پرش به محتوا

توحید ذاتی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'معارف قرآن' به 'معارف قرآن'
جز (جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد')
جز (جایگزینی متن - 'معارف قرآن' به 'معارف قرآن')
خط ۱۴: خط ۱۴:
*'''[[وحدت]] عددی و [[وحدت]] حقه:''' [[وحدت]] را به اعتباری دو قسم دانسته‌اند: [[وحدت]] عددی و [[وحدت]] حقه. در قسم نخست، [[وحدت]] در برابر کثرت جای دارد. چون هر واحدی محدود است، می‌توان برای آن، دوم و بیشتر از آن تصور نمود هر چند در عالم واقع موجود نباشند. اما [[وحدت]] حقه، گونه‌ای [[وحدت]] است که کثرتی در مقابل آن وجود ندارد و به [[دلیل]] عدم محدودیت، همه کثرات را در بر می‌گیرد و از این رو، دوم ندارد و تصور آن نیز ناممکن است. وجود [[خداوند]]، نامحدود است و بر همه اشیاء احاطه دارد و نه تنها دوم و شریک ندارد، بلکه حتی تصور وجود آن نیز ناممکن است. بدین سان، [[خداوند]] دارای [[وحدت]] حقه است نه [[وحدت]] عددی. [[قرآن کریم]] نیز بر این [[حقیقت]] اشارت برده است؛ مثلًا [[خداوند]] را "واحد [[قهار]]" می‌خواند<ref>{{متن قرآن|وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ}}؛ سوره رعد، آیه ۶؛ {{متن قرآن| مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ }}؛ سوره یوسف، آیه ۴۰؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ }}؛ سوره ص، آیه ۶۵.</ref> که به هیچ شأنی از [[شئون]] خویش محدود نمی‌شود و بر همه موجودات محیط است و از این رو، دیگر جایی برای غیر نمی‌گذارد.
*'''[[وحدت]] عددی و [[وحدت]] حقه:''' [[وحدت]] را به اعتباری دو قسم دانسته‌اند: [[وحدت]] عددی و [[وحدت]] حقه. در قسم نخست، [[وحدت]] در برابر کثرت جای دارد. چون هر واحدی محدود است، می‌توان برای آن، دوم و بیشتر از آن تصور نمود هر چند در عالم واقع موجود نباشند. اما [[وحدت]] حقه، گونه‌ای [[وحدت]] است که کثرتی در مقابل آن وجود ندارد و به [[دلیل]] عدم محدودیت، همه کثرات را در بر می‌گیرد و از این رو، دوم ندارد و تصور آن نیز ناممکن است. وجود [[خداوند]]، نامحدود است و بر همه اشیاء احاطه دارد و نه تنها دوم و شریک ندارد، بلکه حتی تصور وجود آن نیز ناممکن است. بدین سان، [[خداوند]] دارای [[وحدت]] حقه است نه [[وحدت]] عددی. [[قرآن کریم]] نیز بر این [[حقیقت]] اشارت برده است؛ مثلًا [[خداوند]] را "واحد [[قهار]]" می‌خواند<ref>{{متن قرآن|وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ}}؛ سوره رعد، آیه ۶؛ {{متن قرآن| مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ }}؛ سوره یوسف، آیه ۴۰؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ }}؛ سوره ص، آیه ۶۵.</ref> که به هیچ شأنی از [[شئون]] خویش محدود نمی‌شود و بر همه موجودات محیط است و از این رو، دیگر جایی برای غیر نمی‌گذارد.
*آیاتی که اوصاف [[خداوند]] را بیان می‌کنند، آنها را تنها از آنِ [[خداوند]] می‌دانند. جز [[خداوند]]، هیچ موجودی از این صفات نصیب نبرده است جز اینکه [[خداوند]]، خود، بدو عطا کند. در نظرگاه [[قرآن]]، اصل هستی و همه [[کمالات وجودی]] به [[خدا]] بازمی‌گردد و جایی برای غیر نیست. مأنوس بودن‌ [[انسان]] با [[وحدت]] عددی و اینکه [[موحدان]] کوشیده‌اند خدایان متعدد را نفی و خدای واحد را اثبات کنند، [[شبهه]] عددی بودن [[وحدت]] [[خداوند]] را [[القاء]] کرده است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 200-201.</ref>.
*آیاتی که اوصاف [[خداوند]] را بیان می‌کنند، آنها را تنها از آنِ [[خداوند]] می‌دانند. جز [[خداوند]]، هیچ موجودی از این صفات نصیب نبرده است جز اینکه [[خداوند]]، خود، بدو عطا کند. در نظرگاه [[قرآن]]، اصل هستی و همه [[کمالات وجودی]] به [[خدا]] بازمی‌گردد و جایی برای غیر نیست. مأنوس بودن‌ [[انسان]] با [[وحدت]] عددی و اینکه [[موحدان]] کوشیده‌اند خدایان متعدد را نفی و خدای واحد را اثبات کنند، [[شبهه]] عددی بودن [[وحدت]] [[خداوند]] را [[القاء]] کرده است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 200-201.</ref>.
*مراد از [[وحدت]] در آثار و گفتار حکیمان بزرگ یونان و [[مصر]] و نیز [[فیلسوفان]] بعدی، همان [[وحدت]] عددی است. حتی بوعلی سینا در شفا نیز بر این معنا تأکید کرده است. [[متکلمان]] و [[مفسران]] [[مسلمان]] نیز به [[وحدت]] حقه راه نبرده‌اند و به ژرفای [[معارف]] [[قرآن]] نرسیده‌اند. تنها در [[روایات]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} و [[اهل بیت پیامبر]] {{ع}} بدین [[حقیقت]] اشارت رفته است. در آثار [[فیلسوفان]] [[مسلمان]] از قرن ۱۰ به بعد است که این موضوع به چشم می‌آید و البته آنان اعتراف کرده‌اند که این [[حقیقت]] را در [[روایات]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} بازیافته‌اند<ref>المیزان‌، ۶/ ۸۶- ۱۰۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 201.</ref>.
*مراد از [[وحدت]] در آثار و گفتار حکیمان بزرگ یونان و [[مصر]] و نیز [[فیلسوفان]] بعدی، همان [[وحدت]] عددی است. حتی بوعلی سینا در شفا نیز بر این معنا تأکید کرده است. [[متکلمان]] و [[مفسران]] [[مسلمان]] نیز به [[وحدت]] حقه راه نبرده‌اند و به ژرفای [[معارف قرآن]] نرسیده‌اند. تنها در [[روایات]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} و [[اهل بیت پیامبر]] {{ع}} بدین [[حقیقت]] اشارت رفته است. در آثار [[فیلسوفان]] [[مسلمان]] از قرن ۱۰ به بعد است که این موضوع به چشم می‌آید و البته آنان اعتراف کرده‌اند که این [[حقیقت]] را در [[روایات]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} بازیافته‌اند<ref>المیزان‌، ۶/ ۸۶- ۱۰۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 201.</ref>.
*'''[[تثلیث]]:''' گونه‌ای [[شرک]] و از باورهای بنیادی [[مسیحیت]] [[تحریف]] شده است. بنابراین آموزه، [[خداوند]] در همان حال که واحد است، سه تن است: [[خداوند]] [[پدر]]، خدای پسر- یا [[حضرت مسیح]] {{ع}}- و [[روح القدس]]. این سه تن را "اقانیم سه گانه" گویند. اینکه چگونه [[خداوند]] در عین [[یگانگی]] سه تن است، برای آن [[تبیین]] و توجیه روشنی به دست نمی‌دهند. از نظر آنان، [[عقل]] را راهی بدین امر نیست و تنها باید بدان [[ایمان]] آورد. [[متکلمان]] [[مسلمان]] در رد [[تثلیث]] گفته‌اند: اگر هر یک از این سه را وجودی مستقل باشد، به معنای آن است که [[خداوند]] مثل و مانند دارد، و اگر هر سه دارای وجودی مستقل نباشند، مرکب بودن [[ذات خداوند]] لازم می‌آید، و هر دو احتمال با [[توحید ذاتی]] ناسازگارند. بنابراین، [[تثلیث]] گونه‌ای [[شرک]] در [[ذات خداوند]] است<ref>محاضرات فی الالهیات‌، ۵۴ و ۵۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 201.</ref>.
*'''[[تثلیث]]:''' گونه‌ای [[شرک]] و از باورهای بنیادی [[مسیحیت]] [[تحریف]] شده است. بنابراین آموزه، [[خداوند]] در همان حال که واحد است، سه تن است: [[خداوند]] [[پدر]]، خدای پسر- یا [[حضرت مسیح]] {{ع}}- و [[روح القدس]]. این سه تن را "اقانیم سه گانه" گویند. اینکه چگونه [[خداوند]] در عین [[یگانگی]] سه تن است، برای آن [[تبیین]] و توجیه روشنی به دست نمی‌دهند. از نظر آنان، [[عقل]] را راهی بدین امر نیست و تنها باید بدان [[ایمان]] آورد. [[متکلمان]] [[مسلمان]] در رد [[تثلیث]] گفته‌اند: اگر هر یک از این سه را وجودی مستقل باشد، به معنای آن است که [[خداوند]] مثل و مانند دارد، و اگر هر سه دارای وجودی مستقل نباشند، مرکب بودن [[ذات خداوند]] لازم می‌آید، و هر دو احتمال با [[توحید ذاتی]] ناسازگارند. بنابراین، [[تثلیث]] گونه‌ای [[شرک]] در [[ذات خداوند]] است<ref>محاضرات فی الالهیات‌، ۵۴ و ۵۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 201.</ref>.


۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش