ارتباط ناگسستنی قرآن و عترت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'فیاضبخش، محمد تقی و محسنی، فرید،' به 'فیاضبخش و محسنی،'
جز (جایگزینی متن - '{{خرد}}' به '{{ویرایش غیرنهایی}}') |
جز (جایگزینی متن - 'فیاضبخش، محمد تقی و محسنی، فرید،' به 'فیاضبخش و محسنی،') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
#[[خداوند]] [[آیات قرآن]] و [[احکام]] آن را منطبق بر [[فطرت الهی]]] [[انسان]] قرار داده است؛ چنانکه میفرماید: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. بر این اساس، فقط کسانی میتوانند [[قوانین]] [[قرآن]] را [[تبیین]] نمایند که مسلّط بر [[اسرار]] [[باطن]] [[انسان]] و مشرِف بر [[فطرت]] او باشند؛ به بیان دیگر، همه فطریّات آنان به منصه [[ظهور]] رسیده باشد. از آنجا که [[فطرت انسان]]، [[کمال نهایی]] او است، چنین افرادی باید در [[مقام]] "[[انسان کامل]]" قرار داشته باشند. [[بدیهی]] است که چنین مقامی، اختصاص به [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} دارد که [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] هستند. | #[[خداوند]] [[آیات قرآن]] و [[احکام]] آن را منطبق بر [[فطرت الهی]]] [[انسان]] قرار داده است؛ چنانکه میفرماید: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. بر این اساس، فقط کسانی میتوانند [[قوانین]] [[قرآن]] را [[تبیین]] نمایند که مسلّط بر [[اسرار]] [[باطن]] [[انسان]] و مشرِف بر [[فطرت]] او باشند؛ به بیان دیگر، همه فطریّات آنان به منصه [[ظهور]] رسیده باشد. از آنجا که [[فطرت انسان]]، [[کمال نهایی]] او است، چنین افرادی باید در [[مقام]] "[[انسان کامل]]" قرار داشته باشند. [[بدیهی]] است که چنین مقامی، اختصاص به [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} دارد که [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] هستند. | ||
#[[قرآن]]، چنانکه خود بیان میکند، برای [[مردم]] [[نور]] و [[حجّت الهی]] است. [[بدیهی]] است در مواردی که نورالهی و [[حجّت]] بر [[خلق]] ساکت است و نیاز به [[تبیین]] دارد، باید کسانی مبیّن آن باشند که در بیانشان کمترین [[خطا]] و [[ظلمت]] [[توحیدی]] وجود نداشته باشد. در این صورت است که [[کلام]] آنان [[حجّت]] دومی در کنار [[قرآن]] خواهد بود. چنین افرادی، از یک سو باید [[معصوم]] به [[عصمت الهی]]، و از سوی دیگر عالم به [[علوم]] لدنّی از سوی [[خداوند]] باشند. طبعاً [[تعیین]] چنین افرادی نیز، مانند [[بعثت]] [[رسول خدا]]{{صل}}، به [[انتصاب]] [[الهی]] خواهد بود. | #[[قرآن]]، چنانکه خود بیان میکند، برای [[مردم]] [[نور]] و [[حجّت الهی]] است. [[بدیهی]] است در مواردی که نورالهی و [[حجّت]] بر [[خلق]] ساکت است و نیاز به [[تبیین]] دارد، باید کسانی مبیّن آن باشند که در بیانشان کمترین [[خطا]] و [[ظلمت]] [[توحیدی]] وجود نداشته باشد. در این صورت است که [[کلام]] آنان [[حجّت]] دومی در کنار [[قرآن]] خواهد بود. چنین افرادی، از یک سو باید [[معصوم]] به [[عصمت الهی]]، و از سوی دیگر عالم به [[علوم]] لدنّی از سوی [[خداوند]] باشند. طبعاً [[تعیین]] چنین افرادی نیز، مانند [[بعثت]] [[رسول خدا]]{{صل}}، به [[انتصاب]] [[الهی]] خواهد بود. | ||
*'''نتیجه آنکه:''' اگر [[فلسفه خلقت]] [[انسان]]، [[هدایت]] به [[کمال توحید]] و [[فضائل]] و [[معارف الهی]] است و باب این مهم از طریق [[قرآن]] بر [[امّت]] گشوده میگردد. اولاً، [[هدایت]] به این [[کمالات]]، منحصراً از طریق اهتداء به [[هدایت]] این [[اولیاء الهی]] است و ثانیاً، چون بشریّت همواره در [[مسیر کمال]] است، باید همیشه در میان [[انسانها]] چنین ذوات مقدّسی وجود داشته باشند تا مبیّن [[قرآن]] و [[هادی]] بشریّت به کمال لایقشان باشند<ref>[[محمد تقی فیاضبخش| | *'''نتیجه آنکه:''' اگر [[فلسفه خلقت]] [[انسان]]، [[هدایت]] به [[کمال توحید]] و [[فضائل]] و [[معارف الهی]] است و باب این مهم از طریق [[قرآن]] بر [[امّت]] گشوده میگردد. اولاً، [[هدایت]] به این [[کمالات]]، منحصراً از طریق اهتداء به [[هدایت]] این [[اولیاء الهی]] است و ثانیاً، چون بشریّت همواره در [[مسیر کمال]] است، باید همیشه در میان [[انسانها]] چنین ذوات مقدّسی وجود داشته باشند تا مبیّن [[قرآن]] و [[هادی]] بشریّت به کمال لایقشان باشند<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۳۸-۳۴۲.</ref>. | ||
==[[حدیث ثقلین]]== | ==[[حدیث ثقلین]]== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
*ثانیاً، آنچه از انحصار [[تفسیر قرآن]] به [[اهل بیت]]{{عم}} گفته شد، نه به معنای کنار گذاشتن مطلق [[تفسیر]] و [[تدبّر]] در [[آیات الهی]] است؛ که این امر، مخالف صریح [[آیات]] فراوان [[قرآن]] است که امر به [[تدبّر]] مینماید؛ مثلاً میفرماید: {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}<ref>«آیا در قرآن نیک نمیاندیشند یا بر دلها، کلون زدهاند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.</ref> | *ثانیاً، آنچه از انحصار [[تفسیر قرآن]] به [[اهل بیت]]{{عم}} گفته شد، نه به معنای کنار گذاشتن مطلق [[تفسیر]] و [[تدبّر]] در [[آیات الهی]] است؛ که این امر، مخالف صریح [[آیات]] فراوان [[قرآن]] است که امر به [[تدبّر]] مینماید؛ مثلاً میفرماید: {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}<ref>«آیا در قرآن نیک نمیاندیشند یا بر دلها، کلون زدهاند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.</ref> | ||
*مضافاً بر آنکه در [[سیره اهل بیت]]{{عم}}، [[احتجاج]] به [[قرآن]] و توصیه به [[تدبّر]] در آن فراوان است؛ حتّی در [[اخبار]] متعارض، یکی از راه حلها برای [[فهم]] مراد حضرات ائمّه{{عم}}، عرضه [[کلام]] آنان به [[قرآن]] است؛ چنانکه از [[رسول خدا]]{{صل}} و حضرات ائمّه{{عم}} [[روایات]] متعدّدی به این مضمون صادر شده که فرمودهاند:{{متن حدیث|إِذَا جَاءَكُمْ مِنَّا حَدِيثٌ فَاعْرِضُوهُ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَهُ فَاطْرَحُوهُ}}<ref>المقنع (للصدوق) (ط. مؤسسه امام مهدی ملل، ۱۴۱۵ ه.ق.)، ص۳۱۲، باب النکاح.</ref>. | *مضافاً بر آنکه در [[سیره اهل بیت]]{{عم}}، [[احتجاج]] به [[قرآن]] و توصیه به [[تدبّر]] در آن فراوان است؛ حتّی در [[اخبار]] متعارض، یکی از راه حلها برای [[فهم]] مراد حضرات ائمّه{{عم}}، عرضه [[کلام]] آنان به [[قرآن]] است؛ چنانکه از [[رسول خدا]]{{صل}} و حضرات ائمّه{{عم}} [[روایات]] متعدّدی به این مضمون صادر شده که فرمودهاند:{{متن حدیث|إِذَا جَاءَكُمْ مِنَّا حَدِيثٌ فَاعْرِضُوهُ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَهُ فَاطْرَحُوهُ}}<ref>المقنع (للصدوق) (ط. مؤسسه امام مهدی ملل، ۱۴۱۵ ه.ق.)، ص۳۱۲، باب النکاح.</ref>. | ||
*بنابراین، آنچه در انحصار [[تفسیر قرآن]] در این بخش مطرح میشود، [[تبیین]] قطعی و یقینآوری است که برای [[امّت]]، حجّتی [[یقینی]] در [[احکام]] و [[اعتقادات]] باشد. در اینجا سخن از [[ضرورت]] وجود شخص [[امام]] و [[مقام عصمت]] درکنار [[قرآن]] برای [[تفسیر]] آن است و نه کلمات آن بزرگواران؛ زیرا اگر بنا باشد که [[قرآن]] با [[اخبار]] آحاد - که ظنّیالصدور والدّلاله هستند - تفسیرگردد، همه ایرادهایی که به [[تفسیر ظاهر قرآن]] و قرائتهای مختلف از [[ظواهر]] [[آیات]] وارد میشود، بر [[اخبار]] نیز وارد میگردد؛ زیرا در میان کلمات صادره از [[مقام عصمت]] نیز، [[محکم و متشابه]] و ظاهر و [[باطن]] و [[ناسخ و منسوخ]] وجود دارد<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ غَيْرُ مُقَرَّبٍ}} (بصائر الدرجات فی فضائل ال محمد{{صل}} (ط. مکتبه آیهالله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ ه.ق)، ج۱، ص۲۱، باب ۱۱).</ref>. به علاوه، [[قرآن]] قطعیالصدور از جانب [[خداوند]] است؛ در حالی که تعداد قابل توجّهی از [[اخبار]]، ضعیف و ظنّی الصدور است<ref>[[محمد تقی فیاضبخش| | *بنابراین، آنچه در انحصار [[تفسیر قرآن]] در این بخش مطرح میشود، [[تبیین]] قطعی و یقینآوری است که برای [[امّت]]، حجّتی [[یقینی]] در [[احکام]] و [[اعتقادات]] باشد. در اینجا سخن از [[ضرورت]] وجود شخص [[امام]] و [[مقام عصمت]] درکنار [[قرآن]] برای [[تفسیر]] آن است و نه کلمات آن بزرگواران؛ زیرا اگر بنا باشد که [[قرآن]] با [[اخبار]] آحاد - که ظنّیالصدور والدّلاله هستند - تفسیرگردد، همه ایرادهایی که به [[تفسیر ظاهر قرآن]] و قرائتهای مختلف از [[ظواهر]] [[آیات]] وارد میشود، بر [[اخبار]] نیز وارد میگردد؛ زیرا در میان کلمات صادره از [[مقام عصمت]] نیز، [[محکم و متشابه]] و ظاهر و [[باطن]] و [[ناسخ و منسوخ]] وجود دارد<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ غَيْرُ مُقَرَّبٍ}} (بصائر الدرجات فی فضائل ال محمد{{صل}} (ط. مکتبه آیهالله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ ه.ق)، ج۱، ص۲۱، باب ۱۱).</ref>. به علاوه، [[قرآن]] قطعیالصدور از جانب [[خداوند]] است؛ در حالی که تعداد قابل توجّهی از [[اخبار]]، ضعیف و ظنّی الصدور است<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۵۴-۳۵۵.</ref>. | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش| | * [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']] | ||
==[[:رده:آثار قرآن|منبعشناسی جامع قرآن]]== | ==[[:رده:آثار قرآن|منبعشناسی جامع قرآن]]== |