۳۳٬۷۴۹
ویرایش
(←منابع) |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
*احتجاج از باب افتعال به معنای اقامه حجّت بر مدّعا است. "به چیزی احتجاج کرد یعنی آن را حجّت قرار داد" <ref>{{عربی | *احتجاج از باب افتعال به معنای اقامه حجّت بر مدّعا است. "به چیزی احتجاج کرد یعنی آن را حجّت قرار داد" <ref>{{عربی|" احتجّ بالشّیء أی اتّخذه حجّةً "}}؛ لسانالعرب، ج۳، ص۵۴، حجج.</ref>. حجّت در لغت بهمعنای دلیل و برهان است و علّت نامگذاری آن به حجّت، این است که از ریشه "حجّ" بهمعنای قصد گرفته شده و دلیلی که با آن مدّعا اثبات میشود، مقصود شخص احتجاجکننده است<ref> لسانالعرب، ج۳، ص۵۲، تاجالعروس، ج۳، ص۳۱۴، حجج.</ref>. یا به واسطه دلیل، اثبات مدّعا قصد میشود<ref> تفسیر آسان، ج۵، ص۱۱۶.</ref>. یا آنکه دلیل، خود قصد اثبات مدّعا را دارد<ref> منهج الصادقین، ج۳، ص۴۶۵.</ref>. به گفته برخی، حجّت، دلالت روشن برای اثبات مقصد حق و درست است<ref> مفردات، ص۲۱۹، «حجّ»؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۶۸.</ref>. و براساس نقل برخی دیگر، حجّت، چیزی است که بر صحّت ادّعا دلالت میکند<ref> التعریفات، ص۱۱۲؛ التحریروالتنویر، ج۸، ص۱۵۱.</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | ||
*حجّت در منطق، تصدیقات معلومی است که باعث نیل به شناخت تصدیق مجهول میشود<ref> الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۶؛ المنطق، ص۲۳۲؛ شرحالمنظومه، ج۱، ص۵۷ـ۶۰.</ref>. و آن بر سه قسم است: قیاس، استقرا و تمثیل. قیاس نیز از جهت مادّه، به صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) تقسیم میشود<ref> الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۸۸۷ـ۲۹۷.</ref>. و در اصول فقه، دلیلی است که واسطه اثبات احکام شرعی برای متعلّق خود باشد<ref> فرائدالاصول، ج۱، ص۵۱؛ اصولالفقه، ج۲، ص۱۲.</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | *حجّت در منطق، تصدیقات معلومی است که باعث نیل به شناخت تصدیق مجهول میشود<ref> الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۶؛ المنطق، ص۲۳۲؛ شرحالمنظومه، ج۱، ص۵۷ـ۶۰.</ref>. و آن بر سه قسم است: قیاس، استقرا و تمثیل. قیاس نیز از جهت مادّه، به صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) تقسیم میشود<ref> الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۸۸۷ـ۲۹۷.</ref>. و در اصول فقه، دلیلی است که واسطه اثبات احکام شرعی برای متعلّق خود باشد<ref> فرائدالاصول، ج۱، ص۵۱؛ اصولالفقه، ج۲، ص۱۲.</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | ||