پرش به محتوا

شرطة الخمیس: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
* [[اصحاب امیر المؤمنین]]{{ع}} که [[شرطة الخمیس]] نامیده می‌شدند، شش هزار نفر بودند. [[علی]] بن [[حکم]] می‌گوید: آنها کسانی بودند که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به ایشان فرمود: من شرط می‌کنم با شما درباره [[بهشت]] شرط می‌کنم و بر طلا و نقره شرط نمی‌کنم، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} ما به اصحابش فرمود: "من نیز [[بهشت]] را برای شما شرط می‌کنم و در روز [[جنگ جمل]] به [[عبدالله بن یحیی حضرمی]] فرمودند: "[[بشارت]] باد بر تو ای پسر [[یحیی]]! که تو و [[پدر]] تو به [[تحقیق]] از [[شرطه الخمیس]] [[اید]] و [[پیامبر]]{{صل}} به من از نام تو و [[پدر]] تو خبر داده و [[خدای تعالی]] شما را به زبان [[مبارک]] [[پیامبر]]{{صل}} خود [[شرطة الخمیس]] نام نهاده است". برقی نام [[ابوبکر بن حزم]]، [[حجر بن عدی کندی]]، [[اصبغ بن نباتة]]، [[کمیل بن زیاد نخعی]]، [[مالک بن حارث اشتر نخعی]] و [[حبة بن جوین]] را جزو [[شرطة الخمیس]] آورده است<ref>رجال البرقی، ص۶.</ref><ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبه بن جوین (مقاله)|حبه بن جوین]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۷۹-۲۸۰.</ref>.
* [[اصحاب امیر المؤمنین]]{{ع}} که شرطة الخمیس نامیده می‌شدند، شش هزار نفر بودند. [[علی]] بن [[حکم]] می‌گوید: آنها کسانی بودند که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به ایشان فرمود: من شرط می‌کنم با شما درباره [[بهشت]] شرط می‌کنم و بر طلا و نقره شرط نمی‌کنم، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} ما به اصحابش فرمود: "من نیز [[بهشت]] را برای شما شرط می‌کنم و در روز [[جنگ جمل]] به [[عبدالله بن یحیی حضرمی]] فرمودند: "[[بشارت]] باد بر تو ای پسر [[یحیی]]! که تو و [[پدر]] تو به [[تحقیق]] از [[شرطه الخمیس]] [[اید]] و [[پیامبر]]{{صل}} به من از نام تو و [[پدر]] تو خبر داده و [[خدای تعالی]] شما را به زبان [[مبارک]] [[پیامبر]]{{صل}} خود شرطة الخمیس نام نهاده است". برقی نام [[ابوبکر بن حزم]]، [[حجر بن عدی کندی]]، [[اصبغ بن نباتة]]، [[کمیل بن زیاد نخعی]]، [[مالک بن حارث اشتر نخعی]] و [[حبة بن جوین]] را جزو شرطة الخمیس آورده است<ref>رجال البرقی، ص۶.</ref><ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبه بن جوین (مقاله)|حبه بن جوین]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۷۹-۲۸۰.</ref>.
*کسانی همچون: [[اصبغ بن نباته]]، [[بشر بن عمرو همدانی]]، [[یزید بن قیس ارحبی]]، [[قیس بن سعد]]، [[عمار یاسر]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[عبداللّه بن یحیی خضرمی]]، [[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابو ذر]]، [[ابو ساسان]]، [[ابو عمرو انصاری]]، [[سهل بدری]]، [[عثمان بن حنیف]]، [[جابر بن عبداللّه انصاری]]، [[سلیم بن قیس هلالی]]، [[عبیدۀ سلمانی مرادی]] و... از جملۀ آنان بودند. که فدایی و گارد ویژۀ او محسوب می‌شدند و نسبت به [[امام]] مخلص‌تر و آمادۀ [[شهادت]] بودند، توانایی‌های خاصّی هم داشتند. [[امام]] در خطبه‌ای خطاب به آنان فرمود: "شما [[یاوران]] [[حق]] و [[برادران دینی]] و سپرهایی در روز [[سختی]] و [[محرم]] رازید. بر آنکه روی‌گردان شود با شما ضربت می‌زنم و آنکه روی می‌آورد"<ref>{{متن حدیث| أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَى الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ وَ الْجُنَنُ يَوْمَ الْبَأْسِ وَ الْبِطَانَةُ دُونَ النَّاسِ }}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۸</ref>.
*کسانی همچون: [[اصبغ بن نباته]]، [[بشر بن عمرو همدانی]]، [[یزید بن قیس ارحبی]]، [[قیس بن سعد]]، [[عمار یاسر]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[عبداللّه بن یحیی خضرمی]]، [[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابو ذر]]، [[ابو ساسان]]، [[ابو عمرو انصاری]]، [[سهل بدری]]، [[عثمان بن حنیف]]، [[جابر بن عبداللّه انصاری]]، [[سلیم بن قیس هلالی]]، [[عبیدۀ سلمانی مرادی]] و... از جملۀ آنان بودند. که فدایی و گارد ویژۀ او محسوب می‌شدند و نسبت به [[امام]] مخلص‌تر و آمادۀ [[شهادت]] بودند، توانایی‌های خاصّی هم داشتند. [[امام]] در خطبه‌ای خطاب به آنان فرمود: "شما [[یاوران]] [[حق]] و [[برادران دینی]] و سپرهایی در روز [[سختی]] و [[محرم]] رازید. بر آنکه روی‌گردان شود با شما ضربت می‌زنم و آنکه روی می‌آورد"<ref>{{متن حدیث| أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَى الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ وَ الْجُنَنُ يَوْمَ الْبَأْسِ وَ الْبِطَانَةُ دُونَ النَّاسِ }}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۸</ref>.
*علّت نامگذاری این گروه به "[[شرطة الخمیس]]" آن است که: خمیس به [[لشکر]] گفته می‌شود، چون از پنج بخش تشکیل می‌شود: مقدمه، ساق، [[میمنه]]، [[میسره]] و [[قلب]] <ref>نهایۀ ابن اثیر، مجمع البحرین</ref> و شرطه به آن گروه پیشتاز و پیشگام گفته می‌شود که در اولین رویارویی با [[دشمن]] حضور می‌یابد و به عنوان نیروی زبده و برگزیدۀ [[حاکم]] وارد عمل می‌شود<ref>تاج العروس، نیز تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص ۱۹۵</ref> گروه [[شرطة الخمیس]] با [[امیر مؤمنان]] [[پیمان]] [[مرگ]] و [[شهادت]] بسته بودند و همیشه [[گوش به فرمان]] و آماده و پا در رکاب بودند و در پی هر مأموریتی فرستاده می‌شدند، بی‌درنگ می‌رفتند. این گروه، نشان مشخص داشتند که با آن شناخته می‌شدند. شمار آنان را تا [[چهل]] هزار هم گفته‌اند<ref>الغدیر، ج ۲ ص ۷۱</ref>.
*علّت نامگذاری این گروه به "شرطة الخمیس" آن است که: خمیس به [[لشکر]] گفته می‌شود، چون از پنج بخش تشکیل می‌شود: مقدمه، ساق، [[میمنه]]، [[میسره]] و [[قلب]] <ref>نهایۀ ابن اثیر، مجمع البحرین</ref> و شرطه به آن گروه پیشتاز و پیشگام گفته می‌شود که در اولین رویارویی با [[دشمن]] حضور می‌یابد و به عنوان نیروی زبده و برگزیدۀ [[حاکم]] وارد عمل می‌شود<ref>تاج العروس، نیز تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص ۱۹۵</ref> گروه شرطة الخمیس با [[امیر مؤمنان]] [[پیمان]] [[مرگ]] و [[شهادت]] بسته بودند و همیشه [[گوش به فرمان]] و آماده و پا در رکاب بودند و در پی هر مأموریتی فرستاده می‌شدند، بی‌درنگ می‌رفتند. این گروه، نشان مشخص داشتند که با آن شناخته می‌شدند. شمار آنان را تا [[چهل]] هزار هم گفته‌اند<ref>الغدیر، ج ۲ ص ۷۱</ref>.
* [[ابی الجارود]] می‌گوید: به [[اصبغ بن نباته]] گفتم: [[جایگاه امیر المؤمنین]] میان شما چگونه بود؟ گفت: نمی‌دانم چه می‌گویی! جز اینکه شمشیرهای ما بر دوش ما بود و هر که را اشاره می‌کرد، از پا درمی‌آوردیم.<ref> اختصاص، ص ۶۵</ref> و مردی به [[اصبغ]] گفت: چه شد که شما [[شرطة الخمیس]] نامیده شدید؟ گفت: ما [[شهادت]] را برای آن [[حضرت]] تضمین کردیم، او هم [[فتح]] را برای ما.<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص ۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص ۴۶۵</ref> [[امام صادق]]{{ع}} آن [[یاران]] [[جان]] برکف و فدایی را شش‌هزار نفر دانسته است: {{عربی|کانوا شرطة الخمیس ستّة آلاف رجل أنصاره}}<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص ۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص ۴۶۵، اختصاص، ص ۲</ref>
* [[ابی الجارود]] می‌گوید: به [[اصبغ بن نباته]] گفتم: [[جایگاه امیر المؤمنین]] میان شما چگونه بود؟ گفت: نمی‌دانم چه می‌گویی! جز اینکه شمشیرهای ما بر دوش ما بود و هر که را اشاره می‌کرد، از پا درمی‌آوردیم.<ref> اختصاص، ص ۶۵</ref> و مردی به [[اصبغ]] گفت: چه شد که شما شرطة الخمیس نامیده شدید؟ گفت: ما [[شهادت]] را برای آن [[حضرت]] تضمین کردیم، او هم [[فتح]] را برای ما.<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص ۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص ۴۶۵</ref> [[امام صادق]]{{ع}} آن [[یاران]] [[جان]] برکف و فدایی را شش‌هزار نفر دانسته است: {{عربی|کانوا شرطة الخمیس ستّة آلاف رجل أنصاره}}<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص ۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص ۴۶۵، اختصاص، ص ۲</ref>
* [[بشر بن عمر همدانی]] می‌گوید: [[امیر مؤمنان]]{{ع}} بر ما گذر کرد و به ما فرمود: در این گروه بمانید، به [[خدا]] قسم پس از اینان، گروهی [[پیمان]] بسته بر [[دوزخ]] به [[حکومت]] خواهند رسید. نیز آن [[حضرت]] در روز [[نبرد جمل]] به عبداللّه بن [[یحیی]] حضرمی فرمود: [[بشارت]] باد تو را ای پسر یحیی! همانا تو و پدرت به [[راستی]] از [[شرطة الخمیس]] هستید، [[پیامبر خدا]]{{صل}} نام تو و پدرت را در ضمن [[شرطة الخمیس]] به من خبر داده است، به [[خدا]] قسم، [[خداوند]] بر زبان پیامبرش این نام را بر شما نهاده است. از برجسته‌ترین چهره‌های این گروه، [[اصبغ بن نباته]] بود که در [[جنگ‌ها]] از جمله در [[جنگ صفین]] در رکاب [[علی]]{{ع}} بود و از طبع [[شعر]] برخوردار بود و در [[نبرد صفین]]، [[حضرت امیر]] او را به [[فرماندهی]] گروه ویژۀ [[شرطة الخمیس]] [[نصب]] کرده بود، وی از ذخیره‌های [[علی]]{{ع}} بود و با آن [[حضرت]] [[پیمان]] بر [[مرگ]] و [[شهادت]] بسته بود<ref>{{متن حدیث|كَانَ مِنْ ذَخَائِرِ عَلِيٍّ مِمَّنْ قَدْ بَايَعَهُ عَلَى الْمَوْتِ }}؛ اعیان الشیعه، ج ۳ ص ۴۶۵</ref>.
* [[بشر بن عمر همدانی]] می‌گوید: [[امیر مؤمنان]]{{ع}} بر ما گذر کرد و به ما فرمود: در این گروه بمانید، به [[خدا]] قسم پس از اینان، گروهی [[پیمان]] بسته بر [[دوزخ]] به [[حکومت]] خواهند رسید. نیز آن [[حضرت]] در روز [[نبرد جمل]] به عبداللّه بن [[یحیی]] حضرمی فرمود: [[بشارت]] باد تو را ای پسر یحیی! همانا تو و پدرت به [[راستی]] از شرطة الخمیس هستید، [[پیامبر خدا]]{{صل}} نام تو و پدرت را در ضمن شرطة الخمیس به من خبر داده است، به [[خدا]] قسم، [[خداوند]] بر زبان پیامبرش این نام را بر شما نهاده است. از برجسته‌ترین چهره‌های این گروه، [[اصبغ بن نباته]] بود که در [[جنگ‌ها]] از جمله در [[جنگ صفین]] در رکاب [[علی]]{{ع}} بود و از طبع [[شعر]] برخوردار بود و در [[نبرد صفین]]، [[حضرت امیر]] او را به [[فرماندهی]] گروه ویژۀ شرطة الخمیس [[نصب]] کرده بود، وی از ذخیره‌های [[علی]]{{ع}} بود و با آن [[حضرت]] [[پیمان]] بر [[مرگ]] و [[شهادت]] بسته بود<ref>{{متن حدیث|كَانَ مِنْ ذَخَائِرِ عَلِيٍّ مِمَّنْ قَدْ بَايَعَهُ عَلَى الْمَوْتِ }}؛ اعیان الشیعه، ج ۳ ص ۴۶۵</ref>.
* [[ابن اثیر]] گوید: [[شرطة الخمیس]]، نخستین کسانی بودند که به [[جنگ]] رو می‌کردند و [[پیمان]] و شرط می‌نهادند که از [[جنگ]] بازنگردند، جز با [[پیروزی]] و [[غلبه]].<ref>نهایه، ابن اثیر، ج ۲ ص ۴۶۰</ref> و به تعبیر [[علامه مجلسی]]: "اولین گروه و گردان از [[لشکر]] که در میدان [[نبرد]] حضور می‌یابد و آمادۀ [[مرگ]] است"<ref>{{متن عربی|أوّل طائفة من الجیش تشهد الوقعة، أوّل کتیبة تشهد الحرب و تتهیّأ للموت}}؛ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۱۵۱ به نقل از نهایه و قاموس</ref>. این [[یاران]] ویژه و گردان ضربت که فداییان [[حضرت علی]]{{ع}} و نیروهای زبدۀ او بودند، از موقعیّت ویژه‌ای برخوردار بودند و از سوی آن [[حضرت]] به مأموریت‌های ویژه فرستاده می‌شدند و در [[جنگ‌ها]] نقش خطشکنی و محافظت از [[لشکر]] را برعهده داشتند و در اعزام نیروها در پیشاپیش [[لشکر]] حرکت می‌کردند و [[آمادگی]] کامل برای برخورد با [[دشمن]] داشتند.
* [[ابن اثیر]] گوید: شرطة الخمیس، نخستین کسانی بودند که به [[جنگ]] رو می‌کردند و [[پیمان]] و شرط می‌نهادند که از [[جنگ]] بازنگردند، جز با [[پیروزی]] و [[غلبه]].<ref>نهایه، ابن اثیر، ج ۲ ص ۴۶۰</ref> و به تعبیر [[علامه مجلسی]]: "اولین گروه و گردان از [[لشکر]] که در میدان [[نبرد]] حضور می‌یابد و آمادۀ [[مرگ]] است"<ref>{{متن عربی|أوّل طائفة من الجیش تشهد الوقعة، أوّل کتیبة تشهد الحرب و تتهیّأ للموت}}؛ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۱۵۱ به نقل از نهایه و قاموس</ref>. این [[یاران]] ویژه و گردان ضربت که فداییان [[حضرت علی]]{{ع}} و نیروهای زبدۀ او بودند، از موقعیّت ویژه‌ای برخوردار بودند و از سوی آن [[حضرت]] به مأموریت‌های ویژه فرستاده می‌شدند و در [[جنگ‌ها]] نقش خطشکنی و محافظت از [[لشکر]] را برعهده داشتند و در اعزام نیروها در پیشاپیش [[لشکر]] حرکت می‌کردند و [[آمادگی]] کامل برای برخورد با [[دشمن]] داشتند.
*در [[شأن]] والای این گروه کافی است بدانیم [[حضرت]] به آنان می‌فرمود: شرط و [[پیمان]] ببندید، به [[خدا]] قسم این [[عهد]] و شرط بستن شما براساس طلا و نقره نیست، بلکه [[پیمان]] برای کشته شدن است. کسانی از [[بنی اسرائیل]] نیز پیش از شما باهم [[عهد]] و [[پیمان]] بستند، هیچ کدام از آنان [[جان]] نباختند مگر آنکه [[پیامبر]] [[قوم]] خود یا آبادی خود یا [[پیامبر]] بر خویش بودند، شما نیز همانند آنانید و همان [[منزلت]] را دارید، جز آنکه [[پیامبر]] نیستید.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۱۵۰</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۳۳.</ref>.
*در [[شأن]] والای این گروه کافی است بدانیم [[حضرت]] به آنان می‌فرمود: شرط و [[پیمان]] ببندید، به [[خدا]] قسم این [[عهد]] و شرط بستن شما براساس طلا و نقره نیست، بلکه [[پیمان]] برای کشته شدن است. کسانی از [[بنی اسرائیل]] نیز پیش از شما باهم [[عهد]] و [[پیمان]] بستند، هیچ کدام از آنان [[جان]] نباختند مگر آنکه [[پیامبر]] [[قوم]] خود یا آبادی خود یا [[پیامبر]] بر خویش بودند، شما نیز همانند آنانید و همان [[منزلت]] را دارید، جز آنکه [[پیامبر]] نیستید.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۱۵۰</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۳۳.</ref>.


۲۱۸٬۰۶۷

ویرایش