پرش به محتوا

شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کف' به 'کف'
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف')
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
::::::«[[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز انسانی و مربوط به [[جامعه بشری]] است که از این رو برخی از شرایط توسط [[خداوند]] باید محقق شود و برخی دیگر به وسیله [[انسان‌ها]] باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از [[اذن]] و [[اراده الهی]] برای تحقق در امور است.
::::::«[[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز انسانی و مربوط به [[جامعه بشری]] است که از این رو برخی از شرایط توسط [[خداوند]] باید محقق شود و برخی دیگر به وسیله [[انسان‌ها]] باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از [[اذن]] و [[اراده الهی]] برای تحقق در امور است.
:::::*'''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینه‌ها و موانع دارد با مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به درستی [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند. [[رهبر]] حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح]] کل و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} می‌باشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و ملّت‌ها، [[دولت‌ها]]، حرکت‌ها و قیام‌های مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده می‌باشد).
:::::*'''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینه‌ها و موانع دارد با مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به درستی [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند. [[رهبر]] حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح]] کل و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} می‌باشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و ملّت‌ها، [[دولت‌ها]]، حرکت‌ها و قیام‌های مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده می‌باشد).
:::::*'''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر [[کف]] است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] خود [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامه‌ها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامه‌ها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگی‌های خاص [[یاران امام مهدی]] {{ع}} را می‌توان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض می‌کند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از [[حق]] مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، حضرت به او [[دستور]] می‌دهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضب‌ناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض می‌کند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفش‌هایش را به دست‌گرفته بود وارد می‌شود و خدمت [[امام]] خویش [[سلام]] عرض می‌کند. حضرت بدون هیچ مقدمه‌ای به او می‌فرماید: کفش‌هایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچ‌گونه درنگ و پرسشی، این‌کار را انجام می‌دهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفت‌وشنود خود با مرد [[خراسانی]] ادامه می‌دهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او می‌فرمایند که گویا از نزدیک در جریان آن‌ها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و می‌فرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او می‌گوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد [[خراسانی]] می‌پرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص می‌شناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ می‌گوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم این‌گونه نداریم. حضرت فرمود: {{متن حدیث|اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن [[اعلم]] بالوقت}}؛ [[آگاه]] باش ما در زمانی که [[پنج تن]] یاور و کمک‌کار پیدا نکنیم، [[قیام]] نمی‌کنیم. ما آگاه‌تریم که وقت [[قیام]] چه زمان است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>. در مورد تعدا [[یاران]] [[روایات]] متعددی وجود دارد. [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمود: {{متن حدیث|يجتمع إليه من أصحاب عدة أهل [[بدر]] ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا من أقاصي الأرض و ذلك قول الله عزوجل {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }} فإذا اجتمعت لهذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله امره فإذا كمل له العقد و هو عشرة الآف [[رجل]] خرج باذن الله عزوجل}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref> <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع می‌کنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را می‌آورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر می‌کند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج می‌کند به اذن خدا.</ref>.
:::::*'''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر کف است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] خود [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامه‌ها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامه‌ها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگی‌های خاص [[یاران امام مهدی]] {{ع}} را می‌توان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض می‌کند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از [[حق]] مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، حضرت به او [[دستور]] می‌دهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضب‌ناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض می‌کند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفش‌هایش را به دست‌گرفته بود وارد می‌شود و خدمت [[امام]] خویش [[سلام]] عرض می‌کند. حضرت بدون هیچ مقدمه‌ای به او می‌فرماید: کفش‌هایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچ‌گونه درنگ و پرسشی، این‌کار را انجام می‌دهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفت‌وشنود خود با مرد [[خراسانی]] ادامه می‌دهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او می‌فرمایند که گویا از نزدیک در جریان آن‌ها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و می‌فرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او می‌گوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد [[خراسانی]] می‌پرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص می‌شناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ می‌گوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم این‌گونه نداریم. حضرت فرمود: {{متن حدیث|اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن [[اعلم]] بالوقت}}؛ [[آگاه]] باش ما در زمانی که [[پنج تن]] یاور و کمک‌کار پیدا نکنیم، [[قیام]] نمی‌کنیم. ما آگاه‌تریم که وقت [[قیام]] چه زمان است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>. در مورد تعدا [[یاران]] [[روایات]] متعددی وجود دارد. [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمود: {{متن حدیث|يجتمع إليه من أصحاب عدة أهل [[بدر]] ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا من أقاصي الأرض و ذلك قول الله عزوجل {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }} فإذا اجتمعت لهذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله امره فإذا كمل له العقد و هو عشرة الآف [[رجل]] خرج باذن الله عزوجل}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref> <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع می‌کنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را می‌آورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر می‌کند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج می‌کند به اذن خدا.</ref>.
::::::از این [[روایت]] و سایر [[احادیث]] استفاده می‌شود [[یاران]] حضرت را سه گروه تشکیل می‌دهند:  
::::::از این [[روایت]] و سایر [[احادیث]] استفاده می‌شود [[یاران]] حضرت را سه گروه تشکیل می‌دهند:  
:::::#[[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان [[ظهور]] به [[اذن]] [[خدا]] واقع می‌شود؛
:::::#[[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان [[ظهور]] به [[اذن]] [[خدا]] واقع می‌شود؛
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش