پرش به محتوا

بحث:آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
|-
|-
|}
|}
===[[جایگاه انتظار]]===
 
*[[عقیده]] به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]] و ایجاد [[آمادگی]] در کل عالم و در یک عبارت "[[انتظار]] داشتن" امر حیاتی و لازمی است که [[پیشوایان دینی]] آن را راهبردی مهم در [[دوران غیبت]] دانسته و علاوه بر امر نمودن نسبت به آن، به [[وجوب]] [[انتظار]] هم اشاره کرده‌اند<ref>ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص ۲۲۳؛ [[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص ۱۲؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۲۱.</ref>. در [[تفکر شیعی]] [[انتظار مهدی]] [[موعود]] {{ع}} همواره به عنوان یکی از اصول [[مسلم]] [[اعتقادی]] مطرح و [[انتظار]] آن [[منجی]] از اهمیت و [[جایگاه]] خاصی برخوردار بوده و بخش عظیمی از [[معارف]] [[شیعی]] را به خود اختصاص داده است<ref>ر.ک. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، [[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]، ص ۱۶ ـ ۱۸.</ref>.
===[[دلایل]] [[ضرورت انتظار]]===
*اهمیت و [[ضرورت]] دورۀ [[انتظار]] را می‌توان از زوایای مختلف بررسی کرد:
====توجه به معنا و [[حقیقت انتظار]]====
*[[انتظار]] یک دورۀ [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی]] است و هر [[انقلاب]] و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. این خاصیت [[انتظار]] است که [[منتظر]] را وادار می‌کند تا کمبودها را حدس بزند و مانع‌ها را بشناسد و برای زدودن آنها، برنامه بریزد. بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دورۀ [[انتظار]] [[ضرورت]] است و هر [[قدر]] اهداف انقلابی بزرگ‌تر باشد، دورۀ [[انتظار]] آن هم گسترده‌تر خواهد بود<ref>ر.ک. [[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۲۳ ـ ۲۷.</ref>.
====بررسی اوراق زرین [[تاریخ]]====
*همۀ [[ادیان]] و اکثر [[ملل]] در [[انتظار]] شخصی به سر می‌برند که با [[قیام]] خود [[جهان]] را از [[ظلم]] و [[فساد]] و [[گناه]] [[پاک]]، و عدالتی همه جانبه و فراگیر را در [[زمین]] [[حاکم]] خواهد کرد. تحقق چنین اتفاق نظری میان [[پیروان ادیان]] گذشته و اکثر [[ملت‌ها]] و [[اقوام]] و نیز نوابغ و [[فلاسفه]] [[غرب]] ـ با وجود تعدد [[ادیان]] و فاصله بسیار میان [[باورها]] و [[اختلاف]] [[افکار]] آنان ـ بر اصل ایدۀ [[منجی]] باوری و [[انتظار]] [[منجی]] هیچگاه ممکن نیست بدون مدرک و پشتوانه‌ای [[استوار]] و اصیل باشد؛ زیرا نظایر چنین [[وحدت]] نظر [[جهان]] شمولی عادة بدون وجود [[سند]] و [[دلیل]] عقل‌پسند و معتبر صورت نمی‌پذیرد<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>. همچنین [[ضرورت]] و اهمیت دورۀ [[انتظار]] را از لابه لای صفحات [[تاریخ]] نیز می‌توان به دست آورد. پس از [[رحلت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[سیدالشهداء]]{{ع}} تا امروز، ریشۀ تمام حرکت‌ها و [[نهضت‌های شیعی]] علیه [[باطل]] و استثمارگران، همین فلسفۀ [[اجتماعی]] [[انتظار]] و [[عقیده]] به ادامۀ [[مبارزه]] تا [[پیروزی]] [[حق]] بوده است. این امر چنان مورد توجه بزرگان [[دین]] قرار گرفته تا آنجا که یکی از معیارهای پذیرش [[اعمال]] نامیده شده است<ref>ر.ک. ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ص ۲۰۰.</ref>.
====فلسفۀ [[بعثت]] [[انبیاء]]====
*[[هدف]] اساسی [[بعثت پیامبران]]، کامل کردن شرایط رشد و کمال برای انسان‌هاست و نیز به [[گواهی]] [[قرآن]] [[مأموریت]] بنیادین [[پیامبران]]، اشاعۀ [[توحید]] و [[پرستش]] خداست، منتها برای هیچکدام از آنان، شرایط تحقق جامعۀ [[توحیدی]] فراهم نگردیده و در نتیجه، [[غایت]] [[خلقت انسان]] و [[بعثت انبیا]] تحقق نیافته است. اکنون دو راه پیش روی [[تاریخ]] قرار دارد: یا راهی را خواهد رفت که تاکنون رفته است و چنانکه برخی می‌پندارند [[بشر]] [[آینده]] با [[قدرت]] فوق‌العاده و امکانات و ابزار بسیار پیشرفتۀ خویش، [[سعادت]] و [[زندگی]] [[انسان]] را در معبد [[خودپرستی]] و [[هوای نفس]] [[قربانی]] خواهد کرد، که در این صورت [[بعثت انبیا]] لغو خواهد بود و یا اینکه سرانجام [[تاریخ]]، با ارادۀ قاهرۀ [[خداوند بزرگ]] و با [[مشیت]] او رقم خواهد خورد و برای همیشه، [[زمین]] از آن [[صالحان]] خواهد بود و این [[اراده]] با دست [[با کفایت]] [[وارث]] [[انبیا]] و [[ذخیره الهی]] و [[منجی آخرالزمان]] محقق خواهد شد<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
====بشارت‌های [[قرآن]]====
*[[قرآن کریم]] با بشارت‌های متعددی که درباره [[آینده جهان]] داده است همۀ تشنگان [[فضیلت]] را به [[آمادگی]] برای رسیدن به وضعیت ایده‌آل [[جهان]] که از آن [[بندگان]] [[صالح]] خداست [[دعوت]] می‌نماید و به این وسیله [[روح]] حرکت و [[پویایی]] را در رگ‌های [[بشریت]] به جریان انداخته است. در [[قرآن کریم]] وعدۀ روزی داده شده است که [[حق]] پرستان و [[صالحان]] [[جهان]]، [[وارثان زمین]] خواهند شد. این [[وعده]] در آیاتی چند از جمله در [[آیات]] به چشم می‌خورد مانند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. با این بیان [[نورانی]] [[قرآن کریم]] به همه [[صالحان]] [[بشارت]] می‌دهد که از وجود [[فساد]] و [[تباهی]] در عالم مأیوس نگردید و [[منتظر]] باشید که [[عاقبت]] این [[دنیا]] از آن [[پاکان]] و [[صالحان]] است و با آمدن [[منجی]] [[الهی]]، [[زمین]] گلستان خواهد شد<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
====بحران‌ها و بن‌بست‌ها====
*[[بشریت]] امروزه به هر محوری که در [[زندگی]] پیش روی دارد نظر می‌افکند، خود را در حصار ناکامی و [[سرخوردگی]] می‌بیند و برای [[نجات]] از این گرفتاری به هر سوی سر می‌کشد و به [[فکر]] چاره‌ای می‌افتد. چون این راه چاره‌ها و [[تدابیر]] به منبع [[فیض الهی]] متّصل نیستند نه تنها عطش روحی او را برطرف نمی‌سازند. بن‌بست‌هایی که [[بشریت]] را [[مضطر]] می‌کند تا به [[ظهور]] یک [[منجی]] و [[مصلح جهانی]] [[دل]] ببندد بدین قرار است:
#بن‌بست [[علم]] و [[صنعت]]: [[بشر]] با [[انقلاب]] صنعتی در این [[خیال]] بود که بر همۀ مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و [[رفاه]] و [[آسایش]] خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد [[علم]] و [[صنعت]] بدون توجه به ارزش‌های انسانی، تولید سلاح‌های [[کشتار]] جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر [[جهان]] آن را به دست گرفتند و در این بین آنچه [[شکست]] می‌خورد [[انسانیت]] است.
#بن‌بست [[سیاسی]]: [[بشر]] برای [[اصلاح]] [[حاکمیت]] [[سیاسی]] و [[نجات]] از گرفتاری حکومت‌های [[ملوک]] الطوایفی به حکومت‌های [[پادشاهی]] و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع [[حکومت‌ها]] به دیکتاتورهای [[خون]] آشامی تبدیل شده‌اند که [[حق آزادی]] و حیات را از [[انسان‌ها]] سلب می‌کنند و برای رهایی از این مشکل به چاره‌اندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد [[اندیشه]] بشری حکومت‌های مبتنی بر [[دموکراسی]] بود که در تجربه ثابت گشت [[مردم]] از این نوع مترقی [[حکومت]] نیز سرخورده و [[دل]] سرد شده‌اند<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
====ارتباط [[انسان]] با هستی====
*مطلب دیگری که [[ظهور منجی]] و [[لزوم انتظار]] آن را ثابت می‌کند این است که [[انسان]] با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ [[انسان]] را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر [[آشکار]] می‌شود نه [[علم]] و نه غریزه [[کفایت]] لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند و از طرفی دیگر، حرکت [[آدمی]] با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده [[انسان]] با [[جهان]] و هستی ناچار باید [[انتظار]] طلایه‌داری [[الهی]] را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را [[رهبری]] کند<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
====بررسی مواضع [[دشمنان]]====
*در اهمیت دوران [[انتظار]] همین بس که [[دشمنان]]، آن را [[مانع]] تسلط خود بر [[مسلمانان]] برشمرده‌اند و دو نکته را عامل [[پایداری]] [[شیعه]] می‌دانند: "نگاه سرخ" [[شیعیان]]، یعنی [[عاشورا]] و "نگاه سبز" شان یعنی [[انتظار]]<ref>به نقل از: مجله بازتاب اندیشه، خرداد ۸۰، ص ۱۹۳ (مجله موعود، ش ۲۵ و ۲۶). </ref>.
===[[روایات]] [[ضرورت انتظار]]===
*در بسیاری از [[روایات]] بر [[لزوم]] و [[ضرورت]] بلکه [[وجوب]] [[انتظار حضرت مهدی]] [[موعود]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] تصریح شده است<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>:
#[[امام جواد]]{{ع}} می‌‌فرماید: «همانا [[قیام]] کنندۀ از ما [[اهل بیت]] همان [[مهدی]] است که [[انتظار]] او در زمان غیبتش [[واجب]] است».<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ"}}؛ کمال الدین، ج ۲؛ ص ۲۷۷. </ref>
#از [[ابوبصیر]] [[روایت]] شده است، روزی [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود فرمودند<ref>{{متن حدیث|"أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِم‏{{ع}}..."}}؛ الغیبه(نعمانی)، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.</ref>: «...آیا شما را خبر ندهم به چیزی که [[خداوند عزوجل]] هیچ عملی را جز به وسیله آن از [[بندگان]] قبول نمی‌کند؟! گفتم: آری. فرمود: [[گواهی]] دادن به اینکه هیچ کس [[شایسته]] [[پرستش]]، جز [[خداوند]] نیست و اینکه [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] و فرستادۀ اوست، و [[اقرار]] کردن به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده و [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما ـ [[اهل بیت]]{{ع}} ـ و [[تسلیم]] شدن در برابر [[دستورات]] آنان و [[پرهیزگاری]] و [[اجتهاد]] (کوشش) و [[صبر]] و [[انتظار]] برای آمدن [[قائم]]{{ع}}..».<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۲۱.</ref>.
#در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} یکی از ملاک‌های [[قبولی اعمال]] [[بندگان]]، [[انتظار مهدی]] [[قائم آل محمد]]{{ع}}، عنوان شده است<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰</ref>. از این [[روایات]] روشن می‌‌شود [[دین‌داری]] و [[بندگی خدا]] جز به شرط تحقق [[انتظار قائم]]، امکان ندارد<ref>ر.ک. [[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۴۰.</ref>.
===نتیجه‌گیری===
*بنابراین، [[انتظار]] به عنوان یکی از اصول [[مسلم]] [[اعتقادی]]، امری لازم و حیاتی است که با توجه به [[حقیقت انتظار]]، بررسی [[تاریخ]] و مواضع [[دشمنان]] [[ضرورت]] آن معلوم می‌‌شود و در بسیاری از [[روایات]] بر [[وجوب]] آن تصریح شده است


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش