|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | ===[[حدیث ثقلین]] یادگار [[پیامبر]]=== |
| *[[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} بارها، از جمله در روز [[عرفه]]، در [[مسجد]] خیف، در [[غدیر خم]] و در خطبۀ [[غدیریه]]، نیز در روزهای آخر [[عمر]]، بر [[جایگاه]] والای [[قرآن]] و [[عترت]] تأکید فرمود و از این دو [[میراث]] گرانبها و دو یادگار سنگین یاد کرد که پس از خود برجای میگذارد و فرمود در [[قیامت]] از شما سؤال خواهم کرد که با این دو یادگار چه کردید؟ [[متن حدیث]] به صورتهای مختلف [[نقل]] شده است، از جمله: "من میان شما دو چیز سنگین میگذارم: کتاب [[خداوند متعال]] و خاندانم. [[کتاب خدا]]، رشتهای کشیده میان [[آسمان]] و [[زمین]] است و عترتم [[خاندان]] منند، خدای [[لطیف]] و [[آگاه]] به من خبر داده است که این دو از هم جدا نمیشوند، تا کنار [[حوض]] (کوثر) بر من وارد شوند، پس بنگرید با آنان پس از من چگونه [[رفتار]] خواهید کرد؟"<ref>{{متن حدیث| إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِتْرَتِي كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي وَ إِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا بِمَا ذَا تَخْلُفُونِّي}}؛ معانی الاخبار، ص ۹۰، امالی صدوق، ص ۵۰۰</ref> ثقل یا ثقل به معنای وزین و سنگین است. از [[ابو عباس ثعلب]] پرسیدند چرا به این دو [[ثقلین]] گویند؟ گفت: چون تمسّک به این دو، سنگین است<ref>معانی الاخبار، ص ۹۰، امالی صدوق، ص ۵۰۰، ثقل هم به معنای متاع و توشۀ سفر است، هم هرچیز نفیسی که نیاز به محافظت دارد (قاموس المحیط) و به معنای سنگین هم آمده است.</ref> نیز به معنای متاع، توشۀ سفر، هرچیز نفیسی که [[نیازمند]] [[حفاظت]] باشد آمده است. در [[روایات]] متعدّدی از این دو با عنوان "ثقل اکبر" و "ثقل اصغر" یاد شده است. در سخنان [[امام علی|علی]]{{ع}} به [[کمیل]] آمده است: {{متن حدیث| يَا كُمَيْلُ نَحْنُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ وَ الْقُرْآنُ الثَّقَلُ الْأَكْبَرُ }}.<ref>اهل البیت فی الکتاب و السّنه، ص ۱۲۰ به نقل از بشارة المصطفی، ص ۲۹. نیز ر. ک: عترت، ثقل کبیر، کمالی دزفولی</ref> این [[حدیث]]، هم منقبتی برای [[اهل بیت]] [[پیامبر]] است، هم میرساند که آنان [[عدل]] و قرین قرآنند، هم [[مرجعیت علمی]] و [[دینی]] [[خاندان]] [[پیامبر]] و [[أئمه]] [[معصومین]]{{عم}} را میرساند، هم به تفکیکناپذیری [[قرآن]] و [[عترت]] در آن تصریح شده است و اینکه تمسّک به این دو با هم موجب [[سعادت]] و [[رستگاری]] است. [[آیندهنگری]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} برای فلاح [[امّت]] و دوری از [[گمراهی]] ایجاب میکرد که راه روشن [[حق]] و [[دین]] را در سایۀ [[قرآن]] و [[عترت]] به [[امت]] خویش نشان دهد. [[حضرت]] بر مسألۀ "تمسّک به آن دو" تأکید داشت و آن را [[مانع]] "[[گمراهی]]" میدانست. از اینجا [[لزوم]] [[تبعیت]] از [[عترت]] در همۀ امور و [[فصل الخطاب]] دانستن آنان روشن میشود، همان نقشی را که [[قرآن]] دارد. [[جامعیت]] کتاب و [[عترت]] و [[هدایتجویی]] از این دو یادگار و معیّت و [[همراهی]] آن دو و [[ضرورت]] [[رجوع]] به آنان از این [[حدیث]] روشن میگردد. نیز از این [[حدیث]]، [[عصمت]] [[ائمه]]{{عم}} و [[عترت]] نیز به دست میآید. همانگونه که [[قرآن]] [[وحی]] [[الهی]] است و خطایی در آن راه ندارد، [[مامان]] نیز معصوماند و از [[هوای نفس]] و [[گناه]] و [[خطا]] مصونند. به همین خاطر [[فرمان]] داد که به هردو تمسّک جویند و از آن دو جدا نشوند تا [[گمراه]] نگردند. این [[حدیث]]، از [[احادیث متواتر]] است و شمار بسیاری از [[اصحاب]] آن را [[روایت]] کردهاند، ۳۴ نفر از [[اصحاب]] و ۱۹ نفر از [[تابعین]]، و از سوی علمای [[شیعه]] و [[سنی]] [[حدیث صحیح]] شمرده شده است. مرحوم [[قاضی نور اللّه]] آن را از ۷۴ [[راوی]] [[اهل سنت]] [[نقل]] کرده است و در منابع گوناگون به اسناد و [[راویان]] آن اشاره شده است<ref>احقاق الحق، ج ۸ ص ۳۰۸، نیز ر. ک: الغدیر، ج ۱ ص ۳۲ به بعد و ص ۲۹۴، و نفحات الأزهار (خلاصۀ عبقات) ج ۲،۱ و ۳، شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱ ص ۸۳، اثبات الهداة، ج ۳ ص ۹۱ و ۱۹۵</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۰۸.</ref> | | *"[[حدیث ثقلین]]" از مهمترین احادیثی است که بر [[امامت]] [[حضرت علی]]{{ع}} و یازده [[فرزند]] معصومش{{ع}} دلالت میکند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} بارها، از جمله: در روز [[عرفه]]، [[مسجد]] خیف، در [[غدیر خم]] و خطبۀ [[غدیریه]]، و در روزهای آخر [[عمر]]، بر [[جایگاه]] والای [[قرآن و عترت]] تأکید فرمود و از این دو [[میراث]] گرانبها و دو یادگار سنگین یاد کرد که پس از خود برجای میگذارد و فرمود در [[قیامت]] از شما سؤال خواهم کرد که با این دو یادگار چه کردید؟ ثقل به معنای وزین و سنگین است<ref>قاموس المحیط.</ref>. همچنین به معنای متاع، توشۀ سفر، هرچیز نفیسی که [[نیازمند]] [[حفاظت]] باشد آمده است. از ابوعباس ثعلب پرسیدند چرا به این دو، [[ثقلین]] گویند؟ گفت: چون تمسّک به این دو، سنگین است<ref>معانی الاخبار، ص ۹۰؛ امالی صدوق، ص ۵۰۰. </ref>. |
| | | متن [[حدیث ثقلین]] به صورتهای مختلف [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الْآخَرِ وَ هُوَ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا}}؛ من در میان شما چیزی به یادگار مینهم که پس از من تا وقتی بدان چنگ زنید، هرگز گم راه نگردید. یکی از آن دو، بزرگتر از دیگری است: [[کتاب خدا]]، که ریسمانی کشیده شده از [[آسمان]] به [[زمین]] است، و عترتم، اهل بیتم. هرگز این دو از هم جدا نشوند تا در کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد آیند. پس بنگرید در نبودنِ من، چگونه با آن دو [[رفتار]] میکنید»<ref>سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸؛ دانشنامۀ میزان الحکمة، ج ۶، ص ۲۰۳ ـ ۲۶۲.</ref>.<ref>ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، گزیدۀ دانشنامۀ امیرالمؤمنین، ص ۱۱۰.</ref> |
| ==حدیث ثقلین در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین==
| | ===[[حدیث ثقلین]] و [[بیان]] [[مرجعیت اهل بیت]]{{ع}}=== |
| از جمله چارهاندیشیهای [[پیامبر خدا]] برای [[آینده]] [[امت]] و جلوگیری از گسترش [[ضلالت]] و [[جهالت]] و [[حیرت]] در [[جامعه]]، [[تلاش]] برای تعیین [[مرجع]] [[علمی]] و نشان دادن جهتگیری [[استوار]] برای حرکتهای [[فکری]] و بیان چگونگی [[تفسیر قرآن]] و [[مکتب]] و سرچشمه آن است. شاید این [[حقیقت]]، روشنترین گونه خود را در "[[حدیث ثقلین]]" که از [[احادیث متواتر]] است نشان داده است. یکی از گونههای مختلف [[نقل]] این [[حدیث]]، چنین است که [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|" إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الْآخَرِ وَ هُوَ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي وَ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا"}}<ref>سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸. برای آشنایی با مصادر و روایات حدیث ثقلین و دلالت آن به استمرار ولایت اهل بیت مراجعه فرمایید به دانشنامه میزان الحکمة، ج ۶، ص ۲۰۳- ۲۶۲.</ref>. من، در میان شما چیزی به یادگار مینهم که پس از من تا وقتی بدان چنگ درزنید، هرگز گمراه نگردید. یکی از آن دو، بزرگتر از دیگری است: [[کتاب خدا]]، که ریسمانی کشیده شده از [[آسمان]] به [[زمین]] است، و عترتم، اهل بیتم. هرگز این دو از هم جدا نشوند تا در کنار [[حوض]] [کوثر]، بر من وارد آیند. پس بنگرید در نبودنِ من، چگونه با آن دو [[رفتار]] میکنید<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۱۰.</ref>. | | *از جمله چارهاندیشیهای [[پیامبر خدا]] برای آیندۀ [[امت]] و جلوگیری از گسترش [[ضلالت]] و [[جهالت]] و [[حیرت]] در [[جامعه]]، تلاش برای تعیین [[مرجع]] [[علمی]] و نشان دادن جهتگیری [[استوار]] برای حرکتهای [[فکری]] و [[بیان]] چگونگی [[تفسیر قرآن]] و [[مکتب]] و سرچشمۀ آن است. این [[حقیقت]]، روشنترین گونۀ خود را در "[[حدیث ثقلین]]" نشان داده است. این [[حدیث]]، هم منقبتی برای [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است که آنان عِدل و قرین قرآنند، هم [[مرجعیت علمی]] و [[دینی]] [[خاندان پیامبر]] و أئمه [[معصومین]]{{ع}} را میرساند و هم به تفکیکناپذیری [[قرآن و عترت]] در آن تصریح شده است و اینکه تمسّک به این دو با هم موجب [[سعادت]] و [[رستگاری]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵.</ref>. از این [[حدیث]]، [[عصمت ائمه]]{{ع}} و [[عترت]] نیز به دست میآید. همانگونه که [[قرآن]] [[وحی الهی]] است و خطایی در آن راه ندارد، [[امامان]] نیز از [[هوای نفس]] و [[گناه]] و [[خطا]] مصونند. به همین خاطر [[فرمان]] داد که به هر دو تمسّک جویند و از آن دو جدا نشوند تا [[گمراه]] نگردند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۰۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵.</ref>. در [[روایات]] متعدّدی از این دو با عنوان "ثقل اکبر" و "ثقل اصغر" یاد شده است. در [[سخنان علی]]{{ع}} به [[کمیل]] آمده است: {{متن حدیث|یَا کُمَیْلُ نَحْنُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ وَ الْقُرْآنُ الثَّقَلُ الْأَکْبَرُ}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السّنه، ص ۱۲۰؛ بشارة المصطفی، ص ۲۹؛ کمالی دزفولی، عترت، ثقل کبیر.</ref>. |
| | ===[[حدیث ثقلین]] از نظر [[سند]]=== |
| | *[[حدیث ثقلین]] از نظر [[سند]] در کمال صحت و [[قوت]] و از [[احادیث صحیح]] و [[متواتر]] است. [[محدثان]] [[شیعه]] در [[تواتر]] آن [[اجماع]] دارند و با هشتاد و دو [[سند]] از طریق [[ائمه اطهار]] آن را بازگفتهاند<ref>اعیان الشیعة، ج۱، ص۳۷۰ ـ ۳۱۰.</ref>. ۳۴ نفر از [[اصحاب]] و ۱۹ نفر از [[تابعین]] آن را [[روایت]] کردهاند. [[صحابه]] ای همچون: [[علی]]{{ع}}، [[ابوذر]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[زید]] بن ارقم، [[ابو سعید]] خُدری و [[زید بن ثابت]]<ref>فضائل الخمسة، ج۲، ص۶۱.</ref>. علمای [[اهل سنت]] معترفاند این [[حدیث]] را بیست تن از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کردهاند<ref>الصواعق المحرقة، ۲۲۸؛ فیض القدیر، ج۳، ص۱۵.</ref>. مرحوم [[قاضی]] [[نور]] اللّه آن را از ۷۴ [[راوی]] [[اهل سنت]] [[نقل]] کرده است و در منابع گوناگون به اسناد و [[راویان]] آن اشاره شده است<ref>احقاق الحق، ج ۸ ص ۳۰۸؛ الغدیر، ج ۱ ص ۳۲، ص ۲۹۴؛ نفحات الأزهار (خلاصۀ عبقات) ج ۲،۱، ۳؛ شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱ ص ۸۳؛ اثبات الهداة، ج ۳ ص ۹۱، ۱۹۵.</ref>. شکی نیست دست کم دویست تن از اکابر علمای [[مذاهب مختلف اسلامی]]، [[حدیث ثقلین]] را [[روایت]] کردهاند<ref>حدیث ثقلین، ۹.</ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۰۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵؛</ref> |
|
| |
|
| == پرسشهای وابسته == | | == پرسشهای وابسته == |