پرش به محتوا

اثبات امامت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۲۶۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==[[دلایل]] [[شیعه]] بر [[اثبات]] [[خلافت بلافصل]] [[علی]]{{ع}}==
*[[شیعه]] برای [[اثبات امامت]] [[علی]]{{ع}} و یازده فرزندش [[دلایل]] زیادی از [[عقل]] و [[کتاب و سنت]] دارد، که به [[تبیین]] برخی از آنها می‎پردازیم.
===[[دلایل عقلی]]===
====[[لزوم عصمت امام]] و انحصار [[عصمت]] در [[علی]]{{ع}}====
*[[شیعه]]، [[امامت]] را متمم [[نبوّت]]، و [[امام]] را تداوم‌بخش [[رسالت]] برای تحقق اهداف عالی [[اسلام]] و [[قرآن]] می‌داند. از این‌رو، همه [[شئون پیامبر]]{{صل}} به جز [[شأن]] [[نبوت]] و [[ابلاغ وحی]] [[الهی]] را برای [[امام]] ضروری می‌شمارد که مهم‌ترین آن [[شئون]] عبارتند از: [[زعامت]] و [[رهبری]]، [[مرجعیت]] و کارشناسی [[دینی]] و [[قضاوت]] و [[داوری]].
*همچنین به همان دلیلی که [[پیامبر]]{{صل}} برای [[امامت]] و [[رهبری]] صحیح و [[هدایت مردم]]، و نیز برای [[ابلاغ]] [[پیام آسمانی]] [[اسلام]] و بیان [[احکام الهی]]، بویژه برای [[قضاوت]] و [[داوری]] [[عدل]]، و پی‌ریزی [[حکومتی]] بر پایه [[عدل و قسط]] [[اسلامی]]، [[ضرورت]] داشت از هر جهت [[معصوم]] باشد، به همان [[دلیل]] [[ضرورت]] دارد که [[امام]] [[جانشین]] او نیز دارای ویژگی مهم [[عصمت]] باشد؛ زیرا دور از [[عقل]] است که بگوییم بعد از [[پیامبر]]{{صل}} دیگر آن ملاک‌ها و معیارهای ارزشی و [[الهی]] در [[گزینش]] [[جانشین]] او از اعتبار ساقط است، و هر کس که از هر راهی توانسته [[خلافت]] و [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} را تصاحب کند او [[خلیفه مسلمین]] است!
*بنابر همین [[دلایل]] است که [[شیعه]] می‌گوید بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} جز [[علی]]{{ع}} نه کسی دارای ویژگی [[عصمت]] بوده، و نه [[شایسته]] [[مقام امامت]] است، و نه می‌تواند آن را ادعا کند؛ زیرا غیر [[علی]]{{ع}} نه کسی ادعای [[عصمت]] کرده است و نه دلیلی بر [[عصمت]] کسی غیر از [[علی]]{{ع}} و [[فرزندان]] بزرگوارش وجود دارد.
*خلفای سه‌گانه نیز مدعی [[عصمت]] خودشان نبودند، بلکه به طور صریح بارها به [[اشتباهات]] خود اعتراف کردند، و از سوی دیگر [[اهل سنت]] نیز قائل به [[عصمت]] آنان نبوده و نیستند؛ چون آنان مسئله [[امامت]] و [[خلافت]] را به حد [[حکومت]] [[سیاسی]] بر [[مردم]] تنزل داده‌اند، و در [[حاکم]] [[سیاسی]] نیز مدعی‌اند لازم نیست که [[گناه]] نکند و [[خطا]] نیز مرتکب نشود<ref>اقتباس از کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۲؛ امامت و رهبری، ص۹۸ - ۱۰۰.</ref>.
*اما [[شیعه]] می‌گوید: [[آیات]]<ref>مانند آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و [[روایات]] قطعی<ref>رسول اکرم{{صل}} را در احادیث زیادی عصمت اهل بیت خویش را گواهی کرده است. در اینجا حدیث دیگری علاوه بر حدیث ارائه شده پیشینی میآوریم. آن حضرت فرمود: «من و علی و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین{{عم}} پاکیزگان معصوم هستیم». (بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۰۱) نظیر همین حدیث در ینابیع المودة، ص۸۵، چاپ هشتم نیز آمده است.</ref> و صریح وجود دارد که در آنها بر [[عصمت]] [[حضرت علی]]{{ع}} و [[امامان]] بعد از او تصریح شده است<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۰۱-۱۰۲.</ref>
====[[لزوم]] [[برتری امام]]====
*هر گاه [[امام]] را با دیگران بسنجیم سه صورت قابل [[تصور]] خواهیم داشت. یا او با دیگران مساوی است، و یا پایین‌تر از آنان، با [[برتر]] از آنها می‌باشد. در صورت اول، دلیلی بر ترجیحش بر دیگران وجود ندارد و ترجیح بدون مرجح هم نامعقول است و در صورت دوم ترجیح [[مفضول]] بر [[فاضل]] است که آن نیز از نظر [[عقل]] [[باطل]] می‌باشد. پس فقط صورت سوم باقی می‌ماند که به مقتضای آن [[امام]] باید در [[علم]]، [[دینداری]]، [[کرم]]، [[بزرگواری]]، [[شجاعت]]، سیاستمداری، [[حکومت]]، [[مردمداری]] و بلکه در جمیع صفات [[نیک]] و [[فضایل]] [[نفسانی]] و بدنی از همگان [[برتر]] باشد<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، به شرح علامه حلی، ص۳۹۲.</ref>.
*بنابراین، [[ادعای امامت]] [[مفضول]] با وجود [[افضل]] از جمیع جهات<ref>ر.ک: شرح مقاصد، تفتازانی، ج۵، ص۲۴۷.</ref>، ادعای بدون [[دلیل]] بوده و پشتوانه [[عقلی]] و منطقی ندارد.
*به اتفاق علمای [[اسلام]] و بر مبنای اسناد و مدارک موجود، [[علی]] و [[همسر]] و [[فرزندان]] پاکش{{عم}} از همه [[مسلمانان]] و [[صحابه پیامبر]]{{صل}} [[برتر]] و بالاتر می‌باشند و بویژه در این جهت کسی به پایه شخص [[علی]]{{ع}} نمی‌رسد، و این [[فضایل]] و برتری‌ها فراتر از آن است که بشود آنها را بر شمرد<ref>از جمله آنها به نقل خود اهل سنت این برتری‌ها است: پیامبر{{صل}} تنها علی{{ع}} را درِ شهر خویش و داناترین مردم بعد از خود اعلام کرده است (شرح مقاصد، ج۵، ص۲۹۷؛ و شرح مواقف، ج۸، ص۳۷۰ - ۳۷۱)؛ و تنها علی{{ع}} را به فرمان الهی شایسته اعلان برائت از مشرکان معرفی کرد (سیره ابن هشام، ج۴، ص۱۹۰)؛ و فقط او را به برادری با خویشتن برگزیده بود (سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۵۰؛ سیره حلبیه، ج۲، ص۹۱)؛ و نیز او اولین ایمان‌آورنده به پیامبر{{صل}} از مردان بود (تاریخ طبری، ج۲، ص۳۱۲- ۳۱۳؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۱۹۷)؛ و هموست که در دامن آن حضرت تربیت یافته و شاهد وحی او بوده است (سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۶۲)؛ و در قضاوت (شرح مقاصد، ج۵، ص۲۹۶؛ و شرح مواقف، ج۸، ص۳۷۰) و زهد و تقوا بی‌نظیر بود (شرح مواقف، ج۸ ص۳۷۱)؛ و در شجاعت کسی به پایه او نمی‌رسید، و همو بود که توانست دژهای مستحکم یهودیان خیبر را گشوده و آنها را به شکست نهایی دچار کند (مغازی واقدی، ج۲، ص۶۵۳ - ۶۵۴)؛ و تنها علی{{ع}} شایسته همسری با یگانه بانوی جهان اسلام، دخت گرامی پیامبر{{صل}} فاطمه{{س}} بوده است، و تنها او و همسرش و حسن و حسین{{عم}} فرزندان عزیزش شایسته همراهی پیامبر{{صل}} در روز مباهله بوده‌اند (صحیح مسلم، ج۱۵، ص۱۷۶)؛ و نیز برخوردار از بهترین نسب قریش «بنی‌هاشم» میباشند (مستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۰۸)؛ و هموست که به فرموده خودش «صدیق اکبر» است، و هیچکس به این نام مفتخر نشده و نخواهد شد (سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۴)؛ و تنها فرزندان برومند او، حسن و حسین سیّد و سرور جوانان اهل بهشتند (سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۴)؛ و سرانجام خوب است حسن ختام ذکر فضایل امیرمؤمنان را گفتار برخی دانشمندان بزرگ اهل سنت قرار دهیم: احمد بن حجر الهیتمی» گفت: «فضایل علی{{ع}} بسیار زیاد و مشهور است، تا جایی که احمد بن حنبل گفت: برای هیچ کس از صحابه فضایل به اندازه فضایل علی{{ع}} نیامده است، و اسماعیل قاضی و نسایی و ابوعلی نیشابوری گفته‌اند: آنچه از فضایل در حق علی{{ع}} به سندهای معتبر و نیکو آمده، در حق هیچکس از صحابه پیامبر{{صل}} نیامده است (الصواعق المحرقه، ص۱۲۰ - ۱۲۱؛ نظیر همین عبارت در مستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۰۷ نیز آمده است).</ref><ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۰۲-۱۰۳.</ref>
 
==آیا بیعت صحابه و مردم با ابوبکر در سقیفه برای اثبات امامت او کافی نیست؟==
==آیا بیعت صحابه و مردم با ابوبکر در سقیفه برای اثبات امامت او کافی نیست؟==
*یکی از ادله یا شواهد [[اهل سنت]] بر دیدگاه خود "نبود اصل [[نصب]] توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}" ادعای [[اجماع]] حمایت [[مسلمانان]] و [[انصار]] از جریان [[سقیفه]] و نامزدی [[ابوبکر]] است، اگر از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} برای [[حضرت علی]]{{ع}} [[نص]] و [[نصب|نصبی]] وجود داشت که همه [[مسلمانان]] نیز از آن [[آگاهی]] داشتند، چرا آنان از این اصل و به تعبیری از [[پیامبر]]{{صل}} و سفارش او حمایت نکرده و بالعکس از کاندیدای جریان [[سقیفه]] یعنی [[ابوبکر]] پشتیبانی نموده‌اند؟ و به اصطلاح با وی [[بیعت]] کردند؟. [[اهل سنت]] اضافه می‌کنند که این نکته دیدگاه عدم [[نص]] را تقویت و [[تأیید]] می‌کند <ref>ابوالحسن اشعری، الأبانه، صص ۱۴۵ و ۱۲۶؛ ابن حزم، الفصل، ج۳، ص ۱۵؛ شرح المواقف، ج۸، صص ۳۸۶ و ۳۸۵؛ شرح المقاصد، ج۳، ص ۴۹۱؛ ابکار الأفکار فی اصول الدین، ج۳، ص ۴۲۸؛ شیخ الأزهر سلیم بشری.</ref>. اما این‌که بعد از پذیرفتن اصل تحقق چنین [[اجماع]] و اتفاقی آیا آن [[حجت]] و معتبر است؟ [[اهل سنت]] برای اعتبار بخشیدن به آن به [[حدیث نبوی]] {{عربی|"  لَا تَجْتَمِعُ‏ أُمَّتِي‏ عَلَى خَطَإٍ‏‏"}} تمسک کردند.
*یکی از ادله یا شواهد [[اهل سنت]] بر دیدگاه خود "نبود اصل [[نصب]] توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}" ادعای [[اجماع]] حمایت [[مسلمانان]] و [[انصار]] از جریان [[سقیفه]] و نامزدی [[ابوبکر]] است، اگر از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} برای [[حضرت علی]]{{ع}} [[نص]] و [[نصب|نصبی]] وجود داشت که همه [[مسلمانان]] نیز از آن [[آگاهی]] داشتند، چرا آنان از این اصل و به تعبیری از [[پیامبر]]{{صل}} و سفارش او حمایت نکرده و بالعکس از کاندیدای جریان [[سقیفه]] یعنی [[ابوبکر]] پشتیبانی نموده‌اند؟ و به اصطلاح با وی [[بیعت]] کردند؟. [[اهل سنت]] اضافه می‌کنند که این نکته دیدگاه عدم [[نص]] را تقویت و [[تأیید]] می‌کند <ref>ابوالحسن اشعری، الأبانه، صص ۱۴۵ و ۱۲۶؛ ابن حزم، الفصل، ج۳، ص ۱۵؛ شرح المواقف، ج۸، صص ۳۸۶ و ۳۸۵؛ شرح المقاصد، ج۳، ص ۴۹۱؛ ابکار الأفکار فی اصول الدین، ج۳، ص ۴۲۸؛ شیخ الأزهر سلیم بشری.</ref>. اما این‌که بعد از پذیرفتن اصل تحقق چنین [[اجماع]] و اتفاقی آیا آن [[حجت]] و معتبر است؟ [[اهل سنت]] برای اعتبار بخشیدن به آن به [[حدیث نبوی]] {{عربی|"  لَا تَجْتَمِعُ‏ أُمَّتِي‏ عَلَى خَطَإٍ‏‏"}} تمسک کردند.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش