استرحام: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'سیره رسول خدا' به 'سیره رسول خدا'
جز (جایگزینی متن - '، ص: ' به '، ص') |
جز (جایگزینی متن - 'سیره رسول خدا' به 'سیره رسول خدا') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*استرحام، مصدر باب استفعال از ماده "رحم" به معنای ترحم طلبیدن<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۲۳۰.</ref>، التماس کردن، گردن کج کردن در برابر مخلوق و زیر پا گذاشتن [[شرافت]] و [[کرامت]] ذاتی [[انسان]] است. این اصل از اموری است که در [[اسلام]]، افراد به شدت از آن [[نهی]] شدهاند؛ چراکه [[انسانیت]] [[انسان]]، امری ملکوتی است که با عجز، [[ضعف]] و زبونی منافات دارد<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۲۵.</ref>. | *استرحام، مصدر باب استفعال از ماده "رحم" به معنای ترحم طلبیدن<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۲۳۰.</ref>، التماس کردن، گردن کج کردن در برابر مخلوق و زیر پا گذاشتن [[شرافت]] و [[کرامت]] ذاتی [[انسان]] است. این اصل از اموری است که در [[اسلام]]، افراد به شدت از آن [[نهی]] شدهاند؛ چراکه [[انسانیت]] [[انسان]]، امری ملکوتی است که با عجز، [[ضعف]] و زبونی منافات دارد<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۲۵.</ref>. | ||
==[[سیره | ==[[سیره رسول خدا]]{{صل}} == | ||
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} مانند دیگر [[انبیای الهی]] در سختترین اوضاع و احوال، از خود [[ضعف]] نشان نداد و هرگز خود را [[زبون]] نساخت و آن [[حضرت]] فقط از [[خداوند متعال]] ترحم میخواست. ایشان در [[مکه]] در ابتدای رسالتش، با تمام مشکلاتی که [[مشرکان]] پدید آوردند، نزد هیچ یک از آنان سر [[خم]] نکرد و ترحم نخواست. ایشان پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] نیز با وجود تمام آزارها و توطئههای [[یهودیان]] و [[منافقان]] [[مدینه]]، [[صبر]] کرد؛ اما حاضر نشد ذرهای از ترحم بخواهد. آن بزرگوار حتی در بحرانیترین شرایط [[جنگی]]، زمانی که وجود حتی یک رزمنده هم برایش بسیار اهمیت داشت، هرگز [[راضی]] نشد که دست به سوی [[یهودیان]] و [[منافقان]] [[مدینه]] دراز کند و از آنان در دفع تهدیدات [[قریش]] [[بهره]] بگیرد؛ ایشان حتی در زمان باز گشت [[منافقان]] از [[احد]] برای برگرداندن نیروهای عبداللّه بن ابی به صحنه [[جنگ]]، از خود، تلاشی نشان نداد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۰۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ج ۲، ص ۶۴ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۲۱۵ - ۲۱۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۵.</ref>. | *[[پیامبر اکرم]]{{صل}} مانند دیگر [[انبیای الهی]] در سختترین اوضاع و احوال، از خود [[ضعف]] نشان نداد و هرگز خود را [[زبون]] نساخت و آن [[حضرت]] فقط از [[خداوند متعال]] ترحم میخواست. ایشان در [[مکه]] در ابتدای رسالتش، با تمام مشکلاتی که [[مشرکان]] پدید آوردند، نزد هیچ یک از آنان سر [[خم]] نکرد و ترحم نخواست. ایشان پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] نیز با وجود تمام آزارها و توطئههای [[یهودیان]] و [[منافقان]] [[مدینه]]، [[صبر]] کرد؛ اما حاضر نشد ذرهای از ترحم بخواهد. آن بزرگوار حتی در بحرانیترین شرایط [[جنگی]]، زمانی که وجود حتی یک رزمنده هم برایش بسیار اهمیت داشت، هرگز [[راضی]] نشد که دست به سوی [[یهودیان]] و [[منافقان]] [[مدینه]] دراز کند و از آنان در دفع تهدیدات [[قریش]] [[بهره]] بگیرد؛ ایشان حتی در زمان باز گشت [[منافقان]] از [[احد]] برای برگرداندن نیروهای عبداللّه بن ابی به صحنه [[جنگ]]، از خود، تلاشی نشان نداد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۰۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ج ۲، ص ۶۴ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۲۱۵ - ۲۱۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۵.</ref>. | ||
*در واقعه [[تبوک]] و در [[جنگ]] بسیار حساس با [[روم]]، زمانی که ایشان از ثنیةالوداع حرکت کرد، [[مسلمانان]] به ایشان گفتند: "ای [[رسول خدا]]! فلانی و فلانی عقب مانده و یا هنوز نرسیدهاند"؛ فرمود: "او را رها کنید؛ اگر در او خیری است، [[خدا]] او را به ما میرساند، وگرنه [[خداوند]] شما را از شرّ او راحت کرده است"<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۰۰؛ حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۵۵۳؛ تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۱۰۷ و السیره النبویه، ج ۲، ص ۵۲۳.</ref>. آن [[حضرت]] به [[پیروان]] خود نیز میآموخت که چنین باشند و با [[سربلندی]] و ارجمندی [[زندگی]] کنند. [[روایت]] شده است که روزی ایشان به [[اصحاب]] خود فرمود: "آیا با من [[بیعت]] نمیکنید؟"<ref>{{متن حدیث|أَلَا تُبَايِعُونِي}}</ref>؛ گفتند: "ما با شما [[بیعت]] کردهایم"؛ فرمود: با من [[بیعت]] کنید در اینکه از [[مردمان]] چیزی نخواهید"<ref>{{متن حدیث| تُبَايِعُونِّي عَلَى أَنْ لَا تَسْأَلُوا النَّاسَ شَيْئاً}}</ref>. [[نقل]] شده است که این فرموده [[حضرت]]، چنان تأثیری در بعضی از [[اصحاب]] پدید آورد که از آن پس اگر از دستشان تازیانهای میافتاد، خود از اسب فرود میآمده، آن را بر میداشتند و از کسی نمیخواستند که آن را به آنها بدهد<ref>ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۹۹ - ۱۰۰؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۴۳ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۵۸.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} با چنین آموزههایی، [[یاران]] و [[پیروان]] خود را از ترحم خواهی، دور و آنان را چنان [[هدایت]] میکرد که به داشتههای خویش قانع باشند و محتاج دیگری نباشند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۲۵-۱۲۶.</ref>. | *در واقعه [[تبوک]] و در [[جنگ]] بسیار حساس با [[روم]]، زمانی که ایشان از ثنیةالوداع حرکت کرد، [[مسلمانان]] به ایشان گفتند: "ای [[رسول خدا]]! فلانی و فلانی عقب مانده و یا هنوز نرسیدهاند"؛ فرمود: "او را رها کنید؛ اگر در او خیری است، [[خدا]] او را به ما میرساند، وگرنه [[خداوند]] شما را از شرّ او راحت کرده است"<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۰۰؛ حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۵۵۳؛ تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۱۰۷ و السیره النبویه، ج ۲، ص ۵۲۳.</ref>. آن [[حضرت]] به [[پیروان]] خود نیز میآموخت که چنین باشند و با [[سربلندی]] و ارجمندی [[زندگی]] کنند. [[روایت]] شده است که روزی ایشان به [[اصحاب]] خود فرمود: "آیا با من [[بیعت]] نمیکنید؟"<ref>{{متن حدیث|أَلَا تُبَايِعُونِي}}</ref>؛ گفتند: "ما با شما [[بیعت]] کردهایم"؛ فرمود: با من [[بیعت]] کنید در اینکه از [[مردمان]] چیزی نخواهید"<ref>{{متن حدیث| تُبَايِعُونِّي عَلَى أَنْ لَا تَسْأَلُوا النَّاسَ شَيْئاً}}</ref>. [[نقل]] شده است که این فرموده [[حضرت]]، چنان تأثیری در بعضی از [[اصحاب]] پدید آورد که از آن پس اگر از دستشان تازیانهای میافتاد، خود از اسب فرود میآمده، آن را بر میداشتند و از کسی نمیخواستند که آن را به آنها بدهد<ref>ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۹۹ - ۱۰۰؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۴۳ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۵۸.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} با چنین آموزههایی، [[یاران]] و [[پیروان]] خود را از ترحم خواهی، دور و آنان را چنان [[هدایت]] میکرد که به داشتههای خویش قانع باشند و محتاج دیگری نباشند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۲۵-۱۲۶.</ref>. |