|
|
خط ۴۳: |
خط ۴۳: |
| *مراد از [[صفات]] [[خلیفه الهی]]، صفاتی است که صریحاً در [[قرآن کریم]]، ذکر شده است؛ و ما به [[دلیل]] [[محدودیت]]، به صورت مختصر با ذکر یک یا دو [[آیه]]، آنها را مطرح میکنیم<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۸۹-۹۳.</ref> | | *مراد از [[صفات]] [[خلیفه الهی]]، صفاتی است که صریحاً در [[قرآن کریم]]، ذکر شده است؛ و ما به [[دلیل]] [[محدودیت]]، به صورت مختصر با ذکر یک یا دو [[آیه]]، آنها را مطرح میکنیم<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۸۹-۹۳.</ref> |
|
| |
|
| ==راههای شناخت [[امام]]== | | ==پاسخ به یک اشکال== |
| ===[[تبیین]] و معرّفی [[پیامبر]]===
| | *ممکن است تصوّر شود، [[انتصابی]] بودن [[امامت]] با اصول [[آزادی]] و [[دموکراسی]] سازگار نیست و با کوتاه شدن دست [[مردم]] از [[تعیین]] [[رهبر]] و [[مقام امامت]] و [[جانشین پیامبر]]{{صل}} موجب شود که یک [[رهبر]] تحمیلی بر [[مردم]] [[حکومت]] کند؟ و این تصوّر نادرست از آنجا ناشی گشته که [[انتصابی]] بودن [[مقام امامت]] مساوی با [[استبداد]] تلقّی شده است؛ در حالی که در [[نظام سیاسی]] [[جهان]]، تسلّط [[استبداد]] و زورگویی از طریق کودتا یا [[انقلاب]] داخلی یا [[قدرت]] نظامی در خارج صورت میگیرد و در اینگونه [[حکومتها]]، تنها [[رأی]] و نظر شخص [[سلطان]] [[حاکم]] است و بس؛ از طرفی [[حاکم]] [[مستبد]] لازم نیست شرط خاصّی را واجد باشد؛ در صورتی که از دیدگاه [[شیعه]] برای [[مقام امامت]] معیارها و شرایط تخلّفناپذیری وجود دارد که تا کسی آن معیارها را نداشته باشد هیچگاه [[امام]] نخواهد بود و چنان که [[گذشت]] تنها [[خدا]] به [[بهترین]] و [[شایستهترین]] فرد از سوی [[خدا]] برای [[ارشاد]] [[مردم]]. شخصی که در برنامه [[زندگی]] او هیچگاه [[هوی و هوس]] و مطامع [[نفسانی]] راه ندارد و [[مطیع]] محض [[خدای تعالی]] است و معیار [[حکومت]] و [[قانون]] نیز از [[رأی]] و نظر [[امام]] سرچشمه نمیگیرد بلکه وضع [[قانون]] تنها از سوی [[خداوند متعال]] است و هنگامی که [[قانونگذار]] [[خدا]] و [[قوانین]] نیز در بردارنده [[مصالح]] واقعی فرد و [[اجتماع]] باشد، یعنی هم با [[فطرت آدمی]] هماهنگی دارد و هم [[عدالت]] را تحقّق میبخشد و هم زمینه حرکت تکاملی او را فراهم میکند، در چنین [[حکومتی]] که [[حاکم]] از سوی [[خدا]] [[برگزیده]] میشود و عالم و [[معصوم]] است، مقرّرات و [[قانون]] را نیز [[خدا]] وضع میکند و هیچ نوع زورگویی، تعدّی و [[حقکشی]] و [[فساد]] در آن راه ندارد. |
| *گفته شد که [[امامت]] [[عهد الهی]] است و [[گزینش]] "اصطفی و اجتبی" و [[نصب امام]] توسّط خود [[خداوند]] انجام میشود؛ امّا چگونگی شناساندن [[امام]] به [[مردم]] راههای خاصّ خود را دارد. معمولیترین و مهمترین راه معرّفی [[امام]] به [[مردم]] توسّط [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بر حسب [[نقل]] [[شیعه]] و [[سنّی]]، به طور مکرر این [[رسالت]] را انجام داده است. در اینجا به [[نقل]] یک [[حدیث]] بسنده میکنیم:
| | *وجود شرایط و محدودیتهایی که از [[ناحیه]] [[مکتب]] در [[انتخاب مردم]] پیش میآید، منافاتی با [[حاکمیّت]] آنها ندارد؛ زیرا [[جامعه]] خود با [[رضایت]] و [[آزادی]] کامل، [[مذهب]] را پذیرفته و به آن [[دل]] بسته است و در این شرایط، [[ملّت]] در چهارچوب [[مکتب]] پذیرفته شده، [[حاکمیّت]] خود را [[اعمال]] میکند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۶-۱۷.</ref>. |
| *[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[جبرئیل]] از جانب [[پروردگار]] عزّوجل برایم [[حدیث]] کرد که [[خداوند]] فرمود: کسی که بر این [[باور]] باشد که خدایی جز من نیست و من یکتا هستم و اینکه [[محمّد]] [[بنده]] و فرستاده من است و اینکه علیّ بن [[ابی طالب]] [[خلیفه]] من و [[امامان]] پس از او از [[فرزندان]] او حجّتهای من هستند، چنین کسی را به [[رحمت]] خود وارد [[بهشت]] خواهم کرد"... آنگاه [[جابر بن عبدالله انصاری]] برخاست و پرسید: [[امامان]] از [[فرزندان علی]] چه کسانی هستند؟ [[پیامبر]] فرمود: "[[حسن]] و [[حسین]] [[سرور]] [[جوانان]] [[بهشت]]، سپس [[سرور]] عبادت کنندگان زمان خودش [[علی بن حسین]]، سپس [[باقر]]، [[محمّد بن علی]] - ای [[جابر]]! تو او را [[درک]] میکنی، وقتی نزد او رفتی [[سلام]] مرا به او برسان – آنگاه صادق، [[جعفر بن محمّد]] سپس کاظم، [[موسی بن جعفر]]، سپس [[رضا]]، [[علی بن موسی]]، آنگاه [[تقی]]، [[محمّد بن علی]]، بعد [[نقی]] [[علی بن محمّد]] و پس از او [[زکی]]، [[حسن بن علی]] و سپس [[فرزند]] او [[قائم]] به [[حقّ]] [[مهدی]] [[امّت]] من خواهد بود که [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] میکند، آنگونه که پر از [[ظلم و جور]] شده است. ای [[جابر]]! اینان [[جانشینان]] و اوصیای من و [[فرزندان]] و [[عترت]] من هستند، هر کس از آنها [[پیروی]] کند، از من [[پیروی]] میکرده و هر کس از آنان [[نافرمانی]] کند مرا [[نافرمانی]] کرده و هر کس آنان را [[انکار]] کند یا حتّی یکی از آنان را [[انکار]] کند مرا [[انکار]] کرده است. به خاطر آنان [[خداوند]] [[آسمان]] را نگاه میدارد که به [[اذن الهی]] بر [[زمین]] نیفتد"<ref>غایة المرام، ص۴۴، حدیث ۶۲؛ با این مضمون روایات فراوانی از طریق شیعه نقل شده است.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۳-۸۴.</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[وصیت امام]] پیشین===
| | ==[[راههای شناخت امام]]== |
| *یکی دیگر از راههای شناسایی [[امام]]، خبر دادن [[امام]] قبلی و [[وصیّت]] او است و این [[سیره]] بین ائمّه ثابت بوده است که هر امامی هنگام [[رحلت]]، از جمله وصایایش معرفی [[امام]] بعد از خود، به [[مردم]] بوده؛ البته در دوران [[حیات]] نیز هر گاه مناسبتی پیش میآمد این کار انجام میشد. در روایاتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که در پاسخ این [[پرسش]] که "[[امام]] چگونه شناخته میشود؟" فرمود: "به [[وسیله]] [[وصیّت]] ([[امام]] قبلی) و [[فضیلت]] (خود [[امام]])"<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۷؛ ر.ک: اصول کافی، باب الاشاره و النص علی امیرالمؤمنین{{ع}}، ص۵۲ به بعد.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۴.</ref>.
| |
| ===[[معجزه]]===
| |
| *اگر همراه [[ادعای امامت]] [[کرامت]] و معجزهای ظاهر شود، [[دلیل]] بر [[صدق]] ادعای او است؛ زیرا [[ظهور]] [[معجزه]] بر دست کاذب، خلاف مقتضای [[لطف الهی]] است؛ چون باعث [[گمراهی]] [[مردم]] میشود؛ به همین [[دلیل]] تقاضای [[معجزه]] از مدّعی [[امامت]] برای [[شیعیان]] [[امر]] رایج و معمول بوده است. در [[حدیث]] معروف "[[حبابه]] و السیه" آمده است که [[حبابه]] گوید: از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} پرسیدم: ای [[امیرالمؤمنین]]! خدایت [[رحمت]] کند، [[دلیل]] [[امامت]] چیست؟ فرمود: آن سنگریزه را بیاور - و با دست به سنگریزه اشاره کرد- آن را برایش آوردم. با انگشترش بر آن مهر زد (آنچنان که روی چیزهای نرم مانند خمیر و موم مهر میزنند)، سپس گفت: ای [[حبابه]]! هرگاه شخصی [[ادعای امامت]] کند و بتواند چنانکه دیدی، پس بدان که او امامی است مفترض الطاعة...". در ادامه همین سنگریزه را نزد [[امامان]] دیگر میآورد و آنان نیز به آن مهر میزدند..."<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۵.</ref>.
| |
| ===شواهد و قراین قطعی===
| |
| *یکی از [[راههای شناخت امام]]، مجموعهای از شواهد و قراین موجود در او است که حاصل آن روشن شدن [[صداقت]] شخص [[امام]] است؛ ویژگیهایی از قبیل: [[اخلاق پسندیده]]، [[علم]] و [[حکمت]]، [[حلم]] و [[تقوا]]، [[جود]] و [[گذشت]]، [[شجاعت]] و [[عبادت]]، [[عدالت]] و [[عصمت]]، [[صبر]] و [[مقاومت]] و از [[جان]] گذشتن در راه ایفای [[وظیفه]]... همچنین مبرّا بودن از نقائص جسمانی و معایبی که باعث تنفر [[مردم]] میشود و نداشتن بیماریهایی که طبع [[انسان]] از آن گریزان است (همانند خوره، پیسی و...) و دیگر قراین [[پرهیز]] از امور خلاف [[مروت]] (همچون [[غذا خوردن]] در راه و حرکات سبک دست افشانی و...) قرینه دیگر [[پدران]] و [[مادران]] [[امامان]] است که نباید بد نام و دارای سوابق [[سوء]] باشند.
| |
| *و در پایان اطرافیان و [[پیروان]] [[امام]] قرینهایی بر [[حقانیت]] او یا عدم آن است. اگر [[نزدیکان]] و [[مؤمنان]] به او انسانهایی [[دانا]]، [[حکیم]]، [[فداکار]] و باتقوا و واجد سایر [[صفات انسانی]] باشند قرینهایی بر [[صداقت]] و بر صواب بودن پیشوای آنان است.
| |
| *حاصل آنکه راههای گوناگون و قانعکنندهای برای [[شناخت]] [[امامان]] وجود دارد که هر یک به [[تنهایی]] برای معرّفی او کافی است. نکته قابل توجّه آنکه تمام عوامل مذکور در ائمّه [[شیعه]] تحقّق داشته؛ طوری که توجّه به آنان هرگونه تردیدی را در مورد [[حقانیّت]] و [[صداقت]] [[ائمه]] برطرف میکند و [[کتب حدیث]] و [[سیره]] مملو از این موارد است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۵-۸۶.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |