آرزو در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←پرسشهای وابسته
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
|||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
#آرزوی رهایی از [[آتش]]: {{متن قرآن|فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ}}<ref>«میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده گرداندی، اینک ما به گناهان خویش اعتراف کردهایم، آیا راه بیرون شدی از اینجا هست؟» سوره غافر، آیه ۱۱.</ref>آرزوی [[مؤمن]] [[آل یاسین]]، نمونه دیگری از آرزوهای پس از [[مرگ]] است که در سوره "[[یس]]" گزارش شده و برخلاف موارد پیش گفته که از [[آینده]] خبر میدهد، در این سوره از گذشته خبر میدهد. براساس آن، مردی [[مؤمن]] که در برخی [[روایات]] [[حبیب نجار]] نامیده شده<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref>، پس از [[مرگ]]، به [[بهشت]] درآمده وگفته است: {{متن قرآن|يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ}}<ref>«کاش قوم من (این را) میدانستند که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۶-۲۷.</ref>. *[[مفسران]]، [[علت]] آرزوی این مرد را [[تشویق]] قومش به [[ایمان]] و رسیدن به [[کرامت]] وی<ref>الکشاف، ج۴، ص۱۱؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۵۹.</ref> و برخی خیرخواهی او برای قومش حتی پس از [[مرگ]] دانستهاند<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 181-182.</ref>. | #آرزوی رهایی از [[آتش]]: {{متن قرآن|فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ}}<ref>«میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده گرداندی، اینک ما به گناهان خویش اعتراف کردهایم، آیا راه بیرون شدی از اینجا هست؟» سوره غافر، آیه ۱۱.</ref>آرزوی [[مؤمن]] [[آل یاسین]]، نمونه دیگری از آرزوهای پس از [[مرگ]] است که در سوره "[[یس]]" گزارش شده و برخلاف موارد پیش گفته که از [[آینده]] خبر میدهد، در این سوره از گذشته خبر میدهد. براساس آن، مردی [[مؤمن]] که در برخی [[روایات]] [[حبیب نجار]] نامیده شده<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref>، پس از [[مرگ]]، به [[بهشت]] درآمده وگفته است: {{متن قرآن|يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ}}<ref>«کاش قوم من (این را) میدانستند که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۶-۲۷.</ref>. *[[مفسران]]، [[علت]] آرزوی این مرد را [[تشویق]] قومش به [[ایمان]] و رسیدن به [[کرامت]] وی<ref>الکشاف، ج۴، ص۱۱؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۵۹.</ref> و برخی خیرخواهی او برای قومش حتی پس از [[مرگ]] دانستهاند<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 181-182.</ref>. | ||
==آرزو در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | |||
[[آرزو]]، خواهش چیزی داشتن و یا خواهش دستیابی به چیزی است و به تعبیر دیگر هر آنچه را نفس [[آدمی]] خواهان دستیابی به آن است و برای فراهم کردن آن در درون خویش [[احساس نیاز]] به آن را میکند از آن تعبیر به [[آرزو]] میشود که ممکن است [[مشروع]] یا [[نامشروع]] باشد. [[آرزو]] به مطلوب و نامطلوب، معقول و نامعقول و ممکن و غیر ممکن قابل تقسیم است. | |||
*کلمه "[[آرزو]] = [[اَمَل]]" از کلمات کلیدی [[قرآن]] به حساب میآید و در حوزه معناشناختی آن کلماتی چون: تمنی، [[اَمَل]]، اُمنیه، لَیتَ، لَعَلّ، هل، لَو و [[ودّ]] وجود دارد. | |||
*[[آرزو]] در [[قرآن کریم]] با تعبیرات گوناگونی ذکر شده است که مشهورترین آنها واژه "[[اَمَل]]" است که بیشتر در آرزوی بعید استعمال میشود: {{متن قرآن|ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.</ref>؛ اما همین واژه در آرزوی مطلوب هم به کار رفته است: {{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref>. | |||
*واژه دیگر "اُمنیه" است که به صورت مفرد یک بار و جمع آن "امانی" جمعاً پنج بار در [[قرآن]] به کار رفته است. از جمله: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو میکرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) میافکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان میافکند، از میان برمیدارد سپس آیات خود را استوار میگرداند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره حج، آیه ۵۲.</ref>... [[شیطان]] گفت: {{متن قرآن|وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا}}<ref>«و بیگمان آنان را گمراه میکنم و به آرزو (های دور و دراز) میافکنم و به آنان فرمان میدهم آنگاه گوش چارپایان را (به خرافهپرستی) میشکافند و به آنان فرمان میدهم آنگاه آفرینش خداوند را دگرگونه میسازند؛ و هر که به جای خداوند، شیطان را به یاوری برگزیند زیانی آشکار کرده است» سوره نساء، آیه ۱۱۹.</ref>. | |||
*"تمنی" واژه دیگری است که در [[قرآن]] آمده است. این واژه به معنی آرزویی است که شخص آن را در [[ذهن]] خویش [[تصور]] میکند و ریشه آن "مُنی" به معنی "میل داشتن به چیزی" و "آرزوی حصول چیزی" است. واژه "لیت" که چهارده بار در [[قرآن]] به کار رفته، رایجترین کاربرد را برای [[آرزو]] دارد: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ}}<ref>«تا چون نزد ما آیند، (به آن شیطانها) گویند: کاش میان ما و شما دوری خاور تا باختر میبود که بد همنشینانی هستید!» سوره زخرف، آیه ۳۸.</ref>. | |||
*"لَو" نیز واژه دیگری است که هرچند این واژه بیشتر در معنای شرط به کار رفته ولی گاهی در معنای [[آرزو]] نیز به کار میرود: {{متن قرآن|فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«پس کاش ما را بازگشتی بود تا از مؤمنان باشیم» سوره شعراء، آیه ۱۰۲.</ref>. | |||
*واژه "[[آرزو]]" در [[قرآن]] از ریشه "[[منی]]" به صورتهای: {{متن قرآن|لَأُمَنِّيَنَّهُمْ}}<ref>«به آرزو (های دور و دراز) میافکنم» سوره نساء، آیه ۱۱۹.</ref>؛ {{متن قرآن|يُمَنِّيهِمْ}}<ref>«در آرزو (های دور و دراز) میافکند» سوره نساء، آیه ۱۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ}}<ref>«آرزو میکرد» سوره حج، آیه ۵۲ و نجم، آیه۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|أُمْنِيَّتِهِ}}<ref>«آرزوی وی» سوره حج، آیه ۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ}}<ref>«آرزو میکردند» سوره قصص، آیه ۸۲.</ref>؛ {{متن قرآن|تَمَنَّوْنَ}}<ref>«آرزو میکردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا}}<ref>«آرزو نکنید» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ}}<ref>«آرزو نخواهند کرد» سوره جمعه، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَتَمَنَّوْهُ}}<ref>«آن را آرزو نخواهند کرد» سوره بقره، آیه ۹۵.</ref>؛ {{متن قرآن|فَتَمَنَّوُا}}<ref>«پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴ و سوره جمعه، آیه۶.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمَانِيَّ}}<ref>«خیالهای خام» سوره بقره، آیه ۷۸ و سوره نساء، آیه۱۲۳؛ سوره حدید، آیه۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|بِأَمَانِيِّكُمْ}}<ref>«آرزوهای شما» سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمَانِيُّهُمْ}}<ref>«آرزوی آنهاست» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>. | |||
*جمعاً ۱۷ بار و به صورتهای {{متن قرآن|لَيْتَنَا}}، {{متن قرآن|لَيْتَنِي}} و {{متن قرآن|لَيْتَهَا}} جمعاً ۱۴ بار در سورههای: | |||
:*{{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن|قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ}}<ref>«گفته شد: به بهشت درآی! (و او) گفت: کاش قوم من (این را) میدانستند،» سوره یس، آیه ۲۶.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و کاش آنگاه که آنان را بر آتش نگاه داشتهاند میدیدی که میگویند: ای کاش بازمان میگرداندند و آیات پروردگارمان را دروغ نمیشمردیم و از مؤمنان میشدیم» سوره انعام، آیه ۲۷.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهرههای آنان در آتش گردانده شود میگویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن|وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا}}<ref>«و میوهاش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست میکوفت در حالی که داربستهای آن فرو ریخته بود و او میگفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمیپنداشتم» سوره کهف، آیه ۴۲.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن|فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا}}<ref>«آنگاه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشاند؛ گفت: کاش پیش از این مرده و از یاد رفته بودم» سوره مریم، آیه ۲۳.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن| وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلا يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِيلا }}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد؛ میگوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش میگرفتم! ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷-۲۸.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«و اما آنکه کارنامهاش به دست چپ وی داده شود میگوید: کاش کارنامهام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ}}<ref>«کاش همان (مرگ)، پایان کار بود!» سوره حاقه، آیه ۲۷.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن|إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا}}<ref>«ما شما را به عذابی نزدیک بیم دادیم در روزی که آدمی بدانچه کرده است مینگرد و کافر میگوید: ای کاش خاک بودم» سوره نبأ، آیه ۴۰.</ref>؛ | |||
:*{{متن قرآن|يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي}}<ref>«میگوید: کاش برای (این) زندگیم (توشهای) پیش میفرستادم» سوره فجر، آیه ۲۴.</ref> به کار رفته است. | |||
*کاربرد واژههایی چون "تمنی"، "لیت" و "لو" علاوه بر استعمال آنها در [[قرآن]] که در معنای [[آرزو]] به کار رفته است در اشعار [[عرب]] سابقة دیرینهای دارد که نمونههایی از آنها در کتب ادبی از جمله "مغنی اللبیب" [[ابنهشام]] تقل شده است. | |||
*از آنجا که [[انسان]] موجودی کمال طلب است، آرزوی دستیابی به کمال، طبعاً امری مطلوب و [[پسندیده]] خواهد بود، ولی هر آرزویی که [[آدمی]] را در وادی خیالات واهی و پندارهای [[نادرست]] بیندازد، قطعاً مذموم و [[ناپسند]] است. | |||
*روایاتی که [[آرزوهای دور و دراز]] را [[ناپسند]] دانسته و به خاطر جلوگیری [[انسان]] از نیفتادن در ورطه اوهام از آنها [[نهی]] نموده نیز بسیار است. آیاتی از [[قرآن]]، [[مؤمنان]] را از برخی [[آرزوها]] باز داشته است: {{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref>؛ زیرا آرزوی چیزی که خارج از ظرفیت و توان [[آدمی]] است و یا چیزی که [[استحقاق]] آن را ندارد چیزی جز فرسایش [[روح]] و [[حسرت]] و [[اندوه]] و در نهایت [[حسدورزی]] برای صاحبش به بار نمیآورد و از این جهت چنین آرزوهای محالی، ناروا و [[ممنوع]] شمرده شده است. در [[شأن نزول]] این [[آیه]] آمده است که: [[امسلمه]] [[همسر رسول خدا]]{{صل}} به آن [[حضرت]] گفت: مردان به [[جهاد]] میروند، ولی [[زنان]] نمیروند و ما نصف مردان [[ارث]] میبریم، کاش ما نیز مرد بودیم تا به [[جهاد]] میرفتیم و به دیگر [[فضائل]] مردان نایل میآمدیم! در پی این [[آرزو]] [[آیه]] فوق نازل گردید. | |||
*برخی [[مفسران]]، این [[آیه]] را در [[نهی]] از [[حسدورزی]] و برخی [[حسدورزی]] را نتیجه آرزوهای بیجا دانستهاند. بر همین اساس است که [[شیطان]] در [[دل]] و [[ذهن]] کسانی آرزوهای [[باطل]] را [[وسوسه]] میکند؛ زیرا کار [[شیطان]] ایجاد [[آرزو]] در [[دل]] و مشغول کردن اذهان [[انسانها]] به آرزوهای فراوان و بیش از [[استحقاق]] است. از این رو [[ابتلا]] به [[آرزوها]] میتواند نشانه [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[آدمی]] باشد و بیشتر وسوسههای [[شیطانی]] در قالب [[آرزوها]]، [[قلب]] و [[ذهن]] [[انسان]] را به [[تسخیر]] در میآورد. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن| أَمْ لِلإِنسَانِ مَا تَمَنَّى فَلِلَّهِ الآخِرَةُ وَالأُولَى }}<ref>«مگر برای انسان آنچه آرزو کند خواهد بود؟ (هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است» سوره نجم، آیه ۲۴-۲۵.</ref>. | |||
*بنابراین، دستیابی به [[نعمتهای خداوند]] به [[عمل]] [[انسان]] بستگی دارد نه به آرزوی او. [[قرآن]] از آرزوی [[کافران]] خبر میدهد که [[دوست]] دارند [[پیامبر اسلام]] در مقابل بتان آنها [[نرمش]] نشان دهد {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ}}<ref>«دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند» سوره قلم، آیه ۹.</ref>؛ و به [[مؤمنان]] میگوید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! کسانی از غیر خودتان را محرم راز مگیرید که از هیچ تباهی در حقّ شما کوتاهی نمیکنند و دوست میدارند شما در سختی به سر برید؛ کینه از گفتارشان هویداست و آنچه دلهایشان پنهان میدارند، بزرگتر است، بیگمان ما آیات (خود) را برای شما روشن گفتهایم» سوره آل عمران، آیه ۱۱۸.</ref>؛ و از دیگر آرزوهای آنها این بوده که [[مؤمنان]] در هنگام [[جنگ]]، [[اسلحه]] و وسائل [[جنگی]] را از خود دور کنند تا یکباره بر آنان [[هجوم]] آرند؛ از این جهت [[خداوند]] [[دستور]] میدهد که در میدان [[جنگ]] در حال [[نماز]] نیز [[سلاح]] برگیرند. | |||
*همچنین از آرزوهای [[اهل کتاب]] خبر داده که میگفتند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>؛ و در جواب آن فرموده است: "بگو اگر سرای [[آخرت]] یکسره از آنِ شماست نه [[مردم]]، پس آرزوی [[مرگ]] کنید اگر راست میگویید، اما آنان هرگز آرزوی [[مرگ]] نخواهند کرد، چون میدانند که دستآوردشان در [[دنیا]] چیست {{متن قرآن|قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید و برای کارهایی که کردهاند هرگز هیچگاه آن را آرزو نخواهند کرد و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۹۴-۹۵.</ref>. باز از [[آزمندی]] فراوان [[یهود]] خبر میدهد که [[دوست]] دارند هزار سال [[عمر]] داشته باشند {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست میدارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمیکند و خداوند به آنچه میکنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>. نیز شماری از [[اهل کتاب]] [[دوست]] دارند که شما [[مسلمانان]] از [[ایمان]] به [[کفر]] برگردید و این آرزوی آنان از روی [[حسدورزی]] است {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>. | |||
*همچنین از آرزوی [[منافقان]] خبر میدهد که به گونهای به [[غنائم جنگی]] [[دست]] یابند {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر بخششی از خداوند به شما رسد- چنان که گویی شما را با او دوستی در میان نبوده است - میگوید: کاش من نیز با آنان (همراه) میبودم تا به رستگاری سترگی میرسیدم!» سوره نساء، آیه ۷۳.</ref>؛ و حتی [[کافر]] شدن [[مؤمنان]] را [[آرزو]] داشتند {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّى يُهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«آنها دوست میدارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر میشدید تا با ایشان یگانه میبودید پس هیچیک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید» سوره نساء، آیه ۸۹.</ref>؛ و از گفتگوی [[منافقان]] با [[مؤمنان]] در [[قیامت]] خبر میدهد که [[مؤمنان]] آنان را به [[فریب خوردن]] از [[آرزوها]] در [[دنیا]] متهم میکنند {{متن قرآن|يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ}}<ref>«(منافقان) آنان را ندا میدهند: آیا ما با شما نبودیم؟ میگویند: چرا، اما شما خود را (با دورویی) به سختی افکندید و چشم به راه (شکست ما مؤمنان) بودید و تردید کردید و آرزوها شما را فریب داد تا آنکه فرمان خداوند در رسید و (شیطان) فریبکار شما را به خداوند فریفت» سوره حدید، آیه ۱۴.</ref>. | |||
*[[قرآن]] به برخی آرزوهای [[مؤمنان]] نیز اشاره کرده است از جمله: گروهی [[دنیاطلب]] آنگاه که [[ثروت]] [[قارون]] را [[مشاهده]] کردند، گفتند: {{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.</ref>؛ ولی [[مؤمنان]] دانشمند به [[توبیخ]] آنان پرداختند که [[ثواب]] [[خداوند]] بهتر از [[دارایی]] [[قارون]] است {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ}}<ref>«و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۸۰.</ref>. | |||
*[[قرآن]] از آرزوهای مستحقان [[عذاب]] در [[قیامت]] خبر میدهد کهای کاش برای [[زندگی]] [[ابدی]] خویش چیزی پیش میفرستادند {{متن قرآن|يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي}}<ref>«میگوید: کاش برای (این) زندگیم (توشهای) پیش میفرستادم» سوره فجر، آیه ۲۴.</ref>؛ و [[ستمکار]]، آن روز با [[حسرت]] تمام دست خود را به دندان میگیرد که ای کاش راهی با [[پیامبر]] در پیش میگرفتم {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد؛ میگوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش میگرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>؛ و آرزوی دیگر او این است که کاش در [[دنیا]] فلان شخص را به [[دوستی]] نگرفته بودم {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۸.</ref>؛ [[قرآن]] از کسانی خبر میدهد که چون [[نامه اعمال]] آنان در [[روز قیامت]] به دستشان رسد گویند: ای کاش [[نامه]] عملم به من داده نشده بود و از حساب خود با خبر نشده بودم {{متن قرآن| وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ }}<ref>«و اما آنکه کارنامهاش به دست چپ وی داده شود میگوید: کاش کارنامهام به من داده نشده بود و نمیدانستم که حسابم چیست کاش همان (مرگ)، پایان کار بود!» سوره حاقه، آیه ۲۵-۲۷.</ref>؛ روزی که چهرههایشان در [[آتش]] زیر و رو شود، گویند: ای کاش از [[خدا]] [[فرمان]] میبردیم و [[پیامبر]] را [[اطاعت]] میکردیم {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهرههای آنان در آتش گردانده شود میگویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>؛ ای کاش [[راه]] بیرون شدنی از [[آتش]] باشد {{متن قرآن|قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ}}<ref>«میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده گرداندی، اینک ما به گناهان خویش اعتراف کردهایم، آیا راه بیرون شدی از اینجا هست؟» سوره غافر، آیه ۱۱.</ref>. | |||
*در کتب [[اخلاقی]] کهن، درباره [[آرزو]] سخن به میان آمده و اساس آن را یا به [[دوستی دنیا]] و یا به [[جهل و نادانی]] [[بشر]] برگرداندهاند. از طرفی هم [[فراموشی]] [[آخرت]] را عامل تشدید کننده آن دانستهاند که: ریشه همه [[آرزوها]] [[محبت دنیا]] و [[انس]] به آن و [[غفلت]] از مدلول قول [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است که "[[دوست]] بدار آنچه را [[دوست]] میداری و لیکن از آن جدا خواهی شد" اما [[نادانی]] نیز سبب میشود که [[آدمی]] به خود مشغول شود و [[مرگ]] را فراموش نماید و بدینسان [[آرزوها]] او را از [[حقیقت]] دور سازد"<ref>احیاء علوم الدین.</ref>. | |||
*آرزومندی در [[روانشناسی]] و [[جامعهشناسی]] بازگشت به نیازهای [[روحی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] میکند؛ روان [[آدمی]] به گونهای است که در تمام ابعاد در [[اندیشه]] ارضاء و اشباع خویش است و آرزومندی او ریشه در ارضای خواستههای او دارد که به هر مرحلهای برسد بر حسب [[موقعیت]] مکانی و زمانی و [[جایگاه]] اجتماعیاش، مرحله بهتر و بالاتری را میطلبد تا به [[روح]] خویش [[اطمینان]] و [[آرامش]] بیشتری ببخشد و همین مسئله در حیطه مسائل [[اجتماعی]] در ابعاد گوناگون [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] [[خودنمایی]] بیشتری پیدا میکند؛ به گونهای که برای ارتقاء [[مقام]] و تحکیم [[جایگاه]] واقعی خویش به طور طبیعی طرح آرزوی بهتری را در [[ذهن]] خویش میپروراند. | |||
*کاربرد [[آرزو]] در [[قرآن]]، آن هم در طیفی گسترده، نشانگر خواستهای درونی بیحد و مرز [[نفسانی]] [[بشر]] است که در یک تقسیمبندی به آرزوهای ممکن و غیر ممکن یا روا و ناروا، میتواند [[عامل رشد]] و تعالی و یا [[سقوط]] و [[انحطاط]] [[آدمیان]] شود. در [[قرآن]] هم آرزوی [[مؤمنان]] گزارش شده است و آرزوی [[کافران]] و هم آرزوی [[شیطان]] و اعوان و [[انصار]] او و همچنین آرزوی [[منافقان]]. از طرفی هم آرزوی [[پیامبران]] در [[اصلاح]] [[امتها]] نیز به گونهای روشن بیان گردیده است و نتایجی که بر هریک از آنها مترتب گردیده، سمت و سو و نتیجه هر یک را به وضوح بیان میدارد. | |||
*با توجه به [[ساختار وجودی انسان]]، اصل آرزوی ترقی خواهی و [[رسیدن به کمال]] در ابعاد و جهات گوناگون متناسب با [[شخصیت]] و [[موقعیت]] فردی، [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]] او امری اجتنابناپذیر است و چنین حسّی نیز اگر در وجود [[انسان]] نباشد، حرکت و تکاپویی نخواهد داشت و [[آرامش روح]] و تعالی و [[تکامل]] [[اجتماعی]] [[انسان]] هم اقتضای آن را دارد و این [[حس]] آرزومندی تا وقتی که منجر به پایمال شدن حقی از دیگری نشود میتواند مطلوب و تعالیبخش باشد، اما اگر به [[حقوق]] دیگران آسیبی برساند و مانع [[رشد]] و کمال دیگری شود امری نامطلوب است و از نظر [[اجتماعی]] هم محکوم شناخته میشود. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |