پرش به محتوا

محکم و متشابه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۰
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
*کاربرد واژه‌ها و ترکیب‌ها در همه زبان‌ها، به ویژه در زبان متونی که در صدد بیان حقایق متعالی است، به گونه‌ای است که در بسیاری از موارد، وقتی واژه یا ترکیبی جدا از کل متن و مقاصد اصلی گوینده در نظر گرفته می‌‌شود، تاب [[تحمل]] بیش از یک معنا را دارد، ولی با توجه به کل متن و گزاره‌های روشن و اصول مسلم [[حاکم]] بر متن نمی‌‌توان برخی از آن معانی را به پدیدآورنده متن نسبت داد. بنا بر‌‌ این، [[قرآن]] هم از این موضوع فراگیر در زبان مستثنی نیست.[[شاهد]] این سخن که [[محکم و متشابه]] در هر [[کلامی]] امری عادی است و تنها به [[قرآن]] اختصاص ندارد، آن‌ است که [[قرآن]]، در [[سوره آل عمران]]، که یک [[سوره]] [[مدنی]] است، به [[تذکر]] این نکته پرداخته است، در حالی که هنگام [[نزول]] این [[سوره]] بیش از پانزده سال از آغاز [[نزول قرآن]] می‌گذشت. این امر نشان می‌‌دهد که این [[تذکر]] نیز یک [[امر ارشادی]] است و اگر هم تذکری داده نمی‌‌شد، توجیهی برای [[تمسک]] به [[متشابهات]]، بدون توجه به [[محکمات]]، وجود نداشت<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۷۶ - ۱۷۷.</ref>.
*کاربرد واژه‌ها و ترکیب‌ها در همه زبان‌ها، به ویژه در زبان متونی که در صدد بیان حقایق متعالی است، به گونه‌ای است که در بسیاری از موارد، وقتی واژه یا ترکیبی جدا از کل متن و مقاصد اصلی گوینده در نظر گرفته می‌‌شود، تاب [[تحمل]] بیش از یک معنا را دارد، ولی با توجه به کل متن و گزاره‌های روشن و اصول مسلم [[حاکم]] بر متن نمی‌‌توان برخی از آن معانی را به پدیدآورنده متن نسبت داد. بنا بر‌‌ این، [[قرآن]] هم از این موضوع فراگیر در زبان مستثنی نیست.[[شاهد]] این سخن که [[محکم و متشابه]] در هر [[کلامی]] امری عادی است و تنها به [[قرآن]] اختصاص ندارد، آن‌ است که [[قرآن]]، در [[سوره آل عمران]]، که یک [[سوره]] [[مدنی]] است، به [[تذکر]] این نکته پرداخته است، در حالی که هنگام [[نزول]] این [[سوره]] بیش از پانزده سال از آغاز [[نزول قرآن]] می‌گذشت. این امر نشان می‌‌دهد که این [[تذکر]] نیز یک [[امر ارشادی]] است و اگر هم تذکری داده نمی‌‌شد، توجیهی برای [[تمسک]] به [[متشابهات]]، بدون توجه به [[محکمات]]، وجود نداشت<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۷۶ - ۱۷۷.</ref>.


==نسبی بودن محکم و متشابه==
==نسبی بودن [[محکم و متشابه]]==
*یکی از پرسش‌های مهم در بحث محکم و متشابه این است که آیا اِحکام و تشابه در قرآن امری نسبی است یا مطلق؟ این سؤال را می‌‌توان با توجه به معنای نسبیّت، به صورت چند سؤال فرعی نیز مطرح ساخت. اگر نسبیّت را با توجه به افراد بسنجیم، این سؤال پیش می‌آید که آیا ممکن است آیه‌ای برای فردی متشابه و برای فردی دیگر محکم باشد؟ همچنین آیا ممکن است همه آیات قرآن برای کسی متشابه باشد؟ اما اگر نسبیّت را با توجه به جهات موضوعی بسنجیم، سؤال این خواهد بود که آیا ممکن است آیه‌ای نسبت به جهتی محکم و نسبت به جهتی دیگر متشابه باشد؟ در این صورت آیا ممکن است آیاتی از قرآن از هر جهت متشابه باشند؟
*یکی از پرسش‌های مهم در بحث [[محکم و متشابه]] این است که آیا اِحکام و تشابه در [[قرآن]] امری نسبی است یا مطلق؟ این سؤال را می‌‌توان با توجه به معنای نسبیّت، به صورت چند سؤال فرعی نیز مطرح ساخت. اگر نسبیّت را با توجه به افراد بسنجیم، این سؤال پیش می‌آید که آیا ممکن است آیه‌ای برای فردی [[متشابه]] و برای فردی دیگر محکم باشد؟ همچنین آیا ممکن است همه [[آیات قرآن]] برای کسی [[متشابه]] باشد؟ اما اگر نسبیّت را با توجه به جهات موضوعی بسنجیم، سؤال این خواهد بود که آیا ممکن است آیه‌ای نسبت به جهتی محکم و نسبت به جهتی دیگر [[متشابه]] باشد؟ در این صورت آیا ممکن است آیاتی از [[قرآن]] از هر جهت [[متشابه]] باشند؟
*ظاهر آیه هفتم سوره آل عمران<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}؛ اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> این است که برخی از آیات قرآن محکم‌اند و از آن‌ها به [[ام الکتاب]] تعبیر شده است. در برابر آن‌ها آیاتی نیز متشابه هستند. مطابق ظاهر این آیه، اِحکام و تشابه صفت آیات است و افراد در پدید آوردن آن دخالتی ندارند؛ بنا بر این، امکان ندارد که همه چیز وابسته به افراد باشد به طوری که آنچه در نظر برخی محکم است در نظر برخی دیگر متشابه باشد و بالعکس؛ چرا که در این صورت در [[ام الکتاب]] قرآن تغییر پیش می‌آید، در حالی که ظاهر آیه آن است که در قرآن آیاتی ثابت با عنوان [[ام الکتاب]] وجود دارد که می‌‌تواند روشنگر راه هر کسی باشد که به دو راهی تردید در متشابهات رسیده است. بنا بر این، اگر نسبیّتی هم وجود دارد، تنها در طرف متشابهات است؛ به این معنا که محکم و متشابه باید ملاک یا ملاک‌های کاملاً مشخصی داشته باشند که بر اساس آن، آیات ذاتاً در دسته محکمات یا متشابهات قرار گیرند، آن گاه متشابهات با ارجاع به محکمات به آیاتِ محکم تبدیل شوند و تا زمانی که کسی نتوانسته معنای درست آن‌ها را در یابد، جزء متشابهات باقی بمانند. از این رو، بهتر است به جای نسبیّت محکم و متشابه، تعبیر ذاتی و عَرَضی را به کار ببریم؛ یعنی آیات قرآن، به طور ذاتی، یا محکم هستند و یا متشابه، و این اِحکام و تشابه به افراد وابسته نیست. اما این امکان وجود دارد که آیات متشابه در پرتو محکمات به آیاتی محکم تبدیل شوند که در این صورت آیه‌ای که به طور ذاتی متشابه بوده است، از نظر عَرَضی محکم خواهد شد. [[علامه طباطبایی]] در این باره می‌‌گوید: معنای مراد از آیات متشابه پس از ارجاع به آیات محکم معین شده و به آیات محکم تبدیل می‌‌شوند. بنا بر این، آیات محکم به خودی خود محکم‌اند و آیات متشابه به واسطه آیات محکم، محکم می‌‌شوند<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۳، ص ۲۱.</ref>.
*ظاهر [[آیه]] هفتم [[سوره آل عمران]]<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}؛ اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)‌اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)‌اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> این است که برخی از [[آیات قرآن]] محکم‌اند و از آنها به [[ام الکتاب]] تعبیر شده است. در برابر آنها آیاتی نیز [[متشابه]] هستند. مطابق ظاهر این [[آیه]]، اِحکام و تشابه صفت [[آیات]] است و افراد در پدید آوردن آن دخالتی ندارند؛ بنا بر این، امکان ندارد که همه چیز وابسته به افراد باشد به طوری که آنچه در نظر برخی محکم است در نظر برخی دیگر [[متشابه]] باشد و بالعکس؛ چرا که در این صورت در [[ام الکتاب]] [[قرآن]] تغییر پیش می‌آید، در حالی که ظاهر [[آیه]] آن است که در [[قرآن]] آیاتی ثابت با عنوان [[ام الکتاب]] وجود دارد که می‌‌تواند روشنگر راه هر کسی باشد که به دو راهی تردید در [[متشابهات]] رسیده است. بنا بر این، اگر نسبیّتی هم وجود دارد، تنها در طرف [[متشابهات]] است؛ به این معنا که [[محکم و متشابه]] باید ملاک یا ملاک‌های کاملاً مشخصی داشته باشند که بر اساس آن، [[آیات]] ذاتاً در دسته [[محکمات]] یا [[متشابهات]] قرار گیرند، آن گاه [[متشابهات]] با ارجاع به [[محکمات]] به آیاتِ محکم تبدیل شوند و تا زمانی که کسی نتوانسته معنای درست آنها را در یابد، جزء [[متشابهات]] باقی بمانند. از این رو، بهتر است به جای نسبیّت [[محکم و متشابه]]، تعبیر ذاتی و عَرَضی را به کار ببریم؛ یعنی [[آیات قرآن]]، به طور ذاتی، یا محکم هستند و یا [[متشابه]]، و این اِحکام و تشابه به افراد وابسته نیست. اما این امکان وجود دارد که [[آیات]] [[متشابه]] در پرتو [[محکمات]] به آیاتی محکم تبدیل شوند که در این صورت آیه‌ای که به طور ذاتی [[متشابه]] بوده است، از نظر عَرَضی محکم خواهد شد. [[علامه طباطبایی]] در این باره می‌‌گوید: معنای مراد از [[آیات]] [[متشابه]] پس از ارجاع به [[آیات محکم]] معین شده و به [[آیات محکم]] تبدیل می‌‌شوند. بنا بر این، [[آیات محکم]] به خودی خود محکم‌اند و [[آیات]] [[متشابه]] به واسطه [[آیات محکم]]، محکم می‌‌شوند<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۳، ص ۲۱.</ref>.
*از این سخن استفاده می‌‌شود که آیاتی از [[قرآن]] فی‌‌نفسه محکم‌اند و آیاتی دیگر فی‌‌نفسه متشابه‌اند و در اصلِ اِحکام و تشابه نسبیّتی در کار نیست. اما این نکته که در برخی از اخبار [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است که متشابه آن است که بر جاهلش متشابه است<ref>ر.ک: تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الإسلامیه، بی‌تا، ج ۱، ص ۱۶۲؛ بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۶، ص ۱۹۳؛ همان، ج ۸۹، ص ۳۸۲؛ میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، قم، دار الحدیث، ۱۴۱۶ ﻫ، ج ۳، ح ۲۵۳۴.</ref>، بدان معنا نیست که جاهل صفت تشابه را برای برخی آیات به وجود می‌‌آورد، بلکه تشابه از خصوصیات معانی برخی آیات است، اما این خصوصیت تا زمانی که علم به محکمی که رفع تشابه کند پیدا نشده است، همچنان برای افراد باقی می‌‌ماند. ناگفته نماند برخی معتقدند که آیات متشابه با ارجاع به محکمات نه تنها محکم نمی‌شود، بلکه ظهور هم پیدا نمی‌‌کند <ref>ر.ک: نگاهی به علوم قرآنی، محمد باقر ملکی میانجی، ترجمۀ علی‌نقی خدایاری، قم، نشر خرم، ۱۳۷۷ ﻫ.ش، ص ۸۴.</ref>
*از این سخن استفاده می‌‌شود که آیاتی از [[قرآن]] فی‌‌نفسه محکم‌اند و آیاتی دیگر فی‌‌نفسه متشابه‌اند و در اصلِ اِحکام و تشابه نسبیّتی در کار نیست. اما این نکته که در برخی از [[اخبار]] [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است که [[متشابه]] آن است که بر جاهلش [[متشابه]] است<ref>ر.ک: تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الإسلامیه، بی‌تا، ج ۱، ص ۱۶۲؛ بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۶، ص ۱۹۳؛ همان، ج ۸۹، ص ۳۸۲؛ میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، قم، دار الحدیث، ۱۴۱۶ ﻫ، ج ۳، ح ۲۵۳۴.</ref>، بدان معنا نیست که [[جاهل]] صفت تشابه را برای برخی [[آیات]] به وجود می‌‌آورد، بلکه تشابه از خصوصیات معانی برخی [[آیات]] است، اما این خصوصیت تا زمانی که [[علم]] به محکمی که رفع تشابه کند پیدا نشده است، همچنان برای افراد باقی می‌‌ماند. ناگفته نماند برخی معتقدند که [[آیات]] [[متشابه]] با ارجاع به [[محکمات]] نه تنها محکم نمی‌شود، بلکه [[ظهور]] هم پیدا نمی‌‌کند <ref>ر.ک: نگاهی به علوم قرآنی، محمد باقر ملکی میانجی، ترجمۀ علی‌نقی خدایاری، قم، نشر خرم، ۱۳۷۷ ﻫ.ش، ص ۸۴.</ref>
*اما نسبیّت اِحکام و تشابه در رابطه با جهات، امری پذیرفتنی است؛ چرا که یک آیه می‌‌تواند مدلول‌های متفاوتی داشته باشد که برخی از آن‌ها صفت اِحکام و برخی صفت تشابه داشته باشند. راغب اصفهانی در مفردات گفته است که آیات محکم و متشابه به طور کلی به سه دسته تقسیم می‌‌شود:
*اما نسبیّت اِحکام و تشابه در رابطه با جهات، امری پذیرفتنی است؛ چرا که یک [[آیه]] می‌‌تواند مدلول‌های متفاوتی داشته باشد که برخی از آنها صفت اِحکام و برخی صفت تشابه داشته باشند. راغب اصفهانی در مفردات گفته است که [[آیات]] [[محکم و متشابه]] به طور کلی به سه دسته تقسیم می‌‌شود:
#آیاتی که به طور مطلق محکم‌اند؛
#آیاتی که به طور مطلق محکم‌اند؛
#آیاتی که به طور مطلق متشابه‌اند؛
#آیاتی که به طور مطلق متشابه‌اند؛
#آیاتی که از جهتی محکم و از جهت دیگر متشابه‌اند<ref>المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ ﻫ، ص ۲۵۴.</ref>.
#آیاتی که از جهتی محکم و از جهت دیگر متشابه‌اند<ref>المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ ﻫ، ص ۲۵۴.</ref>.
*[[علامه طباطبایی]] نیز می‌‌گوید: اِحکام و تشابه اوصافی هستند که نسبت به جهات، مختلف هستند؛ به این معنا که ممکن است آیه‌ای از جهتی محکم و از جهتی دیگر متشابه باشد. پس، از آن جهت که محکم است، می‌‌تواند به رفع تشابه آیه‌ای دیگر بپردازد؛ و از آن جهت که متشابه است، برای رفع تشابه و تعیین معنای مرادش به آیه محکم دیگری نیازمند است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۳، ص ۶۴.</ref>.
*[[علامه طباطبایی]] نیز می‌‌گوید: اِحکام و تشابه اوصافی هستند که نسبت به جهات، مختلف هستند؛ به این معنا که ممکن است آیه‌ای از جهتی محکم و از جهتی دیگر [[متشابه]] باشد. پس، از آن جهت که محکم است، می‌‌تواند به رفع تشابه آیه‌ای دیگر بپردازد؛ و از آن جهت که [[متشابه]] است، برای رفع تشابه و [[تعیین]] معنای مرادش به [[آیه]] محکم دیگری [[نیازمند]] است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۳، ص ۶۴.</ref>.
*اما [[راغب اصفهانی]] بر خلاف [[علامه طباطبایی]] می‌گوید: در [[قرآن]] نمونه‌ای نداریم که از هر جهت متشابه باشد، ولی مانعی ندارد که آیه‌ای از هر جهت محکم باشد<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۳، ص ۶۴.</ref>.
*اما [[راغب اصفهانی]] بر خلاف [[علامه طباطبایی]] می‌گوید: در [[قرآن]] نمونه‌ای نداریم که از هر جهت [[متشابه]] باشد، ولی مانعی ندارد که آیه‌ای از هر جهت محکم باشد<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۳، ص ۶۴.</ref>.
*شاید دلیل سخن [[علامه طباطبایی]] این باشد که کلامی که از هر جهت متشابه باشد و هیچ گونه معنای قطعی نداشته باشد، از متکلِّم حکیم صادر نمی‌شود<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۷۷ - ۱۷۹.</ref>.
*شاید [[دلیل]] سخن [[علامه طباطبایی]] این باشد که [[کلامی]] که از هر جهت [[متشابه]] باشد و هیچ گونه معنای قطعی نداشته باشد، از متکلِّم [[حکیم]] صادر نمی‌شود<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۷۷ - ۱۷۹.</ref>.


==[[تفسیر متشابهات]]==
==[[تفسیر متشابهات]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش