۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|') |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
::::#'''وسیله انتقال:''' [[امام باقر]]{{ع}} به شخصی به نام سوره فرمود: "[[ذوالقرنین]] مخیر گردید که یکی از دوابرسخت ورام را برگزیند. او ابر رام برگزید وابر سخت برای [[امام مهدی|حضرت صاحب]]{{ع}} ذخیره شد". سوره پرسید: ابر سخت چیست؟ حضرت فرمود: "ابرهایی که در آن رعد وبرق وآذرخش وصاعقه باشد. هرگاه ابری چنین بود، صاحب شما بر آن سوار است. بی شک او سوار بر ابر میشود وبا آن به سوی آسمان بالا میرود وآسمانها وزمینهای هفت گانه را میپیماید؛ همان زمین هایی که پنج عدد آن مسکونی ودو تای دیگر ویران است"<ref>مفید، اختصاص، ص ۱۹۹؛ بصائر الدرجات، ص ۴۰۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "خداوند، [[ذوالقرنین]] را در انتخاب بین دو ابر سخت ورام مخیر کرد. او ابر رام را برگزید وآن ابری است که در آن رعد وبرق وجود نداشت واگر ابر سخت را برمیگزید، اجازه استفاده از آن را نداشت؛ زیرا خداوند، ابر سخت را برای [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} ذخیره کرده است"<ref>اختصاص، ص ۳۲۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۲؛ غایة المرام، ص ۷۷</ref>. | ::::#'''وسیله انتقال:''' [[امام باقر]]{{ع}} به شخصی به نام سوره فرمود: "[[ذوالقرنین]] مخیر گردید که یکی از دوابرسخت ورام را برگزیند. او ابر رام برگزید وابر سخت برای [[امام مهدی|حضرت صاحب]]{{ع}} ذخیره شد". سوره پرسید: ابر سخت چیست؟ حضرت فرمود: "ابرهایی که در آن رعد وبرق وآذرخش وصاعقه باشد. هرگاه ابری چنین بود، صاحب شما بر آن سوار است. بی شک او سوار بر ابر میشود وبا آن به سوی آسمان بالا میرود وآسمانها وزمینهای هفت گانه را میپیماید؛ همان زمین هایی که پنج عدد آن مسکونی ودو تای دیگر ویران است"<ref>مفید، اختصاص، ص ۱۹۹؛ بصائر الدرجات، ص ۴۰۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "خداوند، [[ذوالقرنین]] را در انتخاب بین دو ابر سخت ورام مخیر کرد. او ابر رام را برگزید وآن ابری است که در آن رعد وبرق وجود نداشت واگر ابر سخت را برمیگزید، اجازه استفاده از آن را نداشت؛ زیرا خداوند، ابر سخت را برای [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} ذخیره کرده است"<ref>اختصاص، ص ۳۲۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۲؛ غایة المرام، ص ۷۷</ref>. | ||
::::#'''کندی حرکت زمان:''' [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "چون [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} ظهور کند، به سوی کوفه حرکت مینماید. در آن جا هفت سال حکومت میکند که هر سال آن برابر ده سال از سالیان شماست. پس از آن، خداوند هر چه اراده کند، انجام میدهد". گفته شد چگونه سالها طولانی میشود؟ [[امام]] فرمود: "خداوند به منظومه (وفرشته اداره کننده آن) دستور میدهد که از سرعت خود بکاهد. از این رو، روزها وسالها طولانی میشود". گفته شد: میگویند اگر کم ترین تغییری در حرکت آنها پدید آید، آنها به هم میریزند وفاسد میشوند. [[امام]]{{ع}} فرمود: "این سخن افراد مادّی گرا وکافر به خداست؛ ولی مسلمانان (که عقیده به خداوند گرداننده آنها دارند) چنین سخنی را نمیتوانند بگویند"<ref>مفید، ارشاد، ص ۳۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۴۰۰</ref>. | ::::#'''کندی حرکت زمان:''' [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "چون [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} ظهور کند، به سوی کوفه حرکت مینماید. در آن جا هفت سال حکومت میکند که هر سال آن برابر ده سال از سالیان شماست. پس از آن، خداوند هر چه اراده کند، انجام میدهد". گفته شد چگونه سالها طولانی میشود؟ [[امام]] فرمود: "خداوند به منظومه (وفرشته اداره کننده آن) دستور میدهد که از سرعت خود بکاهد. از این رو، روزها وسالها طولانی میشود". گفته شد: میگویند اگر کم ترین تغییری در حرکت آنها پدید آید، آنها به هم میریزند وفاسد میشوند. [[امام]]{{ع}} فرمود: "این سخن افراد مادّی گرا وکافر به خداست؛ ولی مسلمانان (که عقیده به خداوند گرداننده آنها دارند) چنین سخنی را نمیتوانند بگویند"<ref>مفید، ارشاد، ص ۳۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۴۰۰</ref>. | ||
::::#'''قدرت تکبیر:''' کعب درباره گشودن شهر قسطنطنیه به دست [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} میگوید: حضرت، پرچم را به زمین فرو میبرد وبه سوی آب میرود تا برای نماز صبح وضو بگیرد؛ آب از حضرت دور میشود. [[امام]]{{ع}} پرچم را بر میدارد وبه دنبال آب حرکت میکند تا آن که از آن ناحیه میگذرد. آن گاه پرچم را در زمین فرو میبرد وسپاهیان را فرا میخواند و میفرماید: "ای مردم! خداوند دریا را برای شما شکافت؛ هم چنان که آن را برای بنی اسرائیل شکافت". پس سپاهیان از دریا میگذرند ورو به روی شهر قسطنطنیه قرار میگیرند. سپاهیان ندای تکبیر سر میدهند ودیوارهای شهر به لرزه درمیآید. بار دیگر تکبیر میگویند ودوباره دیوارها میلرزد. بار سوم که صدا به تکبیر بلند میکنند، دیوارهایی که میان دوازده بُرج مراقبت هستند، فرو میریزند<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۸</ref>[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} جلوی قسطنطنیه فرود میآید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد. حضرت هفت تکبیر میگوید ودیوارها فرو میریزد وبا کشتن تعداد بسیاری از رومیان، آن جا به تصرف [[حضرت مهدی]]{{ع}} در میآید وگروهی نیز به اسلام رو میآورند"<ref>العلل المتناهیه، ج ۲، ص ۸۵۵؛ عقد الدرر، ص ۱۸۰</ref> [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: "... سپس [[حضرت مهدی]] و یارانش به حرکت خود ادامه میدهند وبر هیچ دژی از دژهای رومیان نمیگذرند، مگر آن که با گفتن {{عربی | ::::#'''قدرت تکبیر:''' کعب درباره گشودن شهر قسطنطنیه به دست [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} میگوید: حضرت، پرچم را به زمین فرو میبرد وبه سوی آب میرود تا برای نماز صبح وضو بگیرد؛ آب از حضرت دور میشود. [[امام]]{{ع}} پرچم را بر میدارد وبه دنبال آب حرکت میکند تا آن که از آن ناحیه میگذرد. آن گاه پرچم را در زمین فرو میبرد وسپاهیان را فرا میخواند و میفرماید: "ای مردم! خداوند دریا را برای شما شکافت؛ هم چنان که آن را برای بنی اسرائیل شکافت". پس سپاهیان از دریا میگذرند ورو به روی شهر قسطنطنیه قرار میگیرند. سپاهیان ندای تکبیر سر میدهند ودیوارهای شهر به لرزه درمیآید. بار دیگر تکبیر میگویند ودوباره دیوارها میلرزد. بار سوم که صدا به تکبیر بلند میکنند، دیوارهایی که میان دوازده بُرج مراقبت هستند، فرو میریزند<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۸</ref>[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} جلوی قسطنطنیه فرود میآید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد. حضرت هفت تکبیر میگوید ودیوارها فرو میریزد وبا کشتن تعداد بسیاری از رومیان، آن جا به تصرف [[حضرت مهدی]]{{ع}} در میآید وگروهی نیز به اسلام رو میآورند"<ref>العلل المتناهیه، ج ۲، ص ۸۵۵؛ عقد الدرر، ص ۱۸۰</ref> [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: "... سپس [[حضرت مهدی]] و یارانش به حرکت خود ادامه میدهند وبر هیچ دژی از دژهای رومیان نمیگذرند، مگر آن که با گفتن {{عربی|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه"}} دیوارهای آن فرو میریزد تا آن که در نزدیکی شهر قسطنطنیه فرود میآیند. در آن جا چند تکبیر میگویند وناگهان خلیجی که در مجاورت آن شهر است، خشک میشود وآب هایش در زمین فرو میرود ودیوارهای شهر نیز فرو میریزد. از آن جا به سوی شهر رومیه حرکت میکنند وچون به آن جا میرسند، مسلمانان سه تکبیر میگویند وشهر چون رمل وشن نرم - که در برابر تند بادها قرار گرفته باشد - از هم میپاشد"<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۹</ref> نیز آن حضرت میفرماید: "... [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به پیش روی خود ادامه میدهد تا این که به یکی از شهرهای مشرف به دریا میرسد. لشکریان حضرت تکبیر سر میدهند ودر پی آن دیوارهای شهر از هم گسیخته شده، فرو میریزند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۱</ref> | ||
::::#'''عبور از آب:''' [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "پدرم فرمود: هنگامی که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} قیام کند... سپاهیانی را به شهر قسطنطنیه میفرستد. آن گاه که به خلیج برسند، جملهای بر روی پاهای خود مینویسند واز روی آب میگذرند. رومیان چون این معجزه وعظمت را میبینند، به یک دیگر میگویند: وقتی سپاهیان [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} این چنین باشند، خود حضرت چگونه خواهد بود! از این رو، درها را بر روی آنان میگشایند و سپاهیان حضرت وارد شهر شده، در آن جا فرمانروایی میکنند"<ref>نعمانی، غیبة، ص ۱۵۹؛ دلائل الامامه، ص ۲۴۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵</ref> | ::::#'''عبور از آب:''' [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "پدرم فرمود: هنگامی که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} قیام کند... سپاهیانی را به شهر قسطنطنیه میفرستد. آن گاه که به خلیج برسند، جملهای بر روی پاهای خود مینویسند واز روی آب میگذرند. رومیان چون این معجزه وعظمت را میبینند، به یک دیگر میگویند: وقتی سپاهیان [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} این چنین باشند، خود حضرت چگونه خواهد بود! از این رو، درها را بر روی آنان میگشایند و سپاهیان حضرت وارد شهر شده، در آن جا فرمانروایی میکنند"<ref>نعمانی، غیبة، ص ۱۵۹؛ دلائل الامامه، ص ۲۴۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵</ref> | ||
::::#'''شفای بیماران:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} پرچمها را به اهتزاز درمیآورد ومعجزات خود را آشکار میکند وبه اذن خداوند چیزهایی را از نیستی به وجود میآورد. بیماران دچار پیسی وخوره را شفا میدهد ومردگان را زنده، وزندگان را میمیراند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۹</ref>. | ::::#'''شفای بیماران:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} پرچمها را به اهتزاز درمیآورد ومعجزات خود را آشکار میکند وبه اذن خداوند چیزهایی را از نیستی به وجود میآورد. بیماران دچار پیسی وخوره را شفا میدهد ومردگان را زنده، وزندگان را میمیراند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۹</ref>. |