خزیمة بن ثابت انصاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
خزیمة بن ثابت انصاری در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۱
، ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «==خزیمه و بیان فضائل امیرالمؤمنین== بعد از قتل عثمان، هنگامی که مردم...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{خرد}} | |||
{{جعبه اطلاعات صحابه | |||
|اطلاعات صحابه = خزیمه بن ثابت | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام کامل = | |||
| کنیه = ابوعماره | |||
| لقب =ذوالشهادتین | |||
| زادروز = | |||
| زادگاه = | |||
| محل زندگی = [[مدینه]] • [[کوفه]] | |||
| مهاجر/انصار = انصار | |||
| نسب/قبیله = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| تاریخ و مکان درگذشت = | |||
| تاریخ و مکان شهادت = | |||
| نحوه درگذشت = | |||
| نحوه شهادت = | |||
| مدفن = | |||
| زمان اسلام آوردن = | |||
| نحوه اسلام آوردن = | |||
| حضور در جنگها = | |||
| هجرت به = | |||
| دلیل شهرت = | |||
| نقشهای برجسته = | |||
| دیگر فعالیتها = پرچمدار بنیخطمه در [[فتح مکه]] | |||
| آثار = | |||
}} | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[خزیمة بن ثابت انصاری]]''' است. "'''[[خزیمة بن ثابت انصاری]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خزیمة بن ثابت انصاری در رجال و تراجم]] | [[خزیمة بن ثابت انصاری در تاریخ اسلامی]]</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[خزیمة بن ثابت انصاری (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | |||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | |||
==مقدمه== | |||
[[خزیمة بن ثابت خزیمة بن ثابت بن ثعلبه انصاری خطمی]]<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۴۴۸؛ تقریب التهذیب، ابن حجر، ج۱، ص۲۶۸.</ref>، از [[طایفه]] [[بنی خطمه]]، از بزرگان [[قبیله اوس]] و از [[انصار]] و [[یاران رسول خدا]]{{صل}} میباشد. [[خزیمه]] در میان [[یاران پیامبر]]{{صل}} شهرتی بسزا داشته و او را [[ذوالشهادتین]] میگفتند؛ چون [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[شهادت]] و [[گواهی]] او به [[تنهایی]] به جای دو [[شاهد]] است". خزیمه و [[عمیر بن عدی]] در [[پنهانی]]، بتهای [[قبیله]] را میشکستند تا آنها را وادار به [[قبول اسلام]] کنند. | |||
او در [[بدر]] و سایر جنگهای [[زمان]] پیامبر شرکت داشت، و در [[فتح مکه]] [[پرچم]] بنی ځطمه به دست او سپرده شد<ref>تهذیب الکمال، مزی، ج۸، ص۲۴۴؛ الاعلام، زرکلی، ج۲، ص۳۰۵؛ الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۳، ص۱۹۲.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۵۹.</ref> | |||
==[[خزیمة]] [[ذو الشهادتین]]== | |||
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "پیامبر اسبی را از [[مرد]] [[عربی]] خرید. [[منافقان]] به [[عرب]] گفتند: اگر این اسب را به بازار [[برده]] بودی، به چندین برابر میفروختی. [[حرص]] آن مرد عرب تحریک شد و خواست [[معامله]] را برهم بزند. گفتند: چنین مکن؛ ولی هنگامی که پیامبر{{صل}} خواست قیمت را بپردازد، بگو به این مبلغ نفروختم بلکه به فلان مبلغ بوده است. او مرد سادهای است و هر چه پیشنهاد کنی میپردازد. مرد عرب سخنان آنان را آویزه گوش کرده و منکر [[تعیین]] قیمت شد. پیامبر{{صل}} فرمود: " به خدایی که مرا به [[پیامبری]] برانگیخته، به همین مبلغ فروختی. " در این میان خزیمه چون از داستان با خبر شد، گفت: شهادت میدهم که به همین قیمت فروختی. | |||
مرد عرب گفت:" موقعی که معامله کردیم کسی نزد ما نبود!؟ " | |||
پیامبر{{صل}} فرمود: " خزیمه! با آنکه در معامله حاضر نبودی، چگونه گواهی میدهی؟! " | |||
خزیمة: " یا [[رسول الله]]! [[پدر]] و مادرم به قربانت، از جانب [[خدا]] و [[عالم غیب]] به ما خبر میدهی، تو را [[تصدیق]] میکنیم، چگونه درباره قیمت اسبی تصدیقت نکنیم! " | |||
سپس پیامبر{{صل}} فرمود: "[[گواهی]] [[خزیمه]] به [[تنهایی]] در هر مورد کافی است و محتاج به دیگری نیست"<ref>{{متن حدیث|مَنْ شَهِدَ لَهُ خُزَيْمَةُ أَو شهِدَ عَلَيْهِ ؛ فَحَسْبُهُ }}؛ فروع کافی، [[کلینی]]، ج۷، ص۴۰۱؛ [[من لا یحضره الفقیه]]، [[شیخ صدوق]]، ج۳، ص۱۰۸؛ الاختصاص، [[شیخ مفید]]، ص۶۴؛ [[اسد]] الغابه، [[ابن اثیر]]، ج۲، ص۱۱۴؛ الاصابه، [[ابن حجر]]، ج۲، ص۲۳۹. البته [[خزیمة بن ثابت]] دیگری نیز هست که در [[زمان جاهلیت]] با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[رفیق]] و [[دوست]] بود و در یکی از سفرهایی که [[پیامبر]] به [[سرپرستی مال]] التجاره [[حضرت خدیجه]] به [[شام]] میرفت [[ابن خزیمه]] هم همراه [[حضرت]] بود. در [[راه]] برخورد گرمی با حضرت داشت و در [[اخلاق]] و صفات وی دقت میکرد تا آنکه اظهار داشت: ای [[محمد]] در تو صفاتی میبینم که به [[پیغمبری]] گواهی میدهد، [[شهادت]] میدهم که تو همان پیغمبری هستی که از [[سرزمین]] تهامه [[مبعوث]] خواهد شد، هرگاه بشنوم که برانگیخته شدهای به نزد تو خواهم آمد و [[ایمان]] خواهم آورد. | |||
پس از [[بعثت]] از خزیمه خبری نشد تا در [[فتح مکه]] شرفیاب گردید، پیامبر{{صل}} به [[طعنه]] فرمود: مرحبا به اولین [[مهاجر]]، عرضه داشت یا [[رسول الله]] به شما ایمان داشتم و منکر پیامبریات نبودم و خلاف [[وعده]] هم نکردم و به [[قرآن]] ایمان و [[اقرار]] دارم و نسبت به [[بت]] کافرم، جز آنکه به سالهای خشکی [[مبتلا]] شدیم و چندین سال به [[سرنوشت]] [[سختی]] دچار بودیم که نتوانستم شرفیاب گردم. (اسد الغابة، ابن اثیر، ج۲، ص۱۱۵).</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۵۹-۶۰.</ref> | |||
==[[افتخار]] [[قبیله اوس]] به خزیمه== | |||
روزی قبیله اوس و [[خزرج]] با یکدیگر مفاخره<ref>افتخارات قبیله خود را برای هم بیان میکردند.</ref> میکردند؛ قبیله اوس میگفتند: [[حنظله]] که [[ملائکه]] او را [[غسل]] دادند و [[عاصم بن ثابت]] و [[سعد بن معاذ]] که [[عرش الهی]] از [[مرگ]] او به لرزه افتاد و [[خزیمة بن ثابت]] که شهات او به جای شهادت دو نفر به حساب میآید، از [[قبیله]] ما هستند. خزرجیها گفتند: [[زید بن ثابت]]، [[ابو زید]]، [[ابی بن کعب]] و [[معاذ بن جبل]]، چهار نفری که در [[زمان]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[حافظ قرآن]] بودند و کسی جز آنها از [[اوس]]، کل [[قرآن]] را [[حافظ]] نبود، از ماست: البته از غیر اوس، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، [[عبدالله بن مسعود]]، سالم [[غلام]] [[ابو حذیفه]] و [[عبدالله بن عمر بن العاص]] حافظ کل قرآن بودند<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۸۲؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۲، ص۶۰؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۸۶؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۲۴۰؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۱۳۶؛ الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۳، ص۱۹۲؛ البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج۷، ص۵۸؛ امتاع الأسماع، مقریزی، ج۴، ص۲۸۹؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۳۳۱؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۸۰.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۶۱.</ref> | |||
==[[خزیمه]] و جمع آوری [[قرآن]]== | |||
[[خارجة بن زید]] از پدرش [[نقل]] میکند، زمانی که، قرآن را جمع آوری میکردیم آیهای که از رسول خدا{{صل}} شنیده بودم را گم کردم و آن [[آیه]]، آیه {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلً}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref> بود. و آیه را نزد خزیمه یافتم و چون رسول خدا{{صل}} [[شهادت]] خزیمه را جایگزین شهادت دو نفر کرده بود، آن را پذیرفتم<ref>تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۳، ص۹۹۹؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۵، ص۳۱؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۴، ص۳۴۸؛ سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۸۷.</ref>. هم چنین {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست ، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۸-۱۲۹.</ref> را وی آورد و [[محل]] آن را مشخص کرد<ref>تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۳، ص۱۰۰۰؛ جامع البیان، طبری، ج۱، ص۴۵.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۱-۶۲.</ref> | |||
==[[خزیمه]] و [[نقل حدیث]]== | |||
[[روایات]] و اشعاری در کتب [[شیعه]] از [[خریمه بن ثابت]] [[نقل]] شده است. هم چنین [[ذهبی]] وی را از [[راویان]] [[صحاح]] سه ذکر کرده<ref>الکاشف فی معرفة من له روایة فی کتب الستة، ذهبی، ج۱، ص۳۷۲.</ref> و از وی ۳۸ [[حدیث]] ر کتب [[اهل سنت]] نقل شده است<ref>الاعلام، زرکلی، ج۲، ص۳۰۵.</ref>. [[احادیث]] زیر از آن جمله است: | |||
'''[[حدیث غدیر]]:''' خزیمه از جمله صحابهای است که در [[روز غدیر]] حاضر بوده و [[خطبه]] [[نبوی]] در اعلام [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را شنیده است و حدیث: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاَهُ}}؛ هر که من مولای اویم این [[علی]] مولای اوست، را نقل کرده است<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۱۶۹؛ الغدیر، علامه امینی، ج۱، ص۲۹؛ ینابیع الموده، قندوزی، ج۱، ص۱۱۸؛ کتاب الولایه، ابن عقده کوفی، ص۱۹۵.</ref>. | |||
'''[[حدیث سفینه]]:''' حدیث سفینه یکی از [[احادیث متواتر]] بین شیعه و [[سنی]] است که [[جایگاه]] [[حقیقی]] [[اهل بیت]] پییامبر{{صل}} و [[پیروی]] از آنها را بیان کرده است که این حدیث را [[صحابه]] بسیاری نقل کردهاند. | |||
خزیمه نقل میکند: روزی [[رسول خدا]]{{صل}} در اجتماع [[مسلمانان]] به علی{{ع}} اشاره کرده و فرمودند: "این مرد پیشوای شما بعد از من و [[خلیفه]] من در میان شماست؛ پس او را مقدم قرار دهید ([[امام]] قرار دهید) و پشت سر قرار ندهید ([[امامت]] او را منکر نشوید) پس اگر او را مقدم کنید، [[راه]] [[نجات]] و [[هدایت]] را پیمودهاید و اگر او را پشت سر قرار دهید [[راه]] [[گمراهی]] را پیمودهاید و او [[باب حطه]] [[مسلمین]] است. مثل او ([[علی]]) مثل [[کشتی نوح]] است که هر کس بر آن سوار شود، [[نجات]] پیدا میکند و هر کس از آن، [[تخلف]] کند (جا بماند) هلاک خواهد شد"<ref>{{متن حدیث| هَذَا أَمَامَكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي فیكم فَقَدَّمُوهُ وَلَا تبعدوه فَانٍ قَدَّمْتُمُوهُ سَلَكْتُمْ سبیل النجاه وَالْهُدَى وَانٍ ابعدتموه سَلَكْتُمْ سَبِيلَ الضَّلَالِ وَالرَّدَى وَ هُوَ بَابُ حُطَّتْ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَهُ فِيكُمْ كَمَثَلِ سفينه نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فیها نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَوًى }}؛ الدر النظیم، ابن ابی حاتم، ص۴۴۴-۴۴۵؛ نهج الایمان، ابن جبر، ص۵۸۳.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۶۲-۶۳.</ref> | |||
==[[خزیمه]] و بیان [[فضائل امیرالمؤمنین]]== | ==[[خزیمه]] و بیان [[فضائل امیرالمؤمنین]]== | ||
بعد از [[قتل عثمان]]، هنگامی که [[مردم]] با [[امیر المؤمنین]]{{ع}} [[بیعت]] میکردند، خزیمه بلند شد و گفت: "یا [[امیرالمؤمنین]]! برای امر [[حکومت]] بر ما کسی جز تو [[شایسته]] نیست و بازگشت حکومت فقط به شما صحیح بود. پس اگر وجودمان درباء [[فضائل]] تو راست بگوید، در مییابیم که تو زودتر از همه [[ایمان]] آوردی و [[آگاه ترین مردم]] به [[خدا]] و سزاوارترین [[مؤمنین]] به [[رسول]] خدایی. هر فضیلتی که دیگران دارند، تو داری اماهر فضیلتی که تو داری، دیگران ندارند"<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. | بعد از [[قتل عثمان]]، هنگامی که [[مردم]] با [[امیر المؤمنین]]{{ع}} [[بیعت]] میکردند، خزیمه بلند شد و گفت: "یا [[امیرالمؤمنین]]! برای امر [[حکومت]] بر ما کسی جز تو [[شایسته]] نیست و بازگشت حکومت فقط به شما صحیح بود. پس اگر وجودمان درباء [[فضائل]] تو راست بگوید، در مییابیم که تو زودتر از همه [[ایمان]] آوردی و [[آگاه ترین مردم]] به [[خدا]] و سزاوارترین [[مؤمنین]] به [[رسول]] خدایی. هر فضیلتی که دیگران دارند، تو داری اماهر فضیلتی که تو داری، دیگران ندارند"<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. | ||
خط ۶۴: | خط ۱۳۱: | ||
و هر چیزی که در دیگران وجود دارد، در او موجود است و بعضی از فضائلی که او دارد، در وجود احدی نیست<ref>{{عربی|اذا نحن بایعنا علیا فحسبنا ابوحسن مما نخاف من الفتن و فیه الذی فیهم من الخیر کله وما فیهم بعض الذی فیه من حسن }}؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۱۴؛ مناقب آل ابیطالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۷۵؛ المناقب، خوارزمی، ص۵۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۲۴۰؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۱، ص۴۴۴.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۶۳-۶۸.</ref> | و هر چیزی که در دیگران وجود دارد، در او موجود است و بعضی از فضائلی که او دارد، در وجود احدی نیست<ref>{{عربی|اذا نحن بایعنا علیا فحسبنا ابوحسن مما نخاف من الفتن و فیه الذی فیهم من الخیر کله وما فیهم بعض الذی فیه من حسن }}؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۱۴؛ مناقب آل ابیطالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۷۵؛ المناقب، خوارزمی، ص۵۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۲۴۰؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۱، ص۴۴۴.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۶۳-۶۸.</ref> | ||
==[[خزیمه]] و شرکت در [[جنگها]]== | |||
'''[[جنگ موته]]:''' خزیمه در جنگ موته جنگید و یکی از [[دشمنان]] را کشت. یاقوتی در سپر آن [[فرد]] وجود داشت که خزیمه آن را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} برد و آن [[حضرت]] آن یاقوت را به وی بخشید و خزیمه آن را به صد [[دینار]] فروخت<ref>سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۶، ص۱۵۲؛ أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱، ص۳۴۴.</ref>. | |||
'''[[جنگ جمل]]:''' [[منذر بن جارود]] [[نقل]] میکند: در جنگ جمل زمانی که امیرالمؤمنین علی{{ع}} وارد [[بصره]] شدند، کناری ایستادند. من [[شاهد]] بودم که پس از ایشان لشکری با هزار [[جنگجو]] وارد شد. جلوی آنها مردی سوار بر اسب (اشهب) بود و بعد از آنها جنگجوی دیگری که [[عمامه]] زرد و [[لباس]] سفید بر تن و شمشیری بر گردن و کمانی و پرچمی همراه داشت، همراه هزار جنگجو وارد شد. پرسیدم: این شخص کیست؟ شخصی گفت: [[خزیمه بن ثابت انصاری]] [[ذو الشهادتین]] است<ref>مروج الذهب، مسعودی، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. | |||
هم چنین نقل شده که وی هنگام [[مبارزه]] در جنگ جمل، اشعار زیر را میخواند: | |||
در جنگ جمل برای [[خدا]] غضبناک نشدند و مردن در غیر [[جمل]] بهتر از [[زندگی]] کردن در کنار جمل (شتر [[عایشه]]) است. | |||
و مردن بهتر از فرار کردن و [[شکست]] خوردن است و حرف زدن، بدون عمل فایدهای ندارد.<ref>{{عربی|لَمْ يَغْضَبُوا لِلَّهِ إِلاَّ لِلْجَمَلِ وَ اَلْمَوْتُ خَيْرٌ مِنْ مُقَامٍ فِي خَمَلٍ وَ اَلْمَوْتُ أَحْرَى مِنْ فِرَارٍ وَ فَشَلٍ وَ اَلْقَوْلُ لاَ يَنْفَعُ إِلاَّ بِالْعَمَلِ}}؛ مناقب آل ابیطالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۵.</ref> | |||
و خطاب به عایشه این اشعار را سرود: | |||
ای عایشه از [[علی]]{{ع}} و [[عیب]] جویی از عیبی که در او نیست، [[دست]] بردار که تو ام المؤمنینی. | |||
او [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} از میان [[اهل بیت]] اوست و تو خود بر این مسئله [[گواهی]]<ref>{{عربی|اعائش خلی عن علی علی وعیبه بما لیس فیه انما أنت والدة وصی رسول الله الله من دون دون مس اهله وانت علی ما کان من ذاک شاهدة}}؛الدر النظیم، ابن حاتم، ص۴۰۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۸، ص۲۳؛ أعیان الشیعه، امین عاملی، ج۶، ص۳۱۹.</ref>. | |||
'''[[جنگ صفین]]:''' [[خزیمه]] در [[سال ۳۷ هجری]] در جنگ صفین در میان [[لشکر]] [[امیر مؤمنان]] بود ولی از [[جنگ]] خودداری میکرد؛ گویا تردید داشت که آیا جنگ با [[مسلمانان]] جایز است یا نه؛ اما موقعی که [[عمار یاسر]] [[شهید]] شد با کمال [[اشتیاق]] [[شمشیر]] کشید و جنگید تا شهید شد. وقتی که از او درباره خودداری در ابتدا و جانبازی و [[فداکاری]] ناگهانی پرسیدند، پاسخ داد: "تا به حال مردد بودم، ولی با کشته شدن عمار یاسر بر من مسلم شد که علی{{ع}} [[حق]] است و [[معاویه]] و همراهانش مردمی ستمکارند؛ زیرا از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که میفرمود: "[[عمار]] به دست مردمی [[ستمکار]] کشته میشود"<ref>{{متن حدیث|تَقْتُلُ عَمَّاراً اَلْفِئَةُ اَلْبَاغِيَةُ}}؛ انساب الاشراف، بلاذری، ص۳۱۴؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۸، ص۱۸۶؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۳، ص۳۲۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۲۴۰.</ref>. | |||
اما با توجه به اشعاری که از خزیمه در [[شأن]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] شده و رشادتهایی که در [[جنگ جمل]] از خود نشان داده، بعید است که او در امر [[ولایت]] مردد شده باشد و بعد از [[شهادت]] عمار، [[حقیقت]] را یافته باشد؛ چرا که [[مؤمنین]]، مردان را با حق میسنجند نه حق را با مردان و به نظر میرسد این مسئله [[بنی امیه]] برای کم کردن [[قبح]] [[اعمال]] [[معاویه]] [[جعل]] کرده باشند<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۱۷۲-۱۷۳.</ref>. | |||
در [[جنگ صفین]] هنگامی که [[خزیمه]] [[پرچم]] را برداشت تا به [[جنگ]] برود، این [[شعر]] را سرود: | |||
دو [[روز]] گذشته و این روز سوم است و این روزی است که هر کسی در آن از شدت [[تشنگی]] [[زبان]] خود را بیرون میآورد. | |||
این روزی است که جستجوگر آن را جستجو میکرد؛ کسی که بماند مگر چه [[قدر]] به [[زندگی]] [[امید]] دارد؟ | |||
[[مردم]] یا چیزی را به [[ارث]] میگذارند یا به ارث میبرند؛ این شخص، [[علی]] است که هر کس با او [[مخالفت]] کند، [[پیمان شکن]] است<ref>{{عربی|قَدْ مَرَّ يَوْمَانِ وَ هَذَا اَلثَّالِثُ هَذَا اَلَّذِي يَلْهَثُ فِيهِ اَللاَّهِثُ هَذَا اَلَّذِي يَبْحَثُ فِيهِ اَلْبَاحِثُ كَمْ ذَا يُرَجِّى أَنْ يَعِيشَ اَلْمَاكِثُ اَلنَّاسُ مَوْرُوثٌ وَ مِنْهُمْ وَارِثُ هَذَا عَلِيٌّ مَنْ عَصَاهُ نَاكِثُ}}؛وقعة صفین، نصر بن مزاحم، ص۳۹۸.</ref>. | |||
'''[[نهروان]]:''' [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} ضمن خطبهای رشادتهای خزیمه و [[عمار]] را در [[جنگها]] یادآور شده و فرمودند: "کجا هستند برادرانی که خونشان در [[صفین]] ریخته شد. به [[خدا]] قسم خدا را [[ملاقات]] کردند و پاداششان را دریافت کردند و خدا به آنها بعد از [[ترس]] و اضطرابی که داشتند، [[امنیت]] داد. کجا هستند برادرانم که [[راه]] را پیمودند و [[عمر]] خود را بر [[حق]] سپری کردند و کجاست عمار؟ کجاست [[ابن تیهان]]؟ کجاست [[ذو الشهادتین]]؟"<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۸۲.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۶۸-۷۰.</ref> | |||
==اشعار دختر خزیمه در [[شهادت]] [[پدر]]== | |||
[[نقل]] شده زمانی که خزیمه در صفین به شهادت رسید، دخترش، [[ضبیعه]]، این ابیات را در مرثیه پدرش سرود: | |||
ای چشم با [[گریه]] بر خزیمه [[جود]] کن؛ کسی که کشته گروهها در روز [[فرات]] است (جنگ صفین). | |||
ذو الشهادتین را با [[ظلم و ستم]] کشتند؛ خدا از آنها [[انتقام]] بگیرد. | |||
او را در میان جوانانی سلحشور کشتند که هرگاه فراخوانده میشدند، به زودی سواره میشتافتند. اگر کانون بسیاری | |||
[[خدا]] گروهی که او را کشتند، [[لعنت]] کند و به [[ننگ]] و آفتها مبتلایشان کند<ref>{{عربی|عَيْنُ جُودِي عَلَى خُزَيْمَةَ بِالدَّمْعِ قَتِيلِ اَلْأَحْزَابِ قَتَلُوا ذَا اَلشَّهَادَتَيْنِ عُتُوّاً أَدْرَكَ اَللَّهُ مِنْهُمْ بِالتُّرَابِ قَتَلُوهُ فِي فِتْيَةٍ غَيْرِ عُزْلٍ يُسْرِعُونَ اَلرُّكُوبَ لِلدَّعَوَاتِ لَعَنَ اَللَّهُ مَعْشَراً قَتَلُوهُ وَ رَمَاهُمْ بِالْخِزْيِ وَ اَلْآفَات}}؛ وقعة صفین، نصر بن مزاحم، ص۳۶۵.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۷۱.</ref> | |||
==منابع== | |||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین (مقاله)| مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵''']] | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | |||
{{صحابه انصار}} | |||
[[رده:خزیمة بن ثابت انصاری]] | |||
[[رده:اعلام]] | |||
[[رده:شهدای جنگ صفین]] | |||
[[رده:صحابه]] | |||
[[رده:یاران امام علی]] |