اقطاع: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش غیرنهایی}} | {{ویرایش غیرنهایی}} | ||
{{ | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
اقطاع، جمع قطیع، به معنای گلۀ گوسفند است<ref>لغتنامه دهخدا، ج۲، ص۳۱۲۳.</ref> و در اصطلاح، بخشیدن [[ملک]] یا قطعه [[زمین]] موات است از سوی [[خلیفه]] به کسی که از در آمد آن [[زندگی]] کند<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۲۹.</ref>. اقطاع در ابتدا، عنوان واگذاری داشت و به مرور زمان و مجازاً، به معنای | اقطاع، جمع قطیع، به معنای گلۀ گوسفند است<ref>لغتنامه دهخدا، ج۲، ص۳۱۲۳.</ref> و در اصطلاح، بخشیدن [[ملک]] یا قطعه [[زمین]] موات است از سوی [[خلیفه]] به کسی که از در آمد آن [[زندگی]] کند<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۲۹.</ref>. اقطاع در ابتدا، عنوان واگذاری داشت و به مرور زمان و مجازاً، به معنای ملک و زمین اطلاق شده است. از اینرو، اقطاع به [[شهرها]] و سرزمینهای [[فتح]] شدهای اطلاق میشد که توسط [[سلطان]] یا خلیفه، به عنوان اجرت، به جنگجویان اعطا میگردید<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۲۹؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۱۹۳.</ref>. این روش، از دیرباز در میان [[دولتها]]، مرسوم بوده است. | ||
در [[اسلام]]، [[خلفا]] زمینهای اقطاعی را به هر کس که میخواستند واگذار میکردند و بنابر [[مصلحت]]، | در [[اسلام]]، [[خلفا]] زمینهای اقطاعی را به هر کس که میخواستند واگذار میکردند و بنابر [[مصلحت]]، خلیفه [[عشر]] [[مال]] یا کمتر از آن را به عنوان [[خراج]] اخذ و به [[بیت المال]] واریز میکرد. | ||
در زمان [[عمر]] - [[خلیفه دوم]] - | در زمان [[عمر]] - [[خلیفه دوم]] - خراج این [[زمینها]] به ۷۰۰۰۰۰۰ [[درهم]] و در زمان [[عثمان]] به ۵۰۰۰۰۰۰۰ درهم رسیده بود. بعدها، [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] زمینهای مزبور را بدون اخذ هیچگونه خراجی جهت بیت المال، میان [[خانواده]] و [[خویشاوندان]] خود تقسیم میکردند. از [[قرن سوم]] به بعد، [[اراضی]] اقطاعی نسبت به اراضی دیوانی گسترش بیشتری یافت واین امر، باعث نوعی دگرگونی در طبقه [[حاکم]] گردید؛ به گونهای که [[مسلمانان]] [[عرب]]، [[مشاغل]] عالیه [[دولت]] را از دست داده و در مقابل، طبقه اشراف [[ایران]] و مالکان اراضی (دهقانان) در کنار دیگر [[اعراب]]، مشاغل نظامی و [[اداری]] را اشغال کردند<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۳۰.</ref>. در زمان [[آل بویه]]، واگذاری اقطاع گسترش پیدا کرده و با افزایش [[قدرت سیاسی]] و نظامی اقطاع داران، [[قدرت]] مرکزی [[خلافت]]، به شدّت [[متزلزل]] شد. با تجزیه دولت [[عباسی]] و [[هرج و مرج]] در امر وصول خراج، بسیاری از [[فرماندهان]]، اراضی [[کشاورزی]] را به نام اقطاعات [[تصرف]] کردند و خراج آن را هم نمیپرداختند. در [[قرن نهم هجری]]، در [[کشور]] [[مصر]]، این زمینها به گونههای مختلفی تقسیم شده است. اقطاع، بهطور کلی بر سه قسم است<ref>ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۲۳۲؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۱۹۰.</ref>: | ||
#[[اقطاع تملیکی]]. | #[[اقطاع تملیکی]]. | ||
#[[اقطاع استقلالی]]. | #[[اقطاع استقلالی]]. | ||
#اقطاع ازحاقی. | #اقطاع ازحاقی. | ||
گفتنی است، اقطاعاتی که توسط [[پیامبر]]{{صل}} انجام گرفت، از این قرار است<ref>الاموال، ص۶۷۶-۶۷۵. الخراج، ص۳۴؛ مجموعة الوثائق السیاسیه، صص ۲۳۹-۲۳۸؛ الاحکام السلطانیه، ماوردی، ص۱۹۰؛ سیره حلبی، ج۳، ص۲۹۶؛ صبح الاعشی، ج۱۳، ص۱۱۹.</ref>: واگذاری [[زمین]] به "[[زبیر بن عوام]]" در منطقه "سوارق"، واگذاری | گفتنی است، اقطاعاتی که توسط [[پیامبر]]{{صل}} انجام گرفت، از این قرار است<ref>الاموال، ص۶۷۶-۶۷۵. الخراج، ص۳۴؛ مجموعة الوثائق السیاسیه، صص ۲۳۹-۲۳۸؛ الاحکام السلطانیه، ماوردی، ص۱۹۰؛ سیره حلبی، ج۳، ص۲۹۶؛ صبح الاعشی، ج۱۳، ص۱۱۹.</ref>: واگذاری [[زمین]] به "[[زبیر بن عوام]]" در منطقه "سوارق"، واگذاری زمین به "ضحک بن [[سفیان]]" و واگذاری زمین به "ثور بن عروة قشیری" در منطقه عقیق<ref>در فقه شیعی، اقطاع امام را اغلب به اراضی موات منحصر ساختهاند که تنها نوعی اولویت برای اقطاع گیرنده در آبادانی و انتفاع از زمین ایجاد کرده و اثر تحجیر دارد. ر.ک: مبسوط، ج۳، ص۲۷۴؛ جامع المقاصد، ج۷، ص۲۹؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۵۹.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۸.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |