پرش به محتوا

بایسته‌های ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' بسوی ' به ' به‌سوی '
جز (جایگزینی متن - 'نیاز' به 'نیاز')
جز (جایگزینی متن - ' بسوی ' به ' به‌سوی ')
خط ۳۱: خط ۳۱:
*آنچه در این رابطه اهمیت دارد، [[شناخت]] [[جایگاه]] [[تکوینی]] [[امام عصر]]{{ع}} در [[عالم هستی]] ازیکسو، احساس نیاز و [[اضطرار]] نسبت به آن [[حضرت]]، از سوی دیگر است؛ زیرا تا [[انسان]] [[جایگاه]] محوری [[امام]]{{ع}} در [[نظام هستی]] رادرک نکند، خود را [[نیازمند]] به [[امام]] نمی‌بیند و این [[حس]] را در درون خود نمی‌بیند و تا زمانی که [[ضرورت وجود امام]] را در [[حد]] [[اضطرار]]، احساس نکند، [[شئون]] ولائی و [[تشریعی]] [[امام]] را نیز [[درک]] نخواهند کرد تا [[مطاع]] او باشد و او را هم‌سنگ [[پیامبر]]{{صل}} بداند و [[رهبری]] او را بپذیرد و یا اگر هم می‌‌پذیرد، این پذیرش ناشی از [[تقلید]] است نه از روی [[بصیرت]] و [[خرد]] و تحقیق.
*آنچه در این رابطه اهمیت دارد، [[شناخت]] [[جایگاه]] [[تکوینی]] [[امام عصر]]{{ع}} در [[عالم هستی]] ازیکسو، احساس نیاز و [[اضطرار]] نسبت به آن [[حضرت]]، از سوی دیگر است؛ زیرا تا [[انسان]] [[جایگاه]] محوری [[امام]]{{ع}} در [[نظام هستی]] رادرک نکند، خود را [[نیازمند]] به [[امام]] نمی‌بیند و این [[حس]] را در درون خود نمی‌بیند و تا زمانی که [[ضرورت وجود امام]] را در [[حد]] [[اضطرار]]، احساس نکند، [[شئون]] ولائی و [[تشریعی]] [[امام]] را نیز [[درک]] نخواهند کرد تا [[مطاع]] او باشد و او را هم‌سنگ [[پیامبر]]{{صل}} بداند و [[رهبری]] او را بپذیرد و یا اگر هم می‌‌پذیرد، این پذیرش ناشی از [[تقلید]] است نه از روی [[بصیرت]] و [[خرد]] و تحقیق.
*اما وقتی [[انسان]] به این [[باور قلبی]] رسید که [[امام عصر]]{{ع}} قبل از آنکه یک [[رهبر دینی]] و [[سیاسی]] باشد، سر رشته‌دار [[نظام هستی]] و واسطه میان خلق و [[خالق]] است، آنگاه زاویه دید او تغییر می‌‌کند. آن وقت نه تنها در بعد [[معرفت]] [[تشریعی]]، [[امام]]{{ع}} را معادل [[پیامبر]]{{صل}} و [[مطاع]] مطلق می‌‌داند بلکه از ابعاد [[تکوینی]] نیز خود را به نحوی مرتبط با او و بلکه ناگزیر و [[مضطر]] به [[امام]]{{ع}} می‌‌بیند.
*اما وقتی [[انسان]] به این [[باور قلبی]] رسید که [[امام عصر]]{{ع}} قبل از آنکه یک [[رهبر دینی]] و [[سیاسی]] باشد، سر رشته‌دار [[نظام هستی]] و واسطه میان خلق و [[خالق]] است، آنگاه زاویه دید او تغییر می‌‌کند. آن وقت نه تنها در بعد [[معرفت]] [[تشریعی]]، [[امام]]{{ع}} را معادل [[پیامبر]]{{صل}} و [[مطاع]] مطلق می‌‌داند بلکه از ابعاد [[تکوینی]] نیز خود را به نحوی مرتبط با او و بلکه ناگزیر و [[مضطر]] به [[امام]]{{ع}} می‌‌بیند.
*با پیدایش چنین نگرش و احساس مبارکی، [[عشق]] [[امام]] خواهی، در درون او پدید می‌‌آید و برای سیراب شدن این [[حس]] و نیاز، نه تنها خود بسوی [[امام]]، رو می‌‌آورند بلکه روی‌کرد به سوی [[حجت]] عصر را تنها راه که بدیلی برای آن وجود ندارد، می‌‌داند و نسبت به آن وجود [[مقدس]] به عنوان یگانه [[پناه]] خویش می‌‌نگرد.
*با پیدایش چنین نگرش و احساس مبارکی، [[عشق]] [[امام]] خواهی، در درون او پدید می‌‌آید و برای سیراب شدن این [[حس]] و نیاز، نه تنها خود به‌سوی [[امام]]، رو می‌‌آورند بلکه روی‌کرد به سوی [[حجت]] عصر را تنها راه که بدیلی برای آن وجود ندارد، می‌‌داند و نسبت به آن وجود [[مقدس]] به عنوان یگانه [[پناه]] خویش می‌‌نگرد.
*ازاین‌رو، برای اینکه در حوزه [[معرفتی]]، ذهن [[مردم]] دچار [[انحراف]] [[سطحی‌نگری]] در [[امام‌شناسی]] نگردد و [[امام]]{{ع}} را با مقیاس‌های متعارف در مورد یک [[رهبر]] [[سیاسی]] و زعیم [[حکومتی]]، نسنجند، می‌‌باید با نگرش [[کلامی]] به این موضوع بنگرند یعنی می‌‌باید توجهات و نگاه‌ها به سمت [[شئون]] [[تکوینی]] و [[جایگاه]] ولائی [[امام]]{{ع}} در [[عالم هستی]]، معطوف گردد زیرا [[شئون]] [[تشریعی]] و [[موقعیت]] [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[امام]]{{ع}}، امری اعتباری برخواسته از [[شئون]] [[حقیقی]] و [[تکوینی]] [[مقام امامت]] است.
*ازاین‌رو، برای اینکه در حوزه [[معرفتی]]، ذهن [[مردم]] دچار [[انحراف]] [[سطحی‌نگری]] در [[امام‌شناسی]] نگردد و [[امام]]{{ع}} را با مقیاس‌های متعارف در مورد یک [[رهبر]] [[سیاسی]] و زعیم [[حکومتی]]، نسنجند، می‌‌باید با نگرش [[کلامی]] به این موضوع بنگرند یعنی می‌‌باید توجهات و نگاه‌ها به سمت [[شئون]] [[تکوینی]] و [[جایگاه]] ولائی [[امام]]{{ع}} در [[عالم هستی]]، معطوف گردد زیرا [[شئون]] [[تشریعی]] و [[موقعیت]] [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[امام]]{{ع}}، امری اعتباری برخواسته از [[شئون]] [[حقیقی]] و [[تکوینی]] [[مقام امامت]] است.
*با چنین نگاهی، معلوم می‌‌شود که [[امام عصر]]{{ع}} ضمن اینکه یک [[رهبر الهی]] و زعیم [[دینی]] [[سیاسی]] است، [[فرمانروا]] و [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] نیز هست. او هم [[ولی نعمت]] و واسطه فیوضات [[الهی]] و [[برکات]] زمینی و آسمانی است و هم مایه تداوم حیات و بقاء [[عالم هستی]] است {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}<ref>آن [[امام]] قائمی که [[امیدها]] و چشم‌ها در [[انتظار]] آمدن او دوخته شده است، کسی که به [[برکت]] وجود او [[جهان هستی]] باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».</ref>.
*با چنین نگاهی، معلوم می‌‌شود که [[امام عصر]]{{ع}} ضمن اینکه یک [[رهبر الهی]] و زعیم [[دینی]] [[سیاسی]] است، [[فرمانروا]] و [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] نیز هست. او هم [[ولی نعمت]] و واسطه فیوضات [[الهی]] و [[برکات]] زمینی و آسمانی است و هم مایه تداوم حیات و بقاء [[عالم هستی]] است {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}<ref>آن [[امام]] قائمی که [[امیدها]] و چشم‌ها در [[انتظار]] آمدن او دوخته شده است، کسی که به [[برکت]] وجود او [[جهان هستی]] باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».</ref>.
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش