انسان در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'توفیق الهی' به 'توفیق الهی'
جز (جایگزینی متن - ' بسوی ' به ' بهسوی ') |
جز (جایگزینی متن - 'توفیق الهی' به 'توفیق الهی') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
*با نظر به [[آیات]] گروه اوّل، میتوان [[انسان]] را فطرتاً نیکبخت دانست؛ و با نظر به [[آیات]] گروه دوّم، میتوان او را ذاتاً بدبخت شمرد. این دو نظر به تنهائی امّا ناقص بوده، نمیتواند [[تکلیف]] این موجود ویژه را روشن نماید. از اینرو با یک نظر جامع نگر میتوان گفت که: [[آدمی]] از نظر بُعد [[روحانی]] خود سخت نیکبخت است : {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۸-۷.</ref>؛ و از نظر بُعد جسمانی و مادّی خود، سخت بدبخت : {{متن قرآن|إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي}}<ref>«نفس به بدی بسیار فرمان میدهد مگر پروردگارم بخشایش آورد» سوره یوسف، آیه ۵۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۱۰۰-۱۰۱.</ref>. | *با نظر به [[آیات]] گروه اوّل، میتوان [[انسان]] را فطرتاً نیکبخت دانست؛ و با نظر به [[آیات]] گروه دوّم، میتوان او را ذاتاً بدبخت شمرد. این دو نظر به تنهائی امّا ناقص بوده، نمیتواند [[تکلیف]] این موجود ویژه را روشن نماید. از اینرو با یک نظر جامع نگر میتوان گفت که: [[آدمی]] از نظر بُعد [[روحانی]] خود سخت نیکبخت است : {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۸-۷.</ref>؛ و از نظر بُعد جسمانی و مادّی خود، سخت بدبخت : {{متن قرآن|إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي}}<ref>«نفس به بدی بسیار فرمان میدهد مگر پروردگارم بخشایش آورد» سوره یوسف، آیه ۵۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۱۰۰-۱۰۱.</ref>. | ||
*این نظرگاه جامع، در برخی از [[آیات]] قرانی نیز مورد اشاره واقع شده است. به عنوان نمونه، در این [[آیه]] به هر دو بُعد او اینگونه اشاره شده است: {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ}}<ref>«که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدهایم آنگاه او را به (پایه) فروترین فرومایگان بازگرداندیم» سوره تین، آیه ۴ -۵.</ref> | *این نظرگاه جامع، در برخی از [[آیات]] قرانی نیز مورد اشاره واقع شده است. به عنوان نمونه، در این [[آیه]] به هر دو بُعد او اینگونه اشاره شده است: {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ}}<ref>«که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدهایم آنگاه او را به (پایه) فروترین فرومایگان بازگرداندیم» سوره تین، آیه ۴ -۵.</ref> | ||
*حال اگر [[توفیق | *حال اگر [[توفیق الهی]] دستگیر [[انسان]] شده او را به سوی مدارج کمال رهسپار سازد، بُعد مادّی او همچون [[براق]] تیزتک، او را به [[معراج]] حقائق برده از [[فضائل]] بیشماری بهرهمند میسازد؛ از همین روست که در بسیاری از آیاتی که به مذمّت [[انسان]] پرداخته، بلافاصله با عباراتی نظیر: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}}<ref>«جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام میدهند» سوره عصر، آیه ۳.</ref>، سالکان مسیر [[قرب]] را استثنا فرموده از مذمّت آنان چشم پوشیده است؛ | ||
*در مقابل اینان امّا، کسانی قرار دارند که با مسلّط نمودن بُعد مادّی بر بعد [[روحانی]] خود، به پائینترین درکات ظلمانی این عالم کوچیدهاند. اینان آنچنان در مراتب [[پست]] [[دنیا]] فرورفتهاند که به تعبیر [[قرآن کریم]]، از چهارپایان کر و لال نیز پستتر شدهاند: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمیورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref>. | *در مقابل اینان امّا، کسانی قرار دارند که با مسلّط نمودن بُعد مادّی بر بعد [[روحانی]] خود، به پائینترین درکات ظلمانی این عالم کوچیدهاند. اینان آنچنان در مراتب [[پست]] [[دنیا]] فرورفتهاند که به تعبیر [[قرآن کریم]]، از چهارپایان کر و لال نیز پستتر شدهاند: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمیورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref>. | ||
*آری! هرچند [[اراده الهی]] در سراسر [[عالم هستی]] گسترده شده هیچ ذرّهای از ذرّات عالم از تقدیر خاصّ خویش تخطّی نمینماید، امّا [[آدمی]] از این میان استثنا شده به او آن [[توان]] را بخشیدهاند، که خود مسیر خویش را [[انتخاب]] و سر در پی آن نهد: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۱۰۱.</ref>. | *آری! هرچند [[اراده الهی]] در سراسر [[عالم هستی]] گسترده شده هیچ ذرّهای از ذرّات عالم از تقدیر خاصّ خویش تخطّی نمینماید، امّا [[آدمی]] از این میان استثنا شده به او آن [[توان]] را بخشیدهاند، که خود مسیر خویش را [[انتخاب]] و سر در پی آن نهد: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۱۰۱.</ref>. |