پرش به محتوا

جامعیت اسلام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


===[[جامعیت]] [[دین اسلام]]===
==[[جامعیت]] [[دین اسلام]]==
*[[تعالیم]] [[اسلام]] مجموعه‌ای است جامع و کامل از [[اعتقادات]]، اخلاقیات و [[احکام]] که به گونه ای منسجم و به هم پیوسته به وسیلۀ [[امین]] [[وحی]] در [[اختیار]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} قرار گرفته است<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ ۷.</ref>. این [[تعالیم]] و [[قوانین]] از نخستین روزهای [[زندگی]]، یعنی دوران شیرخوارگی شروع و تا آخرین لحظات حیات [[دنیوی]] ادامه دارد و [[قرآن]] همۀ اصولی را که [[بشر]] در زمینۀ [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[احکام عملی]] به آنها [[نیاز]] دارد فراروی او قرار داده است<ref>ر.ک: مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۵۸۶؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۲، ص‌۶۰۳.</ref>؛ زیرا [[اسلام]] [[دین حق]] و آخرین [[دینی]] است که [[بشریت]] با داشتن آن نیازی به هدایتی دیگر ندارد<ref>ر.ک: تفسیر المنار، ج‌۱۰، ص‌۳۹۰؛ دیبا، حسین، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۲۳۷ ـ ۲۶۰.</ref>، در حالی که در برخی [[شرایع]]، مانند [[مسیحیت]] دو محدودۀ جداگانه در [[شئون]] [[زندگی]] [[انسان]] ترسیم می‌شود که در یک بخش [[دین]] و [[کلیسا]] حضور دارد و در بخش دیگر [[دولت]] و [[قوانین]] بشری [[حکومت]] می‌کنند<ref>ر.ک: ویژگی‌های کلی اسلام، ص‌۱۷۴.</ref>.  
*[[تعالیم]] [[اسلام]] مجموعه‌ای است جامع و کامل از [[اعتقادات]]، اخلاقیات و [[احکام]] که به گونه ای منسجم و به هم پیوسته به وسیلۀ [[امین]] [[وحی]] در [[اختیار]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} قرار گرفته است<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ ۷.</ref>. این [[تعالیم]] و [[قوانین]] از نخستین روزهای [[زندگی]]، یعنی دوران شیرخوارگی شروع و تا آخرین لحظات حیات [[دنیوی]] ادامه دارد و [[قرآن]] همۀ اصولی را که [[بشر]] در زمینۀ [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[احکام عملی]] به آنها [[نیاز]] دارد فراروی او قرار داده است<ref>ر.ک: مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۵۸۶؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۲، ص‌۶۰۳.</ref>؛ زیرا [[اسلام]] [[دین حق]] و آخرین [[دینی]] است که [[بشریت]] با داشتن آن نیازی به هدایتی دیگر ندارد<ref>ر.ک: تفسیر المنار، ج‌۱۰، ص‌۳۹۰؛ دیبا، حسین، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۲۳۷ ـ ۲۶۰.</ref>، در حالی که در برخی [[شرایع]]، مانند [[مسیحیت]] دو محدودۀ جداگانه در [[شئون]] [[زندگی]] [[انسان]] ترسیم می‌شود که در یک بخش [[دین]] و [[کلیسا]] حضور دارد و در بخش دیگر [[دولت]] و [[قوانین]] بشری [[حکومت]] می‌کنند<ref>ر.ک: ویژگی‌های کلی اسلام، ص‌۱۷۴.</ref>.  
===[[جامعیت]] لازمۀ [[خاتمیت]]===
==[[جامعیت]] لازمۀ [[خاتمیت]]==
*باید توجه داشت جامعیت اسلام از لوازم [[خاتمیت اسلام]] است، جامعیتی ناظر به همۀ [[جوامع]] تا [[روز قیامت]]؛ برخلاف [[ادیان]] پیشین که به [[دلیل]] خاتم نبودن، [[جامعیت]] آنها مختص به جامعه‌ای خاص، جغرافیایی محدود یا زمانی مشخص بوده است؛ زیرا بر اساس [[حکمت الهی]] هر [[دینی]] در هر زمانی باید با توجه به ظرفیت انسان‌های همان زمان از [[جامعیت]] برخوردار باشد و معنا ندارد [[خالق]] [[حکیم]]، هدفی ارزشمند برای [[آفرینش انسان]] در نظر بگیرد و از سوی دیگر برای تحقق [[هدف]]، [[تکالیف]] فراعقلی لازم را در اختیارش قرار ندهد<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۱.</ref>. بدین‌سان، مراد از [[جامعیت]] [[دین اسلام]]، توجه آن به همۀ زوایای مادی و [[معنوی]] [[زندگی]] [[انسان]] و برآوردن نیازهای اوست<ref>ر.ک: عقائد الشیعة الإمامیه‌، ص ۵۶۳.</ref>.
*باید توجه داشت جامعیت اسلام از لوازم [[خاتمیت اسلام]] است، جامعیتی ناظر به همۀ [[جوامع]] تا [[روز قیامت]]؛ برخلاف [[ادیان]] پیشین که به [[دلیل]] خاتم نبودن، [[جامعیت]] آنها مختص به جامعه‌ای خاص، جغرافیایی محدود یا زمانی مشخص بوده است؛ زیرا بر اساس [[حکمت الهی]] هر [[دینی]] در هر زمانی باید با توجه به ظرفیت انسان‌های همان زمان از [[جامعیت]] برخوردار باشد و معنا ندارد [[خالق]] [[حکیم]]، هدفی ارزشمند برای [[آفرینش انسان]] در نظر بگیرد و از سوی دیگر برای تحقق [[هدف]]، [[تکالیف]] فراعقلی لازم را در اختیارش قرار ندهد<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۱.</ref>. بدین‌سان، مراد از [[جامعیت]] [[دین اسلام]]، توجه آن به همۀ زوایای مادی و [[معنوی]] [[زندگی]] [[انسان]] و برآوردن نیازهای اوست<ref>ر.ک: عقائد الشیعة الإمامیه‌، ص ۵۶۳.</ref>.
*[[آیین اسلام]] از یک سو با وضع [[قوانین اجتماعی]]، راه [[سعادت]] جامعۀ [[انسانی]] را باز نموده و از سوی دیگر با پا‌فشاری بر [[فضائل اخلاقی]] در پی کمال افراد [[انسانی]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۱۵.</ref>.  
*[[آیین اسلام]] از یک سو با وضع [[قوانین اجتماعی]]، راه [[سعادت]] جامعۀ [[انسانی]] را باز نموده و از سوی دیگر با پا‌فشاری بر [[فضائل اخلاقی]] در پی کمال افراد [[انسانی]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۱۵.</ref>.  
===[[شیعه]] و جامعیت اسلام===
==[[شیعه]] و جامعیت اسلام==
*طبق نظر مشهور [[شیعه]] هر آنچه در [[سعادت]] [[حقیقی]] [[انسان]] مؤثر است از طریق منابع مطلوب "عادی و فرا عادی" [[بیان]] شده است. برخی [[باورها]] و [[ارزش‌ها]] از طریق [[آیات محکم]] و [[روایات معتبر]] و برخی دیگر از طریق [[عقل]] [[کشف]] می‌شود. علاوه بر [[حجیت]] ذاتی [[عقل]]، حتی اعتبار خود [[کتاب و سنت]] از طریق آن حاصل می‌شود، [[عقل]] از منابع [[حجت]] در کنار [[قرآن]] و [[سنت]] است<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۱.</ref> و لازم نیست همۀ امور مربوط به [[سعادت انسان]] در [[متون دینی]] موجود باشد بلکه ممکن است به [[عقل]] [[بشر]] واگذار شده باشد مانند نظام‌سازی در حوزۀ [[سیاست]] و [[اقتصاد]] و... که [[عقل]] می‌تواند با اصول کلی [[دین]] به [[تبیین]] آنها بپردازد<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۷.</ref>.
*طبق نظر مشهور [[شیعه]] هر آنچه در [[سعادت]] [[حقیقی]] [[انسان]] مؤثر است از طریق منابع مطلوب "عادی و فرا عادی" [[بیان]] شده است. برخی [[باورها]] و [[ارزش‌ها]] از طریق [[آیات محکم]] و [[روایات معتبر]] و برخی دیگر از طریق [[عقل]] [[کشف]] می‌شود. علاوه بر [[حجیت]] ذاتی [[عقل]]، حتی اعتبار خود [[کتاب و سنت]] از طریق آن حاصل می‌شود، [[عقل]] از منابع [[حجت]] در کنار [[قرآن]] و [[سنت]] است<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۱.</ref> و لازم نیست همۀ امور مربوط به [[سعادت انسان]] در [[متون دینی]] موجود باشد بلکه ممکن است به [[عقل]] [[بشر]] واگذار شده باشد مانند نظام‌سازی در حوزۀ [[سیاست]] و [[اقتصاد]] و... که [[عقل]] می‌تواند با اصول کلی [[دین]] به [[تبیین]] آنها بپردازد<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۷.</ref>.
===دلائل [[جامعیت اسلام]]===
==دلائل [[جامعیت اسلام]]==
*[[دلایل]] اثبات [[جامعیت اسلام]] عبارت‌اند از:  
*[[دلایل]] اثبات [[جامعیت اسلام]] عبارت‌اند از:  
#'''[[عقل]]''': نسبت هر گونه [[نقص]] به [[اسلام]] اولاً خلاف [[عقل]] و [[قاعدۀ لطف]] است؛ زیرا [[خداوند حکیم]]، [[انسان]] را برای [[سعادت]] [[حقیقی]] آفریده و باید هر آنچه برای [[هدایت]] او لازم است برایش بفرستد و ثانیأ با [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}} سازگار نیست؛ زیرا اگر [[دین اسلام]] جامع همۀ امور مربوط به [[هدایت]] [[انسان]] نباشد یعنی [[هدایت]] لازم در [[اختیار انسان]] قرار نگرفته باشد این [[نقص]] غرض [[الهی]] و خلاف [[حکمت]] است و ثالثاً نظریۀ [[تقصیر]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[تبلیغ دین]] را تقویت می‌کند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۱۶.</ref>.  
#'''[[عقل]]''': نسبت هر گونه [[نقص]] به [[اسلام]] اولاً خلاف [[عقل]] و [[قاعدۀ لطف]] است؛ زیرا [[خداوند حکیم]]، [[انسان]] را برای [[سعادت]] [[حقیقی]] آفریده و باید هر آنچه برای [[هدایت]] او لازم است برایش بفرستد و ثانیأ با [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}} سازگار نیست؛ زیرا اگر [[دین اسلام]] جامع همۀ امور مربوط به [[هدایت]] [[انسان]] نباشد یعنی [[هدایت]] لازم در [[اختیار انسان]] قرار نگرفته باشد این [[نقص]] غرض [[الهی]] و خلاف [[حکمت]] است و ثالثاً نظریۀ [[تقصیر]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[تبلیغ دین]] را تقویت می‌کند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۱۶.</ref>.  
خط ۲۶: خط ۲۶:
##[[پیامبر اکرم]] در خطابۀ [[حجةالوداع]] به [[مردم]] فرمودند: «هر آنچه که شما را به [[خدا]] نزدیک و از [[جهنم]] دور می‌کند شما را به آن امر کردم»<ref>{{متن حدیث|یَا أَیُّهَا النَّاسُ مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ یُقَرِّبُکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ- وَ یُبَاعِدُکُمْ مِنَ النَّارِ إِلَّا وَ قَدْ أَمَرْتُکُمْ بِهِ}}؛ وسائل الشیعه، ج‌۱۷، ص‌۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۱. </ref>
##[[پیامبر اکرم]] در خطابۀ [[حجةالوداع]] به [[مردم]] فرمودند: «هر آنچه که شما را به [[خدا]] نزدیک و از [[جهنم]] دور می‌کند شما را به آن امر کردم»<ref>{{متن حدیث|یَا أَیُّهَا النَّاسُ مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ یُقَرِّبُکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ- وَ یُبَاعِدُکُمْ مِنَ النَّارِ إِلَّا وَ قَدْ أَمَرْتُکُمْ بِهِ}}؛ وسائل الشیعه، ج‌۱۷، ص‌۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۱. </ref>


===ملاک‌های [[جامعیت]] [[دین]]===
==ملاک‌های [[جامعیت]] [[دین]]==
*ملاک‌های [[جامعیت]] [[دین]] عبارت‌اند از:
*ملاک‌های [[جامعیت]] [[دین]] عبارت‌اند از:
#'''[[سازگاری]] و [[همراهی]] با [[فطرت]]''': [[همراهی]] کامل [[آموزه‌های اسلامی]] با [[فطرت]] و [[طبیعت]] [[انسان]] و جامعۀ [[انسانی]] از ملاک ‌های [[جامعیت]] [[دین اسلام]] است. [[انسان]] به نیروی [[فطرت]] خویش و از آن رو که [[دین اسلام]] با او [[اتمام حجت]] کرده است، می‌تواند [[حق]] را از [[باطل]] بازشناسد<ref>ر.ک: آموزش دین‌، ص ۱۳ـ ۱۱.</ref>.
#'''[[سازگاری]] و [[همراهی]] با [[فطرت]]''': [[همراهی]] کامل [[آموزه‌های اسلامی]] با [[فطرت]] و [[طبیعت]] [[انسان]] و جامعۀ [[انسانی]] از ملاک ‌های [[جامعیت]] [[دین اسلام]] است. [[انسان]] به نیروی [[فطرت]] خویش و از آن رو که [[دین اسلام]] با او [[اتمام حجت]] کرده است، می‌تواند [[حق]] را از [[باطل]] بازشناسد<ref>ر.ک: آموزش دین‌، ص ۱۳ـ ۱۱.</ref>.
خط ۳۶: خط ۳۶:
#'''اصل [[اجتهاد]]''': وجود اصل [[اجتهاد]] مستمر در [[آیین اسلام]] ملاکی دیگر است که [[جامعیت]] آن را تضمین می‌کند. [[اجتهاد]] مستمر به معنای [[استنباط]] [[احکام]] جزئی از قواعد کلی متن [[دین]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۱۷.</ref>.
#'''اصل [[اجتهاد]]''': وجود اصل [[اجتهاد]] مستمر در [[آیین اسلام]] ملاکی دیگر است که [[جامعیت]] آن را تضمین می‌کند. [[اجتهاد]] مستمر به معنای [[استنباط]] [[احکام]] جزئی از قواعد کلی متن [[دین]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۱۷.</ref>.


===دیدگاه‌ها در [[باب ]][[جامعیت اسلام]]===
==دیدگاه‌ها در [[باب ]][[جامعیت اسلام]]==
*دیدگاه‌ها در [[باب ]][[جامعیت اسلام]] عبارت‌اند از:
*دیدگاه‌ها در [[باب ]][[جامعیت اسلام]] عبارت‌اند از:
#'''دیدگاه [[برگزیده]]''': [[دین اسلام]] هم بیانگر امور [[اخروی]] مؤثر در کمال [[انسان]] است و هم [[امور دنیوی]] که در [[سعادت اخروی]] مؤثر است و چون [[زندگی]] [[دنیا]] مقدمۀ [[زندگی]] [[آخرت]] است هر امر [[دنیوی]] که برای تحقق [[سعادت اخروی]] لازم است باید در قلمرو [[اسلام]] باشد، از این‌رو جنبه‌های ارزشیِ امور [[دنیایی]] باید در محدودۀ [[معارف اسلامی]] باشد و [[معارف]] [[اسلام]] هم به دو بخش "هست‌ها و نیست‌ها" و "بایدها و نبایدها" تقسیم می‌شود، بنابراین [[اسلام]] باید بیانگر هر [[باور]] و ارزشی باشد که در [[سعادت]] نهایی [[انسان]] نقش دارد و در کمال [[حقیقی]] [[روح]] مؤثر واقع می‌شود<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۱.</ref>.
#'''دیدگاه [[برگزیده]]''': [[دین اسلام]] هم بیانگر امور [[اخروی]] مؤثر در کمال [[انسان]] است و هم [[امور دنیوی]] که در [[سعادت اخروی]] مؤثر است و چون [[زندگی]] [[دنیا]] مقدمۀ [[زندگی]] [[آخرت]] است هر امر [[دنیوی]] که برای تحقق [[سعادت اخروی]] لازم است باید در قلمرو [[اسلام]] باشد، از این‌رو جنبه‌های ارزشیِ امور [[دنیایی]] باید در محدودۀ [[معارف اسلامی]] باشد و [[معارف]] [[اسلام]] هم به دو بخش "هست‌ها و نیست‌ها" و "بایدها و نبایدها" تقسیم می‌شود، بنابراین [[اسلام]] باید بیانگر هر [[باور]] و ارزشی باشد که در [[سعادت]] نهایی [[انسان]] نقش دارد و در کمال [[حقیقی]] [[روح]] مؤثر واقع می‌شود<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۱.</ref>.
خط ۴۶: خط ۴۶:
#'''دیدگاه حداقلی''': [[سکولاریسم]]، [[معتقد]] است [[دین]] تنها در امور فردی "ارتباط [[خدا]] و [[انسان]]" حضور دارد نه در [[امور اجتماعی]] بر این اساس علاوه بر [[علوم تجربی]]، [[علوم انسانی]] هم از [[شئون]] [[دنیایی]] به حساب می‌آیند. [[مدیریت]] [[امور دنیوی]] کاملاً هدفی [[دنیوی]] است و [[پیامبر]] به خود [[حق]] نمی‌دهد که برای آن تصمیم‌گیری یا در آن مداخله کند. [[دین]]، نه در پی [[شناخت]] [[امور سیاسی]] است و نه [[افکار]] آنها و نه به آنها امر می‌کند و نه از آنها [[نهی]]. بر اساس دیدگاه سکولارها، دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] مطلوب نیست<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۹.</ref>.
#'''دیدگاه حداقلی''': [[سکولاریسم]]، [[معتقد]] است [[دین]] تنها در امور فردی "ارتباط [[خدا]] و [[انسان]]" حضور دارد نه در [[امور اجتماعی]] بر این اساس علاوه بر [[علوم تجربی]]، [[علوم انسانی]] هم از [[شئون]] [[دنیایی]] به حساب می‌آیند. [[مدیریت]] [[امور دنیوی]] کاملاً هدفی [[دنیوی]] است و [[پیامبر]] به خود [[حق]] نمی‌دهد که برای آن تصمیم‌گیری یا در آن مداخله کند. [[دین]]، نه در پی [[شناخت]] [[امور سیاسی]] است و نه [[افکار]] آنها و نه به آنها امر می‌کند و نه از آنها [[نهی]]. بر اساس دیدگاه سکولارها، دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] مطلوب نیست<ref>ر.ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۹.</ref>.


===ادلۀ [[سکولاریسم]] و نقد آن===
==ادلۀ [[سکولاریسم]] و نقد آن==
*این [[تفکر]] دلایلی برای خود ارائه می‌‌کند که به تمام آنها پاسخ داده شده است:
*این [[تفکر]] دلایلی برای خود ارائه می‌‌کند که به تمام آنها پاسخ داده شده است:
*'''[[دلیل]] اول''': ذاتیاتِ امور قابل‌ تغییر نیستند و دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] به معنای تغییر ذات این امور است در نتیجه [[دین]] نمی‌تواند در [[امور اجتماعی]] دخالت کند و اگر به دنبال اسلامی‌سازی [[سیاست]] است بدان معناست که دیگر [[سیاست]] نباشد. هر چیز که از پیش خود ذات و ماهیتی داشته باشد دیگر نمی‌تواند ذاتاً [[دینی]] شود؛ چراکه یک چیز دو ذات نمی‌تواند داشته باشد لذا علمِ [[جامعه‌شناسی]] ذاتاً [[دینی]] نمی‌توان داشت و همچنین [[حکومت]] و [[فقه]] و [[اخلاق]] ذاتاً [[دینی]] نمی‌تواند داشت.  
*'''[[دلیل]] اول''': ذاتیاتِ امور قابل‌ تغییر نیستند و دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] به معنای تغییر ذات این امور است در نتیجه [[دین]] نمی‌تواند در [[امور اجتماعی]] دخالت کند و اگر به دنبال اسلامی‌سازی [[سیاست]] است بدان معناست که دیگر [[سیاست]] نباشد. هر چیز که از پیش خود ذات و ماهیتی داشته باشد دیگر نمی‌تواند ذاتاً [[دینی]] شود؛ چراکه یک چیز دو ذات نمی‌تواند داشته باشد لذا علمِ [[جامعه‌شناسی]] ذاتاً [[دینی]] نمی‌توان داشت و همچنین [[حکومت]] و [[فقه]] و [[اخلاق]] ذاتاً [[دینی]] نمی‌تواند داشت.  
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش