پرش به محتوا

ظلم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خودداری' به 'خودداری'
جز (جایگزینی متن - 'خودداری' به 'خودداری')
خط ۲۰: خط ۲۰:
===[[ظلم]] [[افتراء]] به [[خداوند]]===
===[[ظلم]] [[افتراء]] به [[خداوند]]===
یکی از ستم‌های بزرگ به [[خداوند]] افترای به او است که [[خداوند]] در ۸ [[آیه]] برآن تأکید ورزیده است؛ ۴ [[آیه]] با تعبیر {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ}} و ۴ [[آیه]] با تعبیر {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ}} و البته در یک [[آیه]] [[وصف]] ظالم‌ترین را برای کسانی که به [[خدا]] نسبت [[دروغ]] می‌‌دهند مطرح کرده است {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ}}<ref>«پس ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد و راستی را چون به او برسد دروغ شمارد کیست؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟» سوره زمر، آیه ۳۲.</ref>.
یکی از ستم‌های بزرگ به [[خداوند]] افترای به او است که [[خداوند]] در ۸ [[آیه]] برآن تأکید ورزیده است؛ ۴ [[آیه]] با تعبیر {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ}} و ۴ [[آیه]] با تعبیر {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ}} و البته در یک [[آیه]] [[وصف]] ظالم‌ترین را برای کسانی که به [[خدا]] نسبت [[دروغ]] می‌‌دهند مطرح کرده است {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ}}<ref>«پس ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد و راستی را چون به او برسد دروغ شمارد کیست؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟» سوره زمر، آیه ۳۲.</ref>.
#{{متن قرآن|فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«پس کسانی که بعد از آن بر خداوند دروغ بندند ستمکارند» سوره آل عمران، آیه ۹۴.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] در مقابل [[کاهنان]] [[یهود]] که با [[منفعت]] ‌طلبی حتی بر غذای [[مردم]] دستت اندازی می‌‌کردند و بعضی گوشت‌ها را برای [[مردم]] [[حرام]] اعلام می‌‌کردند با صراحت تمام تهمت‌های [[یهود]] را در مورد [[تحریم]] پاره‌ای از غذاهای [[پاک]] - مانند شیر و گوشت شتر - رد می‌کند و می‌گوید {{متن قرآن|كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ}}<ref>«همه خوردنی‌ها برای بنی اسرائیل حلال بود جز آنچه اسرائیل (- یعقوب) پیش از آنکه تورات فرو فرستاده شود، بر خویش حرام کرده بود» سوره آل عمران، آیه ۹۳.</ref>. در آغاز، تمام این غذاها برای [[بنی‌اسرائیل]] [[حلال]] بود، مگر آن‌چه [[اسرائیل]] - [[اسرائیل]] نام دیگر [[یعقوب]] است - بر خود [[تحریم]] کرده بود. درباره اینکه [[یعقوب]] چه نوع غذایی را بر خود [[تحریم]] کرده بود؟ و علت آن [[تحریم]] چه بود؟ توضیحی در [[آیه]] ذکر نشده است، ولی از [[روایات اسلامی]] برمی‌آید که هنگامی که [[یعقوب]] گوشت شتر می‌خورد [[بیماری]] که داشت شدت می‌گرفت. و لذا [[تصمیم]] گرفت که از خوردن آن برای همیشه [[خودداری]] کند<ref>تفسیرنورالثقلین، ج۱، ص۳۶۴.</ref>، [[پیروان]] ‌او هم در این قسمت به او [[اقتدا]] کردند، و تدریجاً امر بر بعضی مشتبه شد، و [[تصور]] کردند این یک [[تحریم]] [[الهی]] است، و آن را به عنوان یک [[دستور]] [[دینی]] به [[خدا]] نسبت دادند. [[قرآن]] در [[آیه]] بالا علت [[اشتباه]] آنها را تشریح می‌کند و روشن می‌سازد که نسبت دادن این موضوع به [[خدا]] یک [[تهمت]] است. و [[ظلم]] به [[خداوند]].
#{{متن قرآن|فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«پس کسانی که بعد از آن بر خداوند دروغ بندند ستمکارند» سوره آل عمران، آیه ۹۴.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] در مقابل [[کاهنان]] [[یهود]] که با [[منفعت]] ‌طلبی حتی بر غذای [[مردم]] دستت اندازی می‌‌کردند و بعضی گوشت‌ها را برای [[مردم]] [[حرام]] اعلام می‌‌کردند با صراحت تمام تهمت‌های [[یهود]] را در مورد [[تحریم]] پاره‌ای از غذاهای [[پاک]] - مانند شیر و گوشت شتر - رد می‌کند و می‌گوید {{متن قرآن|كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ}}<ref>«همه خوردنی‌ها برای بنی اسرائیل حلال بود جز آنچه اسرائیل (- یعقوب) پیش از آنکه تورات فرو فرستاده شود، بر خویش حرام کرده بود» سوره آل عمران، آیه ۹۳.</ref>. در آغاز، تمام این غذاها برای [[بنی‌اسرائیل]] [[حلال]] بود، مگر آن‌چه [[اسرائیل]] - [[اسرائیل]] نام دیگر [[یعقوب]] است - بر خود [[تحریم]] کرده بود. درباره اینکه [[یعقوب]] چه نوع غذایی را بر خود [[تحریم]] کرده بود؟ و علت آن [[تحریم]] چه بود؟ توضیحی در [[آیه]] ذکر نشده است، ولی از [[روایات اسلامی]] برمی‌آید که هنگامی که [[یعقوب]] گوشت شتر می‌خورد [[بیماری]] که داشت شدت می‌گرفت. و لذا [[تصمیم]] گرفت که از خوردن آن برای همیشه خودداری کند<ref>تفسیرنورالثقلین، ج۱، ص۳۶۴.</ref>، [[پیروان]] ‌او هم در این قسمت به او [[اقتدا]] کردند، و تدریجاً امر بر بعضی مشتبه شد، و [[تصور]] کردند این یک [[تحریم]] [[الهی]] است، و آن را به عنوان یک [[دستور]] [[دینی]] به [[خدا]] نسبت دادند. [[قرآن]] در [[آیه]] بالا علت [[اشتباه]] آنها را تشریح می‌کند و روشن می‌سازد که نسبت دادن این موضوع به [[خدا]] یک [[تهمت]] است. و [[ظلم]] به [[خداوند]].
#{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ * قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ کسانی که به خود زیان زده‌اند ایمان نمی‌آورند * و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد، کیست؟ بی‌گمان ستمگران رستگار نخواهند شد * ما خوب می‌دانیم که آنچه می‌گویند تو را اندوهناک می‌گرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمی‌شمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار می‌کنند» سوره انعام، آیه ۲۰-۲۱ و ۳۳.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] با صراحت به صورت استفهام انکاری می‌گوید: “چه کسی ستمکارتر از مشرکانی است که بر [[خدا]] [[دروغ]] بسته و شریک برای او قرار داده و یا [[آیات]] او را [[تکذیب]] نموده‌اند {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}} در [[حقیقت]] جملة اول {{متن قرآن|افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}اشاره به [[انکار]] [[توحید]] است، و جمله دوم {{متن قرآن|أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ}}اشاره به [[انکار]] [[نبوت]]، و به [[راستی]] ظلمی از این بالاتر نمی‌شود که [[انسان]] جماد بی‌ارزش و یا [[انسان]] [[ناتوانی]] را همتای وجود نامحدودی قرار دهد که بر سراسر [[جهان هستی]] [[حکومت]] می‌کند، این کار از سه جهت [[ظلم]] محسوب می‌شود: [[ظلم]] نسبت به ذات [[پاک]] او که شریکی برای او قائل شده، و [[ظلم]] بر خویشتن که [[شخصیت]] و [[ارزش]] وجود خود را تا سر حد [[پرستش]] یک قطعه سنگ و چوب پائین آورده، و [[ظلم]] بر [[اجتماع]] که بر اثر [[شرک]] گرفتار [[تفرقه]] و پراکندگی و دور شدن از [[روح]] [[وحدت]] و [[یگانگی]] شده است. مسلماً هیچ [[ستمگری]] - مخصوصاً چنین ستمگرانی که [[ستم]] آنها همه‌جانبه است - روی [[سعادت]] و [[رستگاری]] نخواهند دید {{متن قرآن|إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۸۴.</ref>.  
#{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ * قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ کسانی که به خود زیان زده‌اند ایمان نمی‌آورند * و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد، کیست؟ بی‌گمان ستمگران رستگار نخواهند شد * ما خوب می‌دانیم که آنچه می‌گویند تو را اندوهناک می‌گرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمی‌شمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار می‌کنند» سوره انعام، آیه ۲۰-۲۱ و ۳۳.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] با صراحت به صورت استفهام انکاری می‌گوید: “چه کسی ستمکارتر از مشرکانی است که بر [[خدا]] [[دروغ]] بسته و شریک برای او قرار داده و یا [[آیات]] او را [[تکذیب]] نموده‌اند {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}} در [[حقیقت]] جملة اول {{متن قرآن|افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}اشاره به [[انکار]] [[توحید]] است، و جمله دوم {{متن قرآن|أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ}}اشاره به [[انکار]] [[نبوت]]، و به [[راستی]] ظلمی از این بالاتر نمی‌شود که [[انسان]] جماد بی‌ارزش و یا [[انسان]] [[ناتوانی]] را همتای وجود نامحدودی قرار دهد که بر سراسر [[جهان هستی]] [[حکومت]] می‌کند، این کار از سه جهت [[ظلم]] محسوب می‌شود: [[ظلم]] نسبت به ذات [[پاک]] او که شریکی برای او قائل شده، و [[ظلم]] بر خویشتن که [[شخصیت]] و [[ارزش]] وجود خود را تا سر حد [[پرستش]] یک قطعه سنگ و چوب پائین آورده، و [[ظلم]] بر [[اجتماع]] که بر اثر [[شرک]] گرفتار [[تفرقه]] و پراکندگی و دور شدن از [[روح]] [[وحدت]] و [[یگانگی]] شده است. مسلماً هیچ [[ستمگری]] - مخصوصاً چنین ستمگرانی که [[ستم]] آنها همه‌جانبه است - روی [[سعادت]] و [[رستگاری]] نخواهند دید {{متن قرآن|إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۸۴.</ref>.  
#{{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ}}<ref>«ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟ آنان کسانی هستند که بهره‌شان از آن نوشته (که در لوح محفوظ است) بدیشان خواهد رسید تا چون فرستادگان ما که جانشان را می‌ستانند، نزدشان فرا رسند (و به آنان) گویند: کجاست آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خواندید؟ می‌گویند: از (دیده) ما ناپدید شدند و بر خویش گواهی می‌دهند که کافر بوده‌اند» سوره اعراف، آیه ۳۷.</ref>.
#{{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ}}<ref>«ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟ آنان کسانی هستند که بهره‌شان از آن نوشته (که در لوح محفوظ است) بدیشان خواهد رسید تا چون فرستادگان ما که جانشان را می‌ستانند، نزدشان فرا رسند (و به آنان) گویند: کجاست آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خواندید؟ می‌گویند: از (دیده) ما ناپدید شدند و بر خویش گواهی می‌دهند که کافر بوده‌اند» سوره اعراف، آیه ۳۷.</ref>.
خط ۸۹: خط ۸۹:
# [[اطاعت]] نکردن از [[پیامبر]]، موجب [[ظلم به خویشتن]]: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}؛
# [[اطاعت]] نکردن از [[پیامبر]]، موجب [[ظلم به خویشتن]]: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}؛
# [[کافران]] [[ستمگر]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا}} زمینه [[آمرزش]] {{متن قرآن|لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ}} و هدایت‌پذیری را از میان برده‌اند {{متن قرآن|وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا}} و [[هدایت]] [[خداوند]] شامل آنها نمی‌شود چون هم به [[حق]] [[ستم]] کردند که آن‌چه [[شایسته]] آن بود انجام ندادند و هم [[ستم]] به خویش که خود را از [[سعادت]] [[محروم]] ساختند و در دره [[ضلالت]] سقوط کردند و هم به دیگران [[ستم]] کردند که آنها را از راه [[حق]] باز داشتند؛
# [[کافران]] [[ستمگر]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا}} زمینه [[آمرزش]] {{متن قرآن|لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ}} و هدایت‌پذیری را از میان برده‌اند {{متن قرآن|وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا}} و [[هدایت]] [[خداوند]] شامل آنها نمی‌شود چون هم به [[حق]] [[ستم]] کردند که آن‌چه [[شایسته]] آن بود انجام ندادند و هم [[ستم]] به خویش که خود را از [[سعادت]] [[محروم]] ساختند و در دره [[ضلالت]] سقوط کردند و هم به دیگران [[ستم]] کردند که آنها را از راه [[حق]] باز داشتند؛
# [[ستم‌پیشگی]] برخی [[عالمان]] و سران [[یهود]] [[عصر پیامبر]] به [[دلیل]] [[خودداری]] آنان از [[قضاوت]] بر اساس [[تورات]]: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ * وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ... وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}؛
# [[ستم‌پیشگی]] برخی [[عالمان]] و سران [[یهود]] [[عصر پیامبر]] به [[دلیل]] خودداری آنان از [[قضاوت]] بر اساس [[تورات]]: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ * وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ... وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}؛
# [[تکذیب]] [[رسالت پیامبر]]، عملی ظالمانه: {{متن قرآن|فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}، {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا}}؛  
# [[تکذیب]] [[رسالت پیامبر]]، عملی ظالمانه: {{متن قرآن|فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}، {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا}}؛  
# [[حکم خداوند]] برای ستمگرانی که [[دنیا پرستی]] برآنان [[غلبه]] کرده و [[فرمان خدا]] را به دست [[فراموشی]] سپردند {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ}} کیفری سخت به [[دلیل]] [[فسق]] و گناهی که مرتکب شدند {{متن قرآن|وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}} مقصود از [[فراموشی]] {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُوا}} [[بی‌اعتنایی]] به [[فرمان خدا]] و عمل نکردن به آن است، نه [[فراموشی]] [[حقیقی]] که موجب عذر و رفع [[تکلیف]] می‌شود؛
# [[حکم خداوند]] برای ستمگرانی که [[دنیا پرستی]] برآنان [[غلبه]] کرده و [[فرمان خدا]] را به دست [[فراموشی]] سپردند {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ}} کیفری سخت به [[دلیل]] [[فسق]] و گناهی که مرتکب شدند {{متن قرآن|وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}} مقصود از [[فراموشی]] {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُوا}} [[بی‌اعتنایی]] به [[فرمان خدا]] و عمل نکردن به آن است، نه [[فراموشی]] [[حقیقی]] که موجب عذر و رفع [[تکلیف]] می‌شود؛
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش