پرش به محتوا

خودشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۳۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*خودشناسی یا [[شناخت]] [[نفس]] و یافتن ویژگی‌ها و استعدادهای ذاتی، نخستین گام در پیمودن مسیر [[تکامل]] در زندگی است. [[انسان]] تا از استعدادهای خود باخبر نباشد، نمی‌تواند در راه [[شکوفایی]] آن‌ها گام بردارد.[[شناخت]]، دریچه ورود [[انسان]] به همه امور انسانی است. نوع [[شناخت]] [[انسان]] تعیین کننده گرایش‌ها، [[ارزش‌ها]] و روش‌های زندگی بشری و معیار تشخیص [[دانا]] از [[نادان]] است: [[دانا]] کسی است که [[قدر]] خود را بشناسد و در [[نادانی]] [[انسان]] همین بس که [[قدر]] خویش را نشناسد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۳</ref>.
*خودشناسی یا [[شناخت]] [[نفس]] و یافتن ویژگی‌ها و استعدادهای ذاتی، نخستین گام در پیمودن مسیر [[تکامل]] در زندگی است. [[انسان]] تا از استعدادهای خود باخبر نباشد، نمی‌تواند در راه [[شکوفایی]] آن‌ها گام بردارد.[[شناخت]]، دریچه ورود [[انسان]] به همه امور انسانی است. نوع [[شناخت]] [[انسان]] تعیین کننده گرایش‌ها، [[ارزش‌ها]] و روش‌های زندگی بشری و معیار تشخیص [[دانا]] از [[نادان]] است: [[دانا]] کسی است که [[قدر]] خود را بشناسد و در [[نادانی]] [[انسان]] همین بس که [[قدر]] خویش را نشناسد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 380.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} سودمندترین شناخت‌ها را [[آگاهی]] فرد نسبت به خویشتن برمی‌شمرد.
*[[امام علی]] {{ع}} سودمندترین شناخت‌ها را [[آگاهی]] فرد نسبت به خویشتن برمی‌شمرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 380.</ref>.
==[[انسان]]، زیباترین سروده هستی==
==[[انسان]]، زیباترین سروده هستی==
*[[انسان]] [[جایگاه]] و [[منزلت]] والایی در میان مخلوقات دارد. [[آگاهی]] از [[قدر]] و [[منزلت]] والای [[انسان]] در [[مکتب]] [[نهج البلاغه]] مبیّن [[ارزش]] وجودی اوست و او [[ارزش]] و کمال خویش را به هیچ‌چیز جابه‌جا نمی‌کند و همواره در حفظ آن می‌کوشد. در حفظ گوهر وجودی، [[کرامت انسانی]] نزد [[امام]] از اهمیت بسیار برخوردار است. از این‌رو فرمود: خود را از هر پستی دور نگاه دار، هر چند تو را به خواسته‌ات برساند، زیرا در برابر آنچه از خود می‌دهی، هرگز معادلی به‌دست نخواهی آورد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>.
*[[انسان]] [[جایگاه]] و [[منزلت]] والایی در میان مخلوقات دارد. [[آگاهی]] از [[قدر]] و [[منزلت]] والای [[انسان]] در [[مکتب]] [[نهج البلاغه]] مبیّن [[ارزش]] وجودی اوست و او [[ارزش]] و کمال خویش را به هیچ‌چیز جابه‌جا نمی‌کند و همواره در حفظ آن می‌کوشد. در حفظ گوهر وجودی، [[کرامت انسانی]] نزد [[امام]] از اهمیت بسیار برخوردار است. از این‌رو فرمود: خود را از هر پستی دور نگاه دار، هر چند تو را به خواسته‌ات برساند، زیرا در برابر آنچه از خود می‌دهی، هرگز معادلی به‌دست نخواهی آورد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 380.</ref>.
==[[شناخت]]، عامل [[پیشرفت]] و [[سعادت انسان]]==
==[[شناخت]]، عامل [[پیشرفت]] و [[سعادت انسان]]==
*آنچه از [[شناخت]] گفته آمد و [[شناخت]] از توانایی‌ها و مراتب [[نفس]] و نیز [[شناخت]] آفات و [[عیوب]] خویشتن، [[بهترین]] بستر برای [[اصلاح]] و [[تربیت]] است. [[شناخت]] آفات [[نفس]]، گام اول در راه [[خودسازی]] [[انسان]] است. تا این [[معرفت]] حاصل نشود، سیر [[آدمی]] در مسیر کمال فراهم نمی‌شود و این معرفتی نیکوست.<ref>باید توجه داشت که این چنین شناختی در برنامه‌ریزی‌های آدمی در تمام مراحل زندگی و اهداف مادی و معنوی امری لازم و ضروری است و در اثر حصول آن، آدمی بهتر و دقیق‌تر می‌تواند به سیر تکاملی خود ادامه دهد.</ref> [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: سودمندترین [[شناخت]] آن است که [[آدمی]] [[عیوب]] خود را بشناسد. هم‌چنین [[شناخت]] [[فضایل]] انسانی و مکارم [[اخلاقی]]، [[آدمی]] را به آن وامی‌دارد تا برای کسب [[فضایل]] [[تلاش]] کند و [[نفس]] خود را از پایگاه حیوانی و ویژگی‌های آن، به پایگاه انسانی و ویژگی‌های آن برساند. شناختی این‌چنین، [[برترین]] [[شناخت]] را برای [[آدمی]] به‌دست می‌دهد، تا راه کمال را، که از وجود خویشتن نشئت می‌گیرد به‌درستی تشخیص دهد و این راه را به نیکویی بپیماید و استعدادهای خود را در جهت رسیدن به کمال مطلق شکوفا سازد. از این روست که [[معرفت نفس]] و [[شناخت]] خود، [[برترین]] [[معرفت]] و والاترین [[حکمت]] است: [[برترین]] [[معرفت]]، [[شناخت]] [[آدمی]] است خویشتن را.
*آنچه از [[شناخت]] گفته آمد و [[شناخت]] از توانایی‌ها و مراتب [[نفس]] و نیز [[شناخت]] آفات و [[عیوب]] خویشتن، [[بهترین]] بستر برای [[اصلاح]] و [[تربیت]] است. [[شناخت]] آفات [[نفس]]، گام اول در راه [[خودسازی]] [[انسان]] است. تا این [[معرفت]] حاصل نشود، سیر [[آدمی]] در مسیر کمال فراهم نمی‌شود و این معرفتی نیکوست.<ref>باید توجه داشت که این چنین شناختی در برنامه‌ریزی‌های آدمی در تمام مراحل زندگی و اهداف مادی و معنوی امری لازم و ضروری است و در اثر حصول آن، آدمی بهتر و دقیق‌تر می‌تواند به سیر تکاملی خود ادامه دهد.</ref> [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: سودمندترین [[شناخت]] آن است که [[آدمی]] [[عیوب]] خود را بشناسد. هم‌چنین [[شناخت]] [[فضایل]] انسانی و مکارم [[اخلاقی]]، [[آدمی]] را به آن وامی‌دارد تا برای کسب [[فضایل]] [[تلاش]] کند و [[نفس]] خود را از پایگاه حیوانی و ویژگی‌های آن، به پایگاه انسانی و ویژگی‌های آن برساند. شناختی این‌چنین، [[برترین]] [[شناخت]] را برای [[آدمی]] به‌دست می‌دهد، تا راه کمال را، که از وجود خویشتن نشئت می‌گیرد به‌درستی تشخیص دهد و این راه را به نیکویی بپیماید و استعدادهای خود را در جهت رسیدن به کمال مطلق شکوفا سازد. از این روست که [[معرفت نفس]] و [[شناخت]] خود، [[برترین]] [[معرفت]] و والاترین [[حکمت]] است: [[برترین]] [[معرفت]]، [[شناخت]] [[آدمی]] است خویشتن را<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 380- 381.</ref>.
==[[شناخت]]، عامل [[کشف]] استعدادهای [[انسان]]==
==[[شناخت]]، عامل [[کشف]] استعدادهای [[انسان]]==
*حصول [[شناخت]] باعث [[کشف]] توانایی‌ها و امکانات [[نفس]] می‌شود. اهمیت این شناخت‌ در قضایای شخصی و [[اجتماعی]] امری [[آشکار]] و [[نادانی]] نسبت به [[نفس]] و نیروها و قابلیت‌های آن، موجب زیان بسیاری از [[مردمان]] شده است، زیرا [[مردمان]] از مایه و پایه خویش و حدود کارایی خود ناآگاه‌اند، پا از گلیم خویش درازتر می‌کنند و برای خود و دیگران دردسر فراهم می‌آورند، یا برای رسیدن به کمال و مرتبه‌ای که می‌توانند رسید، نمی‌کوشند.
*حصول [[شناخت]] باعث [[کشف]] توانایی‌ها و امکانات [[نفس]] می‌شود. اهمیت این شناخت‌ در قضایای شخصی و [[اجتماعی]] امری [[آشکار]] و [[نادانی]] نسبت به [[نفس]] و نیروها و قابلیت‌های آن، موجب زیان بسیاری از [[مردمان]] شده است، زیرا [[مردمان]] از مایه و پایه خویش و حدود کارایی خود ناآگاه‌اند، پا از گلیم خویش درازتر می‌کنند و برای خود و دیگران دردسر فراهم می‌آورند، یا برای رسیدن به کمال و مرتبه‌ای که می‌توانند رسید، نمی‌کوشند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 381.</ref>.
==رابطه خودشناسی و [[خداشناسی]] ==
==رابطه خودشناسی و [[خداشناسی]] ==
*[[امام]] {{ع}} [[برترین]] [[حکمت]] را [[شناخت]] [[آدمی]] نسبت به خویش برمی‌شمرد. این [[شناخت]] والا و گران‌قدر، خود، [[بهترین]] راه به‌سوی [[شناخت حق]] است. به بیان [[امام علی]] {{ع}}: هر که خود را بشناسد، [[پروردگار]] خود را شناخته است. پس به‌حق، این [[شناخت]] را باید نهایت [[حکمت]] و [[معرفت]] دانست، زیرا همه شناخت‌ها در گرو آن است و راه والاترین معرفت‌ها از آن می‌گذرد. [[امیر]] بیان، [[علی]] {{ع}} می‌فرماید: [[هدف]] نهایی [[معرفت]]، آن است که [[آدمی]] خود را بشناسد. هر که خود را بشناسد، به نتیجه و [[غایت]] هر [[شناخت]] و دانشی دست یافته است.  
*[[امام]] {{ع}} [[برترین]] [[حکمت]] را [[شناخت]] [[آدمی]] نسبت به خویش برمی‌شمرد. این [[شناخت]] والا و گران‌قدر، خود، [[بهترین]] راه به‌سوی [[شناخت حق]] است. به بیان [[امام علی]] {{ع}}: هر که خود را بشناسد، [[پروردگار]] خود را شناخته است. پس به‌حق، این [[شناخت]] را باید نهایت [[حکمت]] و [[معرفت]] دانست، زیرا همه شناخت‌ها در گرو آن است و راه والاترین معرفت‌ها از آن می‌گذرد. [[امیر]] بیان، [[علی]] {{ع}} می‌فرماید: [[هدف]] نهایی [[معرفت]]، آن است که [[آدمی]] خود را بشناسد. هر که خود را بشناسد، به نتیجه و [[غایت]] هر [[شناخت]] و دانشی دست یافته است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 381.</ref>.
*بنابراین، [[جایگاه]] [[شناخت]] [[انسان]] در مسیر کمال، جایگاهی کلیدی و [[ارزش]] آن در ساختن فرد و [[جامعه]] و پیمودن مسیر الهی از هر [[شناخت]] دیگر بالاتر است.
*بنابراین، [[جایگاه]] [[شناخت]] [[انسان]] در مسیر کمال، جایگاهی کلیدی و [[ارزش]] آن در ساختن فرد و [[جامعه]] و پیمودن مسیر الهی از هر [[شناخت]] دیگر بالاتر است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 381.</ref>.
==رابطه خودشناسی با [[شناخت]] دیگران==
==رابطه خودشناسی با [[شناخت]] دیگران==
*هرکس [[حقیقت]] [[نفس]] انسانی را بشناسد، به [[شناخت]] دیگران نیز [[آگاه]] خواهد شد. از این‌رو [[آدمی]] به دیگران ارزش‌های انسانی [[احترام]] می‌گذارد، در راه هم‌نوعان خود می‌کوشد، از کمال و [[سجایای اخلاقی]] دیگران بهره می‌گیرد و در زدودن [[عیب]] دیگران [[تلاش]] و مشارکت می‌کند. در این صورت است که [[انسان]] نسبت به دیگران [[ایثار]] و [[از خودگذشتگی]] نشان می‌دهد. برعکس، اگر [[آدمی]] [[ارزش]] [[نفس]] خود را –از آن جهت که [[انسان]] است- نداند، [[ارزش]] دیگران و بنابر آن، [[ارزش]] [[انسان]] و [[انسانیت]] را نخواهد دانست. هرچیزی در چشم او بی‌ارزش و بی‌اهمیت جلوه می‌کند. زندگی را بدون [[هدف]] می‌بیند و [[ارزش]] هستی و موهبت‌های هستی را در نظر او ناچیز می‌نماید. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: هر که [[قدر]] خود نداند، هیچ قدری را نخواهد دانست.
*هرکس [[حقیقت]] [[نفس]] انسانی را بشناسد، به [[شناخت]] دیگران نیز [[آگاه]] خواهد شد. از این‌رو [[آدمی]] به دیگران ارزش‌های انسانی [[احترام]] می‌گذارد، در راه هم‌نوعان خود می‌کوشد، از کمال و [[سجایای اخلاقی]] دیگران بهره می‌گیرد و در زدودن [[عیب]] دیگران [[تلاش]] و مشارکت می‌کند. در این صورت است که [[انسان]] نسبت به دیگران [[ایثار]] و [[از خودگذشتگی]] نشان می‌دهد. برعکس، اگر [[آدمی]] [[ارزش]] [[نفس]] خود را –از آن جهت که [[انسان]] است- نداند، [[ارزش]] دیگران و بنابر آن، [[ارزش]] [[انسان]] و [[انسانیت]] را نخواهد دانست. هرچیزی در چشم او بی‌ارزش و بی‌اهمیت جلوه می‌کند. زندگی را بدون [[هدف]] می‌بیند و [[ارزش]] هستی و موهبت‌های هستی را در نظر او ناچیز می‌نماید. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: هر که [[قدر]] خود نداند، هیچ قدری را نخواهد دانست<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 381- 382.</ref>.
==پیوند [[شناخت]] با [[ایمان]] و عمل==
==پیوند [[شناخت]] با [[ایمان]] و عمل==
*[[شناخت]] و [[معرفت]]، پیوندی ناگستنی با [[ایمان]] و عمل برقرار می‌کند و در نتیجه آن، [[ایمان]] [[استوار]] و [[عمل صالح]] به‌وجود می‌آید. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: باغ [[دانش]] از چشمه‌سار [[ایمان]] سرسبز و شاداب شود<ref>نهج البلاغه پارسی، خطبه ۱۵۵</ref>. در فرازی دیگر نیز می‌فرماید: ([[انسان]] [[آگاه]] و با [[شناخت]]) از کوردلی و هم‌سویی بُلهَوسان رسته، گنج [[هدایت]] و قفل مهلکه گشته، آگاهانه راه خود را یافته و سپس قاطعانه آن را پیموده، خطّ روشن خود را از میان گژراهه‌ها شناخته و از غوغای امواج خروشناک لغزش‌ها [[سلامت]] به ساحل رسیده. آری، او از میان همه دستاویزها به محکم‌ترین و مطئمن‌ترینِ آن‌ها که [[راه خدا]] و [[اطاعت]] اوست دست یازیده و آن را فراچنگ آورده است. پس او به [[راستی]] خود را وقف [[اهداف الهی]] کرده و در خطیرترین موقعیّت‌ها قرار گرفته که پاسخ‌گویی و [[دستور]] الهی را اعلام کند. او چراغ تاریکی‌ها، [[آشکار]] کننده راه از [[چاه]]، کلید درهای بسته و مشکل‌گشا و راهنمای گم‌گشتگان در بیابان‌های سرگردانی است. سخن که گوید [[آگاهی]] افزاید و [[سکوت]] او [[سلامت]] و [[امنیّت]] آرد. او به [[راستی]] برای [[خدا]] [[خالصانه]] قدم بردارد و بی‌ریا [[عبادت]] و [[اطاعت]] کند و [[خدا]] نیز او را از ویژگان خود سازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۶</ref>.
*[[شناخت]] و [[معرفت]]، پیوندی ناگستنی با [[ایمان]] و عمل برقرار می‌کند و در نتیجه آن، [[ایمان]] [[استوار]] و [[عمل صالح]] به‌وجود می‌آید. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: باغ [[دانش]] از چشمه‌سار [[ایمان]] سرسبز و شاداب شود<ref>نهج البلاغه پارسی، خطبه ۱۵۵</ref>. در فرازی دیگر نیز می‌فرماید: ([[انسان]] [[آگاه]] و با [[شناخت]]) از کوردلی و هم‌سویی بُلهَوسان رسته، گنج [[هدایت]] و قفل مهلکه گشته، آگاهانه راه خود را یافته و سپس قاطعانه آن را پیموده، خطّ روشن خود را از میان گژراهه‌ها شناخته و از غوغای امواج خروشناک لغزش‌ها [[سلامت]] به ساحل رسیده. آری، او از میان همه دستاویزها به محکم‌ترین و مطئمن‌ترینِ آن‌ها که [[راه خدا]] و [[اطاعت]] اوست دست یازیده و آن را فراچنگ آورده است. پس او به [[راستی]] خود را وقف [[اهداف الهی]] کرده و در خطیرترین موقعیّت‌ها قرار گرفته که پاسخ‌گویی و [[دستور]] الهی را اعلام کند. او چراغ تاریکی‌ها، [[آشکار]] کننده راه از [[چاه]]، کلید درهای بسته و مشکل‌گشا و راهنمای گم‌گشتگان در بیابان‌های سرگردانی است. سخن که گوید [[آگاهی]] افزاید و [[سکوت]] او [[سلامت]] و [[امنیّت]] آرد. او به [[راستی]] برای [[خدا]] [[خالصانه]] قدم بردارد و بی‌ریا [[عبادت]] و [[اطاعت]] کند و [[خدا]] نیز او را از ویژگان خود سازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 382.</ref>.
*در این صورت، اعمال [[انسان]] در جهت [[منافع]] حقیقی او به جریان می‌افتد. [[آدمی]] می‌تواند بر اساس دانشی که از [[یقین]] نشئت گرفته است، عملکردی درست و صحیح در قبال مسائل گوناگون داشته باشد. او می‌تواند به‌درستی تشخیص خیر یا شر بودن افعال را بدهد و عملکرد خود را بر این اساس تنظیم کند. در این‌صورت [[آدمی]] موفق به حصول خیر و دفع شر خواهد شد. [[امام علی]] {{ع}} در این زمینه می‌فرماید: پس آن‌که با چراغ [[دل]] ([[شناخت]] قلبی) نِگَرد و با بینشعمل کند، قبل از هرچیز باید بداند کاری که انجام می‌دهد به ضرر اوست یا به سود او. پس اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر به ضرر، از آن دست بردارد، زیرا [[کارگزار]] نابخرد چونان مسافر گم‌گشته‌ای است که هرچه پیش‌تر رود، از هدفش دورتر شود، امّا آن‌که آگاهانه عمل کند، رهروی است که در راه روشن و دقیق حرکت کرده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۳</ref>. این عملکرد که برخاسته از [[شناخت]] و [[حکمت]] و محصول [[دانش]] است، به حیات [[طیبه]] می‌انجامد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 380- 383.</ref>.
*در این صورت، اعمال [[انسان]] در جهت [[منافع]] حقیقی او به جریان می‌افتد. [[آدمی]] می‌تواند بر اساس دانشی که از [[یقین]] نشئت گرفته است، عملکردی درست و صحیح در قبال مسائل گوناگون داشته باشد. او می‌تواند به‌درستی تشخیص خیر یا شر بودن افعال را بدهد و عملکرد خود را بر این اساس تنظیم کند. در این‌صورت [[آدمی]] موفق به حصول خیر و دفع شر خواهد شد. [[امام علی]] {{ع}} در این زمینه می‌فرماید: پس آن‌که با چراغ [[دل]] ([[شناخت]] قلبی) نِگَرد و با بینشعمل کند، قبل از هرچیز باید بداند کاری که انجام می‌دهد به ضرر اوست یا به سود او. پس اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر به ضرر، از آن دست بردارد، زیرا [[کارگزار]] نابخرد چونان مسافر گم‌گشته‌ای است که هرچه پیش‌تر رود، از هدفش دورتر شود، امّا آن‌که آگاهانه عمل کند، رهروی است که در راه روشن و دقیق حرکت کرده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۳</ref>. این عملکرد که برخاسته از [[شناخت]] و [[حکمت]] و محصول [[دانش]] است، به حیات [[طیبه]] می‌انجامد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 382- 383.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش