رازداری در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اي...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[راز]] بهمعنای سرّ، امر نهانی، پوشیده، پنهانی و رازداری به مفهوم حفظ سرّ است. [[راز]] امری مهم است که باید پوشیده بماند. گستره معنایی واژهراز گاهی شامل رازهای بشری و گاه شامل [[اسرار الهی]] است. رازداری از موضوعاتی است که در [[نهج البلاغه]] نسبت به اهمیت ان اشاره شده است. از منظر [[نهج البلاغه]] یکی از ویژگیهای مهم مرد، رازداری و [[کتمان]] سرّ است<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: زبان سلاحی است که تا سخنی بر آن رانده نشده است در بند توست. اگر سخنی بر زبانت رانده شد، تو در بند آن خواهی بود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۳</ref>. پس باید از زبان [[مراقبت]] کرد تا باعث افشای رازهای [[انسان]] نشود. | *[[راز]] بهمعنای سرّ، امر نهانی، پوشیده، پنهانی و رازداری به مفهوم حفظ سرّ است. [[راز]] امری مهم است که باید پوشیده بماند. گستره معنایی واژهراز گاهی شامل رازهای بشری و گاه شامل [[اسرار الهی]] است. رازداری از موضوعاتی است که در [[نهج البلاغه]] نسبت به اهمیت ان اشاره شده است. از منظر [[نهج البلاغه]] یکی از ویژگیهای مهم مرد، رازداری و [[کتمان]] سرّ است<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: زبان سلاحی است که تا سخنی بر آن رانده نشده است در بند توست. اگر سخنی بر زبانت رانده شد، تو در بند آن خواهی بود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۳</ref>. پس باید از زبان [[مراقبت]] کرد تا باعث افشای رازهای [[انسان]] نشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 426.</ref>. | ||
==منشأ رازداری== | ==منشأ رازداری== | ||
*در منظر [[امام علی]] {{ع}} منشأ رازداری در دو [[فضیلت]] پدیدار میشود: [[عقل]] و [[تدبر]]. از اینرو در حکمتی فرمود: سینه فرد [[عاقل]] صندوق [[اسرار]] و رازهای اوست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵</ref>. در فرازی دیگر [[انسانها]] را به [[دوراندیشی]] و [[تدبر]] فرامیخواند. حاصل [[دوراندیشی]] حضور [[اندیشه]] و نظر در [[آدمی]] است. [[اندیشه]] و نظر نیز به مثابه [[رازی]] است که نباید فاش شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵</ref>. | *در منظر [[امام علی]] {{ع}} منشأ رازداری در دو [[فضیلت]] پدیدار میشود: [[عقل]] و [[تدبر]]. از اینرو در حکمتی فرمود: سینه فرد [[عاقل]] صندوق [[اسرار]] و رازهای اوست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵</ref>. در فرازی دیگر [[انسانها]] را به [[دوراندیشی]] و [[تدبر]] فرامیخواند. حاصل [[دوراندیشی]] حضور [[اندیشه]] و نظر در [[آدمی]] است. [[اندیشه]] و نظر نیز به مثابه [[رازی]] است که نباید فاش شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 426- 427.</ref>. | ||
==اثر رازداری== | ==اثر رازداری== | ||
*نزد [[امام]] رازداری از جمله عواملی است که موجب میشود [[اختیار]] [[آدمی]] در دست خویش باشد. از اینرو فرمود: آنکه [[راز]] خود را [[نهان]] داشت، [[اختیار]] را بهدست خویش گذاشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۲</ref>. باید توجه داشت که [[راز]] تا زمانی که گفته نشود و افشا نشود، [[راز]] خواهد بود. اگر کسی [[راز]] خود را فاش کرد و پس از مدتی [[راز]] او منتشر شد نباید کسی جز خود را سرزنش کند، زیرا وقتی خود او در نگه داشتن رازش کمحوصله است از دیگران نباید انتظاری داشته باشد. | *نزد [[امام]] رازداری از جمله عواملی است که موجب میشود [[اختیار]] [[آدمی]] در دست خویش باشد. از اینرو فرمود: آنکه [[راز]] خود را [[نهان]] داشت، [[اختیار]] را بهدست خویش گذاشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۲</ref>. باید توجه داشت که [[راز]] تا زمانی که گفته نشود و افشا نشود، [[راز]] خواهد بود. اگر کسی [[راز]] خود را فاش کرد و پس از مدتی [[راز]] او منتشر شد نباید کسی جز خود را سرزنش کند، زیرا وقتی خود او در نگه داشتن رازش کمحوصله است از دیگران نباید انتظاری داشته باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>. | ||
*[[امام]] {{ع}} تأکید دارد که حتی در صورت رفاقت و [[دوستی]] نزدیک با افراد نیز باید [[حریم]] [[اسرار]] خویش را حفظ کرد. ایشان به [[فرزند]] خویش نیز سفارش میکند که [[حریم]] [[راز]] را با نزدیکترین افراد نیز حفظ کند، چه، ممکن است نزدیکترین کسان نیز روزی با تو [[دشمنی]] ورزند و آنگاه [[اسرار]] [[پنهان]] تو را فاش کنند <ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در عین حال [[امام]] از [[کشف]] [[اسرار]] و گشودن رازها بهویژه در نزد برخی افراد تأکید میکند که از آن جملهاند: | *[[امام]] {{ع}} تأکید دارد که حتی در صورت رفاقت و [[دوستی]] نزدیک با افراد نیز باید [[حریم]] [[اسرار]] خویش را حفظ کرد. ایشان به [[فرزند]] خویش نیز سفارش میکند که [[حریم]] [[راز]] را با نزدیکترین افراد نیز حفظ کند، چه، ممکن است نزدیکترین کسان نیز روزی با تو [[دشمنی]] ورزند و آنگاه [[اسرار]] [[پنهان]] تو را فاش کنند <ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در عین حال [[امام]] از [[کشف]] [[اسرار]] و گشودن رازها بهویژه در نزد برخی افراد تأکید میکند که از آن جملهاند: | ||
#افرادی که بیش از حد محتاطاند. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: "رازهای خود را به [[انسان]] محتاط مسپار که میلغزد"<ref>جلوههای حکمت / ۲۹۰</ref>. | #افرادی که بیش از حد محتاطاند. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: "رازهای خود را به [[انسان]] محتاط مسپار که میلغزد"<ref>جلوههای حکمت / ۲۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>. | ||
#فرد [[جاهل]] که در [[امانت]] [[خیانت]] میکند و نیز زنان و سخنچینان. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: نزد سه تن رازهای خود را فاش مکن: [[زن]]، [[سخنچین]] و احمق. | #فرد [[جاهل]] که در [[امانت]] [[خیانت]] میکند و نیز زنان و سخنچینان. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: نزد سه تن رازهای خود را فاش مکن: [[زن]]، [[سخنچین]] و احمق<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>. | ||
*اما گاه بنا به شرایط و ضرورتهایی [[آدمی]] مجبور است [[راز]] خود را با کسانی در میان بگذارد. [[امام]] در این حال شرایطی را بیان میدارد که در آن شرایط نیز [[امنیت]] فرد و [[اسرار]] او را حفظ میکند. میفرماید: زیرکی این است که [[انسان]] رازش را برای شخصی فاش کند که او نیز نزد تو [[رازی]] به [[امانت]] گذاشته باشد. بنابراین [[انسان]] نباید رازهای خود را فاش کند و [[بهترین]] مکان برای [[ذخیره]] رازها سینه [[انسان]] است. اما اگر مجبور به افشای [[اسرار]] شود باید آنها را برای افراد مورد [[اعتماد]] باز گوید که خود نیز از آنها اسراری در [[دل]] دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص | *اما گاه بنا به شرایط و ضرورتهایی [[آدمی]] مجبور است [[راز]] خود را با کسانی در میان بگذارد. [[امام]] در این حال شرایطی را بیان میدارد که در آن شرایط نیز [[امنیت]] فرد و [[اسرار]] او را حفظ میکند. میفرماید: زیرکی این است که [[انسان]] رازش را برای شخصی فاش کند که او نیز نزد تو [[رازی]] به [[امانت]] گذاشته باشد. بنابراین [[انسان]] نباید رازهای خود را فاش کند و [[بهترین]] مکان برای [[ذخیره]] رازها سینه [[انسان]] است. اما اگر مجبور به افشای [[اسرار]] شود باید آنها را برای افراد مورد [[اعتماد]] باز گوید که خود نیز از آنها اسراری در [[دل]] دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||