه مذاهب اسلامی}}


==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
== پانویس ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پانویس}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


==پانویس==
[[رده:پرسش]]
{{یادآوری پانویس}}
[[رده:پرسمان مهدویت]]
{{پانویس2}}


[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به مهدویت از دیدگاه مذاهب اسلامی]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش