عجب در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{ولایت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*پر واضح است که این دو [[بیماری]] روحی، در بیشتر موارد با هم همنشین بوده هریک از دیگری پدید میآید، و زان پس بهوسیله دیگری تقویت میشود؛ هرچند [[حقیقت]] هریک جدای از دیگری بوده از منشائی خاص سرچشمه میگیرد. | *پر واضح است که این دو [[بیماری]] روحی، در بیشتر موارد با هم همنشین بوده هریک از دیگری پدید میآید، و زان پس بهوسیله دیگری تقویت میشود؛ هرچند [[حقیقت]] هریک جدای از دیگری بوده از منشائی خاص سرچشمه میگیرد. | ||
*شاید به علّت آنکه این هردو [[رذیلت]] از مشابهتهائی چند برخوردارند، و در عین حال هر دو در شمار بدترین رذائل هستند، [[قرآن کریم]] این هر دو را یکسان یاد کرده و در کنار هم آورده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«بیگمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتنستای باشد دوست نمیدارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref> | *شاید به علّت آنکه این هردو [[رذیلت]] از مشابهتهائی چند برخوردارند، و در عین حال هر دو در شمار بدترین رذائل هستند، [[قرآن کریم]] این هر دو را یکسان یاد کرده و در کنار هم آورده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«بیگمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتنستای باشد دوست نمیدارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref> | ||
عُجب هرچند خود در شمار رذائل است، امّا رذائل دیگری را نیز به دنبال خود خواهد داشت، [[کبر]]، [[بخل]]، [[حسد]]، [[غضب]]، سرباززدن از پذیرش [[حق]]، [[لجاجت]]، [[غرور]]، [[مال]] و [[مقام]] [[دوستی]]، [[ریاء]]، [[تهمت]]، [[غیبت]]، تمسخر و [[استهزاء]] دیگران، در شمار رذائلی است که از پس این [[رذیلت]]، پدید میآید. سخن اخلاقیان که "عُجب تمامی درهای [[بهشت]] را بر روی [[انسان]] بسته، و تمامی درهای جهنّم را بر روی او باز میکند"، اشاره به همین مطلب دارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۷۹-۱۸۰.</ref>. | *عُجب هرچند خود در شمار رذائل است، امّا رذائل دیگری را نیز به دنبال خود خواهد داشت، [[کبر]]، [[بخل]]، [[حسد]]، [[غضب]]، سرباززدن از پذیرش [[حق]]، [[لجاجت]]، [[غرور]]، [[مال]] و [[مقام]] [[دوستی]]، [[ریاء]]، [[تهمت]]، [[غیبت]]، تمسخر و [[استهزاء]] دیگران، در شمار رذائلی است که از پس این [[رذیلت]]، پدید میآید. سخن اخلاقیان که "عُجب تمامی درهای [[بهشت]] را بر روی [[انسان]] بسته، و تمامی درهای جهنّم را بر روی او باز میکند"، اشاره به همین مطلب دارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۷۹-۱۸۰.</ref>. | ||
*[[قرآن کریم]]، اینان را در شمار زیانکاران دانسته دست آنان را در [[قیامت]] تهی میداند؛ در آیهای از [[آیات قرآن کریم]] بر این نکته سخت پافشاری شده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. هر چند این [[آیه]] در [[مقام]] مذمّت جاهلانی است که از [[جهل]] مرکَّب برخوردارند، امّا اینکه خودشیفتگان مصداق بارز اینگونه [[جاهلان]]، و خودشیفتگی مصداق کامل [[جهل]] مرکَّب است، جای هیچ تردیدی ندارد. | *[[قرآن کریم]]، اینان را در شمار زیانکاران دانسته دست آنان را در [[قیامت]] تهی میداند؛ در آیهای از [[آیات قرآن کریم]] بر این نکته سخت پافشاری شده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. هر چند این [[آیه]] در [[مقام]] مذمّت جاهلانی است که از [[جهل]] مرکَّب برخوردارند، امّا اینکه خودشیفتگان مصداق بارز اینگونه [[جاهلان]]، و خودشیفتگی مصداق کامل [[جهل]] مرکَّب است، جای هیچ تردیدی ندارد. | ||
*همین مطلب در روایتی از [[امام]] [[ابوالحسن]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} نیز اینگونه آمده است: [[علی بن سُوَید]] گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} درباره عُجبی که مایه [[فساد]] و بطلان عمل است، سؤال کردم؛ آن [[حضرت]] فرمودند: "عجب را درجاتی است، یکی از این درجات آن است که برای بندهای [[کردار]] بدش تزیین یافته آن را [[نیک]] به حساب آورده از این رو شیفته آن شود و [[گمان]] برد که در حال انجام کارهای [[نیکو]] است؛ و مرتبهای دیگر از عُجب آن است که [[بنده]] به پروردگارش [[ایمان]] آورد، از این رو در حالی که [[خداوند]] بر او منّت نهاده که هدایش فرموده است، او بهواسطه ایمانش بر [[حضرت]] [[حق]] منّت نهَد"<ref>{{متن حدیث| عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْعُجْبِ الَّذِي يُفْسِدُ الْعَمَلَ فَقَالَ الْعُجْبُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ يُزَيَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَيَرَاهُ حَسَناً فَيُعْجِبَهُ وَ يَحْسَبَ أَنَّهُ يُحْسِنُ صُنْعاً وَ مِنْهَا أَنْ يُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَيَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ فِيهِ الْمَنُّ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۰.</ref>. | *همین مطلب در روایتی از [[امام]] [[ابوالحسن]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} نیز اینگونه آمده است: [[علی بن سُوَید]] گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} درباره عُجبی که مایه [[فساد]] و بطلان عمل است، سؤال کردم؛ آن [[حضرت]] فرمودند: "عجب را درجاتی است، یکی از این درجات آن است که برای بندهای [[کردار]] بدش تزیین یافته آن را [[نیک]] به حساب آورده از این رو شیفته آن شود و [[گمان]] برد که در حال انجام کارهای [[نیکو]] است؛ و مرتبهای دیگر از عُجب آن است که [[بنده]] به پروردگارش [[ایمان]] آورد، از این رو در حالی که [[خداوند]] بر او منّت نهاده که هدایش فرموده است، او بهواسطه ایمانش بر [[حضرت]] [[حق]] منّت نهَد"<ref>{{متن حدیث| عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْعُجْبِ الَّذِي يُفْسِدُ الْعَمَلَ فَقَالَ الْعُجْبُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ يُزَيَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَيَرَاهُ حَسَناً فَيُعْجِبَهُ وَ يَحْسَبَ أَنَّهُ يُحْسِنُ صُنْعاً وَ مِنْهَا أَنْ يُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَيَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ فِيهِ الْمَنُّ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۰.</ref>. |