خودشناسی: تفاوت میان نسخهها
←شناخت، عامل پیشرفت و سعادت انسان
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==[[شناخت]]، عامل [[پیشرفت]] و [[سعادت انسان]]== | ==[[شناخت]]، عامل [[پیشرفت]] و [[سعادت انسان]]== | ||
*آنچه از [[شناخت]] گفته آمد و [[شناخت]] از تواناییها و مراتب [[نفس]] و نیز [[شناخت]] آفات و [[عیوب]] خویشتن، [[بهترین]] بستر برای [[اصلاح]] و [[تربیت]] است. [[شناخت]] آفات [[نفس]]، گام اول در راه [[خودسازی]] [[انسان]] است. تا این [[معرفت]] حاصل نشود، سیر [[آدمی]] در مسیر کمال فراهم نمیشود و این معرفتی نیکوست.<ref>باید توجه داشت که این چنین شناختی در برنامهریزیهای آدمی در تمام مراحل زندگی و اهداف مادی و معنوی امری لازم و ضروری است و در اثر حصول آن، آدمی بهتر و دقیقتر میتواند به سیر تکاملی خود ادامه دهد.</ref> [[امام]] {{ع}} میفرماید: سودمندترین [[شناخت]] آن است که [[آدمی]] [[عیوب]] خود را بشناسد. همچنین [[شناخت]] [[فضایل]] انسانی و مکارم [[اخلاقی]]، [[آدمی]] را به آن وامیدارد تا برای کسب [[فضایل]] [[تلاش]] کند و [[نفس]] خود را از پایگاه حیوانی و ویژگیهای آن، به پایگاه انسانی و ویژگیهای آن برساند. شناختی اینچنین، [[برترین]] [[شناخت]] را برای [[آدمی]] بهدست میدهد، تا راه کمال را، که از وجود خویشتن نشئت میگیرد بهدرستی تشخیص دهد و این راه را به نیکویی بپیماید و استعدادهای خود را در جهت رسیدن به کمال مطلق شکوفا سازد. از این روست که [[معرفت نفس]] و [[شناخت]] خود، [[برترین]] [[معرفت]] و والاترین [[حکمت]] است: [[برترین]] [[معرفت]]، [[شناخت]] [[آدمی]] است خویشتن را<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 380- 381.</ref>. | *آنچه از [[شناخت]] گفته آمد و [[شناخت]] از تواناییها و مراتب [[نفس]] و نیز [[شناخت]] آفات و [[عیوب]] خویشتن، [[بهترین]] بستر برای [[اصلاح]] و [[تربیت]] است. [[شناخت]] آفات [[نفس]]، گام اول در راه [[خودسازی]] [[انسان]] است. تا این [[معرفت]] حاصل نشود، سیر [[آدمی]] در مسیر کمال فراهم نمیشود و این معرفتی نیکوست.<ref>باید توجه داشت که این چنین شناختی در برنامهریزیهای آدمی در تمام مراحل زندگی و اهداف مادی و معنوی امری لازم و ضروری است و در اثر حصول آن، آدمی بهتر و دقیقتر میتواند به سیر تکاملی خود ادامه دهد.</ref> [[امام]] {{ع}} میفرماید: سودمندترین [[شناخت]] آن است که [[آدمی]] [[عیوب]] خود را بشناسد<ref>غررالحکم، ص ۷۱۱: {{متن حدیث|"معرفة المرء بعیوبه أنفع المعارف"}}</ref>. همچنین [[شناخت]] [[فضایل]] انسانی و مکارم [[اخلاقی]]، [[آدمی]] را به آن وامیدارد تا برای کسب [[فضایل]] [[تلاش]] کند و [[نفس]] خود را از پایگاه حیوانی و ویژگیهای آن، به پایگاه انسانی و ویژگیهای آن برساند. شناختی اینچنین، [[برترین]] [[شناخت]] را برای [[آدمی]] بهدست میدهد، تا راه کمال را، که از وجود خویشتن نشئت میگیرد بهدرستی تشخیص دهد و این راه را به نیکویی بپیماید و استعدادهای خود را در جهت رسیدن به کمال مطلق شکوفا سازد. از این روست که [[معرفت نفس]] و [[شناخت]] خود، [[برترین]] [[معرفت]] و والاترین [[حکمت]] است: [[برترین]] [[معرفت]]، [[شناخت]] [[آدمی]] است خویشتن را<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 380- 381.</ref>. | ||
==[[شناخت]]، عامل [[کشف]] استعدادهای [[انسان]]== | ==[[شناخت]]، عامل [[کشف]] استعدادهای [[انسان]]== | ||
*حصول [[شناخت]] باعث [[کشف]] تواناییها و امکانات [[نفس]] میشود. اهمیت این شناخت در قضایای شخصی و [[اجتماعی]] امری [[آشکار]] و [[نادانی]] نسبت به [[نفس]] و نیروها و قابلیتهای آن، موجب زیان بسیاری از [[مردمان]] شده است، زیرا [[مردمان]] از مایه و پایه خویش و حدود کارایی خود ناآگاهاند، پا از گلیم خویش درازتر میکنند و برای خود و دیگران دردسر فراهم میآورند، یا برای رسیدن به کمال و مرتبهای که میتوانند رسید، نمیکوشند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 381.</ref>. | *حصول [[شناخت]] باعث [[کشف]] تواناییها و امکانات [[نفس]] میشود. اهمیت این شناخت در قضایای شخصی و [[اجتماعی]] امری [[آشکار]] و [[نادانی]] نسبت به [[نفس]] و نیروها و قابلیتهای آن، موجب زیان بسیاری از [[مردمان]] شده است، زیرا [[مردمان]] از مایه و پایه خویش و حدود کارایی خود ناآگاهاند، پا از گلیم خویش درازتر میکنند و برای خود و دیگران دردسر فراهم میآورند، یا برای رسیدن به کمال و مرتبهای که میتوانند رسید، نمیکوشند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 381.</ref>. |