عالم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{:پرسمان القاب امام مهدی (نمایه)}}' به '{{پرسمان القاب امام مهدی}}') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*از القاب حضرت شمرده شده است<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۹.</ref>. | *از القاب حضرت شمرده شده است<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۹.</ref>. | ||
==عالمان در نهج البلاغه== | |||
*پس از [[تکامل]] [[شریعت الهی]] به سبب [[دین اسلام]] و پایان دوران [[رسالت]] و [[ارسال پیامبران]]، دوره [[امامت]]، بهعنوان دوران [[تفسیر]] و توضیح [[احکام دین]] آغاز شد. به [[دلیل]] آنچه در [[تاریخ]] بهدلیل [[سستی]] و [[فتور]] [[مردمان]] رخ داد و در [[سقیفه]] (واقعة [[سقیفه]]) [[هدایت]] [[جامعه اسلامی]] از [[اختیار]] جانشیان [[راستین]] [[پیامبر]] بیرون آمد و در دورهای طولانی به [[صاحبان زر و زور]] و [[تزویر]] سپرده شد، شرایط بهگونهای پیش رفت که [[جوامع اسلامی]] از شرایط زمان [[پیامبر اکرم]] فاصله گرفتند. این امر بدانجا رسید که پس از اتمام دروه ۲۶۰ ساله [[امامت]]، [[دوران غیبت]] دوازدهمین [[جانشین پیامبر]] پیش آمد. | |||
*در این دوران، زمانی که پرده [[غیبت]] حجابی بین [[مردمان]] و [[امام زمان]] ایجاد کرده است، طبق سفارش [[امام مهدی]] {{ع}} گرایش و [[تبعیت]] [[انسانها]] باید به سمتوسوی [[عالمان دین]] و [[راویان احادیث]] بگراید. از اینرو [[امام زمان]] {{ع}} بهوسیله [[آخرین سفیر]] و [[نایب خاص]] خود، جناب [[علی بن محمد سمری]]، دستوری برای [[شیعیان]] صادر کرد که در پیشامدهای روزگار به [[راویان]] [[اخبار]] و [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} مراجعه کنند، زیرا آنان [[حجت]] مناند و من [[حجت]] خدایم بر ایشان؛ و رد بر ایشان رد بر ما و رد بر ما رد بر [[خداوند]] و رد بر [[خدای تعالی]] [[کفر]] است. نیاز به [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[عالمان راستین]] بهخصوص در [[جهان]] کنونی و مقتضیات آن، امری حساس و خطیر است. | |||
*در [[مکتب]] [[علوی]]، [[علما]] دو دستهاند: دستهای [[عالمان]] حقیقی که عامل به [[علم]] خود هستند و آنان در راه حفظ و [[آموزش]] [[دین]] میکوشند و [[مجاهدت]] میکنند؛ و دسته دوم که [[علوم]] را در حد زبان و سخندانی آموختهاند، اما عامل به آن آموزهها نیستند. تعبیر [[امام]] از این دسته تعبیر به [[منافق]] است. آنها از [[جایگاه علمی]] خود بهره میجویند و خود را مطابق با شرایط ویژه زمان تطبیق میدهند. بنابراین [[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] [[مردمان]] را نسبت به این دسته هشدار میدهد و میفرماید: [[پیشوایی]] که [[مردم]] را به [[هدایت]] خواند و [[پیشوایی]] که به [[گمراهی]] [[دعوت]] کند، برابر نیستند. [[رسول الله]] {{صل}} فرمود که "من بر [[امت]] خود از [[مؤمن]] و [[مشرک]] باک ندارم، زیرا [[مؤمن]] را [[خدا]] به سبب ایمانش بازمیدارد و [[مشرک]] را به سبب شرکش [[سرکوب]] میسازد، ولی بر شما از آنکه به [[دل]] [[منافق]] است و به گفتار عالم، میترسم، زیرا چیزهایی میگوید که میپسندید و کارهایی میکند که نمیپسندید"<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref>. | |||
*[[اهل بیت]] {{عم}} بهویژه [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این مورد بیاناتی دارند که میتواند چراغ راه برای شناختن [[علمای راستین]] باشد تا در پرتو [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان (بهعنوان اصلی خدشهناپذیر) هر یک از [[مردمان]] بتوانند عالم حقیقی را تشخیص و تمیز دهند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در بیان [[علمای راستین]]، مَثَل آنان را در [[زمین]] همچون [[ستارگان]] [[آسمان]] میداند که [[مردم]] بهوسیله آنها در بیراهههای [[دنیا]] راه را بازمیشناسند. [[عظمت]] [[جایگاه]] عالم نزد [[امام]] {{ع}} نیز [[جایگاه]] ویژهای است، چنانکه دو رکعت [[نماز]] عالم را [[برتر]] از هفتاد رکعت [[نماز]] [[نادان]] میداند، زیرا عالم در مواجهه با آزمایشها و [[فتنهها]] به پشتوانه [[دانش]] خود میتواند سالم بماند، ولی فرد [[نادان]] اینگونه نیست. همچنین در [[نهج البلاغه]] خطاب به [[کمیل بن زیاد]] فرمود: (ای [[کمیل]]!) [[دلها]] چونان ظرفهایند و [[بهترین]] آنها نگهدارندهترین آنهاست. پس، هرچه میگویم بهخاطر بسپار. [[مردم]] سه دستهاند، عالمی ربانی و آموزندهای که در راه راست گام برمیدارد و سه دیگر، کسانی که از پی هر آواز میروند و با وزش هر باد به [[چپ و راست]] میل میکنند، از فروغ [[دانش]] بهرهور نشدهاند و به رکن [[استواری]] [[پناه]] نجستهاند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹</ref>.[[امام]] {{ع}} [[احترام]] به عالم را همانند [[احترام]] به [[پروردگار]] میداند و [[همنشینی]] و مؤانست با عالم و [[پیروی]] از او را جزو [[آیین]] [[دین]] بهشمار میآورد و موجب رسیدن به حسنات و از بین رفتن [[گناهان]] میداند. [[امام]] {{ع}} حتی [[کارگزار]] حکومتی خود را به [[همنشینی]]، مؤانست و [[گفتوگو]] با [[دانشمندان]] سفارش میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از اینرو در [[نهج البلاغه]] و [[روایات]]، خصوصیات [[علمای راستین]] بیان شده است که در پرتو این رهنمودها معیار [[شناخت]] آنان بهدست میآید. برخی از این معیارها چنین است: | |||
===توصیف [[عالمان راستین]]=== | |||
*و (عالم [[راستین]]) جامه [[هوس]] دریده و [[دل]] از همه شسته و تنها به یک [[دل]] آرام [[دل]] سپرده است. پس، از کوردلی و همسویی بُلهوسان رسته، گنج [[هدایت]] و قفل مهلکه گشته، آگاهانه راه خود را یافته و سپس قاطعانه آن را پیموده، خط روشن خود را از میان کژراههها شناخته و از غوغای امواج خورشناک لغزشها [[سلامت]] به ساحل رسیده است. آری، او از میان همه دستاویزها، به محکمترین مطمئنترینِ آنها که [[راه خدا]] و [[اطاعت]] اوست دست یازیده و آن را فراچنگ آورده است. پس او به مرحله عالی [[یقین]] رسیده و حقایق [[دین]] برای او چون [[خورشید]] درخشیده است. عالم [[راستین]] بهراستی خود را وقف [[اهداف الهی]] کرده و در خطیرترین موقعیتها قرار گرفته که پاسخگویی به مشکلات و پرسشهاست. او مسائل فردی و [[اجتماعی]] را بر مبانی [[دین]] تطبیق میدهد و [[دستور]] میدهد و [[دستور]] [[الهی]] را اعلام میکند. او چراغ تاریکیها، [[آشکار]] کننده راه از [[چاه]] و...<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۶</ref>. | |||
===[[علمای راستین]]، [[عاملان به علم]] خود=== | |||
*در [[مکتب]] [[علوی]]، [[علمی]] دارای [[ارزش]] است که به مرحله عمل برسد. [[امام علی]] {{ع}} منطبق با [[کلام]] [[قرآن کریم]] که میفرماید: ای کسانیکه [[ایمان]] آوردهاید، چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟ نزد [[خدا]] سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ }}؛ سوره صف، آیه۲-۳</ref>. [[امام]] {{ع}} نقش و [[جایگاه]] عمل را از ضروریات افعالی فرد عالم میداند. [[دانش]]، زمانی یک [[ارزش]] تلقی میشود که به [[ایمان]] و عمل برسد. از اینرو در [[نهج البلاغه]] نیز میفرماید: کمبهاترین [[دانش]]، مبادله اطلاعات و اظهار [[فضل]] و ارزندهترینِ آن، عملکردِ درست، که در اعضا و جوارح است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۸</ref>. | |||
*[[امام]] {{ع}} بر همین مبنا، عالم بیعمل را [[نکوهش]] میکند و میفرماید: بیشک [[دانایی]] که از عملش سود نبرَد چون [[نادان]] سرگشتهای است که از [[نادانی]] خویش بههوش نیامده باشد، بلکه [[گناه]] او بزرگتر است و [[حسرت]] و اندوهش بیشتر و سرزنشش نزد [[پروردگار]] افزونتر<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref>. | |||
===[[مبارزه خستگیناپذیر]] با [[زورمندان]] و [[طاغوتیان]]=== | |||
*یکی از ملاکهای [[شناخت]] [[عالمان راستین]]، [[سیره عملی]] آنان در مقابله با ارباب [[زر و زور]] و [[تزویر]] است. این مفهوم قرانی در [[نهج البلاغه]] نیز بروز یافته، چنانکه [[امام علی]] {{ع}} آن را پیمانی [[الهی]] دانسته است و میفرماید: [[خدا]] از [[عالمان]] [[پیمان]] گرفته بود که در برابر شکمبارگی [[ستمکاران]] و [[گرسنگی]] ستمکشان خاموش نباشند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳</ref>. | |||
*از اینرو [[علمای راستین]] در برابر [[جامعه]] و وضعیت آن احساس [[وظیفه]] میکنند و در برابر [[ظلمهای اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] [[سکوت]] و مماشت نخواهد کرد. [[عالمان]] در هر شرایطی با زبان و بیان و عمل خود، [[حق]] را [[یاری]] میکنند و به [[دفاع]] از توده [[مردم]] میپردازند. آنان به [[مبارزه با بدعتها]] میپردازند و پاسدار [[سنت]] و [[سیره]] اهل بیتاند. آنان نهتنها در مورد [[عقاید]] حقه [[شیعه]]، بلکه در تمام امور [[جامعه]] [[آگاه]] و حساساند و در برابر بدعتهای نوظهور در [[جامعه]] موضعگیری و از [[حق]] [[دفاع]] میکنند. | |||
===[[شجاعت]] و [[اقدام]] در [[انجام وظیفه]]=== | |||
*[[عالمان راستین]] در برابر [[اجرای احکام الهی]] استوارند و هرگز از بذل [[جان]] خویش در این راه کاستی و کاهلی به خود راه نمیدهند. آنان بهواسطه [[پیمان الهی]] که بستند، در راه اجرای [[حق]] تا پای جای خواهند ایستاد و [[تکالیف]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] خویش را در راه [[نجات]] و [[دفاع]] از [[امتها]] فراموش نخواهند کرد. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: (فرزندم) بهخاطر [[حق]]، هرجا که باشد، خود را به کام امواج خطر درافکن ...<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. و در فراز دیگر فرمود: ای گروه [[مؤمنان]]، هرکس [[ظلم]] و تجاوزی را ببیند و [[دعوت]] به [[گناه]] و فسادی را بشنود پس با [[قلب]] خود بیزاری جوید، به راه [[سلامت]] و [[پاکی]] رفته است، و اگر با زبان [[اعتراض]] کند، [[پاداش]] یابد و از اولی [[برتر]] است؛ و اگر کسی به [[نبرد]] با آنان [[قیام]] کند و به پاس [[حرمت]] و اعتلای "کلمةالله" و نابودیِ [[حاکمیت]] [[ستمگران]] دست به [[سلاح]] برَد، او همان کسیاست که به [[حقیقت]] [[هدایت]] رسیده و راه [[حق]] پوییده و [[نور]] [[یقین]] در قلبش تابیده<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۵</ref>. | |||
===پرهیز از [[اختلاف]] و [[حفظ وحدت جامعه]]=== | |||
*[[عالمان راستین]] همواره از بروز [[اختلاف]] جلوگیری میکنند. [[امام علی]] {{ع}} در شرایط [[بحرانی]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} [[حفظ وحدت جامعه]] را سرلوحه خویش قرارداد و از [[حق]] خویش برای جلوگیری از [[اختلاف]] و [[تفرقه]] بین [[امت]] گذشت. [[امام]] {{ع}} خود، میکنند و به انس و الفت و [[همنشینی]] با اقشار ضعیف [[جامعه]] مبادرت میورزند. در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است که با [[فقرا]] به مجالست مینشست، گویی که فرقی میان خود و آنها قائل نیست. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز بر این موضع مهم پای میفشرد، چنانکه خطاب به [[کارگزار]] خود که در مجلس اعیان (که [[فقرا]] را به آن راهی نبود) شرکت کرده بود، فرمود: هرگز نمیپنداشتم که تو [[دعوت]] مردمی را [[اجابت]] کنی که بینوایان را از در میرانند و توانگران را بر سفره مینشانند. بنگر که در خانه این کسان چه میخوری. هر چه را در [[حلال]] بودن آن [[تردید]] داری از دهان بیفکن و آنچه را که [[یقین]] داری از راه [[حلال]] به دست آمده است، تناول کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵</ref>. در ادامه فرمود: اگر بخواهم به عسل مصفا و مغز گندم و جامههای ابریشمین دست مییابم، ولی هیهات که [[هوای نفس]] بر من [[غلبه]] یابد و آزمندی من مرا به [[گزینش]] طعامها بکشد و حال آنکه در [[حجاز]] یا در یمامه [[بینوایی]] باشد که به یافتن قرص نانی [[امید]] ندارد و هرگز مزه سیری را نچشیده باشد؛ یا شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکمهایی گرسنه و جیگرهایی تشنه باشند... آیا به همین [[راضی]] باشم که مرا [[امیر المؤمنین]] گویند و با [[مردم]] در سختیهای روزگارشان مشارکت نداشته باشم یا در [[سختی]] [[زندگی]] مقتدایشان نشوم. | |||
*[[علمای راستین]] در میان [[مردم]] و همانند آنها رفتوآمد میکنند، با زبان و [[فهم]] آنها سخن میگویند و خود را چون تافتهای جدابافته نمیپندارند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 532- 537.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۱٬۳۲۹: | خط ۱٬۳۴۸: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]. | * [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]. | ||
* [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]؛ | |||
==پانویس== | ==پانویس== |