اطاعت اولی الامر: تفاوت میان نسخهها
←لزوم اطاعت از اولی الأمر
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*در [[نظام سیاسی اسلام]]، بنابر مبنای [[نصب الهی]] [[حاکم]] از جانب [[خداوند]] - که مردم، موظّف به [[اطاعت]] از اویند و به تعبیر دقیقتر، موظّف به [[اطاعت]] از [[اوامر الهی]] هستند - همینکه عدّهای از [[مردم]] با [[بیعت]] و [[وفاداری]] نسبت به [[حاکم]]، [[مشروعیت]] [[الهی]] و [[ولایت]] بالقوۀ او را فعلیت بخشند و در جهت [[حمایت]] از او، زمینه تحقّق حکومتش را فراهم سازند، کافی است و نیاز به [[بیعت]] یا [[انتخاب]] [[مجدّد]] نیست؛ حتّی اگر [[رأی]] [[اکثریت]] [[مردم]] دریافت نشده باشد یا حتّی اکثریّت با آن [[مخالف]] باشند. بلکه تحقّق [[ولایت]] و [[رهبری]] [[حاکم]] منصوب، با [[بیعت]] و [[وفاداری]] [[نسل]] گذشته، به [[قوّت]] خود باقی است و نیازی به [[وفاداری]] [[نسل]] حاضر نیست؛ مگر آنکه [[مردم]]، در زمان و شرایطی دیگر، بدون آنکه [[وظیفه]] [[دینی]] [[اعتراض]] و [[شورش]] بر “حاکم واجد شرایط و توانا بر انجام دادن [[وظایف]] [[شرعی]] و قانونی” را داشته باشند، بر او بشورند و او را از [[حاکمیّت]]، ساقط کنند که در اینصورت، البته، [[حاکم]] [[منصوب]]، عملا، از صحنه [[اجتماع]] حذف شده و [[ولایتی]] نخواهد داشت؛ هرچند، [[ولایت]] بالقوّهاش باقی است؛ چرا که، فرض بر این است که عملی مرتکب نشده تا شرعا از [[ولایت]]، ساقط شود. به هر حال، در [[نظام اسلامی]]، [[مشروعیّت]] [[حاکم اسلامی]] که پشتوانه [[الهی]] دارد، وابسته به [[بیعت]] اکثریّت با وی نیست، هرچند [[بیعت]] اکثریّت، بر [[استحکام]] [[حکومت]] او خواهد افزود. نکته دیگر، آنکه مقصود از [[اطاعت از حاکم]]، تنها [[اطاعت]] از شخص [[حاکم]] نیست، بلکه، پایبندی به [[مرجع]] صدور [[قوانین]] مطابق با [[شریعت]] و مقرّرات [[اجتماعی]] و [[پیروی]] از تصمیمات مجموعه دولتمردان در [[نظام اسلامی]] است که به نحوی به [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] منسوب هستند<ref>[[احسان پورحسین|پورحسین، احسان]]، [[علوم سیاسی (نشریه)|فصلنامه علوم سیاسی]]، [[مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه (مقاله)|مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه]]، ص118.</ref>. | *در [[نظام سیاسی اسلام]]، بنابر مبنای [[نصب الهی]] [[حاکم]] از جانب [[خداوند]] - که مردم، موظّف به [[اطاعت]] از اویند و به تعبیر دقیقتر، موظّف به [[اطاعت]] از [[اوامر الهی]] هستند - همینکه عدّهای از [[مردم]] با [[بیعت]] و [[وفاداری]] نسبت به [[حاکم]]، [[مشروعیت]] [[الهی]] و [[ولایت]] بالقوۀ او را فعلیت بخشند و در جهت [[حمایت]] از او، زمینه تحقّق حکومتش را فراهم سازند، کافی است و نیاز به [[بیعت]] یا [[انتخاب]] [[مجدّد]] نیست؛ حتّی اگر [[رأی]] [[اکثریت]] [[مردم]] دریافت نشده باشد یا حتّی اکثریّت با آن [[مخالف]] باشند. بلکه تحقّق [[ولایت]] و [[رهبری]] [[حاکم]] منصوب، با [[بیعت]] و [[وفاداری]] [[نسل]] گذشته، به [[قوّت]] خود باقی است و نیازی به [[وفاداری]] [[نسل]] حاضر نیست؛ مگر آنکه [[مردم]]، در زمان و شرایطی دیگر، بدون آنکه [[وظیفه]] [[دینی]] [[اعتراض]] و [[شورش]] بر “حاکم واجد شرایط و توانا بر انجام دادن [[وظایف]] [[شرعی]] و قانونی” را داشته باشند، بر او بشورند و او را از [[حاکمیّت]]، ساقط کنند که در اینصورت، البته، [[حاکم]] [[منصوب]]، عملا، از صحنه [[اجتماع]] حذف شده و [[ولایتی]] نخواهد داشت؛ هرچند، [[ولایت]] بالقوّهاش باقی است؛ چرا که، فرض بر این است که عملی مرتکب نشده تا شرعا از [[ولایت]]، ساقط شود. به هر حال، در [[نظام اسلامی]]، [[مشروعیّت]] [[حاکم اسلامی]] که پشتوانه [[الهی]] دارد، وابسته به [[بیعت]] اکثریّت با وی نیست، هرچند [[بیعت]] اکثریّت، بر [[استحکام]] [[حکومت]] او خواهد افزود. نکته دیگر، آنکه مقصود از [[اطاعت از حاکم]]، تنها [[اطاعت]] از شخص [[حاکم]] نیست، بلکه، پایبندی به [[مرجع]] صدور [[قوانین]] مطابق با [[شریعت]] و مقرّرات [[اجتماعی]] و [[پیروی]] از تصمیمات مجموعه دولتمردان در [[نظام اسلامی]] است که به نحوی به [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] منسوب هستند<ref>[[احسان پورحسین|پورحسین، احسان]]، [[علوم سیاسی (نشریه)|فصلنامه علوم سیاسی]]، [[مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه (مقاله)|مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه]]، ص118.</ref>. | ||
==معنای [[اطاعت]] [[اولو الامر]]== | |||
==[[لزوم]] [[اطاعت از اولی الأمر]]== | ==[[لزوم]] [[اطاعت از اولی الأمر]]== | ||
*[[اولو الامر]] به معنای [[صاحبان فرمان]] است. [[قرآن]] در کنار [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]] به [[اطاعت از اولی الأمر]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۲۵-۱۲۹؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۷؛ [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> در این آیۀ شریفه [[اطاعت از اولی الامر]] در کنار [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] قرار داده شده و بدون تردید [[امتثال]] و [[فرمان برداری]] مطلق و بدون قید و شرط از [[دستورات]] [[خدا]] و [[رسول]] لازم و ضروری است، بنابراین [[اطاعت از اولی الامر]] هم به صورت مطلق لازم و ضروری است<ref>تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۲۵-۱۲۹</ref> [[اطاعت از امام]]، به عنوان یک وظیفۀ [[واجب]] و به خاطر [[بزرگداشت امامت]] است: {{متن حدیث|وَ الطَّاعَةَ تَعْظِیماً لِلْإِمَامَة}}<ref>نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲ </ref> [[حق اطاعت]]، یکی از دو [[حق امام]] بر [[امت]] است، [[حق]] دیگر، [[یاری]] و [[نصرت]] است. اگر [[اطاعت از امام]] نباشد، [[امام]] هم نمیتواند [[مسؤولیت]] [[رهبری]] و [[هدایت]] را انجام دهد. [[اطاعت]] مردمی، پشتوانۀ [[قدرت]] [[اجتماعی]] و باز شدن دست [[امام]] در عمل به [[اسلام]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۲؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۷.</ref>. | *[[اولو الامر]] به معنای [[صاحبان فرمان]] است. [[قرآن]] در کنار [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]] به [[اطاعت از اولی الأمر]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۲۵-۱۲۹؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۷؛ [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> در این آیۀ شریفه [[اطاعت از اولی الامر]] در کنار [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] قرار داده شده و بدون تردید [[امتثال]] و [[فرمان برداری]] مطلق و بدون قید و شرط از [[دستورات]] [[خدا]] و [[رسول]] لازم و ضروری است، بنابراین [[اطاعت از اولی الامر]] هم به صورت مطلق لازم و ضروری است<ref>تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۲۵-۱۲۹</ref> [[اطاعت از امام]]، به عنوان یک وظیفۀ [[واجب]] و به خاطر [[بزرگداشت امامت]] است: {{متن حدیث|وَ الطَّاعَةَ تَعْظِیماً لِلْإِمَامَة}}<ref>نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲ </ref> [[حق اطاعت]]، یکی از دو [[حق امام]] بر [[امت]] است، [[حق]] دیگر، [[یاری]] و [[نصرت]] است. اگر [[اطاعت از امام]] نباشد، [[امام]] هم نمیتواند [[مسؤولیت]] [[رهبری]] و [[هدایت]] را انجام دهد. [[اطاعت]] مردمی، پشتوانۀ [[قدرت]] [[اجتماعی]] و باز شدن دست [[امام]] در عمل به [[اسلام]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۲؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۷.</ref>. | ||
==مصداق [[اولی الأمر]]== | ==مصداق [[اولی الأمر]]== | ||
* [[مفسّران]] [[اهل سنت]] [[اولیالامر]] را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب [[پیامبر]]، [[خلفای راشدین]]، [[اهل]] [[علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل حل و عقد]] [[تطبیق]] کردهاند<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>، مثلا گفته شده است: "اگر شخصی مسلّط، که به [[زور]] [[قدرت]] را به دست آورده است، حتّی [[قوانین]] [[شریعت]] را نداند و [[ظالم]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] باشد، باید از او [[اطاعت]] کرد"<ref>برای اطلاع از نمونههای بیشتر ر.ک: حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref> امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، براساس بیقید و شرط بودن امر به [[اطاعت]] از [[اولیالامر]]، [[لزوم عصمت]] [[اولیالامر]] را استفاده کرده و آن را بر [[امامان دوازدهگانه]]{{ع}} [[تطبیق]] دادهاند. چون [[وجوب اطاعت]] مطلق مانند [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] در صورتی پذیرفتنی است که [[فرد]] از [[خطا]] مصون باشد و این ویژگی اختصاص به [[امامان]] دوازدگانه دارد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸، ۴۰۸ـ۴۱۲.</ref>.<ref>ر.ک. [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ – ۵۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۹۴.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} مصادیق [[اولیالامر]] را [[فرزندان علی]] و [[فاطمه]]{{ع}} برشمردهاند<ref>{{متن حدیث|قَالَ فِی قَوْلِ اللَّهِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۸.</ref> | * [[مفسّران]] [[اهل سنت]] [[اولیالامر]] را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب [[پیامبر]]، [[خلفای راشدین]]، [[اهل]] [[علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل حل و عقد]] [[تطبیق]] کردهاند<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>، مثلا گفته شده است: "اگر شخصی مسلّط، که به [[زور]] [[قدرت]] را به دست آورده است، حتّی [[قوانین]] [[شریعت]] را نداند و [[ظالم]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] باشد، باید از او [[اطاعت]] کرد"<ref>برای اطلاع از نمونههای بیشتر ر.ک: حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref> امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، براساس بیقید و شرط بودن امر به [[اطاعت]] از [[اولیالامر]]، [[لزوم عصمت]] [[اولیالامر]] را استفاده کرده و آن را بر [[امامان دوازدهگانه]]{{ع}} [[تطبیق]] دادهاند. چون [[وجوب اطاعت]] مطلق مانند [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] در صورتی پذیرفتنی است که [[فرد]] از [[خطا]] مصون باشد و این ویژگی اختصاص به [[امامان]] دوازدگانه دارد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸، ۴۰۸ـ۴۱۲.</ref>.<ref>ر.ک. [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ – ۵۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۹۴.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} مصادیق [[اولیالامر]] را [[فرزندان علی]] و [[فاطمه]]{{ع}} برشمردهاند<ref>{{متن حدیث|قَالَ فِی قَوْلِ اللَّهِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۸.</ref> |