جنگ صفین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
''' | '''جنگ صفین''' [[جنگی]] است که میان [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} پس از به [[خلافت]] رسیدن و [[مخالفان]] او در جبهۀ [[شام]] در منطقۀ [[صفّین]] درگرفت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۸۶.</ref>. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*با [[پیروزی]] و [[حاکمیت]] [[اسلام]]، [[امویان]] که [[دشمن]] دیرین [[اسلام]] و [[خاندان]] [[رسالت]] بودند، به [[فکر]] تسلّط بر [[قدرت]] و [[حکومت]] افتادند تا از [[اسلام]] [[انتقام]] بگیرند. در دوران [[خلافت]] [[عثمان]]، افرادی از [[بنیامیه]] در جاهای مختلف به [[حکومت]] گماشته شدند. [[معاویه]] از زمان [[عمر]] به [[ولایت]] [[شام]] گماشته شده بود و در زمان [[عثمان]] هم ادامه یافت و ۲۰ سال تسلّط بر آن مناطق داشت. وقتی [[امام علی|علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، [[اصلاحات]] را شروع کرد و نااهلان را از کار کنار گذاشت. [[معاویه]] هم یکی از آنان بود که در [[شام]] برای خود بساطی به هم زده بود. [[معاویه]] سر به [[طغیان]] گذاشت و [[فرمان]] [[امام]] را نپذیرفت و [[دشمنی]] دیرینهاش او را به [[مخالفت]] با [[امام]] و کارشکنی در [[کارها]] و ایجاد [[آشوب]] در مناطق مختلف و [[شبیخون]] به قلمرو [[حکومت]] [[امام]] واداشت. او که خود [[طمع]] در [[خلافت]] داشت، زیر بار [[خلافت]] [[امام]] نرفت، دیگران را نیز تحریک کرد و [[خونخواهی]] [[عثمان]] را بهانه قرار داد و مکاتبات متعددی بین او و [[امام علی|امیر المؤمنین]] انجام گرفت. [[امام]] پیوسته او را [[نصیحت]] میکرد و هشدار میداد، او گستاخی نشان میداد و [[تهمت]] میزد و [[تهدید]] به [[جنگ]] میکرد. [[امام]] پس از اتمام حجتهای بسیار، وقتی از به راه آمدن او [[ناامید]] شد برای فرونشاندن فتنۀ او و دفع تجاوزها و یکسره ساختن کارش مصمّم شد. [[امام]] که پس از [[جنگ جمل]] در [[کوفه]] مستقرّ شده بود، از همانجا نیرو [[بسیج]] کرد. [[عمروعاص]] هم با [[معاویه]] همدست شد. راهی جز [[جنگ]] با فتنهجویان [[یاغی]] و [[باغی]] برای [[امام علی]]{{ع}} باقی نمانده بود. [[امام]] با [[سپاه]] خویش به سوی [[شام]] حرکت کرد. مبدأ حرکتش "[[نخیله]]" بود که نزدیکی [[کوفه]] قرار داشت. در مسیر خود از "[[شاطئ نرس]]"، [[قبۀ قبین]]، [[بابل]]، [[دیرکعب]]، [[ساباط]]، [[کربلا]]، [[مداین]]، [[انبار]]، [[الجزیره]] و [[رقّه]] [[گذشت]]. [[رقّه]] آخرین [[شهر]] مرزی بین [[عراق]] و [[شام]] بود.<ref>دانشنامۀ امام علی ج ۹ ص ۱۹۵</ref> پس از آن از [[فرات]] گذشتند، و وارد منطقۀ [[شام]] شدند و در [[سرزمین]] [[صفّین]] که در [[غرب]] [[فرات]] بود مستقر گشتند. درگیری بر سر تصرّف راه آب در همین [[موقعیت]] پیشآمد و در نهایت، [[یاران]] [[امام]] بر آب مسلّط شدند ولی آن را به روی [[سپاه معاویه]] نیز باز گذاشتند. هزاران نفر از دو سوی، آمادۀ [[کارزار]] شده، آرایش نظامی یافته بودند. باز هم پیامرسانی نهایی برای اتمام [[حجت]] انجام گرفت، ولی سودی نبخشید. [[یاران]] [[امام علی|امیر المؤمنین]] با آمار مختلفی که [[نقل]] شده، حدودا به ۱۰۰ هزار نفر میرسید. [[سپاه معاویه]] را هم از ۶۰ هزار تا ۱۳۰ هزار نوشتهاند.<ref>دانشنامۀ امام علی ج ۹ ص ۲۰۳</ref> روزهای نخست ماه صفر، [[جنگ]] و درگیری شدّت یافت و هرروز [[نبردها]] ادامه داشت و یکی از شبهای سخت [[نبرد]] به نام "[[لیلة الهریر]]" معروف است. در آن [[شب]] شگفت ۳۶ هزار نفر از دو طرف کشته شدند. برخی از [[یاران]] [[حضرت]] نیز مانند [[عمّار یاسر]]، [[اویس قرنی]]، [[خزیمة بن ثابت]]، [[هاشم مرقال]]، [[عبد]] اللّه بن بدیل، [[ابو هیثم تیهان]] از شهدای آن مقطع از [[درگیریها]] بودند. از آن پس که [[سپاه معاویه]] در آستانۀ [[شکست]] قرار گرفته بود، [[نیرنگ]] "[[قرآن]] بر نیزهکردن" از سوی [[عمرو عاص]] مطرح و به کار بسته شد و عدهای ساده [[لوح]] در [[سپاه]] [[امام]]، [[فریب]] خوردند و دست از [[جنگ]] کشیدند. تعدادشان به ۲۰ هزار نفر میرسید و در رأس آنان [[اشعث بن قیس]] بود که [[فتنهانگیزی]] میکرد. میان [[سپاه]] [[امام]] [[دودستگی]] افتاد و کار به [[حکمیّت]] و [[مصالحه]] کشیده شد، حکمیّتی که بر آن [[حضرت]] [[تحمیل]] شد. عدّهای از [[سپاه]] [[امام]]، با [[عقیده]] بر [[اشتباه]] بودن [[حکمیّت]]، از [[امام]] خواستند که [[توبه]] کند. آنان همان [[خوارج]] شدند که سر از [[اطاعت]] [[امام]] برتافتند و اینگونه نطفۀ [[جنگ نهروان]] بسته شد. | *با [[پیروزی]] و [[حاکمیت]] [[اسلام]]، [[امویان]] که [[دشمن]] دیرین [[اسلام]] و [[خاندان]] [[رسالت]] بودند، به [[فکر]] تسلّط بر [[قدرت]] و [[حکومت]] افتادند تا از [[اسلام]] [[انتقام]] بگیرند. در دوران [[خلافت]] [[عثمان]]، افرادی از [[بنیامیه]] در جاهای مختلف به [[حکومت]] گماشته شدند. [[معاویه]] از زمان [[عمر]] به [[ولایت]] [[شام]] گماشته شده بود و در زمان [[عثمان]] هم ادامه یافت و ۲۰ سال تسلّط بر آن مناطق داشت. وقتی [[امام علی|علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، [[اصلاحات]] را شروع کرد و نااهلان را از کار کنار گذاشت. [[معاویه]] هم یکی از آنان بود که در [[شام]] برای خود بساطی به هم زده بود. [[معاویه]] سر به [[طغیان]] گذاشت و [[فرمان]] [[امام]] را نپذیرفت و [[دشمنی]] دیرینهاش او را به [[مخالفت]] با [[امام]] و کارشکنی در [[کارها]] و ایجاد [[آشوب]] در مناطق مختلف و [[شبیخون]] به قلمرو [[حکومت]] [[امام]] واداشت. او که خود [[طمع]] در [[خلافت]] داشت، زیر بار [[خلافت]] [[امام]] نرفت، دیگران را نیز تحریک کرد و [[خونخواهی]] [[عثمان]] را بهانه قرار داد و مکاتبات متعددی بین او و [[امام علی|امیر المؤمنین]] انجام گرفت. [[امام]] پیوسته او را [[نصیحت]] میکرد و هشدار میداد، او گستاخی نشان میداد و [[تهمت]] میزد و [[تهدید]] به [[جنگ]] میکرد. [[امام]] پس از اتمام حجتهای بسیار، وقتی از به راه آمدن او [[ناامید]] شد برای فرونشاندن فتنۀ او و دفع تجاوزها و یکسره ساختن کارش مصمّم شد. [[امام]] که پس از [[جنگ جمل]] در [[کوفه]] مستقرّ شده بود، از همانجا نیرو [[بسیج]] کرد. [[عمروعاص]] هم با [[معاویه]] همدست شد. راهی جز [[جنگ]] با فتنهجویان [[یاغی]] و [[باغی]] برای [[امام علی]]{{ع}} باقی نمانده بود. [[امام]] با [[سپاه]] خویش به سوی [[شام]] حرکت کرد. مبدأ حرکتش "[[نخیله]]" بود که نزدیکی [[کوفه]] قرار داشت. در مسیر خود از "[[شاطئ نرس]]"، [[قبۀ قبین]]، [[بابل]]، [[دیرکعب]]، [[ساباط]]، [[کربلا]]، [[مداین]]، [[انبار]]، [[الجزیره]] و [[رقّه]] [[گذشت]]. [[رقّه]] آخرین [[شهر]] مرزی بین [[عراق]] و [[شام]] بود.<ref>دانشنامۀ امام علی ج ۹ ص ۱۹۵</ref> پس از آن از [[فرات]] گذشتند، و وارد منطقۀ [[شام]] شدند و در [[سرزمین]] [[صفّین]] که در [[غرب]] [[فرات]] بود مستقر گشتند. درگیری بر سر تصرّف راه آب در همین [[موقعیت]] پیشآمد و در نهایت، [[یاران]] [[امام]] بر آب مسلّط شدند ولی آن را به روی [[سپاه معاویه]] نیز باز گذاشتند. هزاران نفر از دو سوی، آمادۀ [[کارزار]] شده، آرایش نظامی یافته بودند. باز هم پیامرسانی نهایی برای اتمام [[حجت]] انجام گرفت، ولی سودی نبخشید. [[یاران]] [[امام علی|امیر المؤمنین]] با آمار مختلفی که [[نقل]] شده، حدودا به ۱۰۰ هزار نفر میرسید. [[سپاه معاویه]] را هم از ۶۰ هزار تا ۱۳۰ هزار نوشتهاند.<ref>دانشنامۀ امام علی ج ۹ ص ۲۰۳</ref> روزهای نخست ماه صفر، [[جنگ]] و درگیری شدّت یافت و هرروز [[نبردها]] ادامه داشت و یکی از شبهای سخت [[نبرد]] به نام "[[لیلة الهریر]]" معروف است. در آن [[شب]] شگفت ۳۶ هزار نفر از دو طرف کشته شدند. برخی از [[یاران]] [[حضرت]] نیز مانند [[عمّار یاسر]]، [[اویس قرنی]]، [[خزیمة بن ثابت]]، [[هاشم مرقال]]، [[عبد]] اللّه بن بدیل، [[ابو هیثم تیهان]] از شهدای آن مقطع از [[درگیریها]] بودند. از آن پس که [[سپاه معاویه]] در آستانۀ [[شکست]] قرار گرفته بود، [[نیرنگ]] "[[قرآن]] بر نیزهکردن" از سوی [[عمرو عاص]] مطرح و به کار بسته شد و عدهای ساده [[لوح]] در [[سپاه]] [[امام]]، [[فریب]] خوردند و دست از [[جنگ]] کشیدند. تعدادشان به ۲۰ هزار نفر میرسید و در رأس آنان [[اشعث بن قیس]] بود که [[فتنهانگیزی]] میکرد. میان [[سپاه]] [[امام]] [[دودستگی]] افتاد و کار به [[حکمیّت]] و [[مصالحه]] کشیده شد، حکمیّتی که بر آن [[حضرت]] [[تحمیل]] شد. عدّهای از [[سپاه]] [[امام]]، با [[عقیده]] بر [[اشتباه]] بودن [[حکمیّت]]، از [[امام]] خواستند که [[توبه]] کند. آنان همان [[خوارج]] شدند که سر از [[اطاعت]] [[امام]] برتافتند و اینگونه نطفۀ [[جنگ نهروان]] بسته شد. جنگ صفین، تلفات بسیار داشت و ۲۵ هزار از سربازان [[امام]] و ۴۵ هزار از [[شامیان]] کشته شدند.<ref>مروج الذهب، ج ۲ ص ۳۹۴</ref> آمار دیگری هم [[نقل]] شده است. معروف است که ۱۸ ماه این [[نبرد]] از آغاز تا پایانش طول کشید. غیر از تلفات جانی، پیدایش گروه [[خوارج]] پس از ماجرای [[حکمیّت]]، که به نام "[[مارقین]]" شناخته میشوند و آشفتهتر شدن قلمرو [[حکومت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} به خاطر تجاوزات مکرّر نیروهای وابسته به [[معاویه]] به [[حریم]] آن و ایجاد [[رعب]] و [[ناامنی]] و [[غارت]] و [[نقض]] [[پیمان]] [[صلح]] از سوی او، از پیامدهای دیگر این [[جنگ]] بود. [[امام]] در آن اواخر، پیوسته [[یاران]] را [[تشویق]] بر [[جهاد]] با [[متجاوزان]] میکرد، ولی [[بیحالی]] و [[سستی]] یارانش او را [[خون]] به [[دل]] کرد و به ستوه آورد، حتی نفرینشان کرد.<ref>{{متن حدیث|يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ، حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ. لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً. قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظا}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۷</ref> این، اجمالی گذرا از واقعۀ [[صفین]] بود. تفصیل آن را در [[منابع تاریخی]] و [[حدیثی]] باید خواند.<ref>از جمله ر. ک: موسوعة الإمام علی بن ابی طالب، ج ۵، دانشنامۀ امام علی، ج ۹، بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۶۵ و ۴۴۷، شرح ابن ابی الحدید، ج ۸، امام علی بن ابی طالب عقّاد، ج ۴، وقعة صفین نصر بن مزاحم، الغارات، ثقفی و ترجمۀ آن کتاب به نام پیکار صفین، الفتنة الکبری طه حسین، فتوحات ابن اعثم و ترجمهاش به نام جنگهای امام علی در پنج سال سکوت احمد روحانی، تجلّی امامت، ناظمزاده، مروج الذهب، ج ۲ ص ۳۷۴، تاریخ طبری و کامل ابن اثیر، حوادث سال ۳۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۸۶.</ref> | ||
==زمان [[نبرد]]== | ==زمان [[نبرد]]== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
*مشهورْ آن است که کشتههای عراقیان، ۲۵ هزار نفر بود و کشتههای [[شامیان]]، ۴۵ هزار<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۳۸۲.</ref>. | *مشهورْ آن است که کشتههای عراقیان، ۲۵ هزار نفر بود و کشتههای [[شامیان]]، ۴۵ هزار<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۳۸۲.</ref>. | ||
== | ==جنگ صفین در فرهنگنامه [[دینی]]== | ||
*نبردی که میان [[امیرمؤمنان]] و [[پیروان]] او از سویی و [[معاویه]] و [[عمروعاص]] و [[سپاه]] [[شام]] از سوی دیگر در محلّی به نام "[[صفّین]]" رخ داد. وقتی [[امیرالمؤمنین]] به [[حکومت]] و [[خلافت]] رسید، [[معاویه]] که در [[شام]] از سوی خلفای قبلی [[فرمانروایی]] میکرد، به [[مخالفت]] برخاست و به بهانه [[خونخواهی]] [[عثمان]] پیوسته [[فتنهانگیزی]] کرد و حاضر نشد [[حکومت]] [[علی]]{{ع}} را بپذیرد. نامههای پیاپی میان آن دو ردّ و بدل شد. آنان [[اهل بغی]] و [[تجاوز]] بودند و [[امام]] طبق [[آیه]] [[قرآن]]{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref> «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> [[مأمور]] بود با آنان بجنگد. در [[کوفه]] سپاهی فراهم آورد و به سوی [[شام]] حرکت کرد و در منطقه [[صفّین]] با [[سپاه]] متجاوز [[شام]] به سرکردگی [[معاویه]] [[جهاد]] کرد. | *نبردی که میان [[امیرمؤمنان]] و [[پیروان]] او از سویی و [[معاویه]] و [[عمروعاص]] و [[سپاه]] [[شام]] از سوی دیگر در محلّی به نام "[[صفّین]]" رخ داد. وقتی [[امیرالمؤمنین]] به [[حکومت]] و [[خلافت]] رسید، [[معاویه]] که در [[شام]] از سوی خلفای قبلی [[فرمانروایی]] میکرد، به [[مخالفت]] برخاست و به بهانه [[خونخواهی]] [[عثمان]] پیوسته [[فتنهانگیزی]] کرد و حاضر نشد [[حکومت]] [[علی]]{{ع}} را بپذیرد. نامههای پیاپی میان آن دو ردّ و بدل شد. آنان [[اهل بغی]] و [[تجاوز]] بودند و [[امام]] طبق [[آیه]] [[قرآن]]{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref> «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> [[مأمور]] بود با آنان بجنگد. در [[کوفه]] سپاهی فراهم آورد و به سوی [[شام]] حرکت کرد و در منطقه [[صفّین]] با [[سپاه]] متجاوز [[شام]] به سرکردگی [[معاویه]] [[جهاد]] کرد. | ||
* | * جنگ صفین حدود ۱۸ ماه طول کشید و دهها هزار نفر از دو طرف کشته شدند و سرانجام با مذاکراتی که به [[حضرت علی]]{{ع}} [[تحمیل]] کردند و به ماجرای "[[حکمیّت]]" معروف است، [[نبرد]] پایان یافت. به [[سپاه]] [[شام]] "[[قاسطین]]" هم میگویند، به معنای ظالمین. [[پیامبر]] هم به [[امام علی]]{{ع}} خبر داده بود که پس از من با [[قاسطین]] [[نبرد]] خواهی کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۷۷.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |