پرش به محتوا

منشأ دين: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


===نظریه [[الحادی]] و [[الهی]] درباره [[منشأ دین]]===
==نظریه [[الحادی]] و [[الهی]] درباره [[منشأ دین]]==
*[[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. در این باره دو پرسش بنیادی مطرح است: [[دین]] از کجا سرچشمه گرفته است؟ و [[علت]] [[دینداری]] [[انسان]] چیست<ref>ر.ک: جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲؛ دین‌شناسی‌، ۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
*[[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. در این باره دو پرسش بنیادی مطرح است: [[دین]] از کجا سرچشمه گرفته است؟ و [[علت]] [[دینداری]] [[انسان]] چیست<ref>ر.ک: جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲؛ دین‌شناسی‌، ۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
*نظریه‌های [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای می‌گیرند.  
*نظریه‌های [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای می‌گیرند.  
===ویژگی [[نظریه ]] [[الحادی]]===
==ویژگی [[نظریه ]] [[الحادی]]==
*نظریه‌های [[الحادی]] که بیشتر فرضیه‌اند تا نظریه، دو ویژگی اساسی دارند:  
*نظریه‌های [[الحادی]] که بیشتر فرضیه‌اند تا نظریه، دو ویژگی اساسی دارند:  
#تکامل‌گرایند و در نتیجه [[ادیان]] را در آغاز دارای صورتی ساده و ابتدایی دانسته و [[ادیان]] پیچیده را صورت [[تکامل]] یافتۀ آن می‌خوانند.  
#تکامل‌گرایند و در نتیجه [[ادیان]] را در آغاز دارای صورتی ساده و ابتدایی دانسته و [[ادیان]] پیچیده را صورت [[تکامل]] یافتۀ آن می‌خوانند.  
#با نفی منشأ فراطبیعی برای پیدایش [[دین]]، نبود [[خداوند]] را بدون هیچ دلیلی به عنوان پیش‌فرض در نظر گرفته و تلاش می‌کنند با رویکرد [[روان‌شناختی]] و جامعه‌شناختی [[منشأ دین]] را نیازهای گوناگون بشری معرفی کنند. در نظریه‌های [[الحادی]]، منشأ [[گرایش به دین]] و منشأ پیدایش آن یک چیز است؛ ابتدا زمینه‌های [[روانی]] یا [[اجتماعی]] مؤثر در پیدایش [[خداباوری]] [[بیان]] و سپس به [[تبیین]] عواملی پرداخته می‌شود که [[باور]] یادشده را به شکل [[دینی]] درآورده و موجب شکل‌گیری [[ادیان]] شده است<ref>ر.ک: جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>  
#با نفی منشأ فراطبیعی برای پیدایش [[دین]]، نبود [[خداوند]] را بدون هیچ دلیلی به عنوان پیش‌فرض در نظر گرفته و تلاش می‌کنند با رویکرد [[روان‌شناختی]] و جامعه‌شناختی [[منشأ دین]] را نیازهای گوناگون بشری معرفی کنند. در نظریه‌های [[الحادی]]، منشأ [[گرایش به دین]] و منشأ پیدایش آن یک چیز است؛ ابتدا زمینه‌های [[روانی]] یا [[اجتماعی]] مؤثر در پیدایش [[خداباوری]] [[بیان]] و سپس به [[تبیین]] عواملی پرداخته می‌شود که [[باور]] یادشده را به شکل [[دینی]] درآورده و موجب شکل‌گیری [[ادیان]] شده است<ref>ر.ک: جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>  
===سه رویکرد نظریه [[الحادی]] درباره [[منشأ دین]]===
==سه رویکرد نظریه [[الحادی]] درباره [[منشأ دین]]==
*بنابر نظریۀ [[الحادی]] دربارۀ [[منشأ دین]]، سه دیدگاه و رویکرد کلان و عمده وجود دارد:
*بنابر نظریۀ [[الحادی]] دربارۀ [[منشأ دین]]، سه دیدگاه و رویکرد کلان و عمده وجود دارد:
====دیدگاه [[جامعه]] شناختی====
===دیدگاه [[جامعه]] شناختی===
*محور آموزه‌های همۀ [[ادیان]] تقسیم اشیاء به [[مقدس]] و نامقدس است و منشأ همۀ آنها توتم پرستی است. در [[حقیقت]] [[پرستش]] توتم نمادی از [[پرستش]] [[جامعه]] است. [[اقوام]] ابتدایی [[روح جمعی]] خود یا [[جامعه]] را در قالب توتم [[تقدیس]] می‌کنند که دارای توانایی‌های فردی است. اصل توتمی یا [[روح جمعی]] در قالب [[مراسم مذهبی]] به اوج خود رسیده و [[باور]] به عالم [[برتر]] و در مراحل بعدی [[باور]] به خدای [[واحد]] در آنها شکل می‌گیرد<ref>ر.ک: دین پژوهی در جهان معاصر، ۵۲- ۴۱.</ref>. بر اساس نظریه کارکرگرایی امیل دورکیم توتم‌پرستی ([[دین]] [[قبایل]] بومی استرالیا) ساده‌ترین [[دین]] موجود و ابتدایی‌ترین شکل [[دینداری]] در دوران کنونی است. او [[معتقد]] است گونه‌های دیگر [[پرستش]] [[دینی]] از همین جا برخاسته‌اند. توتم نیرویی قدرتمند، [[پنهان]]، بی‌نام و نشان و غیر متشخص است که در طول زمان به صورت‌های گوناگون از جمله مفهوم [[خدا]] [[تجلی]] یافته است<ref>ر.ک: جامعه‌شناسی دین، ص۱۷۳-۱۷۴؛ منشأ دین، ص۱۰۹-۱۱۰، ۱۱۴-۱۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
*محور آموزه‌های همۀ [[ادیان]] تقسیم اشیاء به [[مقدس]] و نامقدس است و منشأ همۀ آنها توتم پرستی است. در [[حقیقت]] [[پرستش]] توتم نمادی از [[پرستش]] [[جامعه]] است. [[اقوام]] ابتدایی [[روح جمعی]] خود یا [[جامعه]] را در قالب توتم [[تقدیس]] می‌کنند که دارای توانایی‌های فردی است. اصل توتمی یا [[روح جمعی]] در قالب [[مراسم مذهبی]] به اوج خود رسیده و [[باور]] به عالم [[برتر]] و در مراحل بعدی [[باور]] به خدای [[واحد]] در آنها شکل می‌گیرد<ref>ر.ک: دین پژوهی در جهان معاصر، ۵۲- ۴۱.</ref>. بر اساس نظریه کارکرگرایی امیل دورکیم توتم‌پرستی ([[دین]] [[قبایل]] بومی استرالیا) ساده‌ترین [[دین]] موجود و ابتدایی‌ترین شکل [[دینداری]] در دوران کنونی است. او [[معتقد]] است گونه‌های دیگر [[پرستش]] [[دینی]] از همین جا برخاسته‌اند. توتم نیرویی قدرتمند، [[پنهان]]، بی‌نام و نشان و غیر متشخص است که در طول زمان به صورت‌های گوناگون از جمله مفهوم [[خدا]] [[تجلی]] یافته است<ref>ر.ک: جامعه‌شناسی دین، ص۱۷۳-۱۷۴؛ منشأ دین، ص۱۰۹-۱۱۰، ۱۱۴-۱۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
=====نقد دیدگاه [[جامعه]] شناختی=====
====نقد دیدگاه [[جامعه]] شناختی====
*این رویکرد با [[دلایل]] مفصلی رد شده است<ref>ر.ک: درآمدی بر منشأ دین‌، ۱۱۹- ۱۱۴.</ref>:  
*این رویکرد با [[دلایل]] مفصلی رد شده است<ref>ر.ک: درآمدی بر منشأ دین‌، ۱۱۹- ۱۱۴.</ref>:  
#آنچه به همۀ [[ادیان]] نسبت داده می‌شود، مبتنی بر استقرای ناقص دربارۀ یک قبیلۀ استرالیایی است، روشن است معتقدات یکی قبیلۀ دور افتاده را نمی‌توان به همۀ [[ادیان]] نسبت داد<ref>ر.ک: آموزش دین ص ۷۷ ـ ۸۵؛ جامعه‌شناسی دین، ص۱۸۰؛ منشأ دین، ص۱۲۰.</ref>.  
