پرش به محتوا

ظلم به خود: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ظلم به خود در قرآن]] | [[ظلم به خود در حدیث]] | [[ظلم به خود در نهج البلاغه]] | [[ظلم به خود در معارف دعا و زیارات]] | [[ظلم به خود در کلام اسلامی]] | [[ظلم به خود در اخلاق اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ظلم به خدا (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
==مقدمه==
در [[منطق]] [[قرآن کریم]] هر [[پندار]]، [[رفتار]] و گفتاری که با حرکت کمالی [[انسان]] در [[تعارض]] باشد ظلم به تفس (خویشتن) نامیده می‌شود؛ بنابراین هرگونه [[تعدی]] به حدود الاهی و گذر از مرزهای [[انسانیت]] که در [[شریعت]] [[گناه]]، [[معصیت]] و [[خطا]] نامیده می‌شود، مصداق ظلم به خویش است. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}<ref>«و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است» سوره طلاق، آیه ۱.</ref> با این توضیح، ظلم به خویش عبارت است از [[غفلت]] از [[تربیت]] و [[تزکیه نفس]] [[انسانی]]، رهاگذاشتن خود در پیگیری خواست‌های شهوی و [[شیطانی]]، اتلاف سرمایه‌های [[حیات]]، عدم بهره‌برداری صحیح از [[سرمایه]] [[عمر]] و [[غفلت]] از شکوفاسازی استعدادها. بنابراین هر ظلمی یا فقط به خود [[انسان]] متوجه است مثل اقسام ظلم درونی و برخی از انواع [[گناهان]] که بین [[انسان]] و خداست یا پیش از آنکه متوجه دیگری باشد، خود [[ظالم]] را [[هدف]] می‌گیرد. [[ظالم]] حتی در آنجا که به دیگران [[ستم]] می‌کند، در [[حقیقت]] به خود [[ستم]] کرده است. برای نمونه، [[قرآن کریم]] وقتی به مردان [[دستور]] می‌دهد که [[زنان]] را پس از عده [[طلاق]] [[آزار]] ندهند و به [[حقوق]] ایشان [[تعدی]] نکنند، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}<ref>«و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. به همین [[دلیل]] می‌توان گفت [[ظلم به خویشتن]] هرچند در ظاهر یک قسم از اقسام [[ستم]] است، همه [[ظلم‌ها]] را شامل می‌شود و هم از این روست که [[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی به آن پرداخته و مصداق‌های زیادی برای آن نام برده است<ref>برای نمونه، {{متن قرآن|مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} «داستان آنچه در زندگی این جهان می‌بخشند همچون داستان بادی است دارای سوز سرما که بر کشتگاه گروهی بر خویش ستم کرده بوزد و آن را نابود سازد و خداوند به آنان ستم نکرده است بلکه آنان خود به خویش ستم می‌ورزند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۷؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}} «و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را می‌آمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کرده‌اند دانسته پافشاری نمی‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}} «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴؛ {{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} «آیا (کافران) جز این چشم دارند که فرشتگان بر آنان درآیند یا فرمان پروردگارت در رسد؟ پیشینیان ایشان هم همین‌گونه رفتار کردند و خداوند به آنان ستم نورزید بلکه آنان خود به خویش ستم روا می‌داشتند» سوره نحل، آیه ۳۳؛ {{متن قرآن|وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} «و هرچه را پیش‌تر برای تو بازگفتیم بر یهودیان حرام کردیم و ما به آنان ستم نکردیم بلکه آنان خود به خویشتن ستم می‌ورزیدند» سوره نحل، آیه ۱۱۸. </ref>. و باز به همین [[دلیل]] است که [[مأموریت انبیا]] در وهله اول [[مبارزه با ظلم]] به خویشتن است؛ چون اگر [[انسان]] از [[ستم]] به خود نپرهیزد از [[ستم]] به دیگران هم [[پروا]] نمی‌کند. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>. [[مبارزه]] با [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]] و همه [[گناهان]]، [[مبارزه با ظلم]] به خویش است.
در [[منطق]] [[قرآن کریم]] هر [[پندار]]، [[رفتار]] و گفتاری که با حرکت کمالی [[انسان]] در [[تعارض]] باشد ظلم به تفس (خویشتن) نامیده می‌شود؛ بنابراین هرگونه [[تعدی]] به حدود الاهی و گذر از مرزهای [[انسانیت]] که در [[شریعت]] [[گناه]]، [[معصیت]] و [[خطا]] نامیده می‌شود، مصداق ظلم به خویش است. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}<ref>«و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است» سوره طلاق، آیه ۱.</ref> با این توضیح، ظلم به خویش عبارت است از [[غفلت]] از [[تربیت]] و [[تزکیه نفس]] [[انسانی]]، رهاگذاشتن خود در پیگیری خواست‌های شهوی و [[شیطانی]]، اتلاف سرمایه‌های [[حیات]]، عدم بهره‌برداری صحیح از [[سرمایه]] [[عمر]] و [[غفلت]] از شکوفاسازی استعدادها. بنابراین هر ظلمی یا فقط به خود [[انسان]] متوجه است مثل اقسام ظلم درونی و برخی از انواع [[گناهان]] که بین [[انسان]] و خداست یا پیش از آنکه متوجه دیگری باشد، خود [[ظالم]] را [[هدف]] می‌گیرد. [[ظالم]] حتی در آنجا که به دیگران [[ستم]] می‌کند، در [[حقیقت]] به خود [[ستم]] کرده است. برای نمونه، [[قرآن کریم]] وقتی به مردان [[دستور]] می‌دهد که [[زنان]] را پس از عده [[طلاق]] [[آزار]] ندهند و به [[حقوق]] ایشان [[تعدی]] نکنند، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}<ref>«و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. به همین [[دلیل]] می‌توان گفت [[ظلم به خویشتن]] هرچند در ظاهر یک قسم از اقسام [[ستم]] است، همه [[ظلم‌ها]] را شامل می‌شود و هم از این روست که [[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی به آن پرداخته و مصداق‌های زیادی برای آن نام برده است<ref>برای نمونه، {{متن قرآن|مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} «داستان آنچه در زندگی این جهان می‌بخشند همچون داستان بادی است دارای سوز سرما که بر کشتگاه گروهی بر خویش ستم کرده بوزد و آن را نابود سازد و خداوند به آنان ستم نکرده است بلکه آنان خود به خویش ستم می‌ورزند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۷؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}} «و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را می‌آمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کرده‌اند دانسته پافشاری نمی‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}} «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴؛ {{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} «آیا (کافران) جز این چشم دارند که فرشتگان بر آنان درآیند یا فرمان پروردگارت در رسد؟ پیشینیان ایشان هم همین‌گونه رفتار کردند و خداوند به آنان ستم نورزید بلکه آنان خود به خویش ستم روا می‌داشتند» سوره نحل، آیه ۳۳؛ {{متن قرآن|وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} «و هرچه را پیش‌تر برای تو بازگفتیم بر یهودیان حرام کردیم و ما به آنان ستم نکردیم بلکه آنان خود به خویشتن ستم می‌ورزیدند» سوره نحل، آیه ۱۱۸. </ref>. و باز به همین [[دلیل]] است که [[مأموریت انبیا]] در وهله اول [[مبارزه با ظلم]] به خویشتن است؛ چون اگر [[انسان]] از [[ستم]] به خود نپرهیزد از [[ستم]] به دیگران هم [[پروا]] نمی‌کند. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>. [[مبارزه]] با [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]] و همه [[گناهان]]، [[مبارزه با ظلم]] به خویش است.
خط ۱۴: خط ۲۴:
[[امام حسن عسکری]]{{ع}} فرمودند: [[خداوند تبارک و تعالی]] می‌فرمایند: وقتی کسانی که که سخنان ما را [[تغییر]] دادند و چیزی غیر از آنچه که به آنها [[دستور]] داده شده بود بیان کردند و به آنچه [[متعهد]] شده بودند [[وفا]] نکردند، آنها به ما ظلم نکردند زیرا [[کفر]] [[کافر]] به [[سلطنت]] و [[حکومت]] ما ضرری نمی‌رساند همچنان که [[ایمان]] [[مؤمن]] به سلطنت ما چیزی اضافه نمی‌کند ولی آنها به خودشان ظلم کردند زیرا به واسطه کفرشان و تغییر (سخنان ما) به خودشان ضرر می‌زنند<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
[[امام حسن عسکری]]{{ع}} فرمودند: [[خداوند تبارک و تعالی]] می‌فرمایند: وقتی کسانی که که سخنان ما را [[تغییر]] دادند و چیزی غیر از آنچه که به آنها [[دستور]] داده شده بود بیان کردند و به آنچه [[متعهد]] شده بودند [[وفا]] نکردند، آنها به ما ظلم نکردند زیرا [[کفر]] [[کافر]] به [[سلطنت]] و [[حکومت]] ما ضرری نمی‌رساند همچنان که [[ایمان]] [[مؤمن]] به سلطنت ما چیزی اضافه نمی‌کند ولی آنها به خودشان ظلم کردند زیرا به واسطه کفرشان و تغییر (سخنان ما) به خودشان ضرر می‌زنند<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.


[[خداوند تبارک و تعالی]] [[شریک]] قائل شدن برای ذات [[احد]] واحد را [[ظلم به خود]] [[انسان]] دانسته ({{متن قرآن|ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ}}) و آن را بزرگترین ظلم شمرده است ({{متن قرآن|إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>).
[[خداوند تبارک و تعالی]] [[شریک]] قائل شدن برای ذات [[احد]] واحد را ظلم به خود [[انسان]] دانسته ({{متن قرآن|ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ}}) و آن را بزرگترین ظلم شمرده است ({{متن قرآن|إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>).
{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.</ref>.
{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.</ref>.
==[[معرفت]] نداشتن به [[امام]]، [[ظلم به خود]]==
==[[معرفت]] نداشتن به [[امام]]، ظلم به خود==
کسانی که به امام و مقتدای خویش معرفت نداشته باشند ({{متن حدیث|الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ}}) و [[ولایت]] افراد دیگری غیر از [[اولیای الهی]] را بپذیرند، به خویش ظلم نموده‌اند؛ زیرا در [[انتخاب]] مسیر [[زندگی]]، دچار [[اشتباه]] شده و روزبه‌روز از [[خداوند]]، فاصله خواهند گرفت و از [[بهشت]]، دور خواهند شد. {{متن حدیث|عَنْ سَالِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> قَالَ السَّابِقُ بِالْخَيْرَاتِ الْإِمَامُ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ لِلْإِمَامِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. سالم گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیدم از قول [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ}}. فرمود: پیشرو در [[خیرات]]، امام است و میانه‌رو [[عارف]] به امام و [[ستمکار]] به خود، آنکه امام را نشناسد. البته [[ظلم به نفس]] نسبت به [[شخصیت]] و [[موقعیت]] هر [[فرد]] نیز می‌تواند متفاوت بوده، دارای مراتبی باشد؛ برای مثال فردی که خداوند، [[جایگاه]] و شخصیت خاصی به وی اعطا نموده است، کمترین [[لغزش‌ها]] و بی‌تدبیری‌های وی نیز می‌تواند ظلم به خویش قلمداد شود؛ چنان‌که [[افعال]] برخی از [[انبیا]] و اولیای الهی، ظلم به خویش شمرده شده است<ref>{{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}} «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref>.  
کسانی که به امام و مقتدای خویش معرفت نداشته باشند ({{متن حدیث|الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ}}) و [[ولایت]] افراد دیگری غیر از [[اولیای الهی]] را بپذیرند، به خویش ظلم نموده‌اند؛ زیرا در [[انتخاب]] مسیر [[زندگی]]، دچار [[اشتباه]] شده و روزبه‌روز از [[خداوند]]، فاصله خواهند گرفت و از [[بهشت]]، دور خواهند شد. {{متن حدیث|عَنْ سَالِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> قَالَ السَّابِقُ بِالْخَيْرَاتِ الْإِمَامُ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ لِلْإِمَامِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. سالم گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیدم از قول [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ}}. فرمود: پیشرو در [[خیرات]]، امام است و میانه‌رو [[عارف]] به امام و [[ستمکار]] به خود، آنکه امام را نشناسد. البته [[ظلم به نفس]] نسبت به [[شخصیت]] و [[موقعیت]] هر [[فرد]] نیز می‌تواند متفاوت بوده، دارای مراتبی باشد؛ برای مثال فردی که خداوند، [[جایگاه]] و شخصیت خاصی به وی اعطا نموده است، کمترین [[لغزش‌ها]] و بی‌تدبیری‌های وی نیز می‌تواند ظلم به خویش قلمداد شود؛ چنان‌که [[افعال]] برخی از [[انبیا]] و اولیای الهی، ظلم به خویش شمرده شده است<ref>{{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}} «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref>.  


حتی کسانی که درجات پایین‌تری از [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] دارند؛ ولی نسبت به [[توده]] [[مردم]] از خصوصیاتی برخوردارند؛ مانند منسوب بودن به [[پیامبر خدا]]{{صل}} یا از [[اهل]] [[علم]] بودن و... باید مراقب باشند حسناتشان بیشتر از بدی‌هایشان باشد؛ چون مساوی بودن [[حسنات]] و سیئاتِ چنین افرادی ({{متن حدیث|مَنِ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَيِّئَاتُهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ}}) [[ظلم به نفس]] خودشان است: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} إِذْ أَتَاهُ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَقَالا لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّا نُرِيدُ أَنْ نَسْأَلَكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لَهُمَا اسْأَلَا عَمَّا جِئْتُمَا قَالا أَخْبِرْنَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> إِلَى آخِرِ الْآيَتَيْنِ؛ قَالَ: نَزَلَتْ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ أَبُو حَمْزَةَ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَنِ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ قَالَ مَنِ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَيِّئَاتُهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ فَقُلْتُ مَنِ الْمُقْتَصِدُ مِنْكُمْ قَالَ الْعَابِدُ لِلَّهِ رَبَّهُ فِي الْحَالَيْنِ حَتَّى يَأْتِيَهُ الْيَقِينُ فَقُلْتُ فَمَنِ السَّابِقُ مِنْكُمْ بِالْخَيْرَاتِ قَالَ مَنْ دَعَا وَ اللَّهِ إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ وَ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنْ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَكُنْ لِلْمُضِلِّينَ عَضُداً وَ لَا لِلْخَائِنِينَ خَصِيماً وَ لَمْ يَرْضَ بِحُكْمِ الْفَاسِقِينَ إِلَّا مَنْ خَافَ عَلَى نَفْسِهِ وَ دِينِهِ وَ لَمْ يَجِدْ أَعْوَاناً}}<ref>ابن‌بابویه، معانی الأخبار، ص۱۰۵.</ref>. [[ابوحمزه ثمالی]] گوید: در [[مسجد الحرام]] [[خدمت]] [[امام باقر]]{{ع}} نشسته بودم که دو تن از [[مردم بصره]] به محضرش شرفیاب شدند و عرض کردند: ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]] قصد داریم مسأله‌ای از شما بپرسیم. ایشان فرمودند: مانعی ندارد، گفتند: ما را از [[تفسیر]] اینکه خدا فرموده: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا...}}، [[آگاه]] فرما. [[حضرت]] فرمودند: در [[شأن]] ما [[خاندان]] [[نبوت]] نازل گردیده است. ثمالی گوید: عرض کردم: [[پدر]] و مادرم به فدایت، بنابراین [[ستمکار]] به خود از شما چه کسی است‌؟ فرمود: شخصی از ما [[خاندان رسالت]] که [[نیکی‌ها]] و بدی‌هایش یکسان باشد به نفس خود [[ستم]] نموده (که در [[عبادت]] کوتاهی نموده و حسناتش را بر [[سیئات]] خود افزون نساخته) باشد. گفتم "مقتصد" از شما کیست‌؟ فرمود: شخصی که در تمامی احوال، در [[توانمندی]] و [[فقر]] ([[جوانی]] و [[پیری]]) تا آخرین نفس که در چنگال [[مرگ]] گرفتار شود [[عبادت خدا]] را انجام دهد. عرضه داشتم. سبقت‌گیرنده شما در [[خیرات]] کیست‌؟ فرمود: به خدا [[سوگند]] او فردی است که [[مردم]] را به [[راه]] [[پروردگار]] خویشتن فرا خوانده و به انجام نیکی‌ها وادار کند و آنان را از [[ارتکاب معاصی]] و [[بدی‌ها]] باز دارد و [[پشتیبان]] [[گمراهان]] نگردد و به [[حکم]] فاسق‌ها [[رضایت]] ندهد، مگر آن شخص که از رسیدن زیانی به [[جان]] و دینش بترسد و [[یاوری]] پیدا نکند؛ آن‌گاه از روی [[تقیه]] با آنان [[مدارا]] نماید.
حتی کسانی که درجات پایین‌تری از [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] دارند؛ ولی نسبت به [[توده]] [[مردم]] از خصوصیاتی برخوردارند؛ مانند منسوب بودن به [[پیامبر خدا]]{{صل}} یا از [[اهل]] [[علم]] بودن و... باید مراقب باشند حسناتشان بیشتر از بدی‌هایشان باشد؛ چون مساوی بودن [[حسنات]] و سیئاتِ چنین افرادی ({{متن حدیث|مَنِ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَيِّئَاتُهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ}}) [[ظلم به نفس]] خودشان است: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} إِذْ أَتَاهُ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَقَالا لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّا نُرِيدُ أَنْ نَسْأَلَكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لَهُمَا اسْأَلَا عَمَّا جِئْتُمَا قَالا أَخْبِرْنَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> إِلَى آخِرِ الْآيَتَيْنِ؛ قَالَ: نَزَلَتْ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ أَبُو حَمْزَةَ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَنِ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ قَالَ مَنِ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَيِّئَاتُهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ فَقُلْتُ مَنِ الْمُقْتَصِدُ مِنْكُمْ قَالَ الْعَابِدُ لِلَّهِ رَبَّهُ فِي الْحَالَيْنِ حَتَّى يَأْتِيَهُ الْيَقِينُ فَقُلْتُ فَمَنِ السَّابِقُ مِنْكُمْ بِالْخَيْرَاتِ قَالَ مَنْ دَعَا وَ اللَّهِ إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ وَ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنْ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَكُنْ لِلْمُضِلِّينَ عَضُداً وَ لَا لِلْخَائِنِينَ خَصِيماً وَ لَمْ يَرْضَ بِحُكْمِ الْفَاسِقِينَ إِلَّا مَنْ خَافَ عَلَى نَفْسِهِ وَ دِينِهِ وَ لَمْ يَجِدْ أَعْوَاناً}}<ref>ابن‌بابویه، معانی الأخبار، ص۱۰۵.</ref>. [[ابوحمزه ثمالی]] گوید: در [[مسجد الحرام]] [[خدمت]] [[امام باقر]]{{ع}} نشسته بودم که دو تن از [[مردم بصره]] به محضرش شرفیاب شدند و عرض کردند: ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]] قصد داریم مسأله‌ای از شما بپرسیم. ایشان فرمودند: مانعی ندارد، گفتند: ما را از [[تفسیر]] اینکه خدا فرموده: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا...}}، [[آگاه]] فرما. [[حضرت]] فرمودند: در [[شأن]] ما [[خاندان]] [[نبوت]] نازل گردیده است. ثمالی گوید: عرض کردم: [[پدر]] و مادرم به فدایت، بنابراین [[ستمکار]] به خود از شما چه کسی است‌؟ فرمود: شخصی از ما [[خاندان رسالت]] که [[نیکی‌ها]] و بدی‌هایش یکسان باشد به نفس خود [[ستم]] نموده (که در [[عبادت]] کوتاهی نموده و حسناتش را بر [[سیئات]] خود افزون نساخته) باشد. گفتم "مقتصد" از شما کیست‌؟ فرمود: شخصی که در تمامی احوال، در [[توانمندی]] و [[فقر]] ([[جوانی]] و [[پیری]]) تا آخرین نفس که در چنگال [[مرگ]] گرفتار شود [[عبادت خدا]] را انجام دهد. عرضه داشتم. سبقت‌گیرنده شما در [[خیرات]] کیست‌؟ فرمود: به خدا [[سوگند]] او فردی است که [[مردم]] را به [[راه]] [[پروردگار]] خویشتن فرا خوانده و به انجام نیکی‌ها وادار کند و آنان را از [[ارتکاب معاصی]] و [[بدی‌ها]] باز دارد و [[پشتیبان]] [[گمراهان]] نگردد و به [[حکم]] فاسق‌ها [[رضایت]] ندهد، مگر آن شخص که از رسیدن زیانی به [[جان]] و دینش بترسد و [[یاوری]] پیدا نکند؛ آن‌گاه از روی [[تقیه]] با آنان [[مدارا]] نماید.
==[[ظلم به دیگران]] [[ظلم به خود]]==
==[[ظلم به دیگران]] ظلم به خود==
ستم به دیگران و [[آزار]] آنان نیز هرچند ظلم در [[حق]] سایر افراد می‌باشد و به آنان ضرر رسانده می‌شود ({{متن قرآن|وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا}})؛ ولی در عین حال ستم به خود نیز محسوب می‌شود ({{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}). {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان می‌دهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref><ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
ستم به دیگران و [[آزار]] آنان نیز هرچند ظلم در [[حق]] سایر افراد می‌باشد و به آنان ضرر رسانده می‌شود ({{متن قرآن|وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا}})؛ ولی در عین حال ستم به خود نیز محسوب می‌شود ({{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}). {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان می‌دهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref><ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[مظالم]]
* [[مظالم عباد]]
* [[معونة الظالم]]
* [[قیام مسلحانه]]
* [[عدالت]] ([[عدل]])
==منابع==
# [[پرونده:1100574.jpg|22px]][[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|'''ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات''']]
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:ظلم به خود]]
۱۹٬۴۱۸

ویرایش