همسایه در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[انسان]] موجودی [[اجتماعی]] است و در سایه زیست [[اجتماعی]]، به [[حق]] و [[حقوقی]] متقابل دست مییابد. [[دین اسلام]] نیز برای [[زندگی اجتماعی]] [[احکام]] و قوانینی وضع و در جهت بهبود روابط انسانی سفارشهایی کرده است. ملکه [[ایثار]] فضیلتی است که در سایه آن [[جوامع انسانی]] رنگ بهخود میگیرند و [[کرامت]] [[انسان]] بیش از پیش نمایان میشود. از اینرو [[قرآن کریم]] [[انصار]] را بهدلیل [[از خودگذشتگی]] در برابر [[مهاجران]] مورد [[ستایش]] قرار میدهد: کسانیکه قبل از [[مهاجران]] در [[مدینه]] جای گرفته و [[ایمان]] آوردهاند، هرکس را که بهسوی آنان کوچ کرده [[دوست]] دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است در دلهایشان حسدی نمییابند؛ و هر چند در خودشان احتجاجی [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدم میدارند و هرکس از خست [[نفس]] خود مصون ماند، ایشان رستگاراناند<ref>{{متن قرآن| وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}؛ سوره حشر، آیه ۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۹۸.</ref>. | *[[انسان]] موجودی [[اجتماعی]] است و در سایه زیست [[اجتماعی]]، به [[حق]] و [[حقوقی]] متقابل دست مییابد. [[دین اسلام]] نیز برای [[زندگی اجتماعی]] [[احکام]] و قوانینی وضع و در جهت بهبود روابط انسانی سفارشهایی کرده است. ملکه [[ایثار]] فضیلتی است که در سایه آن [[جوامع انسانی]] رنگ بهخود میگیرند و [[کرامت]] [[انسان]] بیش از پیش نمایان میشود. از اینرو [[قرآن کریم]] [[انصار]] را بهدلیل [[از خودگذشتگی]] در برابر [[مهاجران]] مورد [[ستایش]] قرار میدهد: کسانیکه قبل از [[مهاجران]] در [[مدینه]] جای گرفته و [[ایمان]] آوردهاند، هرکس را که بهسوی آنان کوچ کرده [[دوست]] دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است در دلهایشان حسدی نمییابند؛ و هر چند در خودشان احتجاجی [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدم میدارند و هرکس از خست [[نفس]] خود مصون ماند، ایشان رستگاراناند<ref>{{متن قرآن| وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}؛ سوره حشر، آیه ۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۹۸.</ref>. | ||
*براساس [[تعالیم دینی]]، [[زندگی اجتماعی]] [[انسانها]] شکل میگیرد. [[امام علی]]{{ع}} در انگارهای کلی، [[مردمان]] را به دو صنف تقسیم میکند: [[مردمان]] از دو دسته بیرون نیستند؛ یا در [[دین]] با تو برادرند، یا در [[آفرینش]] با تو برابر<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۹۸.</ref>. | *براساس [[تعالیم دینی]]، [[زندگی اجتماعی]] [[انسانها]] شکل میگیرد. [[امام علی]]{{ع}} در انگارهای کلی، [[مردمان]] را به دو صنف تقسیم میکند: [[مردمان]] از دو دسته بیرون نیستند؛ یا در [[دین]] با تو برادرند، یا در [[آفرینش]] با تو برابر<ref>{{متن حدیث|إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۹۸.</ref>. | ||
*از این [[سخن امام]] مشخص میشود که ملاک در [[زندگی اجتماعی]] و [[مهرورزی]] در روابط [[شهروندی]]، تنها [[انسان]] بودن است و [[دین]] و مسلک و مرام [[انسانها]] در ارتباط با [[زندگی اجتماعی]] و مسئولیتهای [[شهروندی]] دخالتی ندارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 898.</ref>. | *از این [[سخن امام]] مشخص میشود که ملاک در [[زندگی اجتماعی]] و [[مهرورزی]] در روابط [[شهروندی]]، تنها [[انسان]] بودن است و [[دین]] و مسلک و مرام [[انسانها]] در ارتباط با [[زندگی اجتماعی]] و مسئولیتهای [[شهروندی]] دخالتی ندارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 898.</ref>. | ||
*از جمله موارد و مصادیق [[زندگی اجتماعی]]، [[همسایگی]] است. همسایه در لغت بهمعنای همجواری است به این معنا که دو تن یا دو [[خانواده]] در کنار هم خانه داشته باشند یا در دو قسمت یک خانه [[زندگی]] کنند. این معنا در زبان [[عربی]] در واژه "جار" بهمعنای پناهنده، [[حمایت]] شده، تحت [[حمایت]] و تحت کفالت، مفهوم یافته است. بر این اساس، [[همسایگان]] و [[پشتیبان]] یکدیگرند. [[همسایگان]] افزون بر [[قوانین]] و [[حق]] و [[حقوقی]] که در ارتباط با [[شهروندی]] و زیست [[اجتماعی]] تعریف میشود، از [[حقوق]] و مسئولیتهایی مضاعف نسبت به یکدیگر برخوردارند. اهمیت موضوع بهقدری است که [[امام علی]]{{ع}} در بستر [[شهادت]] که آخرین و مهمترین سفارشها را به [[فرزندان]] خویش و دیگر [[مردمان]] دارد، به ان نیز اشاره میکند: شما را به [[خدا]] درباره [[همسایگان]] که سفارش [[پیامبر]] شماست و همواره درباره آنان سفارش میفرمود تا آنجا که ما [[گمان]] بردیم بهزودی از ما [[ارث]] برند<ref>{{متن حدیث|اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۹۹.</ref>. | *از جمله موارد و مصادیق [[زندگی اجتماعی]]، [[همسایگی]] است. همسایه در لغت بهمعنای همجواری است به این معنا که دو تن یا دو [[خانواده]] در کنار هم خانه داشته باشند یا در دو قسمت یک خانه [[زندگی]] کنند. این معنا در زبان [[عربی]] در واژه "جار" بهمعنای پناهنده، [[حمایت]] شده، تحت [[حمایت]] و تحت کفالت، مفهوم یافته است. بر این اساس، [[همسایگان]] و [[پشتیبان]] یکدیگرند. [[همسایگان]] افزون بر [[قوانین]] و [[حق]] و [[حقوقی]] که در ارتباط با [[شهروندی]] و زیست [[اجتماعی]] تعریف میشود، از [[حقوق]] و مسئولیتهایی مضاعف نسبت به یکدیگر برخوردارند. اهمیت موضوع بهقدری است که [[امام علی]]{{ع}} در بستر [[شهادت]] که آخرین و مهمترین سفارشها را به [[فرزندان]] خویش و دیگر [[مردمان]] دارد، به ان نیز اشاره میکند: شما را به [[خدا]] درباره [[همسایگان]] که سفارش [[پیامبر]] شماست و همواره درباره آنان سفارش میفرمود تا آنجا که ما [[گمان]] بردیم بهزودی از ما [[ارث]] برند<ref>{{متن حدیث|اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۹۹.</ref>. |