پرش به محتوا

عصمت موهوبی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۶۴۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۰
جایگزینی صفحه با '{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weig...'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
(جایگزینی صفحه با '{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weig...')
برچسب: جایگزین شد
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
[[اندیشمندان]] و [[متکلمان]] برای [[تبیین]] این مسئله نظریاتی را مطرح کرده‌اند، که آنها را تحلیل و ارزیابی می‌کنیم.


==اسباب چهارگانه [[لطف]]==
اولین نظریه مربوط به [[متکلمین]] است که اوصاف [[عصمت]] را در چهار چیز می‌دانند:
#در نفس یا [[بدن]] [[معصوم]] خاصیتی می‌باشد که اقتضای [[ملکه]] مانعه از [[فسق]] و [[فجور]] را داشته باشد؛
# [[علم]] به عواقب [[گناه]] و [[پاداش]] [[طاعت]]؛
# [[تأیید]] این [[علوم]] به تتابع [[وحی]]؛
#اگر از معصوم [[ترک اولی]] یا نسیانی حاصل شد بلافاصله تنبّه و تعقیب می‌شود و امر بر او ضيق می‌گردد<ref>تلخیص المحصل، ص۳۶۹؛ ارشاد الطالبین الى نهج المسترشدین، ص۳۰۱؛ علامه حلی، کشف المراد، ص۳۶۵.</ref>.


'''نقد'''
#اگر وحی از ویژگی‌های عصمت است، پس چرا [[حضرت زهرا]]{{س}} و [[حضرت مریم]]{{س}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} معصوم‌اند؛ حال اینکه بر آنها وحی نازل نمی‌شد، چون وحی مختص به انبيا بود؟
#اینکه گفته شده در نفس یا [[جان]] معصوم، خاصیتی است که به صورت ملکه، مانع از فسق و فجور است، تعریف به مبهم است. باید پرسید این خاصیت [[نفسانی]] چیست؟ آیا جبرآور است و همه‌کاره همان ملکه است یا اینکه [[اراده]] معصوم هم دخیل است. در هر حال تعریفی مجهول و مبهم است<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>.
==علم شکست‌ناپذير==
نظریه دوم در [[وصف]] عصمت [[موهوبی]] این است که عصمت، نوعی از [[علم موهوب]] [[الهی]] است که معصوم را از [[خطا]] و [[اشتباه]] در علم، و وقوع در [[معصیت]] باز می‌دارد.
از این رو [[علامه طباطبایی]] در تفسير آيه {{متن قرآن|وَمَا يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}<ref>«و به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند و خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> می‌فرماید: این [[آیه]] برای ضرر نرساندن [[مردم]] به [[پیامبر اکرم]] در علم و عمل آمده است و ظاهر آیه این است که عصمت از علم محقق می‌شود و این علم از سنخ سایر علوم اکتسابی نیست. از آیه برمی‌آید که این علم دو نوع است؛ یکی آن [[وحی]] که بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} توسط [[جبرئیل]] نازل می‌شود و دیگری [[الهام]] به [[قلب]] که در [[روایات]] آمده است، پس [[عصمت]] از [[عدالت]] جدا می‌شود<ref>المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰؛ ج۱۱، ص۱۶۰-۱۶۴؛ الالهیات، ج۳، ص۱۵۹-۱۶۳؛ سید محسن خرازی، بدایة المعارف، ج۱، ص۲۵۹.</ref>.
نقد و بررسی اقوال: در [[کلام]] جناب [[علامه]] اشکال وجود دارد:
#ظاهر کلام علامه این است که عصمت، [[علم موهوب]] [[الهی]] است و این [[علم]] را [[انبیا]] و [[امامان]] داشتند و دیگران از این علم و عصمت بی‌نصیبند، پس عصمت آنها جبری می‌شود، چون هر کسی دارای چنین [[علمی]] باشد [[معصوم]] خواهد بود و این مورد، فخری برای انبیا و امامان به شمار نمی‌آید.
# کلام علامه را در باب [[عصمت علمی]] که مختص انبیا و امامان است می‌توان از طریق [[قرآن]] و روایات [[ثابت]] کرد، ولی در باب [[عصمت عملی]] [[مخالف]] قرآن و روایات است، چون عصمت عملی اختصاصی به قشر یا گروه خاص ندارد<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>.
==[[قوت]] [[عقل]] محض==
این نظریه می‌گوید اگر نفس [[انسانی]] به مرحله [[کمال عقل]] نظری و عملی که در آن [[حس]]، [[وهم]] و [[خیال]]، [[مأموم]] [[عقل نظری]] و [[غضب]] و [[شهوت]]، [[مطیع]] [[عقل عملی]] است برسد و به [[مقام]] [[شهود]] و [[ولایت]] که پایان [[سفر]] اول از اسفار چهارگانه است، نائل گردد، [[شایستگی]] [[پیامبر]] یا [[امام]] شدن را دارد و جامع این اوصاف، همان [[وصف]] عصمت است.
البته این [[دلیل]] برخلاف [[ادله]] [[متکلمان]]، ناظر به [[مقام ثبوت]] و نفس الامر است، نه [[مقام اثبات]]، اما در [[عرفان]] نظری که یافته‌های [[شهودی]] را به صورت [[برهان]] حصولی درمی‌آورد، [[حد وسط]] برهان برای [[اثبات عصمت]]، مسئله [[خلافت]] [[انسان کامل]] است. عرفا که دید وسیع‌تری دارند و [[امامت]] و [[نبوت]] را مبتنی بر خلافت می‌دانند و عصمت [[برتر]] را [[اثبات]] می‌کنند، می‌گویند: “هر موجودی [[مظهر]] اسمی از اسماء [[خداوند]] است، ولی انسان کامل مظهر [[الله]] است که جامع همه اسماء می‌باشد و این انسان کامل، [[جانشین خدا]] بر همه عالم است و همان‌طور که [[انسان‌ها]] از [[خلیفةالله]]، بهره و [[هدایت]] می‌گیرند، [[ملائکه]] نیز از خلیفةالله استفاده کرده، در [[ثبات]] مقامشان از او مدد می‌جویند”<ref>گوهر مراد، ص۳۷۹؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۹، ص۳۰-۳۱.</ref>.
'''تحلیل و بررسی''': بیان فوق دارای [[متانت]] و دقت است، اما دو اشکال دارد، چه [[وصف]] [[عصمت]] را [[قوت]] [[عقل]] محض [[تفسیر]] کنیم و چه آن را به [[خلافت الهی]] [[تبیین]] نماییم، زیرا:
'''اولاً'''؛ عقل به مانند [[علم]]، چراغ و [[نور هدایت]] است و مدرک کلیات در [[عقل عملی]] و نظری است، ولی عصمت، هم علم است در [[عصمت علمی]] و هم [[قدرت]] [[امتناع]] و [[حفظ]] است در [[عصمت عملی]]. لذا شاید بتوان بیان فوق را در عصمت علمی [[انبیا]] و [[امامان]] قبول کرد، ولی در عصمت عملی که مربوط به همه انسان‌هاست قابل قبول نیست.
'''ثانیاً'''؛ عقل [[قوی]]، همیشه از [[معاصی]] اجتناب نمی‌کند، چه بسا انسان‌هایی که در قوت عقل، نابغه [[زمان]] بوده‌اند ولی [[معصوم]] نبودند و با اینکه به مضرات بسیاری از [[گناهان]] [[آگاه]] بودند، اما از آنها اجتناب نمی‌کردند.
به هر حال عصمت، موهبتی [[الهی]] است و به کسانی که این [[لیاقت]] را با [[مجاهدت]] و تلاش در خود ایجاد کرده‌اند، داده می‌شود. عصمت [[موهوبی]] این صفات و ویژگی‌ها را دارد:
# [[قرآن]] در حالی که عصمت را موهبتی الهی معرفی می‌کند، اوصاف آن را چنین بیان می‌کند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد.».. سوره انفال، آیه ۲۹.</ref>. فرقان، نیروی [[شناخت حق]] از [[باطل]] است. در جای دیگری نیز فرموده: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...}}<ref>«و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم.».. سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>. در این [[آیه]] هم وصف عصمت را هدایت خود معرفی می‌کند؛ همان‌طور که در آیه ذیل، هدایت را وصف عصمت معرفی می‌کند: {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.</ref>. ‌در داستان [[حضرت یوسف]]{{ع}} نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. در این [[آیه]] هم [[وصف]] [[عصمت یوسف]]{{ع}} را [[برهان]] [[رب]] بیان می‌کند که یا آیت [[توحید]] بود، یا [[علم]] به [[گناه]].
#در [[روایات]] نیز [[عصمت]]، موهوب [[الهی]] شمرده شده است که با کسب و تلاش حاصل می‌شود؛ مثل: [[امام علی]]{{ع}} در [[نامه]] به [[اهل مصر]] فرمودند: “خداوند شما را با هدایتش [[حفظ]] و شما را به [[تقوا]] [[ثابت قدم]] کند”<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۶-۱۹۹۷.</ref>. امام علی{{ع}} در [[حدیثی]] دیگر فرمودند: “کسی که به او عصمت [[عطا]] شد، از [[گمراهی‌ها]] ایمن است”<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۶-۱۹۹۷.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} فرمودند: “به واسطه عصمت، [[حکمت]] به [[انسان]] نزدیک می‌شود”<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷-۱۹۹۸.</ref>. امام علی{{ع}} در بیانی [[نورانی]] فرمودند: “حکمتی برای انسان نیست، مگر به واسطه عصمت”<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷-۱۹۹۸.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: “کسی که به [[خدا]] [[تمسک]] کند و [[تقوای الهی]] پیشه نماید [[خداوند]] او را حفظ می‌کند”<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۶-۱۹۹۷.</ref>. این روایات نیز مانند [[آیات قرآن]] به نکاتی همچون حفظ الهی، [[هدایت الهی]] و حکمت و علم نکات اشاره کرده بودند.
#دو فرق اساسی میان عصمت [[معصومان]] و غیر معصومان وجود دارد:
## [[عصمت علمی]] مطلق، مخصوص [[انبیا]] و [[امامان]] است که یا به واسطه [[وحی]] است یا به سبب [[الهام]].
##در [[عصمت عملی]]، فرق میان [[معصومین]] و غیر معصومین در این است که، برای [[معصوم]]، وقوع در [[گناه]] و [[معاصی]] [[امتناع]] عادی و وقوعی است، لکن در غیر معصومین، وقوع درگناه و معاصی امتناع عادی و وقوعی نیست.
نتیجه اینکه [[عصمت]] موهوب [[الهی]] دارای ویژگی [[حفظ]]، [[هدایت]] و [[علم]] و [[حکمت]] است<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>.
==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:1379670.jpg|22px]] [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|'''عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی''']]
* [[پرونده:1379670.jpg|22px]] [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|'''عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی''']]
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش