سیمای پیامبر: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'صورت' به 'صورت'
(←نکات) |
جز (جایگزینی متن - 'صورت' به 'صورت') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*هرچند در صورت کلی سخن از [[سیما]] اعم از [[سیمای ظاهری]] و [[باطنی]] و [[سیرت]] است، اما بیشتر توجه به [[سیما]] جنبه ظاهری را بیان میکند که | *هرچند در صورت کلی سخن از [[سیما]] اعم از [[سیمای ظاهری]] و [[باطنی]] و [[سیرت]] است، اما بیشتر توجه به [[سیما]] جنبه ظاهری را بیان میکند که صورت [[انسان]] و بازتابی است که از آن به مخاطبان به دست میدهد و انرژی که این دیدن [[معنوی]] به طرف مقابل خود ایجاد میکند، که در برخی از [[روایات]] از آن به عنوان [[یاد خدا]] میشود و این هم منظور این مدخل است. امری که تردیدناپذیر و مترتب بر واقعیت شخصیتی و [[رفتاری]] است که رابطهای میان درون و برون [[انسان]] را نشان میدهد. به همین [[دلیل]] در [[قرآن کریم]] ۵ بار مسئله سیمای شخص در صورت مثبت و منفی آن مطرح شده است. {{متن قرآن|سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. البته لازم نیست که ادعا کند، بلکه [[شخصیت معنوی]] و شیوه [[سخن گفتن]] و برخورد گویای آن خواهد بود. همان که میگوید باید [[سیرت]] را درست کرد، باید صورت را هم درست کرد: {{متن قرآن|وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی و خداوند کردارهای شما را میداند» سوره محمد، آیه ۳۰.</ref>.و اگر بخواهیم، قطعاً آنان را به تو مینمایانیم، در نتیجه ایشان را به سیمای [[[حقیقی]]]شان میشناسی و از آهنگ سخن به [حال] آنان پیخواهی بُرد و خداست که کارهای شما را میداند. {{متن قرآن|يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ}}<ref>«گناهکاران از چهرههایشان شناخته میشوند، آنگاه موهای پیشانی و (نیز) پاها (ی آنها) را میگیرند» سوره الرحمن، آیه ۴۱.</ref>. {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ}}<ref>«و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامدهاند ولی (آن را) امید میبرند ندا میدهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref>. و بر [[اعراف]]، مردانی هستند که هر یک [از آن دو دسته] را از سیمایشان میشناسند. در جایی دیگر خطاب به [[پیامبر]] از احوال مردمی سخن گفته میشود که [[اهل اعراف]]، هستند، مردانی که آنان را از سیمایشان شناسایی میشوند، ندا میدهند [و] میگویند: «جمعیت شما و آن [همه] گردنکشی که میکردید، به حال شما سودی نداشت: {{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«و اعرافیان به مردانی که آنان را به چهره میشناسند بانگ برمیدارند که: (مال) اندوختن شما و سرکشی کردنتان به کارتان نیامد» سوره اعراف، آیه ۴۸.</ref>. این مسئله حتی در باره انسانهای عفیف اما [[فقیر]] که ظاهر خود را رعایت میکنند: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ}}<ref>«(این بخششها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتادهاند (و برای کسب و کار) سفر نمیتوانند کرد، نادان آنان را- از بس که خویشتندارند- توانگر میپندارد، ایشان را به چهره باز میشناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمیخواهند؛ و آنچه از دا» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref>. با این مقدمه میتوان مسئله سیمای [[پیامبر]] را که در آیاتی مطرح شده و یا در باره [[دشمنان]] [[پیامبر]] مطرح شده مشخص خواهد شد. | ||
#{{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> | #{{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> | ||
#{{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ * وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«آیا کسانی که بیماردلند پنداشتهاند که خداوند هرگز کینههای آنان را آشکار نمیکند؟ * و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی و خداوند کردارهای شما را میداند» سوره محمد، آیه ۲۹-۳۰.</ref> | #{{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ * وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«آیا کسانی که بیماردلند پنداشتهاند که خداوند هرگز کینههای آنان را آشکار نمیکند؟ * و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی و خداوند کردارهای شما را میداند» سوره محمد، آیه ۲۹-۳۰.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
# [[آشکار]] بودن نشانه [[سجده]] و [[عبادت]]، برصورت [[صحابه]] [[محمد]]، [[وصف]] آنان در [[تورات]] و [[انجیل]]: {{متن قرآن|سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. | # [[آشکار]] بودن نشانه [[سجده]] و [[عبادت]]، برصورت [[صحابه]] [[محمد]]، [[وصف]] آنان در [[تورات]] و [[انجیل]]: {{متن قرآن|سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. | ||
#قابل [[شناخت]] بودن [[بیمار]] دلان از روی سیمای آنان برای [[پیامبر]]، در | #قابل [[شناخت]] بودن [[بیمار]] دلان از روی سیمای آنان برای [[پیامبر]]، در صورت [[خواست الهی]] برای معرفی کردن آنها: {{متن قرآن|وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ}}<ref>«و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی و خداوند کردارهای شما را میداند» سوره محمد، آیه ۳۰.</ref>. | ||
# [[پیامبر]] [[قادر]] برشناخت [[مخالفت]] و [[انکار]] [[کافران]] از روی صورتهایشان، پس از [[تلاوت آیات]] [[الهی]] برآنان: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند در چهرههای کافران، ناخوشایندی میبینی، نزدیک است به کسانی که آیات ما را بر آنان میخوانند تاخت آورند، بگو: آیا به بدتر از این شما را آگاه سازم؟ (آن) دوزخ است که خداوند کافران را بدان وعده داده است؛ و این پایانه، بد» سوره حج، آیه ۷۲.</ref> | # [[پیامبر]] [[قادر]] برشناخت [[مخالفت]] و [[انکار]] [[کافران]] از روی صورتهایشان، پس از [[تلاوت آیات]] [[الهی]] برآنان: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند در چهرههای کافران، ناخوشایندی میبینی، نزدیک است به کسانی که آیات ما را بر آنان میخوانند تاخت آورند، بگو: آیا به بدتر از این شما را آگاه سازم؟ (آن) دوزخ است که خداوند کافران را بدان وعده داده است؛ و این پایانه، بد» سوره حج، آیه ۷۲.</ref> | ||
#درهم کشیدن سخصی چهره خودراوبرگرداندن آن به علت حضور [[عبدالله بن ام مکتوم]] در مجلس [[پیامبر]] - از سوی مردی از [[بنی امیه]]: {{متن قرآن|عَبَسَ وَتَوَلَّى * أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى}}<ref>«روی ترش کرد و رخ بگردانید، * که آن نابینا نزد وی آمد» سوره عبس، آیه ۱-۲.</ref><ref>سید مرتضی علم الهدی رضوان الله علیه گوید: دلالتی در ظاهر آیه نیست به اینکه متوجه برسول خدا باشد، بلکه فقط خبریست بدون تصریح بشخصی که خبر درباره او میباشد، و همین دلیل است بر اینکه مقصود دیگریست زیرا روی ترش کردن از صفات پیامبر خدا با دشمنان بدور بوده، چه رسد با مؤمنین هدایت یافته، و همچنین توصیف به اینکه به ثروتمندان روی آورد و از فقیران روی گرداند، شباهت به خوی بزرگواری آن حضرت ندارد. و مؤید این توصیفی است که خداوند سبحان از آن حضرت کرده: وَ إِنک لَعَلیٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ، وَ لَوْ کنْتَ فَظا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضوا مِنْ حَوْلِک. پس ظاهر این است که مقصود از «عَبَسَ وَ تَوَلٰی» غیر از آن حضرت است و از حضرت صادق روایت شده که فرمود: درباره مردی از بنی امیه نازل شده که در حضور آن حضرت بوده که ناگاه ابن ام مکتوم آمد پس چون آن شخص اموی او را دید بدش آمد و خود را جمع کرد و از وی روی گرداند. پس از آن این داستان را خداوند در قرآن آورده و او را نکوهش کرده. ". (پرتوی از قرآن ج ۳ ص ۱۲۳ به نقل از مجمع البیان</ref> | #درهم کشیدن سخصی چهره خودراوبرگرداندن آن به علت حضور [[عبدالله بن ام مکتوم]] در مجلس [[پیامبر]] - از سوی مردی از [[بنی امیه]]: {{متن قرآن|عَبَسَ وَتَوَلَّى * أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى}}<ref>«روی ترش کرد و رخ بگردانید، * که آن نابینا نزد وی آمد» سوره عبس، آیه ۱-۲.</ref><ref>سید مرتضی علم الهدی رضوان الله علیه گوید: دلالتی در ظاهر آیه نیست به اینکه متوجه برسول خدا باشد، بلکه فقط خبریست بدون تصریح بشخصی که خبر درباره او میباشد، و همین دلیل است بر اینکه مقصود دیگریست زیرا روی ترش کردن از صفات پیامبر خدا با دشمنان بدور بوده، چه رسد با مؤمنین هدایت یافته، و همچنین توصیف به اینکه به ثروتمندان روی آورد و از فقیران روی گرداند، شباهت به خوی بزرگواری آن حضرت ندارد. و مؤید این توصیفی است که خداوند سبحان از آن حضرت کرده: وَ إِنک لَعَلیٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ، وَ لَوْ کنْتَ فَظا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضوا مِنْ حَوْلِک. پس ظاهر این است که مقصود از «عَبَسَ وَ تَوَلٰی» غیر از آن حضرت است و از حضرت صادق روایت شده که فرمود: درباره مردی از بنی امیه نازل شده که در حضور آن حضرت بوده که ناگاه ابن ام مکتوم آمد پس چون آن شخص اموی او را دید بدش آمد و خود را جمع کرد و از وی روی گرداند. پس از آن این داستان را خداوند در قرآن آورده و او را نکوهش کرده. ". (پرتوی از قرآن ج ۳ ص ۱۲۳ به نقل از مجمع البیان</ref> |