پرش به محتوا

کوه ثور در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*"[[کوه ثور]]" بزرگ‌تر و دورتر از "حراء" به [[مکه]] است. این کوه مشهور در جنوب [[مسجدالحرام]] قرار دارد <ref>محمد بن احمد ابن جبیر، سفرنامه ابن جبیر، ص۱۵۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۶.</ref>. [[شهرت]] این کوه به سبب غاری است که [[پیامبر]]{{صل}} با آغاز هجرتش از [[مکه]] به [[مدینه]] در "[[لیلة المبیت]]"<ref>لیلة المبیت همان شبی است که حضرت علی{{ع}} در بستر پیامبر{{صل}} به اذن الهی خوابیدند.</ref> به آن [[پناه]] برد و برای رهایی از دست [[مشرکان]]، سه شبانه روز به [[صورت]] [[معجزه]] آسا آنجا اقامت کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن کثیر، معجزات النبی، ج۲، ص۲۳۹؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۱۳.</ref>. *در [[سوره توبه]]، [[آیه]] ۴۰ از این [[غار]] نام برده شده است:{{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور]] (مقاله)|[[کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۵.</ref>.
*"[[کوه ثور]]" بزرگ‌تر و دورتر از "حراء" به [[مکه]] است. این کوه مشهور در جنوب [[مسجدالحرام]] قرار دارد <ref>محمد بن احمد ابن جبیر، سفرنامه ابن جبیر، ص۱۵۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۶.</ref>. [[شهرت]] این کوه به سبب غاری است که [[پیامبر]]{{صل}} با آغاز هجرتش از [[مکه]] به [[مدینه]] در "[[لیلة المبیت]]"<ref>لیلة المبیت همان شبی است که حضرت علی{{ع}} در بستر پیامبر{{صل}} به اذن الهی خوابیدند.</ref> به آن [[پناه]] برد و برای رهایی از دست [[مشرکان]]، سه شبانه روز به [[صورت]] [[معجزه]] آسا آنجا اقامت کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن کثیر، معجزات النبی، ج۲، ص۲۳۹؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۱۳.</ref>. *در [[سوره توبه]]، [[آیه]] ۴۰ از این [[غار]] نام برده شده است:{{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور (مقاله)|کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۵.</ref>.


==[[موقعیت]] جغرافیایی [[کوه ثور]]==
==[[موقعیت]] جغرافیایی [[کوه ثور]]==
*[[کوه ثور]] از سه کوه متصل به هم، تشکیل شده است که سومین آنها به نام "اطحل"، [[غار ثور]] را در خود جای داده است. آورده‌اند که "[[ثور بن عبدالمناة]]" از اشراف [[قریش]]، آنجا متولد شد<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، احسن التقاسیم، ص۲۰۱.</ref> و به همین علت، عده‌ای نام کوه را برگرفته از نام "[[ثور بن عبدالمناة]]" می‌دانند <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۷.</ref>.
*[[کوه ثور]] از سه کوه متصل به هم، تشکیل شده است که سومین آنها به نام "اطحل"، [[غار ثور]] را در خود جای داده است. آورده‌اند که "[[ثور بن عبدالمناة]]" از اشراف [[قریش]]، آنجا متولد شد<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، احسن التقاسیم، ص۲۰۱.</ref> و به همین علت، عده‌ای نام کوه را برگرفته از نام "[[ثور بن عبدالمناة]]" می‌دانند <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۷.</ref>.
*در زمان‌های قدیم از دو راه کوهستانی به ثور می‌رفتند: یک راه کوتاه و دشوار بود که از میان کوه‌های "خندقه" و "[[ابوقیس]]" می‌گذشت<ref>ابراهیم رفعت پاشا، مرأتی الحرمین، ج۱، ص۶۳.</ref> و دیگری آسان اما طولانی بود که از راه "مسفله" عبور می‌کرد<ref>ابراهیم رفعت پاشا، مرأتی الحرمین، ج۱، ص۶۳.</ref>. این [[غار]] دو ورودی یا شکاف دارد: ورودی غربی که تقریباً به [[کف]] [[غار]] چسبیده و عبور از آن خیلی دشوار است و راه ورودی شرقی که تا حدودی پهن است. گفته‌اند که این شکاف پس از ورود [[پیامبر]]{{صل}} به [[غار]] به [[معجزه الهی]] ایجاد شد <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۷.</ref>.
*در زمان‌های قدیم از دو راه کوهستانی به ثور می‌رفتند: یک راه کوتاه و دشوار بود که از میان کوه‌های "خندقه" و "[[ابوقیس]]" می‌گذشت<ref>ابراهیم رفعت پاشا، مرأتی الحرمین، ج۱، ص۶۳.</ref> و دیگری آسان اما طولانی بود که از راه "مسفله" عبور می‌کرد<ref>ابراهیم رفعت پاشا، مرأتی الحرمین، ج۱، ص۶۳.</ref>. این [[غار]] دو ورودی یا شکاف دارد: ورودی غربی که تقریباً به [[کف]] [[غار]] چسبیده و عبور از آن خیلی دشوار است و راه ورودی شرقی که تا حدودی پهن است. گفته‌اند که این شکاف پس از ورود [[پیامبر]]{{صل}} به [[غار]] به [[معجزه الهی]] ایجاد شد <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۷.</ref>.
*به گفته "[[ابن‌جبیر]]"، دهانه غربی [[غار]] که [[پیامبر]]{{صل}} از آنجا وارد شد، دو تا سه وجب و ارتفاع طول آن یک ذراع بود؛ در حالی که ارتفاع دهانه شرقی آن پنج وجب است و [[مردم]] به [[راحتی]] از آن رفت و آمد می‌کنند <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۵.</ref>. این کوه از زمان اقامت سه [[روزه]] [[پیامبر]]{{صل}} در آن، نزد [[مسلمان]] [[مبارک]] شمرده می‌شود و همواره مورد [[زیارت]] [[حاجیان]] است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۵-۱۵۶.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور]] (مقاله)|[[کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۶.</ref>.
*به گفته "[[ابن‌جبیر]]"، دهانه غربی [[غار]] که [[پیامبر]]{{صل}} از آنجا وارد شد، دو تا سه وجب و ارتفاع طول آن یک ذراع بود؛ در حالی که ارتفاع دهانه شرقی آن پنج وجب است و [[مردم]] به [[راحتی]] از آن رفت و آمد می‌کنند <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۵.</ref>. این کوه از زمان اقامت سه [[روزه]] [[پیامبر]]{{صل}} در آن، نزد [[مسلمان]] [[مبارک]] شمرده می‌شود و همواره مورد [[زیارت]] [[حاجیان]] است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۵-۱۵۶.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور (مقاله)|کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۶.</ref>.


==اقامت [[پیامبر]]{{صل}} در [[غار ثور]]==
==اقامت [[پیامبر]]{{صل}} در [[غار ثور]]==
خط ۲۱: خط ۲۱:
*[[رسول خدا]]{{صل}} در همان شب اول [[ربیع الاول]] رهسپار [[غار ثور]] شد. "[[ابوبکر بن ابی‌قهافه]]" همراه ایشان بود. پس از سه روز اقامت در [[غار ثور]]، [[شب]] چهارم [[ربیع الاول]] به سمت [[مدینه]] حرکت کردند. [[قریش]] در جستجوی وی سخت در تکاپو بود؛ به همین [[دلیل]]، شخصی [[قریشی]] و از [[قبیله]] خزائه (ملقب به "ابوکرز")<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۹؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۷.</ref> - که در شناختن رد پای افراد مهارت فراوانی داشت - اثر قدم‌های [[پیامبر]]{{صل}} را از درب [[خانه]] پیدا کرد و تا دهانه [[غار ثور]] پیش رفت<ref>شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۷؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۳۷.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} در همان شب اول [[ربیع الاول]] رهسپار [[غار ثور]] شد. "[[ابوبکر بن ابی‌قهافه]]" همراه ایشان بود. پس از سه روز اقامت در [[غار ثور]]، [[شب]] چهارم [[ربیع الاول]] به سمت [[مدینه]] حرکت کردند. [[قریش]] در جستجوی وی سخت در تکاپو بود؛ به همین [[دلیل]]، شخصی [[قریشی]] و از [[قبیله]] خزائه (ملقب به "ابوکرز")<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۹؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۷.</ref> - که در شناختن رد پای افراد مهارت فراوانی داشت - اثر قدم‌های [[پیامبر]]{{صل}} را از درب [[خانه]] پیدا کرد و تا دهانه [[غار ثور]] پیش رفت<ref>شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۷؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۳۷.</ref>.
*شب اول اقامت [[پیامبر]]{{صل}} در [[غار]] به [[دستور خداوند]]، درختی آنجا روییده شد، عنکبوت بر در [[غار]]، تار تنید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸.</ref> و کبوتران وحشی بر دهانه [[غار]]، لانه ساختند تا [[پیامبر]] را از نظرها [[پنهان]] کنند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۳۷۰.</ref>.
*شب اول اقامت [[پیامبر]]{{صل}} در [[غار]] به [[دستور خداوند]]، درختی آنجا روییده شد، عنکبوت بر در [[غار]]، تار تنید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸.</ref> و کبوتران وحشی بر دهانه [[غار]]، لانه ساختند تا [[پیامبر]] را از نظرها [[پنهان]] کنند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۳۷۰.</ref>.
*در این هنگام [[جوانان]] [[قریش]] که از هر [[خانواده]] یک نفر با [[شمشیر]] و تبر آمده بود از همه جلوتر به دهانه [[غار]] رسیدند و با دیدن دو کبوتر وحشی برگشتند، دیگران پرسیدند: "چرا به دهانه [[غار]] نزدیک نشدید؟" پاسخ دادند: "با وجود دو کبوتر وحشی هیچ کس نمی‌تواند در [[غار]] باشد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۷۰.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} که این سخن را شنید، متوجه شد [[خداوند]] با آن دو کبوتر، [[بلا]] را از ایشان دفع فرموده است. [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ابوبکر]] در [[غار]] آرمیده بودند و از شکاف ورودی آنجا، بیابان و صحرا را می‌نگریستند. "ابوکرز" هم تا دهانه [[غار]] رفت و چون دید ردپاها دیگر پیدا نیست، همانجا ایستاد و گفت: "[[محمد]] و رفیقش از اینجا نگذشته‌اند و داخل [[غار]] هم نشده‌اند؛ زیرا اگر به درون آن [[غار]] رفته بودند، این تارها پاره می‌شد و این تخم کبوترها می‌شکست. دیگر نمی‌دانم در اینجا به [[زمین]] فرو رفته‌اند و یا به [[آسمان]] [[صعود]] کرده‌اند"<ref>ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۸؛ قطب الدین راوندی، قصص الأنبیاء، ص۳۳۷.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور]] (مقاله)|[[کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۶-۲۴۸.</ref>.
*در این هنگام [[جوانان]] [[قریش]] که از هر [[خانواده]] یک نفر با [[شمشیر]] و تبر آمده بود از همه جلوتر به دهانه [[غار]] رسیدند و با دیدن دو کبوتر وحشی برگشتند، دیگران پرسیدند: "چرا به دهانه [[غار]] نزدیک نشدید؟" پاسخ دادند: "با وجود دو کبوتر وحشی هیچ کس نمی‌تواند در [[غار]] باشد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۷۰.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} که این سخن را شنید، متوجه شد [[خداوند]] با آن دو کبوتر، [[بلا]] را از ایشان دفع فرموده است. [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ابوبکر]] در [[غار]] آرمیده بودند و از شکاف ورودی آنجا، بیابان و صحرا را می‌نگریستند. "ابوکرز" هم تا دهانه [[غار]] رفت و چون دید ردپاها دیگر پیدا نیست، همانجا ایستاد و گفت: "[[محمد]] و رفیقش از اینجا نگذشته‌اند و داخل [[غار]] هم نشده‌اند؛ زیرا اگر به درون آن [[غار]] رفته بودند، این تارها پاره می‌شد و این تخم کبوترها می‌شکست. دیگر نمی‌دانم در اینجا به [[زمین]] فرو رفته‌اند و یا به [[آسمان]] [[صعود]] کرده‌اند"<ref>ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۸؛ قطب الدین راوندی، قصص الأنبیاء، ص۳۳۷.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور (مقاله)|کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۶-۲۴۸.</ref>.


==[[اضطراب]] [[ابوبکر]]==
==[[اضطراب]] [[ابوبکر]]==
*هنگامی که [[مشرکان]] دوباره در بیابان پراکنده شدند و در اطراف [[غار]] به جستجوی [[پیامبر]]{{صل}} و [[ابوبکر]] پرداختند، [[ابوبکر]] ترسید و مضطرب شد، چنانچه [[خداوند]] در [[سوره توبه]]، [[آیه]] ۴۰ فرموده است: {{متن قرآن|لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا}}<ref>«مهراس که خداوند با ماست» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref><ref>این آیه با ترجمه کامل در صفحات قبل تکرار شده است.</ref>.
*هنگامی که [[مشرکان]] دوباره در بیابان پراکنده شدند و در اطراف [[غار]] به جستجوی [[پیامبر]]{{صل}} و [[ابوبکر]] پرداختند، [[ابوبکر]] ترسید و مضطرب شد، چنانچه [[خداوند]] در [[سوره توبه]]، [[آیه]] ۴۰ فرموده است: {{متن قرآن|لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا}}<ref>«مهراس که خداوند با ماست» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref><ref>این آیه با ترجمه کامل در صفحات قبل تکرار شده است.</ref>.
*در پاره‌ای از [[روایات]] آمده است [[ابوبکر]] با این حال مطمئن نشد. [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: "بنگر". [[حضرت]] از طریق [[اعجاز]]، دریا و کشتی را به او نشان داد که در یک سوی [[غار]] است و به او فرمود: "اگر اینها داخل [[غار]] شدند، ما سوار بر کشتی شده، خواهیم رفت"<ref>محمدباقر مجلسی، حیاة القلوب، ج۴، ص۸۴۵.</ref>.
*در پاره‌ای از [[روایات]] آمده است [[ابوبکر]] با این حال مطمئن نشد. [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: "بنگر". [[حضرت]] از طریق [[اعجاز]]، دریا و کشتی را به او نشان داد که در یک سوی [[غار]] است و به او فرمود: "اگر اینها داخل [[غار]] شدند، ما سوار بر کشتی شده، خواهیم رفت"<ref>محمدباقر مجلسی، حیاة القلوب، ج۴، ص۸۴۵.</ref>.
*در همین زمان، مردی از [[مشرکان]] روبه‌روی [[غار]] نشست تا بول کند. [[پیغمبر]] به [[ابوبکر]] فرمود: "اگر اینها ما را می‌دیدند، این مرد این‌گونه برابر [[غار]] برای بول کردن نمی‌نشست"<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۵۱؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۷۱-۲۷۲؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۹.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور]] (مقاله)|[[کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۸.</ref>.
*در همین زمان، مردی از [[مشرکان]] روبه‌روی [[غار]] نشست تا بول کند. [[پیغمبر]] به [[ابوبکر]] فرمود: "اگر اینها ما را می‌دیدند، این مرد این‌گونه برابر [[غار]] برای بول کردن نمی‌نشست"<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۵۱؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۷۱-۲۷۲؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۹.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور (مقاله)|کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۸.</ref>.


==حرکت به سمت [[مدینه]]==
==حرکت به سمت [[مدینه]]==
*[[رسول خدا]]{{صل}} سه روز همچنان در [[غار]] ماند و در این مدت چند نفر بودند که از محلّ اختفای [[رسول خدا]]{{صل}} [[آگاهی]] داشتند و برای آن [[حضرت]] و [[ابوبکر]] [[غذا]] می‌آوردند و [[اخبار]] [[مکه]] را به اطلاع آن [[حضرت]] می‌رساندند: یکی [[علی]]{{ع}} بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۷۴.</ref> و دیگری "[[عبدالله بن ابی‌بکر]]" که شب‌ها را نزد آنها می‌رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۵.</ref> و دیگری [[غلام]] [[ابوبکر]]، "[[عامر بن فهیره]]" بود که گوسفندان او را برای چرا جلوی [[غار]] می‌برد و هنگام شب نزد [[پیامبر]]{{صل}} و [[ابوبکر]] می‌رفت تا از شیر آنها بخورند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۶.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} سه روز همچنان در [[غار]] ماند و در این مدت چند نفر بودند که از محلّ اختفای [[رسول خدا]]{{صل}} [[آگاهی]] داشتند و برای آن [[حضرت]] و [[ابوبکر]] [[غذا]] می‌آوردند و [[اخبار]] [[مکه]] را به اطلاع آن [[حضرت]] می‌رساندند: یکی [[علی]]{{ع}} بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۷۴.</ref> و دیگری "[[عبدالله بن ابی‌بکر]]" که شب‌ها را نزد آنها می‌رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۵.</ref> و دیگری [[غلام]] [[ابوبکر]]، "[[عامر بن فهیره]]" بود که گوسفندان او را برای چرا جلوی [[غار]] می‌برد و هنگام شب نزد [[پیامبر]]{{صل}} و [[ابوبکر]] می‌رفت تا از شیر آنها بخورند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۶.</ref>.
*[[عبدالله بن ابی‌بکر]] هم روزها را برای [[آگاهی]] از تصمیمات [[قریش]] نزد آنها به سر می‌برد و شبها [[پیامبر]]{{صل}} و [[ابوبکر]] را از سخنان [[قریش]] [[آگاه]] می‌کرد<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۷۹؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۶.</ref>. هنگام روز [[عبدالله بن ابی‌بکر]] و [[عامر بن فهیره]] باز می‌گشتند تا کسی نداند که [[پیامبر]]{{صل}} کجاست<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۶.</ref>.
*[[عبدالله بن ابی‌بکر]] هم روزها را برای [[آگاهی]] از تصمیمات [[قریش]] نزد آنها به سر می‌برد و شبها [[پیامبر]]{{صل}} و [[ابوبکر]] را از سخنان [[قریش]] [[آگاه]] می‌کرد<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۷۹؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۶.</ref>. هنگام روز [[عبدالله بن ابی‌بکر]] و [[عامر بن فهیره]] باز می‌گشتند تا کسی نداند که [[پیامبر]]{{صل}} کجاست<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۶.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} در شب چهارم [[ربیع الاول]] با فراهم شدن مقدمات سفر به دست [[علی]]{{ع}} از [[غار ثور]] خارج شد. [[حضرت علی]]{{ع}} شتری خرید و "[[عبدالله بن اریقط]]" را اجیر کرد تا [[پیامبر]]{{صل}} و همراهانش را در مسیر [[مدینه]] [[راهنمایی]] کند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۴۸۵.</ref>. [[ابوبکر]] هنگام رفتن [[بهترین]] شتر را به [[رسول خدا]] داد و گفت: "سوار شوید". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هرگز سوار شتری نمی‌شوم که [[مال]] من نیست". [[ابوبکر]] گفت: "این شتر از آن شماست". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "به چه قیمتی آن را خریده‌ای؟" او قیمت را گفت، [[رسول خدا]]{{صل}} با شنیدن قیمت فرمود: "من به همان قیمت آن را برداشتم". سپس [[پیامبر]]{{صل}} [[عامر بن فهیره]] را دنبال خود، سوار کرد تا بین راه به آنان [[خدمت]] کند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۶-۴۸۷.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور]] (مقاله)|[[کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۸-۲۴۹.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} در شب چهارم [[ربیع الاول]] با فراهم شدن مقدمات سفر به دست [[علی]]{{ع}} از [[غار ثور]] خارج شد. [[حضرت علی]]{{ع}} شتری خرید و "[[عبدالله بن اریقط]]" را اجیر کرد تا [[پیامبر]]{{صل}} و همراهانش را در مسیر [[مدینه]] [[راهنمایی]] کند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۴۸۵.</ref>. [[ابوبکر]] هنگام رفتن [[بهترین]] شتر را به [[رسول خدا]] داد و گفت: "سوار شوید". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هرگز سوار شتری نمی‌شوم که [[مال]] من نیست". [[ابوبکر]] گفت: "این شتر از آن شماست". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "به چه قیمتی آن را خریده‌ای؟" او قیمت را گفت، [[رسول خدا]]{{صل}} با شنیدن قیمت فرمود: "من به همان قیمت آن را برداشتم". سپس [[پیامبر]]{{صل}} [[عامر بن فهیره]] را دنبال خود، سوار کرد تا بین راه به آنان [[خدمت]] کند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۶-۴۸۷.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور (مقاله)|کوه ثور]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۸-۲۴۹.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش