|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جمع شدن|۱. آیتالله قزوینی؛}}
| |
| [[پرونده:13681099.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد کاظم قزوینی]]]]
| |
| ::::::آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«[[قتل نفس زکیه|ذبح نفس زکیه]] بین رکن ومقام در [[مسجدالحرام]] از علایم حتمی و قطعی [[ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} است؛ ولی درباره نسب ایشان، اختلاف وجود دارد، گفته شده، او حسنی است یا میگویند: حسینی است و این اختلاف در نسب بعد از اینکه ثابت گردید که از خاندان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میباشد، ضرری ندارد. در احادیث وارد درباره ایشان آمده: ممکن است در اوایل جوانی یا نوجوانی باشد که [[امام زمان]] {{ع}}، او را به سمت [[مکه]] میفرستد؛ ولی علیه او میشورند و او را بین رکن و مقام<ref>مقصود از رکن، گوشهای است که حجرالاسود در آن مستقر است و مقام، همان مقام ابراهیم {{ع}} نزدیک کعبه است.</ref> ذبح مینمایند و پس از آن، غضب الهی بر مردم فرا خواهد رسید. بین قیام [[امام زمان]] {{ع}} و [[قتل نفس زکیه]]، ۱۵ روز فاصله میباشد و به این سبب [[نفس زکیه]] خوانده شده، که بدون هیچ گناهی به قتل میرسد و همچنین به این دلیل به قتل میرسد که با شفافیت، پیام [[امام زمان]] {{ع}} را به اهل [[مکه]] ابلاغ مینماید و لا غیر. پیام، شامل چیزی از نوع دشنام و تهدید نیست؛ بلکه مشتمل بر یاری خواستن از اهل [[مکه]] است. خداوند تبارک و تعالی از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} به [[حضرت خضر]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً}}﴾}}<ref> نفس زکیهای را کشتی؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. زیرا از گناهان، پاک بود. احادیثی که در این باره روایت شده است را در این فرصت برای شما باز میگوییم: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]]{{ع}} به یاران خود فرمود: "ای مردم! اهل [[مکه]] من را نمیخواهند؛ ولی من فرستادهای به جانب آنها میفرستم که حجت را بر آنها تمام کنم". پس [[مهدی]]{{ع}}، مردی از اصحابش را فرا میخواند و به او میفرماید: "به طرف [[مکه]] برو و بگو:ای اهل [[مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] [[قائم]]{{ع}} هستم، او به شما میگوید، ما [[اهل بیت]] رحمت، معدن رسالت و خلافت، نوادگان [[محمد]]{{صل}} و نسل [[پیامبران]]{{عم}} هستیم به ما ظلم کردند و ما مظلوم واقع شدیم و مورد فشار قرار گرفتیم و تا به امروز، حق ما را به زور غصب کردند؛ پس از شما میخواهیم که ما را یاری نمایید". هنگامی که این جوان، چنین صحبت نمود، بر سر او میریزند و او را بین رکن و مقام ذبح مینمایند و او نفس زکیه است..."<ref>{{عربی|اندازه=120%|" يَقُولُ الْقَائِمُ {{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي وَ لَكِنِّي مُرْسِلٌ إِلَيْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. در بعضی احادیث، "[[نفس زکیه]]" به فردی گفته شده است که همراه ۷۰ نفر از صالحان در محدوده [[کوفه]] در هنگام ورود لشکر [[سفیانی]] به قتل میرسند. همچنین این لقب به [[سید هاشمی]] نیز گفته شده است؛ ولی شکی نیست که [[قتل نفس زکیه]] از [[نشانههای حتمی ظهور|علایم حتمی ظهور]] است. او کسی است که ۱۵ شب قبل از [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} بین رکن و مقام ذبح میشود»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۳۸-۳۳۹.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
| {{جمع شدن|۲.حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛}}
| |
| [[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیبالله طاهری]]]]
| |
| حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست:
| |
| :::::*«[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: یکی از [[علائم ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} کشته شدن غلامی از [[آل محمد]] در بین رکن و مقام است که نامش [[محمد بن حسن نفس زکیه]] است. در خبری دیگر وارد شده که بین قتل او و آمدن حضرت تنها پانزده روز فاصله است و در خبر دیگر آمده که این [[نفس زکیه]] از یاران و اصحاب [[حضرت مهدی]] است که آن حضرت او را قبل از [[ظهور]] خود میفرستد که به مردم بشارت [[ظهور]] دهد، ولی اهل [[مکه]] او را در بین رکن و مقام میکشند»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری؛حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۲۷۸.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
| {{جمع شدن|3. خانم دکتر خیراللهی و موسوی شکور ؛}}
| |
| [[پرونده:152019.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[فخری سادات موسوی شکور]]]]
| |
| ::::::خانم دکتر '''[[زهرا خیراللهی]]'''و خانم [[فخری سادات موسوی شکور]]، در مقاله ''«[[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند:
| |
| ::::::«یکی دیگر از [[نشانههای حتمی ظهور]] کشته شدن انسان پاک و بی گناه در آستانه قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} بین رکن و مقام است. در حدیثی از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} "[[نفس زکیه]]" را از اولاد [[امام حسین]] {{ع}} دانسته و کشته شدن او را یکی از نشانههای بارز ظهور قرار داده است. {{عربی|اندازه=150%|"وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}} بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ"}}. در مورد نحوه کشته شدن وی گفته شده او مأمور است که در کنار کعبه بگوید: "ما از [[اهل بیت]] رسالت هستیم و از ذریه [[محمد]]{{صل}} و سلاله پیغمبرانیم ما مظلوم واقع شدیم و مردم به ما ستم نمودند و از هنگام رحلت [[پیامبر خاتم|رسول]]{{صل}} تا امروز حق ما غصب شده است. اکنون از شما چشم یاری داریم پس ما را یاری کنید". وقتی آن جوانمرد به این سخن تکلم مینماید، بر او هجوم میآورند و او را بین رکن و مقام به شکل خاصی سر میبرند<ref>زمینهسازان انقلاب جهانی «هاشم شهیدی»، ص ۷۹ - ۸۰.</ref>. فاصله کشته شدن او تا قیام [[قائم]] بیشتر از پانزده روز نمیکشد<ref>جلوههای اعجاز «راوندی»، ص ۸۰۷.</ref>. [[مهدی موعود]]{{ع}} کنار کعبه میایستد و گریه و تضرع میکند، خداوند عزوجل در همین مورد میفرماید:{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ}}﴾}}<ref>یا چه کسی است که وقتی مضطر او را میخواند اجابت کند و ناراحتی را از بین ببرد و شما را خلیفههای در زمین قرار دهد؛ سوره نمل، ۶۲.</ref> این آیه مخصوص به [[اهل بیت]] است<ref>اسرار آل محمد {{صل}}، ص ۴۴۷.</ref>. سپس قیام [[قائم]] از [[مکه]] خواهد بود در حالی که در کنار بیت الله الحرام مردم را صدا میزند و میفرماید: "ای مردم ما از خدا یاری میطلبیم هر کس از مردم که به ما پاسخ داد، چه بهتر، که ما خاندان [[پیامبر]]{{صل}} میباشیم و ما سزاوارترین مردم هستیم به خدا و به [[محمد]]{{صل}}، و هر کس که با من درباره آدم محاجه کند من سزاوارترین مردم به آدم هستم، و هر کس با من درباره نوح گفتگو کند بداند که من سزاوارترین مردم به نوح میباشم، و هر کس با من درباره ابراهیم احتجاج کند باید بداند که من سزاوارترین مردم به ابراهیم هستم، و هر کس با من درباره [[محمد]]{{صل}} محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به محمد هستم، و هر کس با من درباره پیامبران محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به پیامبران هستم، مگر نه اینست که خداوند در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref>"آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را خداوند بر جهانیان برگزید فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خداوند شنوا و دانا است؛ سوره آل عمران، ۳۳-۳۴.</ref>؛ منم بازمانده [[حضرت آدم|آدم]] و ذخیره [[حضرت نوح|نوح]] و برگزیده از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{عم}} و [[محمد]]{{صل}} پس خداوند سیصد و سیزده نفر یاران آن حضرت را بر او گرد میآورد، بدون قرار قبلی و هم چون پارههای ابر پائیز که بهم میپیوندند. و خدا هم در قرآنش در مورد همین افراد است که میفرمایند: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref>هر جا باشید خداوند همه شما را میآورد که خداوند بر همه چیز توانا است؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref><ref>الغیبة «نعمانی ترجمه فهری»، ص ۳۲۹.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودهاند: "آنها که از بستر خود برای یاری [[امام]] [[قائم]]{{ع}} ناپدید شوند سیصد و سیزده مرد هستند به شماره اهل بدر، آن شب در [[مکه]] باشند و در این مورد خدا میفرماید: "هر جا که باشید خدا شما را بیاورد" آنان اصحاب [[قائم]]{{ع}} باشند. و اولین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل، و بعد سیصد و سیزده نفرند، و این عده هر کدام بتوانند راه افتاده و خود را به وی برسانند، که میرسانند، و هر کدام به این صورت به وی نرسند، در رختخوابشان ناپدید میشوند". و منظور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از عبارت: {{عربی|اندازه=150%|"هُمُ الْمَفْقُودُونَ عَنْ فُرُشِهِمْ"}}؛ ایشان از رختخواب مفقود میشوند" همین است؛ و نیز منظور از آیه: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref>پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هر جا باشید خدا همگیتان را میآورد؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref>؛ همین است. و فرمود: "منظور از خیرات، ولایت و محبت [[اهل بیت]]{{عم}} است". هم چنین در مورد اصحاب [[قائم]]{{ع}} در سوره هود فرمودند: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ}}﴾}}<ref>اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده؛ سوره هود، ۸.</ref>؛ منظور از امت معدوده اصحاب [[قائم]]{{ع}} است که در عرض یک ساعت همه یک جا جمع میشوند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۵۹۳.</ref>»<ref>[[زهرا خیراللهی|خیراللهی، زهرا]]؛ [[فخری سادات موسوی شکور|موسوی شکور،فخری سادات]]، [[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]، ص 237-239.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
| {{جمع شدن|4.آقای کامل سلیمان؛}}
| |
| [[پرونده:151955.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[کامل سلیمان]]]]
| |
| ::::::آقای '''[[کامل سلیمان]]'''، در کتاب ''«[[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«'''رسول اکرم {{صل}} میفرماید:'''"مهدی {{ع}} خارج نمیشود تا نفس زکیه کشته شود. چون نفس زکیه کشته شود، ساکنان آسمان و زمین بر آنها غضبناک میشوند آنگاه مهدی {{ع}} ظهور میکنند و مردم در اطراف شمع وجودش گرد آیند آنسان که در شب زفاف در اطراف عروس گرد آیند"<ref>{{عربی|" إِنَّ الْمَهْدِيِّ لَا يَخْرُجُ حَتَّى تُقْتَلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ. فَإِذَا قَتَلْتَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ غَضِبَ عَلَيْهِمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ، فَأُتِيَ النَّاسِ الْمَهْدِيِّ فزفوه كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى زَوْجِهَا لَيْلَةَ عُرْسِهَا! "}}؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵؛ بشارة الاسلام، ص ۱۸۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۱۳، ۱۴۸.</ref>. نفس زکیه لقب یک جوان هاشمی است از آل محمد {{صل}} که در میان قوم خود صاحب مقامی بس رفیع است، در آغاز جنبش سفیانی به مدینه منوره پناهنده میشود و دومین گروه از لشکر سفیانی که برای مقابله با دعوت حق و رویارویی با سپاه حضرت بقیة الله روحی فداه به سوی مدینه گسیل میشوند او را به شهادت میرسانند. هنگامی که سپاه سفیانی مردم حجاز را طعمه شمشیر میسازند و خانههایشان را ویران میکنند و به حریم نوامیس مردم و به حریم حرمین شریفین تجاوز میکنند، نفس زکیه به مکه میرود و در آنجا بانگ دادخواهی و دعوت به سوی آل محمد {{صل}} را بلند میکند. روز ۲۵ ذیحجة الحرام او را بدون هیچ گناهی در میان رکن و مقام مظلومانه ذبح میکنند. خداوند دیگر ستمکاران را مهلت نمیدهد که در شهر حرام و در ماه حرام و در بیت الله الحرام، خون حرام ریختهاند. پس به فاصله ۱۵ روز قیام جهانی حضرت بقیة الله روحی فداه آغاز میشود، که هرگز چنین جنایتی در تاریخ سابقه نداشته است. در مورد سبب ذبح نفس زکیه از امیر مؤمنان {{ع}} چنین نقل شده است که او در مدینه به سوی حق و حقیقت دعوت میکند، چون آنجا نیز ناامن میشود به مکه میگریزد که آنجا نیز صدای خود را برای دعوت به سوی حق و حقیقت بلند میکند و از این حدیث استفاده میشود که نفس زکیه به فرمان حضرت بقیة الله رهسپار مکه میشود و اینک متن حدیث:"قائم {{ع}} به اصحاب خود میفرماید: اهل مکه مرا نمیخواهند ولی من کسی را به سوی آنها میفرستم تا حجت را بر آنها تمام کنم، آنچنان که برای مثل من شایسته است" <ref> {{عربی|" الْقَائِمُ {{ع}} يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: يا قَوْمِ، إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يريدونني، وَ لَكِنَّنِي مُرْسَلُ إِلَيْهِمْ لأحتج عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يُحْتَجُّ عَلَيْهِمْ "}}.</ref>. آنگاه یکی از کسان خود را فرا میخواند و به او میفرماید: به سوی مکه برو و به اهل مکه بگو: ای اهل مکه من فرستاده فلانی هستم به سوی شما، او به شما میفرماید:"ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و خلافت هستیم، ما عترت پیامبر و سلاله پیامبرانیم. ما مظلوم شدیم، به ما ستم کردند و از روزیکه پیامبر رحلت کرد، حق ما را غصب کردند و تا به امروز در دست غاصبان است. ما از شما یاری میطلبیم، ما را یاری کنید. چون پیام آن حضرت را ابلاغ میکند او را میگیرند و در میان رکن و مقام او را ذبح میکنند، که او همان نفس زکیه است"<ref>{{عربی|" إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةَ. وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ {{صل}} وَ سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ. وَ إِنَّا قَدْ ظَلَمَنَا وَ اضطهدنا، وَ قَهَرَنَا وَ ابتز حَقَّنَا مُذْ قُبِضَ نَبِيِّنَا إِلَيَّ وقتنا هَذَا.. وَ نَحْنُ نستنصركم فانصرونا.. فَإِذَا تَكَلَّمَ بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فذبحوه بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، وَ هُوَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ الزام الناصب، ص ۲۲۶؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۴؛ المهدی، ص ۱۹۹.</ref>. پس از ارتکاب این جرم تاریخی، وجدان جهانی بیدار میشود و به دنبال حضرت مهدی {{ع}} میگردند که با او بیعت کنند و این جنایت را محکوم نمایند. بین ذبح نفس زکیه و آغاز قیام شکوهمند حضرت مهدی {{ع}} فقط ۱۵ روز فاصله است که او در ۲۵ ذیحجه به شهادت میرسد و قیام آن حضرت در دهم محرم اتفاق میافتد. یکبار دیگر بانگ جبرئیل در فضا طنینانداز میشود که جهانیان را به بیعت آن حضرت دعوت کرده میفرماید:{{عربی|" الْبَيْعَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}} این بانگ به دنبال بانگ اولی که در ماه رمضان بلند شده و گوش جهانیان را نوازش داده، هرگونه شک و تردید را از بین میبرد و دلها را به سوی آن کعبه موعود جلب میکند. و طومار جنایتها و خیانتها برای همیشه درهم پیچیده میشود.
| |
| :::::: '''امیر مؤمنان {{ع}} میفرماید:'''"از نشانههای ظهور، ذبح شدن او (نفس زکیه) در میان رکن و مقام است"<ref>{{عربی|" الْمَذْبُوحُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "}}؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶.</ref>. "خداوند روی زمین را از لوث ستمگران پاکیزه نمیسازد جز هنگامی که خون حرام ریخته شود"<ref>{{عربی|" لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ الْأَرْضَ مِنَ الظَّالِمِينَ حَتَّى يَسْفِكُ الدَّمَ الْحَرَامِ! "}}؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۶؛ بشارة الاسلام، ص ۴۹.</ref>.
| |
| ::::::'''امام باقر {{ع}} میفرماید:'''"جوانی از آل محمد {{صل}} در میان رکن و مقام کشته میشود که نامش محمد فرزند حسن نفس زکیه است"<ref>{{عربی|" وَ قُتِلَ غُلَامُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ، اسمه مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ ، النَّفْسُ الزَّكِيَّةِ "}}؛ الامام المهدی، ص ۲۲۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸.</ref>. "این مردم تا خون حرامی از ما نریختهاند بر تخت قدرت تکیه میدهند، هنگامی که آن خون حرام را ریختند دیگر زیرزمین برای آنها بهتر از روی زمین است. آن روز در روی زمین یاوری ندارند و در آسمان عذری از آنها پذیرفته نیست. چون خون حرامی از ما بریزند خداوند بنده بینام و نشان و نفوذناپذیری را بر آنها مسلط میکند که همه آنها به دست او ریشهکن میشوند"<ref>{{عربی|" لَا يَزَالُ الْقَوْمُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ مُلْكِهِمْ مَا لَمْ يُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ فَإِذَا أَصَابُوا ذَلِكَ الدَّمَ فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَهُمْ مِنْ ظَهْرِهَا فَيَوْمَئِذٍ لَا يَكُونُ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ نَاصِرٌ وَ لَا فِي السَّمَاءِ عَاذِرٌ. وَ إِذَا أَصَابُوا مِنَّا الدَّمُ الْحَرَامِ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَبْداً مِنْ عَبِيدِهِ أَعْوَرَ وَ لَيْسَ بِأَعْوَرَ، يَكُونُ استئصالهم عَلِيِّ يَدِهِ وَ يَدِ أَصْحَابِهِ "}}؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۵.</ref>. در اینجا منظور از "قوم" بنی امیه است و منظور از خون حرام خون نفس زکیه است و منظور از مرد نفوذناپذیر یکی از انقلابیون آن روز است که به نظر ما شعیب بن صالح کوسه گندمگون است که نکوهش نکوهشکنندهای او را از انجام وظیفه باز نمیدارد»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج2، ص 780-782.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
| ==پاسخ تفصیلی== | | ==پاسخ تفصیلی== |
|
| |
|