پرش به محتوا

توحید صفاتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
*با تکیه بر [[آیات]] [[قرآن]] می‌توان برای [[توحید صفات]] معنای دیگری را نیز [[استنباط]] کرد و آن عبارت از حصر اوصاف کمال در ذات [[حق تعالی]] و نفی آنها از غیر است؛ بدین صورت که بگوییم: فقط اوست که [[حی]]، عالم، [[قادر]]، سمیع و [[بصیر]] است و آنچه از این صفات در غیر مشاهده می‌شود، در [[حقیقت]] تجلّی اوصاف خداست و همه آن ها فانی در اوصاف اویند و این معنا از ویژگی‌های بحث های [[قرآنی]] است که نظیر آن را در مباحث [[فلسفی]] و [[کلامی]] نمی‌توان یافت<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۲۹.</ref>. البته در عرفان نظری ردّ پایی از این بحث را می‌توان یافت که آن نیز در [[قرآن]] "[[کشف]] تامّ محمدی{{صل}}" ریشه دارد، در هر صورت، لسان برخی از [[آیات]] مربوط به [[صفات الهی]] لسان حصر است؛ مانند [[آیه]] ۶۵ سوره [[غافر]] {{متن قرآن|هُوَ الْحَيُّ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ }}<ref> اوست که زنده است، هیچ خدایی جز او نیست، از این روی او را در حالی که دین خویش را برای او ناب می‌دارید بخوانید؛ سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره غافر، آیه: ۶۵.</ref> که مفید حصر حیات در خداست<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۴۶.</ref> و معنایش این است که زنده واقعی فقط خداست و دیگران بهره‌ای از این حیات ندارند؛ نه اینکه دیگران واقعا حیات دارند ولی به گونه موقّت و در [[آینده]] حیات خود را از دست می‌دهند و تنها او زنده می‌ماند<ref> تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۱۷، «توحید در قرآن».</ref>، بنابراین، معنای دقیق‌تر [[آیه]] ۳۰ سوره زمر {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ}}<ref> بی‌گمان تو خواهی مرد و آنان نیز می‌میرند؛ سوره زمر، آیه: ۳۰.</ref> این است که هم اکنون نه توحیات واقعی داری و نه دیگران، چون [[حقیقت]] حیات از آن خداست و همه آیینه‌دار حیات واقعی خدایند و تنها اوست که به نحو مطلق [[حی]] است<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۱۷، «توحید در قرآن».</ref>. در [[قرآن کریم]] [[آیات]] دیگری هستند که افزون بر تصریح به برخی از اسما و [[صفات الهی]] زبانشان زبان حصر یا ظاهر در حصر است؛ مانند [[آیات]] ۸۳ و ۱۰۰ سوره [[یوسف]] {{متن قرآن|إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ }}<ref> اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه: ۸۳.</ref> که افزون بر یادکرد دو [[صفت علم]] و [[حکمت الهی]]، مفید آن اند که فقط [[خداوند]] [[دانا]] و [[حکیم]] است و [[آیه]] ۱۱ سوره [[شوری]]{{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> که ضمن تصریح به سمیع و [[بصیر]] بودن [[خدا]] بر حصر نیز دلالت دارد و گویای این است که تنها خداست که شنوا و بیناست و دیگران [[مظهر]] سمیع و بصیرند، و [[آیه]] ۱۶۵ سوره بقره{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ }}<ref> و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی می‌گزینند و آنها را چنان دوست می‌دارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بت‌ها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) می‌نگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است و اینکه خداوند سخت‌کیفر است؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۵.</ref> که همه [[قدرت]] را از آن [[خدا]] دانسته، به نحوی اشاره می‌کند که [[قدرت]] به گونه انحصاری از خداست و برای دیگران هیچ سهمی از [[قدرت]] ـ نه در طول و نه در عرض [[قدرت الهی]] ـ وجود ندارد جز آنکه آنها تنها [[مظهر]] و آیت [[قدرت]] خدای سبحان‌اند؛ همچنین‌اند [[آیات]] ۱۰ سوره فاطر{{متن قرآن|مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ}}<ref> هر که عزّت می‌خواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد و آنان که نیرنگ‌های بد می‌بازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت؛ سوره فاطر، آیه: ۱۰.</ref> و ۱۳۹ سوره نساء{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا }}<ref> همان کسانی که به جای مؤمنان، کافران را دوست می‌گزینند؛ آیا عزّت را نزد آنان می‌جویند با آنکه بی‌گمان عزّت همه از آن خداوند است؛ سوره نساء، آیه: ۱۳۹.</ref> که همه [[عزّت]] را از آن [[خدا]] دانسته‌اند و دلالت می‌کنند که [[عزّت]] [[خدا]] [[حقیقی]] و اصیل و [[عزّت]] دیگران مجازی و اعتباری است، زیرا حصر [[عزّت]] در [[خدا]] و بی کرانگی آن، جایی برای [[عزّت]] [[حقیقی]] و مستقل غیر نمی‌گذارد<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۲۹ - ۳۷۳.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*با تکیه بر [[آیات]] [[قرآن]] می‌توان برای [[توحید صفات]] معنای دیگری را نیز [[استنباط]] کرد و آن عبارت از حصر اوصاف کمال در ذات [[حق تعالی]] و نفی آنها از غیر است؛ بدین صورت که بگوییم: فقط اوست که [[حی]]، عالم، [[قادر]]، سمیع و [[بصیر]] است و آنچه از این صفات در غیر مشاهده می‌شود، در [[حقیقت]] تجلّی اوصاف خداست و همه آن ها فانی در اوصاف اویند و این معنا از ویژگی‌های بحث های [[قرآنی]] است که نظیر آن را در مباحث [[فلسفی]] و [[کلامی]] نمی‌توان یافت<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۲۹.</ref>. البته در عرفان نظری ردّ پایی از این بحث را می‌توان یافت که آن نیز در [[قرآن]] "[[کشف]] تامّ محمدی{{صل}}" ریشه دارد، در هر صورت، لسان برخی از [[آیات]] مربوط به [[صفات الهی]] لسان حصر است؛ مانند [[آیه]] ۶۵ سوره [[غافر]] {{متن قرآن|هُوَ الْحَيُّ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ }}<ref> اوست که زنده است، هیچ خدایی جز او نیست، از این روی او را در حالی که دین خویش را برای او ناب می‌دارید بخوانید؛ سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره غافر، آیه: ۶۵.</ref> که مفید حصر حیات در خداست<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۴۶.</ref> و معنایش این است که زنده واقعی فقط خداست و دیگران بهره‌ای از این حیات ندارند؛ نه اینکه دیگران واقعا حیات دارند ولی به گونه موقّت و در [[آینده]] حیات خود را از دست می‌دهند و تنها او زنده می‌ماند<ref> تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۱۷، «توحید در قرآن».</ref>، بنابراین، معنای دقیق‌تر [[آیه]] ۳۰ سوره زمر {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ}}<ref> بی‌گمان تو خواهی مرد و آنان نیز می‌میرند؛ سوره زمر، آیه: ۳۰.</ref> این است که هم اکنون نه توحیات واقعی داری و نه دیگران، چون [[حقیقت]] حیات از آن خداست و همه آیینه‌دار حیات واقعی خدایند و تنها اوست که به نحو مطلق [[حی]] است<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۱۷، «توحید در قرآن».</ref>. در [[قرآن کریم]] [[آیات]] دیگری هستند که افزون بر تصریح به برخی از اسما و [[صفات الهی]] زبانشان زبان حصر یا ظاهر در حصر است؛ مانند [[آیات]] ۸۳ و ۱۰۰ سوره [[یوسف]] {{متن قرآن|إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ }}<ref> اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه: ۸۳.</ref> که افزون بر یادکرد دو [[صفت علم]] و [[حکمت الهی]]، مفید آن اند که فقط [[خداوند]] [[دانا]] و [[حکیم]] است و [[آیه]] ۱۱ سوره [[شوری]]{{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> که ضمن تصریح به سمیع و [[بصیر]] بودن [[خدا]] بر حصر نیز دلالت دارد و گویای این است که تنها خداست که شنوا و بیناست و دیگران [[مظهر]] سمیع و بصیرند، و [[آیه]] ۱۶۵ سوره بقره{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ }}<ref> و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی می‌گزینند و آنها را چنان دوست می‌دارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بت‌ها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) می‌نگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است و اینکه خداوند سخت‌کیفر است؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۵.</ref> که همه [[قدرت]] را از آن [[خدا]] دانسته، به نحوی اشاره می‌کند که [[قدرت]] به گونه انحصاری از خداست و برای دیگران هیچ سهمی از [[قدرت]] ـ نه در طول و نه در عرض [[قدرت الهی]] ـ وجود ندارد جز آنکه آنها تنها [[مظهر]] و آیت [[قدرت]] خدای سبحان‌اند؛ همچنین‌اند [[آیات]] ۱۰ سوره فاطر{{متن قرآن|مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ}}<ref> هر که عزّت می‌خواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد و آنان که نیرنگ‌های بد می‌بازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت؛ سوره فاطر، آیه: ۱۰.</ref> و ۱۳۹ سوره نساء{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا }}<ref> همان کسانی که به جای مؤمنان، کافران را دوست می‌گزینند؛ آیا عزّت را نزد آنان می‌جویند با آنکه بی‌گمان عزّت همه از آن خداوند است؛ سوره نساء، آیه: ۱۳۹.</ref> که همه [[عزّت]] را از آن [[خدا]] دانسته‌اند و دلالت می‌کنند که [[عزّت]] [[خدا]] [[حقیقی]] و اصیل و [[عزّت]] دیگران مجازی و اعتباری است، زیرا حصر [[عزّت]] در [[خدا]] و بی کرانگی آن، جایی برای [[عزّت]] [[حقیقی]] و مستقل غیر نمی‌گذارد<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۲۹ - ۳۷۳.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.


==جستارهای وابسته==
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|5}}
* [[صفات الهی]]
* [[توحید]]
* [[توحید افعالی]]
* [[توحید ذاتی]]
* [[توحید عبادی]]
* [[شرک صفاتی]]
{{پایان}}
{{پایان}}
==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']]
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']]
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش