پرش به محتوا

هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دستورات الهی' به 'دستورات الهی'
جز (جایگزینی متن - 'اختصاصی دانشنامه امامت و ولایت' به 'اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت')
جز (جایگزینی متن - 'دستورات الهی' به 'دستورات الهی')
خط ۴۱: خط ۴۱:
===ذات هدفدار [[انتظار]]===
===ذات هدفدار [[انتظار]]===
*[[انتظار]]، در [[منتظر]] غوغایی [[مبارک]] و حرکتی [[هدف]] دار پدید می‌آورد، هر چه [[منتظر]]، به [[حقیقت انتظار]]، نزدیک‌تر شود، سرعت حرکت او به سوی مقصد بیشتر خواهد شد. در پرتو [[انتظار]]، [[آدمی]] از خود محوری رهایی می‌یابد و خود را جزئی از [[جامعه اسلامی]] می‌بیند؛ بنابراین می‌کوشد تا [[جامعه]] را در [[حد ]][[توان]] خود به [[صلاح]] و درستی نزدیک کند<ref>ر.ک. [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref>.
*[[انتظار]]، در [[منتظر]] غوغایی [[مبارک]] و حرکتی [[هدف]] دار پدید می‌آورد، هر چه [[منتظر]]، به [[حقیقت انتظار]]، نزدیک‌تر شود، سرعت حرکت او به سوی مقصد بیشتر خواهد شد. در پرتو [[انتظار]]، [[آدمی]] از خود محوری رهایی می‌یابد و خود را جزئی از [[جامعه اسلامی]] می‌بیند؛ بنابراین می‌کوشد تا [[جامعه]] را در [[حد ]][[توان]] خود به [[صلاح]] و درستی نزدیک کند<ref>ر.ک. [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref>.
*[[هدف]] و [[غایت]] [[انتظار فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] [[آشکار]] شود و جدایی‌ها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات]] [[الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل آن، که [[پیشوایان]] معصومین‌اند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام و [[آشکار]] [[اجرا]] شود<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
*[[هدف]] و [[غایت]] [[انتظار فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] [[آشکار]] شود و جدایی‌ها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل آن، که [[پیشوایان]] معصومین‌اند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام و [[آشکار]] [[اجرا]] شود<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.




خط ۶۲: خط ۶۲:
::::::[[ابو بصير]] می‌‌گوید به [[حضرت صادق]]{{ع}}عرض کردم فدایتان شوم [[فرج]] کی خواهد بود؟ [[حضرت]] فرمودند: {{متن حدیث|يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا اَلْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لاِنْتِظَارِ}}<ref> الکلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص۳۷۱.</ref>؛ ای [[ابا بصیر]]! تو هم از جمله دنیاخواهانی؟ كسی كه این امر را بشناسد، برای او به‌واسطه انتظارش [[فرج]] حاصل شده است. از [[عتاب]] [[حضرت صادق]] به [[ابوبصیر]] و این که تو نباید از کسانی باشی که [[فرج]] را برای [[دنیا]] می‌‌خواهند چنین برداشت می‌‌شود که [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] در [[امور دنیوی]] [[شایسته]] [[مؤمن]] نیست و [[پیشوایان معصوم]] از این که چشم براهی [[منتظران]] به [[هدف]] رسیدن به چنین غایتی باشد ناخرسند بوده‌اند.
::::::[[ابو بصير]] می‌‌گوید به [[حضرت صادق]]{{ع}}عرض کردم فدایتان شوم [[فرج]] کی خواهد بود؟ [[حضرت]] فرمودند: {{متن حدیث|يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا اَلْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لاِنْتِظَارِ}}<ref> الکلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص۳۷۱.</ref>؛ ای [[ابا بصیر]]! تو هم از جمله دنیاخواهانی؟ كسی كه این امر را بشناسد، برای او به‌واسطه انتظارش [[فرج]] حاصل شده است. از [[عتاب]] [[حضرت صادق]] به [[ابوبصیر]] و این که تو نباید از کسانی باشی که [[فرج]] را برای [[دنیا]] می‌‌خواهند چنین برداشت می‌‌شود که [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] در [[امور دنیوی]] [[شایسته]] [[مؤمن]] نیست و [[پیشوایان معصوم]] از این که چشم براهی [[منتظران]] به [[هدف]] رسیدن به چنین غایتی باشد ناخرسند بوده‌اند.
::::::[[روایات]] دیگری که سطح بالاتری از [[غایت]] [[انتظار]] را توضیح می‌‌دهد این [[روایت]] است: [[عمار ساباطی]] گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: کدامیک از این دو بهتر است؟: [[عبادت]] پنهانی با [[امام]] [[پنهان]] از شما [[خانواده]] در زمان [[دولت]] [[باطل]] یا [[عبادت]] در [[زمان ظهور]] و [[دولت حق]] با [[امام]] [[آشکار]] از شما؟ فرمود: ای [[عمار]]! بخدا که [[صدقه]] دادن پنهانی از [[صدقه]] دادن آشکارا بهتر است، و همچنین بخدا [[عبادت]] شما در پنهانی با [[امام]] پنهانتان در زمان [[دولت]] [[باطل]] و [[ترس]] شما از [[دشمن]] و در حال [[صلح]] با [[دشمن]] (و [[تقیه]] از او مانند دوران [[ائمه]] بعد از [[امام حسین]]) بهتر است از کسی که [[عبادت]] کند خدای- عز و جل ذکره- را در [[زمان ظهور]] [[حق]] با [[امام]] بر [[حق]] [[آشکار]] و در زمان [[دولت حق]]. [[عبادت]] با [[ترس]] و در زمان [[دولت]] [[باطل]] مانند [[عبادت]] در زمان [[امنیت]] و [[دولت حق]] نیست (مانند زمان [[پیغمبر]] و زمان [[ظهور امام عصر]] زیرا [[عبادت]] پنهانی علاوه بر [[مشقت]] و صعوبتش از [[ریا]] و سمعه دورتر و باخلاص و [[تقرب]] نزدیکتر است). و بدانید هر کس از شما که در این زمان [[نماز]] واجبش را در وقتش به جماعت گزارد و از دشمنش [[پنهان]] کند و آن را تمام و کامل بجا آورد، [[خدا]] برای او [[ثواب]] پنجاه [[نماز واجب]] به جماعت گزارده بنویسد و کسی که از شما [[نماز]] واجبش را فرادی و در وقتش بخواند و درست و کامل بجا آورد، و از دشمنش [[پنهان]] کند، خدای عز و جل [[ثواب]] بیست و پنج [[نماز واجب]] فرادی برایش بنویسد، و هر کس از شما که یک [[نماز]] نافله را در وقتش بخواند و کامل ادا کند، [[خدا]] برای او [[ثواب]] ده [[نماز]] نافله نویسد. و آنکه از شما کار [[نیکی]] انجام دهد، خدای عز و جل برای او بجای آن بیست حسنه نویسد و [[حسنات]] [[مؤمن]] از شما را خدای عز و جل چند برابر کند، اگر [[حسن]] عمل داشته باشد و نسبت بدین و [[امام]] و [[جان]] خود بi تقیه [[معتقد]] باشد و زبان خود را نگه دارد، همانا خدای عز و جل [[کریم]] است. من عرض کردم قربانت گردم، بخدا که شما مرا بعمل [[تشویق]] فرمودی و برانگیختی، ولی من [[دوست]] دارم بدانم دلیلش چیست که [[اعمال]] ما از [[اعمال]] [[اصحاب]] [[امامی]] که [[آشکار]] باشد، در زمان [[دولت]] [[حی]] بهتر است، با وجود اینکه همه یک [[دین]] داریم؟ فرمود: زیرا شما در وارد شدن بدین خدای عز و جل و انجام دادن [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و هر [[کار خیر]] و دانشی برایشان [[سبقت]] دارید، و نیز نسبت بعبادت خدای- عز ذکره- در پنهانی از [[دشمن]] با [[امام]] [[پنهان]] [[سبقت]] دارید، در حالی که [[مطیع]] او هستید و مثل او [[صبر]] می‏‌کنید، و در [[انتظار]] [[دولت حق]] می‌‏باشید، و در باره [[امام]] و [[جان]] خود از [[سلاطین]] [[ستمگر]] [[ترس]] دارید، [[حق امام]] (چون [[منصب امامت]] و [[خمس]]) و [[حقوق]] خود را (مانند [[زکات]] و [[خراج]]) در دست [[ستمگران]] می‌‏بینید که از شما باز می‏‌گیرند و شما را بکسب و زراعت در [[دنیا]] و طلب روزی ناچار می‏‌کنند، علاوه بر موضوع [[صبر]] شما نسبت بدین و عبادتتان و [[اطاعت از امام]] و [[ترس]] از دشمنتان، بدین جهات است که خدای عز و جل [[ثواب]] [[اعمال]] شما را چند برابر فرموده است، گوارا [[باد]] بر شما. عرض کردم: قربانت گردم، پس در صورتی که ما در زمان [[امامت]] شما و [[فرمانبرداری]] از شما نیکوکارتر و با [[ثواب]] بیشتر از [[اصحاب]] [[دولت حق]] و [[عدالت]] باشیم، شما [[عقیده]] ندارید [[آرزو]] نکنیم‏ که‏ ما از [[اصحاب حضرت قائم]] باشیم و [[حق]] ظاهر شود؟ فرمود: سبحان اللَّه!! شما [[دوست]] ندارید که خدای- تبارک و تعالی- [[حق]] و [[عدالت]] را در بلاد ظاهر کند؟ و [[وحدت]] کلمه پدید آورد؟ و میان دل‌های پراکنده الفت دهد؟ و [[مردم]] [[خدا]] را در روی زمینش [[نافرمانی]] نکنند؟ و حدود [[خدا]] در میان خلقش [[اجرا]] شود و [[خدا]] [[حق]] را به اهلش برگرداند تا [[حق]] [[آشکار]] شود و از [[ترس]] هیچ یک از [[مردم]] [[حق]] پوشیده نگردد، (اینها نتایجی است بسیار بزرگ و سودمند برای همگان که از [[ظهور امام زمان]] و برقراری [[دولت حق]] بدست می‏‌آید و چگونه می‏‌شود که [[مسلمان]] این [[آرزو]] را نداشته باشد) هان بخدا، ای [[عمار]]! هر کدام از شما ([[شیعیان]]) بر این حالی که اکنون دارید ([[عبادت]] با [[خوف]] و [[تقیه]]) بمیرد از بسیاری از [[شهداء]] [[بدر]] و [[احد]] بهتر و [[برتر]] است، پس مژده [[باد]] شما را (از بسیاری از [[شهدا]] فرمود تا مانند [[حمزه]] [[سید الشهدا]] را خارج کند)<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}أَيُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ فَقَالَ يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلَانِيَةِ وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ‏ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْكُمُ الْيَوْمَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ مُسْتَتِرٍ بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْسِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَهُ مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَانِيَّةً وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً نَافِلَةً لِوَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عِشْرِينَ حَسَنَةً وَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْكُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ بِالتَّقِيَّةِ عَلَى دِينِهِ وَ إِمَامِهِ وَ نَفْسِهِ وَ أَمْسَكَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ فَقَالَ إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ فِقْهٍ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ سِرّاً مِنْ عَدُوِّكُمْ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ مُطِيعِينَ لَهُ صَابِرِينَ مَعَهُ مُنْتَظِرِينَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفِينَ عَلَى إِمَامِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ مِنَ الْمُلُوكِ الظَّلَمَةِ تَنْتَظِرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِكُمْ وَ حُقُوقِكُمْ فِي أَيْدِي الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ يَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْيَوْمَ فِي إِمَامَتِكَ وَ طَاعَتِكَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِي الْبِلَادِ وَ يَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِي خَلْقِهِ وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّى لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ أَمَا وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ لَا يَمُوتُ مِنْكُمْ مَيِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا- إِلَّا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ فَأَبْشِرُوا}}. الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1 - ص 333 - 335.</ref>.   
::::::[[روایات]] دیگری که سطح بالاتری از [[غایت]] [[انتظار]] را توضیح می‌‌دهد این [[روایت]] است: [[عمار ساباطی]] گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: کدامیک از این دو بهتر است؟: [[عبادت]] پنهانی با [[امام]] [[پنهان]] از شما [[خانواده]] در زمان [[دولت]] [[باطل]] یا [[عبادت]] در [[زمان ظهور]] و [[دولت حق]] با [[امام]] [[آشکار]] از شما؟ فرمود: ای [[عمار]]! بخدا که [[صدقه]] دادن پنهانی از [[صدقه]] دادن آشکارا بهتر است، و همچنین بخدا [[عبادت]] شما در پنهانی با [[امام]] پنهانتان در زمان [[دولت]] [[باطل]] و [[ترس]] شما از [[دشمن]] و در حال [[صلح]] با [[دشمن]] (و [[تقیه]] از او مانند دوران [[ائمه]] بعد از [[امام حسین]]) بهتر است از کسی که [[عبادت]] کند خدای- عز و جل ذکره- را در [[زمان ظهور]] [[حق]] با [[امام]] بر [[حق]] [[آشکار]] و در زمان [[دولت حق]]. [[عبادت]] با [[ترس]] و در زمان [[دولت]] [[باطل]] مانند [[عبادت]] در زمان [[امنیت]] و [[دولت حق]] نیست (مانند زمان [[پیغمبر]] و زمان [[ظهور امام عصر]] زیرا [[عبادت]] پنهانی علاوه بر [[مشقت]] و صعوبتش از [[ریا]] و سمعه دورتر و باخلاص و [[تقرب]] نزدیکتر است). و بدانید هر کس از شما که در این زمان [[نماز]] واجبش را در وقتش به جماعت گزارد و از دشمنش [[پنهان]] کند و آن را تمام و کامل بجا آورد، [[خدا]] برای او [[ثواب]] پنجاه [[نماز واجب]] به جماعت گزارده بنویسد و کسی که از شما [[نماز]] واجبش را فرادی و در وقتش بخواند و درست و کامل بجا آورد، و از دشمنش [[پنهان]] کند، خدای عز و جل [[ثواب]] بیست و پنج [[نماز واجب]] فرادی برایش بنویسد، و هر کس از شما که یک [[نماز]] نافله را در وقتش بخواند و کامل ادا کند، [[خدا]] برای او [[ثواب]] ده [[نماز]] نافله نویسد. و آنکه از شما کار [[نیکی]] انجام دهد، خدای عز و جل برای او بجای آن بیست حسنه نویسد و [[حسنات]] [[مؤمن]] از شما را خدای عز و جل چند برابر کند، اگر [[حسن]] عمل داشته باشد و نسبت بدین و [[امام]] و [[جان]] خود بi تقیه [[معتقد]] باشد و زبان خود را نگه دارد، همانا خدای عز و جل [[کریم]] است. من عرض کردم قربانت گردم، بخدا که شما مرا بعمل [[تشویق]] فرمودی و برانگیختی، ولی من [[دوست]] دارم بدانم دلیلش چیست که [[اعمال]] ما از [[اعمال]] [[اصحاب]] [[امامی]] که [[آشکار]] باشد، در زمان [[دولت]] [[حی]] بهتر است، با وجود اینکه همه یک [[دین]] داریم؟ فرمود: زیرا شما در وارد شدن بدین خدای عز و جل و انجام دادن [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و هر [[کار خیر]] و دانشی برایشان [[سبقت]] دارید، و نیز نسبت بعبادت خدای- عز ذکره- در پنهانی از [[دشمن]] با [[امام]] [[پنهان]] [[سبقت]] دارید، در حالی که [[مطیع]] او هستید و مثل او [[صبر]] می‏‌کنید، و در [[انتظار]] [[دولت حق]] می‌‏باشید، و در باره [[امام]] و [[جان]] خود از [[سلاطین]] [[ستمگر]] [[ترس]] دارید، [[حق امام]] (چون [[منصب امامت]] و [[خمس]]) و [[حقوق]] خود را (مانند [[زکات]] و [[خراج]]) در دست [[ستمگران]] می‌‏بینید که از شما باز می‏‌گیرند و شما را بکسب و زراعت در [[دنیا]] و طلب روزی ناچار می‏‌کنند، علاوه بر موضوع [[صبر]] شما نسبت بدین و عبادتتان و [[اطاعت از امام]] و [[ترس]] از دشمنتان، بدین جهات است که خدای عز و جل [[ثواب]] [[اعمال]] شما را چند برابر فرموده است، گوارا [[باد]] بر شما. عرض کردم: قربانت گردم، پس در صورتی که ما در زمان [[امامت]] شما و [[فرمانبرداری]] از شما نیکوکارتر و با [[ثواب]] بیشتر از [[اصحاب]] [[دولت حق]] و [[عدالت]] باشیم، شما [[عقیده]] ندارید [[آرزو]] نکنیم‏ که‏ ما از [[اصحاب حضرت قائم]] باشیم و [[حق]] ظاهر شود؟ فرمود: سبحان اللَّه!! شما [[دوست]] ندارید که خدای- تبارک و تعالی- [[حق]] و [[عدالت]] را در بلاد ظاهر کند؟ و [[وحدت]] کلمه پدید آورد؟ و میان دل‌های پراکنده الفت دهد؟ و [[مردم]] [[خدا]] را در روی زمینش [[نافرمانی]] نکنند؟ و حدود [[خدا]] در میان خلقش [[اجرا]] شود و [[خدا]] [[حق]] را به اهلش برگرداند تا [[حق]] [[آشکار]] شود و از [[ترس]] هیچ یک از [[مردم]] [[حق]] پوشیده نگردد، (اینها نتایجی است بسیار بزرگ و سودمند برای همگان که از [[ظهور امام زمان]] و برقراری [[دولت حق]] بدست می‏‌آید و چگونه می‏‌شود که [[مسلمان]] این [[آرزو]] را نداشته باشد) هان بخدا، ای [[عمار]]! هر کدام از شما ([[شیعیان]]) بر این حالی که اکنون دارید ([[عبادت]] با [[خوف]] و [[تقیه]]) بمیرد از بسیاری از [[شهداء]] [[بدر]] و [[احد]] بهتر و [[برتر]] است، پس مژده [[باد]] شما را (از بسیاری از [[شهدا]] فرمود تا مانند [[حمزه]] [[سید الشهدا]] را خارج کند)<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}أَيُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ فَقَالَ يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلَانِيَةِ وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ‏ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْكُمُ الْيَوْمَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ مُسْتَتِرٍ بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْسِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَهُ مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَانِيَّةً وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً نَافِلَةً لِوَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عِشْرِينَ حَسَنَةً وَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْكُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ بِالتَّقِيَّةِ عَلَى دِينِهِ وَ إِمَامِهِ وَ نَفْسِهِ وَ أَمْسَكَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ فَقَالَ إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ فِقْهٍ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ سِرّاً مِنْ عَدُوِّكُمْ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ مُطِيعِينَ لَهُ صَابِرِينَ مَعَهُ مُنْتَظِرِينَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفِينَ عَلَى إِمَامِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ مِنَ الْمُلُوكِ الظَّلَمَةِ تَنْتَظِرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِكُمْ وَ حُقُوقِكُمْ فِي أَيْدِي الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ يَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْيَوْمَ فِي إِمَامَتِكَ وَ طَاعَتِكَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِي الْبِلَادِ وَ يَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِي خَلْقِهِ وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّى لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ أَمَا وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ لَا يَمُوتُ مِنْكُمْ مَيِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا- إِلَّا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ فَأَبْشِرُوا}}. الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1 - ص 333 - 335.</ref>.   
::::::از این [[حدیث]] چنین می‌‌توان برداشت کرد که [[هدف]] و [[غایت]] انتظار [[فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] آشکار شود و جدایی‌ها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات]] [[الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل ان که [[پیشوایان]] معصومین‌اند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام اشکارو [[اجرا]] شود.همچنان‌که ملاحظه می‌‌شود محورهایی که در این [[روایت]] مورد تاکید قرار گرفته‌اند اجرای [[حق]] و [[عدل]] و فرامین [[الهی]] و [[حاکمیت]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است و [[امام صادق]]{{ع}} به [[عمار ساباطی]] این نکته مهم را گوشزد فرموده‌اند که چنین غایاتی آرمان‌های مطلوبی هستند که سزاوار است یک [[مؤمن]] به آن توجه داشته باشد و تحقق آن را [[آرزو]] نماید.
::::::از این [[حدیث]] چنین می‌‌توان برداشت کرد که [[هدف]] و [[غایت]] انتظار [[فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] آشکار شود و جدایی‌ها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل ان که [[پیشوایان]] معصومین‌اند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام اشکارو [[اجرا]] شود.همچنان‌که ملاحظه می‌‌شود محورهایی که در این [[روایت]] مورد تاکید قرار گرفته‌اند اجرای [[حق]] و [[عدل]] و فرامین [[الهی]] و [[حاکمیت]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است و [[امام صادق]]{{ع}} به [[عمار ساباطی]] این نکته مهم را گوشزد فرموده‌اند که چنین غایاتی آرمان‌های مطلوبی هستند که سزاوار است یک [[مؤمن]] به آن توجه داشته باشد و تحقق آن را [[آرزو]] نماید.
::::::این [[روایت]] به روشنی نشان می‌‌دهد انتظارهای خودمحوری که به [[نیت]] بهره‌مندی از لذت‌های مادی و [[نجات]] یافتن از سختی‌های [[زندگی]] است و به تعبیر دیگر به جای آنکه [[انتظار]] و آماده باش برای [[مهدی]] باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است ابتر و ناقص است. آنچه درباره [[غایت]] مطلوب [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[اهل بیت]]{{ع}} گذشت را می‌‌توان با دو دسته از [[روایات]] تاکید کرد نخست روایاتی که بر [[انتظار]] امر [[ائمه]] تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق [[انتظار]] را امر [[امامان]] معرفی کرده نظیر {{متن حدیث|اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ}}؛ <ref>منتظر امر ما مانند كسی است كه در راه خدا به خون خود درغلطد. کمال‌الدین، ص۶۴۵. </ref> این [[روایات]] به ضمیمه روایاتی نظیر {{متن حدیث|إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ}}<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۳۴۷</ref>.؛ امر ما مشكل و بس دشوار است. نشان می‌‌دهد متعلق [[انتظار]] مورد نظر [[پیشوایان معصوم]] [[گشایش]] در معیشت [[دنیوی]] نیست؛ چراکه اولا [[گشایش]] [[زندگی]] من برای من است و نه برای [[امام]] در حالی که [[روایات]] بر [[انتظار]] امر [[امام]] تاکید کرده‌اند و ثانیا [[گشایش]] [[دنیوی]] چیزی نیست که صعب و مستصعب باشد و جز [[ملک]] وقرب و [[نبی]] مرسل و [[مؤمن]] ممتحن نتواند آن را [[تحمل]] نماید. و دسته دوم [[روایات]] [[فضیلت انتظار]] است که برای [[انتظار]] [[فضایل]] بسیاری برشمرده است و روشن است که این حجم انبوه از [[فضیلت]] نمی‌تواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفره‌هاست»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
::::::این [[روایت]] به روشنی نشان می‌‌دهد انتظارهای خودمحوری که به [[نیت]] بهره‌مندی از لذت‌های مادی و [[نجات]] یافتن از سختی‌های [[زندگی]] است و به تعبیر دیگر به جای آنکه [[انتظار]] و آماده باش برای [[مهدی]] باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است ابتر و ناقص است. آنچه درباره [[غایت]] مطلوب [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[اهل بیت]]{{ع}} گذشت را می‌‌توان با دو دسته از [[روایات]] تاکید کرد نخست روایاتی که بر [[انتظار]] امر [[ائمه]] تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق [[انتظار]] را امر [[امامان]] معرفی کرده نظیر {{متن حدیث|اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ}}؛ <ref>منتظر امر ما مانند كسی است كه در راه خدا به خون خود درغلطد. کمال‌الدین، ص۶۴۵. </ref> این [[روایات]] به ضمیمه روایاتی نظیر {{متن حدیث|إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ}}<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۳۴۷</ref>.؛ امر ما مشكل و بس دشوار است. نشان می‌‌دهد متعلق [[انتظار]] مورد نظر [[پیشوایان معصوم]] [[گشایش]] در معیشت [[دنیوی]] نیست؛ چراکه اولا [[گشایش]] [[زندگی]] من برای من است و نه برای [[امام]] در حالی که [[روایات]] بر [[انتظار]] امر [[امام]] تاکید کرده‌اند و ثانیا [[گشایش]] [[دنیوی]] چیزی نیست که صعب و مستصعب باشد و جز [[ملک]] وقرب و [[نبی]] مرسل و [[مؤمن]] ممتحن نتواند آن را [[تحمل]] نماید. و دسته دوم [[روایات]] [[فضیلت انتظار]] است که برای [[انتظار]] [[فضایل]] بسیاری برشمرده است و روشن است که این حجم انبوه از [[فضیلت]] نمی‌تواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفره‌هاست»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش