جاهلیت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←تعصب جاهلی
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
* [[عادت]] [[زشت]] دیگری که در [[دوران جاهلیت]] و حتی بعد از [[اسلام]] جزء [[سنت]] [[اعراب]] به شمار میرفت، قمار بود. قمارباز، بدون [[تحمل]] [[رنج]]، [[ثروت]] دیگران را به چنگ میآورد که این عمل خطراتی برای آن شخص و اجتماعش به بار میآورد. [[عربها]] معمولاً نوعی خاص از قمار را استعمال میکردند که آن عبارت بود از انداختن چوبه تیر که نام آن "ازلام" بود. آنها با ازلام که همان چوبههای تیر است، در همه کارهای خود قرعه میزدند و برای آنها [[سفر]]، حضر، [[ازدواج]] و... پیش نمیآمد، مگر آنکه به قداح (چوبهای تیر) [[رجوع]] میکردند. مثلاً شتری را خریده و نحر میکردند و آن را به دو قسمت تقسیم میکردند و ده چوبه تیر را میآوردند و هر دسته با فراخور حال و [[دارایی]] خود تیری میگرفت. دسته اول "فذ" را میگرفت که دارای یک سهم از ده سهم بود که اگر برای او یک سهم بیرون میآمد، یک قسمت از شتر را میبرد و اگر نام او بیرون نمیآمد، بهای یک قسمت شتر را میپرداخت. دسته دوم "توأم" بود که دو سهم از شتر را میبرد و اگر نمیبرد، دو سهم را میپرداخت و سایر تیرها نیز چنین ترتیبی داشت<ref>تاریخ یعقوبی، ص۳۳۸.</ref>. این عمل جزء افتخارات عمل به شمار میرفت و آن را از [[جوانمردی]] و بزرگ واری خود میشمردند و اشعاری نیز بدین مضمون میسرودند. اما آنان به مضرات این کار توجهی نداشتند و با آثار شوم آن آشنا نبودند. لکن در حال حاضر پی به نتایج أسف بار قمار بردهاند، حکایت از آن دارد که چقدر [[قرآن کریم]] حکیمانه و مدبرانه این [[عمل]] [[شیطانی]] را در برههای از [[تاریخ]] که [[جهل]] و بی دانشی همه جا را فرا گرفته بود، مردود اعلام کرده است<ref>ر.ک: عبداللهی، محمد اسماعیل؛ کرمی نیا، محمد، برخورد قرآن و سنت با جاهلیت عصر نزول، مجله قرآنی کوثر، نیمه دوم تابستان و نیمه اول پاییز ۱۳۹۶، ص۱۴ ـ ۲۰. </ref>. | * [[عادت]] [[زشت]] دیگری که در [[دوران جاهلیت]] و حتی بعد از [[اسلام]] جزء [[سنت]] [[اعراب]] به شمار میرفت، قمار بود. قمارباز، بدون [[تحمل]] [[رنج]]، [[ثروت]] دیگران را به چنگ میآورد که این عمل خطراتی برای آن شخص و اجتماعش به بار میآورد. [[عربها]] معمولاً نوعی خاص از قمار را استعمال میکردند که آن عبارت بود از انداختن چوبه تیر که نام آن "ازلام" بود. آنها با ازلام که همان چوبههای تیر است، در همه کارهای خود قرعه میزدند و برای آنها [[سفر]]، حضر، [[ازدواج]] و... پیش نمیآمد، مگر آنکه به قداح (چوبهای تیر) [[رجوع]] میکردند. مثلاً شتری را خریده و نحر میکردند و آن را به دو قسمت تقسیم میکردند و ده چوبه تیر را میآوردند و هر دسته با فراخور حال و [[دارایی]] خود تیری میگرفت. دسته اول "فذ" را میگرفت که دارای یک سهم از ده سهم بود که اگر برای او یک سهم بیرون میآمد، یک قسمت از شتر را میبرد و اگر نام او بیرون نمیآمد، بهای یک قسمت شتر را میپرداخت. دسته دوم "توأم" بود که دو سهم از شتر را میبرد و اگر نمیبرد، دو سهم را میپرداخت و سایر تیرها نیز چنین ترتیبی داشت<ref>تاریخ یعقوبی، ص۳۳۸.</ref>. این عمل جزء افتخارات عمل به شمار میرفت و آن را از [[جوانمردی]] و بزرگ واری خود میشمردند و اشعاری نیز بدین مضمون میسرودند. اما آنان به مضرات این کار توجهی نداشتند و با آثار شوم آن آشنا نبودند. لکن در حال حاضر پی به نتایج أسف بار قمار بردهاند، حکایت از آن دارد که چقدر [[قرآن کریم]] حکیمانه و مدبرانه این [[عمل]] [[شیطانی]] را در برههای از [[تاریخ]] که [[جهل]] و بی دانشی همه جا را فرا گرفته بود، مردود اعلام کرده است<ref>ر.ک: عبداللهی، محمد اسماعیل؛ کرمی نیا، محمد، برخورد قرآن و سنت با جاهلیت عصر نزول، مجله قرآنی کوثر، نیمه دوم تابستان و نیمه اول پاییز ۱۳۹۶، ص۱۴ ـ ۲۰. </ref>. | ||
====[[زن در دورۀ جاهلی]]==== | ====[[زن در دورۀ جاهلی]]==== | ||
====[[ازدواج در عصر جاهلی]]==== | ====[[ازدواج در عصر جاهلی]]==== |