آیه مودت: تفاوت میان نسخهها
←ادله شیعه
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
*[[احمد بن حنبل]]، [[محبّ طبری]]، [[سخاوی]] و [[هیثمی]] به [[نقل]] از [[ابن عباس]] چنین آوردهاند: "هنگامی که [[آیه مودّت]] نازل شد گفتند: ای [[رسول خدا]]! [[خویشاوندان]] تو که [[مودّت]] آنان [[واجب]] است چه کسانی هستند؟ [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]] و دو [[فرزند فاطمه]]{{س}}"<ref>{{متن حدیث|قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ قَرَابَتُكَ الَّذِينَ افْتَرَضَ اللَّهُ مَوَدَّتَهُمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ ابْنَاهُمَا}}؛ مناقب علی بن ابی طالب{{ع}}، ح۲۶۳؛ محبّ طبری ذخائر العقبی، ۲۵ و سخاوی استجلاب ارتقاء الغرف، ۳۶؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۷، ح۲۶۴۱ و ج۱۱، ص۳۵۱، ح۱۲۲۵۹؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۷، ص۱۰۳؛ البحر المحیط فی التفسیر، ج۹، ص۳۳۵؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۱؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۹۶.</ref>. | *[[احمد بن حنبل]]، [[محبّ طبری]]، [[سخاوی]] و [[هیثمی]] به [[نقل]] از [[ابن عباس]] چنین آوردهاند: "هنگامی که [[آیه مودّت]] نازل شد گفتند: ای [[رسول خدا]]! [[خویشاوندان]] تو که [[مودّت]] آنان [[واجب]] است چه کسانی هستند؟ [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]] و دو [[فرزند فاطمه]]{{س}}"<ref>{{متن حدیث|قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ قَرَابَتُكَ الَّذِينَ افْتَرَضَ اللَّهُ مَوَدَّتَهُمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ ابْنَاهُمَا}}؛ مناقب علی بن ابی طالب{{ع}}، ح۲۶۳؛ محبّ طبری ذخائر العقبی، ۲۵ و سخاوی استجلاب ارتقاء الغرف، ۳۶؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۷، ح۲۶۴۱ و ج۱۱، ص۳۵۱، ح۱۲۲۵۹؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۷، ص۱۰۳؛ البحر المحیط فی التفسیر، ج۹، ص۳۳۵؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۱؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۹۶.</ref>. | ||
*[[ابن جریر طبری]] آورده است: "هنگامی که [[علی بن الحسین]]{{ع}} به [[اسارت]] وارد [[دمشق]] شد، در ورودی [[شهر]] مردی از [[شامیان]] برخاست و گفت: [[سپاس]] خدایی را که شما را کشت، ریشه شما را بر کند و دو شاخ [[فتنه]] را برید! [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} به او فرمود: آیا [[قرآن]] خواندهای؟ پاسخ داد: آری! فرمود: آیا "[[آل]] حم»" را خواندهای؟ عرضه داشت: خواندهام؛ ولی "[[آل]] حم" را نخواندهام. [[حضرت]] فرمود: آیا این [[آیه]] را نخواندهای که میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}} بگو: من هیچ گونه [[اجر]] و پاداشی از شما بر این [[دعوت]] درخواست نمیکنم جز [[دوست داشتن]] نزدیکانم. گفت: به [[راستی]] شما همان "[[قربی]]" هستید؟! [[حضرت]] فرمود: آری!"<ref>{{متن حدیث|لَمَّا جِيءَ بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ رضی الله تعالی عنهما أَسِيراً فَأُقِيمَ عَلَى دَرَجِ دِمَشْقَ قَامَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ اسْتَأْصَلَكُمْ فقال له علی رضی الله تعالی أَ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ قَالَ نَعَمْ قَالَ قَرَأْتَ آلَ حم قَالَ نَعَمْ قَالَ: ما قَرَأْتَ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} قَالَ فإنکم لأنْتُمْ هُمْ قَالَ نَعَمْ}}؛ تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۶ و ۱۷. </ref>. | *[[ابن جریر طبری]] آورده است: "هنگامی که [[علی بن الحسین]]{{ع}} به [[اسارت]] وارد [[دمشق]] شد، در ورودی [[شهر]] مردی از [[شامیان]] برخاست و گفت: [[سپاس]] خدایی را که شما را کشت، ریشه شما را بر کند و دو شاخ [[فتنه]] را برید! [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} به او فرمود: آیا [[قرآن]] خواندهای؟ پاسخ داد: آری! فرمود: آیا "[[آل]] حم»" را خواندهای؟ عرضه داشت: خواندهام؛ ولی "[[آل]] حم" را نخواندهام. [[حضرت]] فرمود: آیا این [[آیه]] را نخواندهای که میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}} بگو: من هیچ گونه [[اجر]] و پاداشی از شما بر این [[دعوت]] درخواست نمیکنم جز [[دوست داشتن]] نزدیکانم. گفت: به [[راستی]] شما همان "[[قربی]]" هستید؟! [[حضرت]] فرمود: آری!"<ref>{{متن حدیث|لَمَّا جِيءَ بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ رضی الله تعالی عنهما أَسِيراً فَأُقِيمَ عَلَى دَرَجِ دِمَشْقَ قَامَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ اسْتَأْصَلَكُمْ فقال له علی رضی الله تعالی أَ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ قَالَ نَعَمْ قَالَ قَرَأْتَ آلَ حم قَالَ نَعَمْ قَالَ: ما قَرَأْتَ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} قَالَ فإنکم لأنْتُمْ هُمْ قَالَ نَعَمْ}}؛ تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۶ و ۱۷. </ref>. | ||
*[[زمخشری]] در [[تفسیر]] خود آورده است: "منظور از [[اهل]] [[قربی]]، در روایتی آمده است: آن گاه که این [[آیه]] نازل شد، گفته شد: ای [[رسول خدا]]! [[خویشان]] شما که [[مودت]] آنها بر ما لازم است چه کسانی هستند؟ [[حضرت]] فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]]، و [[فرزندان]] آنها{{عم}}. روایتی که از [[علی]] [[نقل]] شده بیانگر همین معناست. آنجا که گوید: روزی به [[پیامبر]] [[شکوه]] کردم، که ای [[رسول خدا]]! [[مردم]] به من [[حسادت]] میکنند، [[پیامبر]] فرمود: آیا [[راضی]] و [[خشنود]] نیستی که چهارمین نفر از این چهار نفر باشی؟ نخستین کسی که وارد [[بهشت]] میشود، من، تو، [[حسن]]، [[حسین]]{{عم}}، [[همسران]] ما سمت راست و چپ ما هستند و [[فرزندان]] و [[ذریه]] ما پشت سر [[همسران]] ما وارد [[بهشت]] میشوند"<ref>{{ | *[[زمخشری]] در [[تفسیر]] خود آورده است: "منظور از [[اهل]] [[قربی]]، در روایتی آمده است: آن گاه که این [[آیه]] نازل شد، گفته شد: ای [[رسول خدا]]! [[خویشان]] شما که [[مودت]] آنها بر ما لازم است چه کسانی هستند؟ [[حضرت]] فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]]، و [[فرزندان]] آنها{{عم}}. روایتی که از [[علی]] [[نقل]] شده بیانگر همین معناست. آنجا که گوید: روزی به [[پیامبر]] [[شکوه]] کردم، که ای [[رسول خدا]]! [[مردم]] به من [[حسادت]] میکنند، [[پیامبر]] فرمود: آیا [[راضی]] و [[خشنود]] نیستی که چهارمین نفر از این چهار نفر باشی؟ نخستین کسی که وارد [[بهشت]] میشود، من، تو، [[حسن]]، [[حسین]]{{عم}}، [[همسران]] ما سمت راست و چپ ما هستند و [[فرزندان]] و [[ذریه]] ما پشت سر [[همسران]] ما وارد [[بهشت]] میشوند"<ref>{{عربی|و المراد في اهل القربى: رُوِيَ أَنَّهَا لَمَّا أُنْزِلَتْ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ قَرَابَتُكَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ وَجَبَتْ عَلَيْنَا مَوَدَّتُهُمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ ابْنَاهُمَا وَ يَدُلُّ عَلَيْهِ مَا رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ{{ع}} شَكَوْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} حَسَدَ النَّاسِ لِي فَقَالَ أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ رَابِعَ أَرْبَعَةِ أَوَّلِ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَنَا وَ أَنْتَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ أَزْوَاجُنَا عَنْ أَيْمَانِنَا وَ شَمَائِلِنَا وَ ذُرِّيَّاتُنَا خَلْفَ أَزْوَاجِنَا وَ عَنِ النَّبِيِّ{{صل}} حَرُمَتِ الْجَنَّةُ عَلَى مَنْ ظَلَمَ أَهْلَ بَيْتِي وَ آذَانِي فِي عَشِيرَتِي}}؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۲۱۹: </ref>. | ||
*[[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود آورده است: "من میگویم: [[خاندان]] [[محمّد]]{{صل}}، همان کسانیاند که همه کارهایشان با [[محمّد]]{{صل}} در [[ارتباط]] است. پس هر کس ارتباطش با آن [[حضرت]] کاملتر و بیشتر باشد، [[خاندان]] او به شمار میآید و بیتردید [[فاطمه]]، [[علی]]، [[حسن]] و [[حسین]] بیشترین و شدیدترین [[ارتباط]] را داشتند که بر همگان به صورت [[تواتر]] روشن است. پس آنها به طور مسلّم همان [[خاندان]] هستند. در ادامه مینویسد: [[مردم]] در معنای کلمه "[[آل]] = [[خاندان]]" [[اختلاف]] نظر دارند و گفته شده: منظور [[نزدیکان]] [[پیامبر]] هستند و برخی دیگر گفتهاند: [[امّت]] [[پیامبر]] هستند. در صورتی که "[[آل]]" را بر [[نزدیکان]] معنا کنیم، آنان [[خاندان پیامبر]]{{صل}} خواهند بود و اگر به معنای [[امّت]] او بگیریم که [[دعوت]] او را پذیرفتند، باز هم آنان [[خاندان پیامبر]]{{صل}} خواهند بود. پس ثابت شد که در همه حالات، آنان [[خاندان پیامبر]]{{صل}} به شمار میآیند. اما آیا غیر آنان از [[خاندان]]، کسی دیگر نیز شامل کلمه "[[آل]]" میشود، در این باره [[اختلاف]] نظر وجود دارد. [[زمخشری]] [[نقل]] کرده است: هنگامی که این [[آیه]] بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شد، پرسیدند: [[نزدیکان]] شما که [[مودّت]] آنان بر ما لازم شد، چه کسانیاند؟ فرمودند: [[علی]]، [[فاطمه]]، و دو [[فرزند]] آنها{{عم}}. پس روشن میشود که این چهار نفر [[نزدیکان]] پیامبراند و هر گاه این مطلب ثابت شد، آنها به این [[احترام]] و [[بزرگداشت]]، اختصاص پیدا میکنند. به [[راستی]] که [[دعا]] برای [[خاندان]]، [[مقام]] و مرتبه بزرگی را ثابت مینماید و به همین منظور این ادعا در انتهای تشهد [[نماز]] قرار گرفته که: خداوندا! بر [[محمّد]] و بر [[خاندان]] او [[درود]] بفرست و بر [[محمد]] و [[خاندان]] او [[رحمت]] قرار بده. این [[بزرگداشت]] درباره شخص دیگری جز [[خاندان پیامبر]]{{صل}} وارد نشده است"<ref>{{عربی|و أنا أقول: آل محمد هم الذین یؤول أمرهم إلیه فکل من کان أمرهم إلیه أشد و أکمل کانوا هم الآل، و لا شک أن فاطمة و علیا و الحسن و الحسین کان التعلق بینهم و بین رسول الله أشد التعلقات و هذا کالمعلوم بالنقل المتواتر فوجب أن یکونوا هم الآل، و أیضا اختلف الناس فی الآل فقیل هم الأقارب و قیل هم أمته، فإن حملناه علی القرابة فهم الآل، و إن حملناه علی الأمة الذین قبلوا دعوته فهم أیضا آل فثبت أن علی جمیع التقدیرات هم الآل،... و ادامه میدهد: و أما غیرهم فهل یدخلون تحت لفظ الآل؟ فمختلف فیه. و روی صاحب "الکشاف": أنه لما نزلت هذه الآیة قیل یا رسول الله من قرابتک هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم؟ فقال علی و فاطمة و ابناهما، فثبت أن هؤلاء الأربعة أقارب النبی و إذا ثبت هذا وجب أن یکونوا مخصوصین بمزید التعظیم. أن الدعاء للآل منصب عظیم و لذلک جعل هذا الدعاء خاتمة التشهد فی الصلاة و هو قوله اللّهم صل علی محمد و علی آل محمد و ارحم محمدا و آل محمد، و هذا التعظیم لم یوجد فی حق غیر الآل، فکل ذلک یدل علی أن حب آل محمد واجب}}؛ مفاتیح الغیب، ج۲۷ ص۵۹۵: .</ref>. | *[[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود آورده است: "من میگویم: [[خاندان]] [[محمّد]]{{صل}}، همان کسانیاند که همه کارهایشان با [[محمّد]]{{صل}} در [[ارتباط]] است. پس هر کس ارتباطش با آن [[حضرت]] کاملتر و بیشتر باشد، [[خاندان]] او به شمار میآید و بیتردید [[فاطمه]]، [[علی]]، [[حسن]] و [[حسین]] بیشترین و شدیدترین [[ارتباط]] را داشتند که بر همگان به صورت [[تواتر]] روشن است. پس آنها به طور مسلّم همان [[خاندان]] هستند. در ادامه مینویسد: [[مردم]] در معنای کلمه "[[آل]] = [[خاندان]]" [[اختلاف]] نظر دارند و گفته شده: منظور [[نزدیکان]] [[پیامبر]] هستند و برخی دیگر گفتهاند: [[امّت]] [[پیامبر]] هستند. در صورتی که "[[آل]]" را بر [[نزدیکان]] معنا کنیم، آنان [[خاندان پیامبر]]{{صل}} خواهند بود و اگر به معنای [[امّت]] او بگیریم که [[دعوت]] او را پذیرفتند، باز هم آنان [[خاندان پیامبر]]{{صل}} خواهند بود. پس ثابت شد که در همه حالات، آنان [[خاندان پیامبر]]{{صل}} به شمار میآیند. اما آیا غیر آنان از [[خاندان]]، کسی دیگر نیز شامل کلمه "[[آل]]" میشود، در این باره [[اختلاف]] نظر وجود دارد. [[زمخشری]] [[نقل]] کرده است: هنگامی که این [[آیه]] بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شد، پرسیدند: [[نزدیکان]] شما که [[مودّت]] آنان بر ما لازم شد، چه کسانیاند؟ فرمودند: [[علی]]، [[فاطمه]]، و دو [[فرزند]] آنها{{عم}}. پس روشن میشود که این چهار نفر [[نزدیکان]] پیامبراند و هر گاه این مطلب ثابت شد، آنها به این [[احترام]] و [[بزرگداشت]]، اختصاص پیدا میکنند. به [[راستی]] که [[دعا]] برای [[خاندان]]، [[مقام]] و مرتبه بزرگی را ثابت مینماید و به همین منظور این ادعا در انتهای تشهد [[نماز]] قرار گرفته که: خداوندا! بر [[محمّد]] و بر [[خاندان]] او [[درود]] بفرست و بر [[محمد]] و [[خاندان]] او [[رحمت]] قرار بده. این [[بزرگداشت]] درباره شخص دیگری جز [[خاندان پیامبر]]{{صل}} وارد نشده است"<ref>{{عربی|و أنا أقول: آل محمد هم الذین یؤول أمرهم إلیه فکل من کان أمرهم إلیه أشد و أکمل کانوا هم الآل، و لا شک أن فاطمة و علیا و الحسن و الحسین کان التعلق بینهم و بین رسول الله أشد التعلقات و هذا کالمعلوم بالنقل المتواتر فوجب أن یکونوا هم الآل، و أیضا اختلف الناس فی الآل فقیل هم الأقارب و قیل هم أمته، فإن حملناه علی القرابة فهم الآل، و إن حملناه علی الأمة الذین قبلوا دعوته فهم أیضا آل فثبت أن علی جمیع التقدیرات هم الآل،... و ادامه میدهد: و أما غیرهم فهل یدخلون تحت لفظ الآل؟ فمختلف فیه. و روی صاحب "الکشاف": أنه لما نزلت هذه الآیة قیل یا رسول الله من قرابتک هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم؟ فقال علی و فاطمة و ابناهما، فثبت أن هؤلاء الأربعة أقارب النبی و إذا ثبت هذا وجب أن یکونوا مخصوصین بمزید التعظیم. أن الدعاء للآل منصب عظیم و لذلک جعل هذا الدعاء خاتمة التشهد فی الصلاة و هو قوله اللّهم صل علی محمد و علی آل محمد و ارحم محمدا و آل محمد، و هذا التعظیم لم یوجد فی حق غیر الآل، فکل ذلک یدل علی أن حب آل محمد واجب}}؛ مفاتیح الغیب، ج۲۷ ص۵۹۵: .</ref>. | ||
*[[حاکم نیشابوری]] درباره اینکه مقصود از واژه [[قربی]]، [[آل محمد]]{{صل}} است، ادعای [[اجماع]] در [[اهل سنت]] را مطرح نموده و مینویسد: {{عربی| إنّما اتّفقا في تفسير هذه الآية على حديث عبدالملك بن ميسرة الزراد عن طاووس عن ابن عبّاس رضی الله عنهما- أنه في قربى آل محمد}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۲، ح.۳۶۵۹.</ref>. | *[[حاکم نیشابوری]] درباره اینکه مقصود از واژه [[قربی]]، [[آل محمد]]{{صل}} است، ادعای [[اجماع]] در [[اهل سنت]] را مطرح نموده و مینویسد: {{عربی| إنّما اتّفقا في تفسير هذه الآية على حديث عبدالملك بن ميسرة الزراد عن طاووس عن ابن عبّاس رضی الله عنهما- أنه في قربى آل محمد}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۲، ح.۳۶۵۹.</ref>. |