بحث:آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بحث:آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۹
، ۲۱ دسامبر ۲۰۱۹بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
::::::آقای دکتر '''[[حسن عبدیپور]]'''، در کتاب ''«[[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای دکتر '''[[حسن عبدیپور]]'''، در کتاب ''«[[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::#«'''[[خداپرستی]]:''' گام نخست برای فرد [[منتظر]] در مسیر [[خودسازی]]، "[[خداپرستی]]" و اجتناب از شیطانپرستی است. [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] و [[مبارزه با شیطان]] است که [[انتظار]] را معنا میبخشد و همه حرکتهای [[انسان]] را به سمت و سوی واحدی سوق میدهد. [[پرستش]] [[خدا]]، در واقع عهدی است که از روز ازل و هنگام [[آفرینش]]، [[خدا]] با [[بشر]] بسته است، در [[قرآن]] میخوانیم: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.</ref>. دغدغه مهم [[حضرت]] هم آن است که [[بشر]] به این [[عهد الهی]]، پایبند باشد؛ چنان که ایشان فرموده است: "اگر [[شیعیان]] ما - که [[خداوند]] آنان را به [[اطاعت]] خویش موفق گرداند. در [[وفای به عهد الهی]]، همدل و همپیمان میشدند، [[سعادت]] [[دیدار]] ما از آنان به تأخیر نمیافتاد"<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.</ref>. شایان ذکر است، [[عهد الهی]]، چیزی جز [[پرستش]] [[خداوند متعال]] نیست و این کارکرد مهم [[انتظار]] است که [[آدمی]] را به [[پیمان]] نخستینی که با [[حضرت]] [[حق]]، برای [[پرستش]] او بسته است، رهنمون میکند. | :::::#«'''[[خداپرستی]]:''' گام نخست برای فرد [[منتظر]] در مسیر [[خودسازی]]، "[[خداپرستی]]" و اجتناب از شیطانپرستی است. [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] و [[مبارزه با شیطان]] است که [[انتظار]] را معنا میبخشد و همه حرکتهای [[انسان]] را به سمت و سوی واحدی سوق میدهد. [[پرستش]] [[خدا]]، در واقع عهدی است که از روز ازل و هنگام [[آفرینش]]، [[خدا]] با [[بشر]] بسته است، در [[قرآن]] میخوانیم: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.</ref>. دغدغه مهم [[حضرت]] هم آن است که [[بشر]] به این [[عهد الهی]]، پایبند باشد؛ چنان که ایشان فرموده است: "اگر [[شیعیان]] ما - که [[خداوند]] آنان را به [[اطاعت]] خویش موفق گرداند. در [[وفای به عهد الهی]]، همدل و همپیمان میشدند، [[سعادت]] [[دیدار]] ما از آنان به تأخیر نمیافتاد"<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.</ref>. شایان ذکر است، [[عهد الهی]]، چیزی جز [[پرستش]] [[خداوند متعال]] نیست و این کارکرد مهم [[انتظار]] است که [[آدمی]] را به [[پیمان]] نخستینی که با [[حضرت]] [[حق]]، برای [[پرستش]] او بسته است، رهنمون میکند. | ||
:::::#'''[[پرهیزگاری]]:''' [[پرهیزگاری]]، ملاک و معیاری است که همه رفتارهای [[آدمی]] را با آن میسنجند و قوهای است که [[آدمی]] با ایجاد آن، تمام [[اعمال]] خویش را جهتدار و پرمعنا میسازد. [[جایگاه]] [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] در [[آموزههای دینی]]، چنان رفیع و پر [[عظمت]] است که [[تقرب]] و ارجمندی [[آدمیان]] در نزد [[خدا]]، با آن سنجیده میشود: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. بیشک این مهم از مقوله "تقوای [[گریز]]" نیست، بلکه تقوایی است که هم فرد و هم اجتماع را به [[سازندگی]] سوق میدهد و [[منتظر]] کسی است که "تقوای مثبت" را در خود، پرورش دهد و کارکرد مهم [[انتظار]]، بروز چنین حالتی در وجود شخص است. با این مبنا فرد [[منتظر]]، بیمبالات نیست و با [[پرهیزگاری]] به مرزهای [[گناه]] و [[حرام]]، نزدیک نمیشود. در [[احادیث اسلامی]] به [[دلیل]] پراهمیت بودن "[[انتظار]]" آن را هم ردیف [[پرهیزگاری]] قلمداد کردهاند چنان که [[امام صادق]] میفرماید: {{متن حدیث|اجْتِنَابَ الْمَحَارِمِ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}<ref>شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۷۹. </ref>. و در جای دیگر، [[انتظار]] و [[پرهیزگاری]] را شرط [[یاری]] [[امام زمان]] قرار داده است: "هر کس شادمان میشود به این که از [[یاران حضرت قائم]] باشد، پس [[انتظار]] بورزد و بر پایه [[تقوا]] و خوش خلقی، [[رفتار]] نماید، در حالیکه [[منتظر]] است" | :::::#'''[[پرهیزگاری]]:''' [[پرهیزگاری]]، ملاک و معیاری است که همه رفتارهای [[آدمی]] را با آن میسنجند و قوهای است که [[آدمی]] با ایجاد آن، تمام [[اعمال]] خویش را جهتدار و پرمعنا میسازد. [[جایگاه]] [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] در [[آموزههای دینی]]، چنان رفیع و پر [[عظمت]] است که [[تقرب]] و ارجمندی [[آدمیان]] در نزد [[خدا]]، با آن سنجیده میشود: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. بیشک این مهم از مقوله "تقوای [[گریز]]" نیست، بلکه تقوایی است که هم فرد و هم اجتماع را به [[سازندگی]] سوق میدهد و [[منتظر]] کسی است که "تقوای مثبت" را در خود، پرورش دهد و کارکرد مهم [[انتظار]]، بروز چنین حالتی در وجود شخص است. با این مبنا فرد [[منتظر]]، بیمبالات نیست و با [[پرهیزگاری]] به مرزهای [[گناه]] و [[حرام]]، نزدیک نمیشود. در [[احادیث اسلامی]] به [[دلیل]] پراهمیت بودن "[[انتظار]]" آن را هم ردیف [[پرهیزگاری]] قلمداد کردهاند چنان که [[امام صادق]] میفرماید: {{متن حدیث|اجْتِنَابَ الْمَحَارِمِ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}<ref>شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۷۹. </ref>. و در جای دیگر، [[انتظار]] و [[پرهیزگاری]] را شرط [[یاری]] [[امام زمان]] قرار داده است: "هر کس شادمان میشود به این که از [[یاران حضرت قائم]] باشد، پس [[انتظار]] بورزد و بر پایه [[تقوا]] و خوش خلقی، [[رفتار]] نماید، در حالیکه [[منتظر]] است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰. </ref>. | ||
<ref>{{متن حدیث|مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰. </ref>. | |||
:::::#'''[[اخلاق نیکو]]:''' کار کرد مهمی که میتوان از "[[انتظار]]" توقع داشت، آراستن فرد [[منتظر]] به [[اخلاق پسندیده]] و [[حسن معاشرت]] با [[مردم]] است. بیشک [[منتظران واقعی]] [[حضرت]]، وی را همچون [[پیامبر گرامی اسلام]]، تلاشگری بزرگ در جهت تکمیل [[مکارم اخلاق]] میدانند و اساساً [[ظهور]] او را برای همین منظور، لازم میدانند؛ یعنی برای [[اصلاح]] زشتیهای [[اخلاقی]] و پلیدیهای [[اجتماعی]]. از این رو، خود باید به [[بهترین]] [[اخلاق]] آراسته باشند. [[یاوران]] آن [[حضرت]]، خوش اخلاقترین افراد [[جامعه]] اسلامیاند. در [[حدیثی]] از [[امام صادق]] آمده است که: {{عربی|وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ}}<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. مطابق این [[حدیث]]، [[انتظار]] به حرف و سخن نیست، بلکه در [[کردار]] نیکوی شخص، نمودار میگردد. باصبر، بانیکو سخن گفتن با رفتارهای [[پسندیده]] در [[همسایگی]] و [[همنشینی]]. | :::::#'''[[اخلاق نیکو]]:''' کار کرد مهمی که میتوان از "[[انتظار]]" توقع داشت، آراستن فرد [[منتظر]] به [[اخلاق پسندیده]] و [[حسن معاشرت]] با [[مردم]] است. بیشک [[منتظران واقعی]] [[حضرت]]، وی را همچون [[پیامبر گرامی اسلام]]، تلاشگری بزرگ در جهت تکمیل [[مکارم اخلاق]] میدانند و اساساً [[ظهور]] او را برای همین منظور، لازم میدانند؛ یعنی برای [[اصلاح]] زشتیهای [[اخلاقی]] و پلیدیهای [[اجتماعی]]. از این رو، خود باید به [[بهترین]] [[اخلاق]] آراسته باشند. [[یاوران]] آن [[حضرت]]، خوش اخلاقترین افراد [[جامعه]] اسلامیاند. در [[حدیثی]] از [[امام صادق]] آمده است که: {{عربی|وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ}}<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. مطابق این [[حدیث]]، [[انتظار]] به حرف و سخن نیست، بلکه در [[کردار]] نیکوی شخص، نمودار میگردد. باصبر، بانیکو سخن گفتن با رفتارهای [[پسندیده]] در [[همسایگی]] و [[همنشینی]]. | ||
:::::#'''[[مهرورزی]]:''' [[انسان]] منتظری که خود و هستی را شناخته و با این [[شناخت]]، "[[خدا]]" را دریافته است به او [[عشق]] میورزد و با همین ویژگی، [[عاشق]] همه موجودات او نیز میشود: "عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست". در این میان، بیشترین علاقه او، به "[[انسان]]" است که همنوع خویش میباشد و نیازها و خواستههای همانند او دارد. لذا در سراسر [[آموزههای دینی]]، مهر و [[محبت]] به [[بندگان خدا]]، نشانه بارز [[ایمان]] شناخته شده است. اساسا بنا به فرمایش [[امام صادق]] [[دین]] چیزی جز [[محبت]] نیست: {{متن حدیث|هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۷ و بحارالانوار، ج۲۷، ص۹۵.</ref>. کارکرد [[انتظار]] آن است که این حالت [[مهرورزی]] را در فرد [[منتظر]]، تقویت میکند، زیرا باید [[منتظران ظهور]] او را [[دوست]] داشت و از احوالشان جویا شد و به آنان مهر ورزید. [[رسول خدا]] فرمود: "خوشا به حال کسیکه "[[قائم اهل بیت]]" مرا [[درک]] کند در حالیکه در زمان غیبتش و قبل از [[قیام]] به او [[اقتدا]] نموده و [[دوست]] بدارد دوستانش را و با دشمنانش [[دشمنی]] کند"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ}}؛ | :::::#'''[[مهرورزی]]:''' [[انسان]] منتظری که خود و هستی را شناخته و با این [[شناخت]]، "[[خدا]]" را دریافته است به او [[عشق]] میورزد و با همین ویژگی، [[عاشق]] همه موجودات او نیز میشود: "عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست". در این میان، بیشترین علاقه او، به "[[انسان]]" است که همنوع خویش میباشد و نیازها و خواستههای همانند او دارد. لذا در سراسر [[آموزههای دینی]]، مهر و [[محبت]] به [[بندگان خدا]]، نشانه بارز [[ایمان]] شناخته شده است. اساسا بنا به فرمایش [[امام صادق]] [[دین]] چیزی جز [[محبت]] نیست: {{متن حدیث|هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۷ و بحارالانوار، ج۲۷، ص۹۵.</ref>. کارکرد [[انتظار]] آن است که این حالت [[مهرورزی]] را در فرد [[منتظر]]، تقویت میکند، زیرا باید [[منتظران ظهور]] او را [[دوست]] داشت و از احوالشان جویا شد و به آنان مهر ورزید. [[رسول خدا]] فرمود: "خوشا به حال کسیکه "[[قائم اهل بیت]]" مرا [[درک]] کند در حالیکه در زمان غیبتش و قبل از [[قیام]] به او [[اقتدا]] نموده و [[دوست]] بدارد دوستانش را و با دشمنانش [[دشمنی]] کند"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ}}؛ |