پرش به محتوا

جاهلیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


==واژۀ جاهلیت==
==واژۀ جاهلیت==
*واژۀ [[جاهلیت]] در چهار [[آیه]] از [[آیات]] [[مدنی]] مطرح گردیده و هر بار دارای مصداق جدیدی است که عبارت‌اند از:
*واژۀ [[جاهلیت]] در چهار [[آیه]] از [[آیات مدنی]] مطرح گردیده و هر بار دارای مصداق جدیدی است که عبارت‌اند از:
# [[جاهلیت]] در [[افکار]] و [[سوء]] [[اعتقاد]]:؛ نخستین بار در آیۀ {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>« پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردندد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>. این [[آیه]] درباره گروهی از [[مسلمانان]] [[سخن]] می‌‌گوید که در [[اندیشه]] خود هستند و [[گمان]] دارند در رویارویی با [[قریش]] کشته خواهند شد. آنان خواهان شرکت نکردن در این [[نبرد]] بودند؛ ولی [[ترس]] از آن داشتند که تصمیمشان با واکنشی ناخوشایند از سوی [[خداوند]] همراه شود، از همین رو از [[پیامبر]] پرسیدند: آیا می‌‌توانیم خواسته ای داشته باشیم؟ [[خداوند]] در پاسخ به آنان فرمود که این [[اللّه]] است که درخواست (امر) می‌‌کند؛ به عبارت دیگر در این [[آیه]] [[خداوند]] خود را متولی [[مؤمنان]] دانسته، از آنان می‌‌خواهد به خواسته‌های او تن دهند و [[نگرانی]] به [[دل]] [[راه]] ندهند. در این بخش از [[آیه]]، نگرش این افراد به [[خداوند]] [[نادرست]] و نگرشی [[جاهلی]] به شمار آمده است<ref>الاصنام، ص ۳۳.</ref>.
# '''[[جاهلیت]] در [[افکار]] و [[سوء]] [[اعتقاد]]:''' نخستین بار در آیۀ {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>« پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردندد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>. این [[آیه]] درباره گروهی از [[مسلمانان]] [[سخن]] می‌‌گوید که در [[اندیشه]] خود هستند و [[گمان]] دارند در رویارویی با [[قریش]] کشته خواهند شد. آنان خواهان شرکت نکردن در این [[نبرد]] بودند؛ ولی [[ترس]] از آن داشتند که تصمیمشان با واکنشی ناخوشایند از سوی [[خداوند]] همراه شود، از همین رو از [[پیامبر]] پرسیدند: آیا می‌‌توانیم خواسته ای داشته باشیم؟ [[خداوند]] در پاسخ به آنان فرمود که این [[اللّه]] است که درخواست (امر) می‌‌کند؛ به عبارت دیگر در این [[آیه]] [[خداوند]] خود را متولی [[مؤمنان]] دانسته، از آنان می‌‌خواهد به خواسته‌های او تن دهند و [[نگرانی]] به [[دل]] [[راه]] ندهند. در این بخش از [[آیه]]، نگرش این افراد به [[خداوند]] [[نادرست]] و نگرشی [[جاهلی]] به شمار آمده است<ref>الاصنام، ص ۳۳.</ref>.
# [[جاهلیت]] در [[رفتار]]: در آیۀ {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. از [[زنان پیامبر]] خواسته شده تا در خانه‌های خود بمانند و زیبایی‌های خود را برای [[خودنمایی]] به دیگران نشان ندهند. [[خداوند]] در این [[آیه]] [[خودنمایی]] [[زنان]] را به [[جاهلیت]] نسبت می‌‌دهد و آن را نامطلوب می‌‌شمارد.
# '''[[جاهلیت]] در [[رفتار]]:''' در آیۀ {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. از [[زنان پیامبر]] خواسته شده تا در خانه‌های خود بمانند و زیبایی‌های خود را برای [[خودنمایی]] به دیگران نشان ندهند. [[خداوند]] در این [[آیه]] [[خودنمایی]] [[زنان]] را به [[جاهلیت]] نسبت می‌‌دهد و آن را نامطلوب می‌‌شمارد.
# [[جاهلیت]] در [[حکم]] و [[تشریع]]: در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref>. از [[پیامبر]] خواسته شده در صورتی که [[اهل کتاب]] برای [[داوری]] نزد او آمدند بر اساس [[وحی]] میان آنان [[قضاوت]] کند و خواست طرفین را در نظر نگیرد؛ آن گاه [[تمایل]] متشاکیان به [[داوری]] جانبدارانه، [[داوری]] [[جاهلی]] دانسته شده و در برابر [[داوری الهی]] قرار گرفته است<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۲۷؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۹۹۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۲۸۷.</ref>.
# [[جاهلیت]] در [[حکم]] و [[تشریع]]: در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref>. از [[پیامبر]] خواسته شده در صورتی که [[اهل کتاب]] برای [[داوری]] نزد او آمدند بر اساس [[وحی]] میان آنان [[قضاوت]] کند و خواست طرفین را در نظر نگیرد؛ آن گاه [[تمایل]] متشاکیان به [[داوری]] جانبدارانه، [[داوری]] [[جاهلی]] دانسته شده و در برابر [[داوری الهی]] قرار گرفته است<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۲۷؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۹۹۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۲۸۷.</ref>.
# [[جاهلیت]] در [[حمیّت]] و [[ارتباط]] و انتساب: در آیۀ {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>« آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>. بر اساس [[روایات]] در ماجرای [[صلح حدیبیه]] [[قریشیان]] براساس [[تعصب قومی]] خود، انجام برخی امور را بر خود ننگ می‌‌دانستند و از این رو با حرارت بر مواضع خود از جمله حذف الرحمن الرحیم و نیز حذف [[وصف]] [[رسول]] [[اللّه]] برای [[حضرت محمد]]{{صل}} از [[پیمان]] [[نامه]] [[حدیبیه]] پافشاری می‌‌کردند که این [[رفتار]] در [[سوره فتح]]، [[حمیت]] [[جاهلی]] (حالت [[خشم]] و [[تعصب]] [[خشم]] آلود)  خوانده شده است<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۳۴.</ref>.
# '''[[جاهلیت]] در [[حمیّت]] و [[ارتباط]] و انتساب:''' در آیۀ {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>« آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>. بر اساس [[روایات]] در ماجرای [[صلح حدیبیه]] [[قریشیان]] براساس [[تعصب قومی]] خود، انجام برخی امور را بر خود ننگ می‌‌دانستند و از این رو با حرارت بر مواضع خود از جمله حذف الرحمن الرحیم و نیز حذف [[وصف]] [[رسول]] [[اللّه]] برای [[حضرت محمد]]{{صل}} از [[پیمان]] [[نامه]] [[حدیبیه]] پافشاری می‌‌کردند که این [[رفتار]] در [[سوره فتح]]، [[حمیت]] [[جاهلی]] (حالت [[خشم]] و [[تعصب]] [[خشم]] آلود)  خوانده شده است<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۳۴.</ref>.
*مشتقات واژۀ [[جاهلیت]] در برخی از [[آیات]] دیگر نیز به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|الْجَاهِلِينَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|الْجَاهِلُونَ}}<ref>سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|الْجَاهِلِ}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|جَهَالَةٍ}}<ref>سوره نساء، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|تَجْهَلُونَ}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> و {{متن قرآن|يَجْهَلُونَ}}<ref>سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.</ref>
*مشتقات واژۀ [[جاهلیت]] در برخی از [[آیات]] دیگر نیز به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|الْجَاهِلِينَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|الْجَاهِلُونَ}}<ref>سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|الْجَاهِلِ}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|جَهَالَةٍ}}<ref>سوره نساء، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|تَجْهَلُونَ}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> و {{متن قرآن|يَجْهَلُونَ}}<ref>سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.</ref>
*بسامد واژگان برگرفته شده از ماده [[جهل]]، در [[قرآن]] چندان فراوان نیست. از این ماده ۱۰ بار به صورت صفت فاعلی {{متن قرآن| الْجَاهِلِينَ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref> ۶ بار، {{متن قرآن| الْجَاهِلُونَ }}<ref> سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> ۳ بار، {{متن قرآن| الْجَاهِلُ }}<ref> سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref> یک بار، ۴ بار به صورت مصدر {{متن قرآن|جَهَالَةٍ }}<ref> سوره نساء، آیه ۱۷.</ref> و ۵ بار در ساخت فعل جمع {{متن قرآن| تَجْهَلُونَ}}<ref> سوره نمل، آیه ۵۵.</ref> ۴ بار و {{متن قرآن| يَجْهَلُونَ}}<ref> سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref> یک بار در [[قرآن]] استفاده شده است. این در حالی است که واژه [[علم]] و مشتقات بسیار متنوع آن در [[قرآن]] بیش از ۷۰۰ بار کاربرد یافته که بیانگر رواج گسترده آن است.
*بسامد واژگان برگرفته شده از ماده [[جهل]]، در [[قرآن]] چندان فراوان نیست. از این ماده ۱۰ بار به صورت صفت فاعلی {{متن قرآن| الْجَاهِلِينَ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref> ۶ بار، {{متن قرآن| الْجَاهِلُونَ }}<ref> سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> ۳ بار، {{متن قرآن| الْجَاهِلُ }}<ref> سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref> یک بار، ۴ بار به صورت مصدر {{متن قرآن|جَهَالَةٍ }}<ref> سوره نساء، آیه ۱۷.</ref> و ۵ بار در ساخت فعل جمع {{متن قرآن| تَجْهَلُونَ}}<ref> سوره نمل، آیه ۵۵.</ref> ۴ بار و {{متن قرآن| يَجْهَلُونَ}}<ref> سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref> یک بار در [[قرآن]] استفاده شده است. این در حالی است که واژه [[علم]] و مشتقات بسیار متنوع آن در [[قرآن]] بیش از ۷۰۰ بار کاربرد یافته که بیانگر رواج گسترده آن است.
*در موارد فراوانی در [[قرآن]]، برای بیان مفهوم [[نادانی]]، ندانستن و بی‌اطلاعی، از نفی دانستن استفاده شده است؛ از جمله {{متن قرآن| بِغَيْرِ عِلْمٍ }}<ref> سوره انعام، آیه۱۰۸.</ref>، {{متن قرآن| لَا عِلْمَ لَنَا }}<ref> سوره بقره، آیه۳۲.</ref>، {{متن قرآن|مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ }}<ref>سوره اسراء، آیه۳۶.</ref>، {{متن قرآن| لَا يَعْلَمُ }}<ref> سوره نمل، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن| مَا يَعْلَمُهُمْ}}<ref> سوره کهف، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن| لَا يَعْلَمُهُمْ }}<ref> سوره ابراهیم، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن| لَا يَعْلَمُونَ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref> و {{متن قرآن| لَا تَعْلَمُونَ}}<ref> سوره نحل، آیه ۴۳.</ref><ref>المعجم المفهرس، «علم».</ref>، از این رو ضرورتی برای کاربرد [[جهل]] وجود نخواهد داشت، مگر آنکه معنایی متفاوت را برساند.
*در موارد فراوانی در [[قرآن]]، برای بیان مفهوم [[نادانی]]، ندانستن و بی‌اطلاعی، از نفی دانستن استفاده شده است؛ از جمله {{متن قرآن| بِغَيْرِ عِلْمٍ }}<ref> سوره انعام، آیه۱۰۸.</ref>، {{متن قرآن| لَا عِلْمَ لَنَا }}<ref> سوره بقره، آیه۳۲.</ref>، {{متن قرآن|مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ }}<ref>سوره اسراء، آیه۳۶.</ref>، {{متن قرآن| لَا يَعْلَمُ }}<ref> سوره نمل، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن| مَا يَعْلَمُهُمْ}}<ref> سوره کهف، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن| لَا يَعْلَمُهُمْ }}<ref> سوره ابراهیم، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن| لَا يَعْلَمُونَ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref> و {{متن قرآن| لَا تَعْلَمُونَ}}<ref> سوره نحل، آیه ۴۳.</ref><ref>المعجم المفهرس، «علم».</ref>، از این رو ضرورتی برای کاربرد [[جهل]] وجود نخواهد داشت، مگر آنکه معنایی متفاوت را برساند.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش