منشأ انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'صفایی حایری' به 'صفائی حائری'
جز (جایگزینی متن - 'آقای '''علی صفایی حایری'''' به 'حجت الاسلام و المسلمین '''علی صفائی حائری'''') |
جز (جایگزینی متن - 'صفایی حایری' به 'صفائی حائری') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:1100206.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی | [[پرونده:1100206.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی صفائی حائری]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی صفائی حائری]]'''، در کتاب ''«[[تو میآیی (کتاب)|تو میآیی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی صفائی حائری]]'''، در کتاب ''«[[تو میآیی (کتاب)|تو میآیی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار]] میتواند در نابسامانیها، در [[ظلم]] و [[جنگ]]، در [[جهل]] و خدعه و در [[فقر]] و مسکنت، ریشه داشته باشد. [[آدمی]] میتواند امن و [[صلح]] و [[عدل و قسط]] و [[آگاهی]] و [[حکمت]] و [[بینیازی]] و غنا و [[آرامش]] و قرار قلبی را توقع داشته باشد و اگر در واقعیت موفق نشد به [[رؤیا]]، به تخیل، به [[هنر]]، [[دل]] ببندد و یا در راه تحقق اینها قدم بردارد و کار کند و آماده شود که [[انتظار درست]]، [[زمینه سازی]] مناسب است. چه موفقیت تحقق بیابد و یا [[شکست]] روی بنماید و یا درگیری ادامه یابد که [[انتظار]] به معنای [[آمادگی]] و تهیؤ، ملازم با [[پیروزی]] و موفقیت نیست. این نابسامانیها یکی از اساسیترین ریشههای [[انتظار]] عمومی است و عموم [[مردم]] بیشتر با این نابسامانیها تحریک میشوند و سر بر میدارند. | ::::::«[[انتظار]] میتواند در نابسامانیها، در [[ظلم]] و [[جنگ]]، در [[جهل]] و خدعه و در [[فقر]] و مسکنت، ریشه داشته باشد. [[آدمی]] میتواند امن و [[صلح]] و [[عدل و قسط]] و [[آگاهی]] و [[حکمت]] و [[بینیازی]] و غنا و [[آرامش]] و قرار قلبی را توقع داشته باشد و اگر در واقعیت موفق نشد به [[رؤیا]]، به تخیل، به [[هنر]]، [[دل]] ببندد و یا در راه تحقق اینها قدم بردارد و کار کند و آماده شود که [[انتظار درست]]، [[زمینه سازی]] مناسب است. چه موفقیت تحقق بیابد و یا [[شکست]] روی بنماید و یا درگیری ادامه یابد که [[انتظار]] به معنای [[آمادگی]] و تهیؤ، ملازم با [[پیروزی]] و موفقیت نیست. این نابسامانیها یکی از اساسیترین ریشههای [[انتظار]] عمومی است و عموم [[مردم]] بیشتر با این نابسامانیها تحریک میشوند و سر بر میدارند. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
::::::ریشه سوم [[انتظار]] در دعوتها و هدایتهایی است که مستمر و در قطعه قطعه زمان و فصل فصل [[تاریخ]]، آدمهایی را بیدار میکند و صدا میزند و به [[دیدار]] میرساند و از جام [[ملاقات]] سرشار میسازد. این [[سنت]] خداست که در متن [[غفلت]]، [[صیحه]] [[بیداری]] و فریاد [[دعوت]] بلند شود. شما میبینید که در متن گرایشهای [[الحادی]] و مادی، کششهای جدیدی شکل گرفته و [[آدمی]] با طرحهایی از قدرتهای [[روح]] و روان و یا گوشههایی از روابط مجهول و تسخیرهای [[غیر طبیعی]] و نمودهایی از [[توانمندی]] [[انسان]] آشنا میشود که هنوز بودش را نمیشناسد ولی از نمودش و از آثارش میتواند [[بهره]] بگیرد و استفاده ببرد. | ::::::ریشه سوم [[انتظار]] در دعوتها و هدایتهایی است که مستمر و در قطعه قطعه زمان و فصل فصل [[تاریخ]]، آدمهایی را بیدار میکند و صدا میزند و به [[دیدار]] میرساند و از جام [[ملاقات]] سرشار میسازد. این [[سنت]] خداست که در متن [[غفلت]]، [[صیحه]] [[بیداری]] و فریاد [[دعوت]] بلند شود. شما میبینید که در متن گرایشهای [[الحادی]] و مادی، کششهای جدیدی شکل گرفته و [[آدمی]] با طرحهایی از قدرتهای [[روح]] و روان و یا گوشههایی از روابط مجهول و تسخیرهای [[غیر طبیعی]] و نمودهایی از [[توانمندی]] [[انسان]] آشنا میشود که هنوز بودش را نمیشناسد ولی از نمودش و از آثارش میتواند [[بهره]] بگیرد و استفاده ببرد. | ||
::::::در [[تاریخ]]، در متن [[انکار]] [[معاد]] و [[رستاخیز]]، بازگشت [[اصحاب کهف]] مطرح میشود و امروز هم به [[شهادت]] دایرة المعارف<ref>فرهنگ کتاب دنیا، سال انتشار ۱۹۶۷، ذیل لغت بانوی ما فاطیما.</ref>، در پرتقال [[شهر]] فاطیما شکل میگیرد، که هفتاد سال پیش و در هنگامه مارکسیسم و [[الحاد]]<ref>سال ۱۹۱۷، سال انقلاب اکتبر.</ref>، شبحی سفید پوش چوپانهایی را به ساختن معبدی شفا دهنده [[دستور]] میدهد و با پشتگوش اندازی واتیکان [[عاقبت]] با هفده سال تأخیر بنای معبدی گذاشته میشود که بزرگترین اجتماعات و همایش کاتولیکها در آنجا برگزار میشود و هر سال از سیزدهم [[ماه]] می تا سه روز، کیلومترها راه را با زانو طی میکنند تا به معبد [[فاطمه]] دختر [[محمد]] برسند و شفا بگیرند. این رگههای [[دعوت]] در متن [[غفلت]] و این جلوههای [[هدایت]] در [[دل]] دیجور شبهای ضلال و ظلمات، ریشه [[انتظار]] را آبیاری مینماید و بارور میسازد. | ::::::در [[تاریخ]]، در متن [[انکار]] [[معاد]] و [[رستاخیز]]، بازگشت [[اصحاب کهف]] مطرح میشود و امروز هم به [[شهادت]] دایرة المعارف<ref>فرهنگ کتاب دنیا، سال انتشار ۱۹۶۷، ذیل لغت بانوی ما فاطیما.</ref>، در پرتقال [[شهر]] فاطیما شکل میگیرد، که هفتاد سال پیش و در هنگامه مارکسیسم و [[الحاد]]<ref>سال ۱۹۱۷، سال انقلاب اکتبر.</ref>، شبحی سفید پوش چوپانهایی را به ساختن معبدی شفا دهنده [[دستور]] میدهد و با پشتگوش اندازی واتیکان [[عاقبت]] با هفده سال تأخیر بنای معبدی گذاشته میشود که بزرگترین اجتماعات و همایش کاتولیکها در آنجا برگزار میشود و هر سال از سیزدهم [[ماه]] می تا سه روز، کیلومترها راه را با زانو طی میکنند تا به معبد [[فاطمه]] دختر [[محمد]] برسند و شفا بگیرند. این رگههای [[دعوت]] در متن [[غفلت]] و این جلوههای [[هدایت]] در [[دل]] دیجور شبهای ضلال و ظلمات، ریشه [[انتظار]] را آبیاری مینماید و بارور میسازد. | ||
::::::این همه کتابها و داستانهای [[ملاقات]] با مردی که خصوصیت مهدیِ [[فاطمه]] را دارد و یا مردانی که با او هستند و از او [[بهره]] میگیرند، از این [[هدایت]] و [[دعوت]] حکایت مینماید»<ref>[[علی | ::::::این همه کتابها و داستانهای [[ملاقات]] با مردی که خصوصیت مهدیِ [[فاطمه]] را دارد و یا مردانی که با او هستند و از او [[بهره]] میگیرند، از این [[هدایت]] و [[دعوت]] حکایت مینماید»<ref>[[علی صفائی حائری|صفائی حائری؛ علی]]، [[تو میآیی (کتاب)|تو میآیی]]، ص 14 -18.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== |