۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
*باری این دلیل تنها [[برتری]] [[ائمه]] [[شیعه]] بر [[پیامبر|پیامبرانی]] را ثابت میکند که به [[مقام امامت]] نائل نیامدند، اما ادعای [[افضلیت]] [[امامان]] بر تمامی [[پیامبران]] جز [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را دلیل بعدی روشن میکند. | *باری این دلیل تنها [[برتری]] [[ائمه]] [[شیعه]] بر [[پیامبر|پیامبرانی]] را ثابت میکند که به [[مقام امامت]] نائل نیامدند، اما ادعای [[افضلیت]] [[امامان]] بر تمامی [[پیامبران]] جز [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را دلیل بعدی روشن میکند. | ||
*'''۲. وجود [[نصوص]] خاص بر [[افضلیت]] [[ائمه]]{{عم}}:''' علاوه بر دو نکته [[برتری]] [[امامت]] بر [[نبوت]] و وجود [[نص]] بر [[امامت]] [[امامان]] [[شیعه]] میتوان از طریق [[آیات]] و [[روایات]] [[افضلیت]] [[امامان]] [[شیعه]] و به شکل بارز [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} بر سایر [[پیامبران]] را ثابت نمود. به دیگر سخن اگر فرضاَ در صحت و [[صدق]] دلیل پیشین بر مدعای [[شیعه]] شک و تردید نمود، باز میتوان از طریق [[نصوص]] خاص آن را تنقیح و اثبات نمود؛ چراکه [[نصوص]] خاصی از [[قرآن]] و [[روایات]] بر [[افضلیت]] [[امامان]] بر [[پیامبران]] وجود دارد که اینک به اختصار به آن میپردازیم: | *'''۲. وجود [[نصوص]] خاص بر [[افضلیت]] [[ائمه]]{{عم}}:''' علاوه بر دو نکته [[برتری]] [[امامت]] بر [[نبوت]] و وجود [[نص]] بر [[امامت]] [[امامان]] [[شیعه]] میتوان از طریق [[آیات]] و [[روایات]] [[افضلیت]] [[امامان]] [[شیعه]] و به شکل بارز [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} بر سایر [[پیامبران]] را ثابت نمود. به دیگر سخن اگر فرضاَ در صحت و [[صدق]] دلیل پیشین بر مدعای [[شیعه]] شک و تردید نمود، باز میتوان از طریق [[نصوص]] خاص آن را تنقیح و اثبات نمود؛ چراکه [[نصوص]] خاصی از [[قرآن]] و [[روایات]] بر [[افضلیت]] [[امامان]] بر [[پیامبران]] وجود دارد که اینک به اختصار به آن میپردازیم: | ||
*در جریان مباهله<ref>مباهله آن است که [[پیروان]] دو [[دین]] مختلف بعد از ناامیدی از اثبات علمی و استدلالی حقانیت [[مکتب]] خود توافق میکنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از [[خداوند]] بخواهند که عذاب خود را بر پیرو [[دین]] رقیب نازل کند</ref> [[خداوند]] از پیامبرش خواست با [[اهل بیت]] خود به مباهله و دعا دست بزنند | *در جریان مباهله<ref>مباهله آن است که [[پیروان]] دو [[دین]] مختلف بعد از ناامیدی از اثبات علمی و استدلالی حقانیت [[مکتب]] خود توافق میکنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از [[خداوند]] بخواهند که عذاب خود را بر پیرو [[دین]] رقیب نازل کند</ref> [[خداوند]] از پیامبرش خواست با [[اهل بیت]] خود به مباهله و دعا دست بزنند{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }} }}<ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.</ref>. همه [[مفسران]] و اهل تاریخ بالاتفاق ذکر کردهاند که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در مباهله تنها دختر خویش [[حضرت زهرا]]{{س}} و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و [[امام علی]]{{عم}} را به همراه خود به مباهله برد<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱. </ref>[[حضرت زهرا]]{{س}} مصداق فراز آیه {{متن قرآن|نِسَاءنَا}} }}. [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} مصداق فراز {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} }} و [[حضرت علی]]{{ع}} نیز مصداق {{متن قرآن|أَنفُسَنَا}} }} است. از اینجا معلوم میشود که آن حضرت هم نفس و هم ردیف [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است و به تعبیر دقیقتر [[مقام]] و مرتبه [[حضرت علی]]{{ع}} پیش [[خداوند]] چنان بلند مرتبه است که [[خداوند]] و [[رسول|رسولش]] وی را هم نفس [[پیامبر]] ذکر میکند و این دلیل بر این است که غیر از [[حضرت علی]]{{ع}} احدی در [[صفات]] و کمالات مانند وی برای [[پیامبر]] نیست و چون [[پیامبر اسلام]] برترین [[انسان]]ها و [[پیامبران]] است، هم ردیف و هم نفس وی یعنی [[حضرت علی]]{{ع}} نیز مانند [[پیامبر]] بردیگر [[پیامبران]] [[برتر]] خواهد بود<ref>ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.</ref> | ||
*[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در موارد مختلف به [[افضلیت]] [[دوازده امام]] [[معصوم]] و در موارد خاص به [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} نسبت به همه انسانها و [[پیامبران]] تأکید و تصریح داشته است گزارش بعضی میپردازیم: | *[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در موارد مختلف به [[افضلیت]] [[دوازده امام]] [[معصوم]] و در موارد خاص به [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} نسبت به همه انسانها و [[پیامبران]] تأکید و تصریح داشته است گزارش بعضی میپردازیم: | ||
*'''الف. [[اهل البیت]] اولین مخلوق الهی:''' در [[نصوص]] [[روایت|روایی]] تأکید شده است [[روح]] انسانها پیش از عالم دنیا در عالمی دیگر به نام [[عالم ذر]]، [[عالم الست|الست]] یا [[نور]] تحقق داشته است که اولین [[روح]] مخلوق در آن عالم [[روح]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[حضرت علی]]{{ع}} و سایر [[ائمه]]{{عم}} میباشد. در [[احادیث]] به اتحاد [[نور]] [[حضرت علی]]{{ع}} با [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تأکید شده است:"من و [[امام علی|علی بن ابی طالب]] از [[نور]] [[خدا]] و از عین عرش آفریده شدهایم چهارده هزار سال پیش از آنکه [[خداوند]] آدم را بیافریند، ما [[خداوند]] را تسبیح و تقدیس میکردیم"<ref>{{عربی|" خلقت أنا و علي بن أبي طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ - آدم بأربعة عشر ألف سنة"}}؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.</ref> | *'''الف. [[اهل البیت]] اولین مخلوق الهی:''' در [[نصوص]] [[روایت|روایی]] تأکید شده است [[روح]] انسانها پیش از عالم دنیا در عالمی دیگر به نام [[عالم ذر]]، [[عالم الست|الست]] یا [[نور]] تحقق داشته است که اولین [[روح]] مخلوق در آن عالم [[روح]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[حضرت علی]]{{ع}} و سایر [[ائمه]]{{عم}} میباشد. در [[احادیث]] به اتحاد [[نور]] [[حضرت علی]]{{ع}} با [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تأکید شده است:"من و [[امام علی|علی بن ابی طالب]] از [[نور]] [[خدا]] و از عین عرش آفریده شدهایم چهارده هزار سال پیش از آنکه [[خداوند]] آدم را بیافریند، ما [[خداوند]] را تسبیح و تقدیس میکردیم"<ref>{{عربی|" خلقت أنا و علي بن أبي طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ - آدم بأربعة عشر ألف سنة"}}؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.</ref> |