#آنچه به همۀ [[ادیان]] نسبت داده می‌شود، مبتنی بر استقرای ناقص دربارۀ یک قبیلۀ استرالیایی است، روشن است معتقدات یکی قبیلۀ دور افتاده را نمی‌توان به همۀ [[ادیان]] نسبت داد<ref>ر.ک: آموزش دین ص ۷۷ ـ ۸۵؛ جامعه‌شناسی دین، ص۱۸۰؛ منشأ دین، ص۱۲۰.</ref>.  
#بسیاری از باورهای مذهبی بیش‌تر از جامعه‌ای که فرد در آن [[زندگی]] می‌‌کند، بر او [[سلطه]] دارند؛ چنانکه حتی گاه فرد برای [[دفاع]] از [[باورهای دینی]] خویش در برابر [[جامعه]] می‌ایستد. این دیدگاه در [[حقیقت]] [[دین]] را وسیله‌ای برای [[یکپارچگی]] و [[یگانگی]] [[جامعه]] می‌داند؛ در حالی که [[دین]] آسمانی، جامعۀ بشری را به دو [[قطب]] [[حق و باطل]] تقسیم می‌کند<ref>ر.ک: جامعه‌شناسی دین، ص۱۸۰؛ منشأ دین، ص۱۲۰، فرهنگ شیعه ص ۴۳۲.</ref>. دورکیم با معرفی [[دین]] به عنوان [[تجلی]] [[روح جمعی]]، [[قداست]] [[دین]] را زدوده است و نقش [[خداوند]] و [[انبیای الهی]]، در پیدایش [[ادیان الهی]] و ابعاد و آموزه‌های فردی [[ادیان]] نادیده گرفته شده است<ref>ر.ک: منشأ دین، ص۱۲۴.</ref>. [[ادیان الهی]] از آغاز پیدایش جامعۀ بشری به عنوان اصلی‌ترین و تنها جریان معارض با همۀ گونه‌های [[شرک]] و بت‌پرستی به تقابل با آنها پرداخته‌اند و بر این اساس یگانه‌پرستی نمی‌تواند یکی از اشکال توتم‌پرستی باشد که متناسب با تحول [[جامعه]] شکل نوینی به خود گرفته است<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>.
#بسیاری از باورهای مذهبی بیش‌تر از جامعه‌ای که فرد در آن [[زندگی]] می‌‌کند، بر او [[سلطه]] دارند؛ چنانکه حتی گاه فرد برای [[دفاع]] از [[باورهای دینی]] خویش در برابر [[جامعه]] می‌ایستد. این دیدگاه در [[حقیقت]] [[دین]] را وسیله‌ای برای [[یکپارچگی]] و [[یگانگی]] [[جامعه]] می‌داند؛ در حالی که [[دین]] آسمانی، جامعۀ بشری را به دو [[قطب]] [[حق و باطل]] تقسیم می‌کند<ref>ر.ک: جامعه‌شناسی دین، ص۱۸۰؛ منشأ دین، ص۱۲۰، فرهنگ شیعه ص ۴۳۲.</ref>. دورکیم با معرفی [[دین]] به عنوان [[تجلی]] [[روح جمعی]]، [[قداست]] [[دین]] را زدوده است و نقش [[خداوند]] و [[انبیای الهی]]، در پیدایش [[ادیان الهی]] و ابعاد و آموزه‌های فردی [[ادیان]] نادیده گرفته شده است<ref>ر.ک: منشأ دین، ص۱۲۴.</ref>. [[ادیان الهی]] از آغاز پیدایش جامعۀ بشری به عنوان اصلی‌ترین و تنها جریان معارض با همۀ گونه‌های [[شرک]] و بت‌پرستی به تقابل با آنها پرداخته‌اند و بر این اساس یگانه‌پرستی نمی‌تواند یکی از اشکال توتم‌پرستی باشد که متناسب با تحول [[جامعه]] شکل نوینی به خود گرفته است<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>.
====دیدگاه [[روان‌شناختی]]====
===دیدگاه [[روان‌شناختی]]===
*بنابراین دیدگاه، [[دین]] برآیند هیجان‌ها و تعارض‌های [[روحی]] [[انسان]] است. دو [[تفسیر]] از این دیدگاه وجود دارد:
*بنابراین دیدگاه، [[دین]] برآیند هیجان‌ها و تعارض‌های [[روحی]] [[انسان]] است. دو [[تفسیر]] از این دیدگاه وجود دارد:
#بنابر [[تفسیر]] اول [[پدر]]، عامل حفظ [[خانواده]] از آفات و آسیب‌هاست، این مسأله پدید آورندۀ [[باور]] به حفظ [[خانواده]] پس از [[مرگ]] است که [[روح]] [[پدر]] پس از [[مرگ]] نیز بر [[خانواده]] [[سلطه]] و [[نظارت]] دارد و از آن [[حمایت]] می‌کند. این [[باور]] منشأ نیاپرستی شده و سپس رفته رفته به قالب [[دین]] درآمده و اثرات آن را می‌توان میان همۀ [[جوامع]] و [[ملل]] متمدن‌ نیز مشاهده کرد.
#بنابر [[تفسیر]] اول [[پدر]]، عامل حفظ [[خانواده]] از آفات و آسیب‌هاست، این مسأله پدید آورندۀ [[باور]] به حفظ [[خانواده]] پس از [[مرگ]] است که [[روح]] [[پدر]] پس از [[مرگ]] نیز بر [[خانواده]] [[سلطه]] و [[نظارت]] دارد و از آن [[حمایت]] می‌کند. این [[باور]] منشأ نیاپرستی شده و سپس رفته رفته به قالب [[دین]] درآمده و اثرات آن را می‌توان میان همۀ [[جوامع]] و [[ملل]] متمدن‌ نیز مشاهده کرد.
#بنابر [[تفسیر]] دوم، [[ترس]] و [[هراس]] و [[ناتوانی]] [[انسان]] در برابر نیروهای طبیعی به [[خدا]] آفرینی انجامیده و [[منشأ دین]] همین است<ref>ر.ک: آینده یک پندار ۲۴۷- ۲۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۴۳۳.</ref>
#بنابر [[تفسیر]] دوم، [[ترس]] و [[هراس]] و [[ناتوانی]] [[انسان]] در برابر نیروهای طبیعی به [[خدا]] آفرینی انجامیده و [[منشأ دین]] همین است<ref>ر.ک: آینده یک پندار ۲۴۷- ۲۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۴۳۳.</ref>
=====نقد دیدگاه [[روان‌شناختی]]=====
====نقد دیدگاه [[روان‌شناختی]]====
*نقدهای این دیدگاه از نظر [[آموزه‌های اسلامی]] عبارت است از:
*نقدهای این دیدگاه از نظر [[آموزه‌های اسلامی]] عبارت است از:
#رویارویی با نیروهای‌طبیعی، همواره [[انسان]] را به [[ترس]] و عجز نمی‌اندازد؛ بلکه بیش‌تر [[شجاعت]]، [[استواری]] و [[پایداری]] می‌بخشد<ref>سوره آل عمران آیه ۱۴۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۶۷ ص ۱۳۰.</ref>.
#رویارویی با نیروهای‌طبیعی، همواره [[انسان]] را به [[ترس]] و عجز نمی‌اندازد؛ بلکه بیش‌تر [[شجاعت]]، [[استواری]] و [[پایداری]] می‌بخشد<ref>سوره آل عمران آیه ۱۴۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۶۷ ص ۱۳۰.</ref>.
خط ۳۵: خط ۳۵:
*ذیل دیدگاه روان شناختی، نظریات کوچک متعددی نیز شکل گرفته که برخی از آنها عبارتند از: [[نظریه ]][[بیم و امید]]؛ نظریه تکاملی؛ نظریه جانگرایی و نظریه [[جادو]]، [[دین]] و [[علم]].
*ذیل دیدگاه روان شناختی، نظریات کوچک متعددی نیز شکل گرفته که برخی از آنها عبارتند از: [[نظریه ]][[بیم و امید]]؛ نظریه تکاملی؛ نظریه جانگرایی و نظریه [[جادو]]، [[دین]] و [[علم]].


====دیدگاه [[اقتصادی]]====
===دیدگاه [[اقتصادی]]===
*این دیدگاه در [[حقیقت]] به دیدگاه جامعه‌شناختی بازمی‌گردد؛ ولی نظر به اهمیت آن، به صورت مستقل مطرح شده است. بنابراین دیدگاه، [[دین]] محصول [[از خود بیگانگی]] [[انسان]] است<ref>ر.ک: مارکس و مارکسیسم‌، ۳۰ و ۳۱.</ref> که ریشه در شرایط [[زندگی اجتماعی]] و تضادهای طبقاتی دارد. در [[حقیقت]]، [[دین]] دستاورد و معلول وضعیت [[اقتصادی]] [[طبقات جامعه]] است. بدین‌سان، اگر [[اختلاف طبقاتی]] [[جامعه]] از میان برود، [[دین]] نیز از میان خواهد رفت<ref>ر.ک: نقدی بر مارکسیسم، ۸۴ ـ ۸۹.</ref>.  
*این دیدگاه در [[حقیقت]] به دیدگاه جامعه‌شناختی بازمی‌گردد؛ ولی نظر به اهمیت آن، به صورت مستقل مطرح شده است. بنابراین دیدگاه، [[دین]] محصول [[از خود بیگانگی]] [[انسان]] است<ref>ر.ک: مارکس و مارکسیسم‌، ۳۰ و ۳۱.</ref> که ریشه در شرایط [[زندگی اجتماعی]] و تضادهای طبقاتی دارد. در [[حقیقت]]، [[دین]] دستاورد و معلول وضعیت [[اقتصادی]] [[طبقات جامعه]] است. بدین‌سان، اگر [[اختلاف طبقاتی]] [[جامعه]] از میان برود، [[دین]] نیز از میان خواهد رفت<ref>ر.ک: نقدی بر مارکسیسم، ۸۴ ـ ۸۹.</ref>.  
=====نقد دیدگاه [[اقتصادی]]=====
====نقد دیدگاه [[اقتصادی]]====
*دیدگاه [[اقتصادی]] با چالش‌هایی جدی رو به رو است و ایرادها و نقض‌های متعددی بر آن وارد است. از جمله آنکه:
*دیدگاه [[اقتصادی]] با چالش‌هایی جدی رو به رو است و ایرادها و نقض‌های متعددی بر آن وارد است. از جمله آنکه:
#آنچه طرفداران این دیدگاه به صورت عام به [[دین]] نسبت می‌دهند، در [[آیین اسلام]] یافت نمی‌شود<ref>ر.ک: مارکسیسم و مذهب، ص ۱۵.</ref>. [[تعالیم]] [[اسلامی]] همواره از طبقات زیرین [[جامعه]] [[حمایت]] می‌کنند و [[زورگویان]] و [[سرمایه‌داران]] دنیاپرست را بر نمی‌تابند<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.
#آنچه طرفداران این دیدگاه به صورت عام به [[دین]] نسبت می‌دهند، در [[آیین اسلام]] یافت نمی‌شود<ref>ر.ک: مارکسیسم و مذهب، ص ۱۵.</ref>. [[تعالیم]] [[اسلامی]] همواره از طبقات زیرین [[جامعه]] [[حمایت]] می‌کنند و [[زورگویان]] و [[سرمایه‌داران]] دنیاپرست را بر نمی‌تابند<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.
خط ۴۸: خط ۴۸:
#آموزه‌های مربوط به [[جهاد]]: {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری  جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref>، تلاش و [[قیام]] در برابر [[ظلم و جور]] و آموزه‌هایی از این قبیل نشان می‌دهند افیون بودن [[دین]] برای توده‌ها دربارۀ [[اسلام]] و [[ادیان]] توحیدیِ [[تحریف]] نشده صادق نیست<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>.
#آموزه‌های مربوط به [[جهاد]]: {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری  جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref>، تلاش و [[قیام]] در برابر [[ظلم و جور]] و آموزه‌هایی از این قبیل نشان می‌دهند افیون بودن [[دین]] برای توده‌ها دربارۀ [[اسلام]] و [[ادیان]] توحیدیِ [[تحریف]] نشده صادق نیست<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>.


===رویکرد [[اسلام]] درباره [[منشأ دین]]===
==رویکرد [[اسلام]] درباره [[منشأ دین]]==
*براساس نظریه‌های خداگرایانه، منشأ پیدایش [[دین]]، خداست و نیازهای [[روانی]] یا [[اجتماعی]] نقشی در پیدایش [[دین]] ندارند. در مورد [[علت]] دین‌گرایی نیز باید گفت: بنابر [[آیات قرآنی]] و [[روایات اسلامی]] [[علت]] دین‌گرایی [[فطرت]] و [[خرد]] [[انسانی]] است و عوامل [[روانی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] زمینه ساز [[گرایش به دین]] هستند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲؛ دین‌شناسی، ۳۸؛ انتظار بشر از دین، ص ۲۶؛ فرهنگ شیعه ص ۴۳۱.</ref>.
*براساس نظریه‌های خداگرایانه، منشأ پیدایش [[دین]]، خداست و نیازهای [[روانی]] یا [[اجتماعی]] نقشی در پیدایش [[دین]] ندارند. در مورد [[علت]] دین‌گرایی نیز باید گفت: بنابر [[آیات قرآنی]] و [[روایات اسلامی]] [[علت]] دین‌گرایی [[فطرت]] و [[خرد]] [[انسانی]] است و عوامل [[روانی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] زمینه ساز [[گرایش به دین]] هستند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲؛ دین‌شناسی، ۳۸؛ انتظار بشر از دین، ص ۲۶؛ فرهنگ شیعه ص ۴۳۱.</ref>.
*نظریه [[فطرت]] از آنِ [[دانشمندان]] [[مسلمان]] است که تنها به [[بیان]] [[علل]] [[گرایش به دین]] [[توحیدی]] و نه خاستگاه آن می‌پردازد، خاستگاه [[گرایش]] [[انسان]] به [[دین]]، ویژگی‌های شناختی و گرایشی است که ریشه در [[فطرت]] او دارند<ref>ر.ک: مبانی انسان‌شناسی در قرآن، ص۱۶۶.</ref>. وجود اصل [[دینداری]] در میان همۀ [[جوامع بشری]]، غیر اکتسابی بودن [[گرایش]] به [[پرستش]] و [[ستایش]] یک [[قدرت]] [[برتر]] و زوال‌ناپذیری و جایگزین‌ناپذیری اصلِ این [[گرایش]]، [[ادله فطری]] بودن آن‌اند. میل به کمال مطلق، [[حس]] کنجکاوی، میل به [[شناخت]]، جمال‌طلبی، [[عدالت‌خواهی]] و [[ستم‌ستیزی]] به عنوان [[امور فطری]] و ریشه‌های [[گرایش به دین]] خوانده شده‌اند<ref>منشأ دین، ص۱۶۷-۱۶۹.</ref>. براین اساس، همۀ موجودات از جمله [[انسان]] به سوی کمال خود در حرکت‌اند. این [[گرایش]] و [[توانمندی]]، [[انسان]] را به جست‌وجوی کمال مطلق، راه دستیابی به آن و در نتیجه [[گرایش به دین]] سوق می‌دهد<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۱-۱۸۲.</ref>.<ref>اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>  
*نظریه [[فطرت]] از آنِ [[دانشمندان]] [[مسلمان]] است که تنها به [[بیان]] [[علل]] [[گرایش به دین]] [[توحیدی]] و نه خاستگاه آن می‌پردازد، خاستگاه [[گرایش]] [[انسان]] به [[دین]]، ویژگی‌های شناختی و گرایشی است که ریشه در [[فطرت]] او دارند<ref>ر.ک: مبانی انسان‌شناسی در قرآن، ص۱۶۶.</ref>. وجود اصل [[دینداری]] در میان همۀ [[جوامع بشری]]، غیر اکتسابی بودن [[گرایش]] به [[پرستش]] و [[ستایش]] یک [[قدرت]] [[برتر]] و زوال‌ناپذیری و جایگزین‌ناپذیری اصلِ این [[گرایش]]، [[ادله فطری]] بودن آن‌اند. میل به کمال مطلق، [[حس]] کنجکاوی، میل به [[شناخت]]، جمال‌طلبی، [[عدالت‌خواهی]] و [[ستم‌ستیزی]] به عنوان [[امور فطری]] و ریشه‌های [[گرایش به دین]] خوانده شده‌اند<ref>منشأ دین، ص۱۶۷-۱۶۹.</ref>. براین اساس، همۀ موجودات از جمله [[انسان]] به سوی کمال خود در حرکت‌اند. این [[گرایش]] و [[توانمندی]]، [[انسان]] را به جست‌وجوی کمال مطلق، راه دستیابی به آن و در نتیجه [[گرایش به دین]] سوق می‌دهد<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۱-۱۸۲.</ref>.<ref>اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>  
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش